این مدرس روزنامهنگاری و علوم ارتباطات اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی در گفتگو با خبرنگار مهر درباره نقش رسانهها در مهندسی فرهنگی جامعه گفت: اگر مطبوعات و سایر رسانهها بخواهند در حوزههایی به فعالیت بپردارند که نمود آن برای مردم مشخص نباشد نخواهند توانست تاثیرگذار باشند.
وی ادامه داد: از سوی دیگر دو نکته باید مورد توجه برنامهریزان فرهنگی که مطبوعات نیز ذیل آن قرار گیرد باشد. آنها نخست باید بحث بر سر اینکه سیاستهای فرهنگی چه چیزهایی است و چگونه میخواهد اعمال شود توجه کنند و از سوی دیگر باید توجه داشته باشند که این سیاستهای مورد بحث تا چه میزان پذیرش در میان مردم مورد پذیرش خواهد بود.
فرقانی اضافه کرد: نظریههای جدید ارتباطی حاکی از آن است که مردم سیاستهایی را جذب میکنند که با زمینههای فکری و اجتماعی زندگیشان همخوانی داشته باشد و این نکته بسیار مهمی است که در اعمال سیاستهای فرهنگی باید مورد توجه قرار گیرد.
این مدرس روزنامهنگاری دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی تاکید کرد: موضوع مهندسی فرهنگی از چند زاویه قابل تامل است. اول آنکه نقش غالب و قاهری برای مطبوعات و رسانهها قائل نشویم و فکر نکنیم مطبوعات میتوانند همهجور کاری انجام دهند. از طرف دیگر نباید فکر کنیم که رسانهها هیچ نقشی در این موضوع ندارند و همانطور که گفتم باید واقع بینانه این موضوع را بررسی کرد.
وی افزود: اگر مردم احساس کنند در جهت تامین علایق و منافع و زمینههای اجتماعی و فکری مورد نظر آنها قرار دارد سیاستهای فرهنگی قابل مهندسی شدن هستند. سیاستهای فرهنگی نباید به گونهای آمرانه و از بالا به پایین اعمال شود و اگر چنین اتفاقی هم بیفتد هیچ رسانهای هم در کار مهندسی فرهنگی موفق نخواهد شد.
مهدی فرقانی تاکید کرد: سیاستی موفق است که خطوطش را از نیازهای اجتماعی و عینی مردم گرفته باشد وگرنه سیاستهای فرهنگی به صورت دستوری و بیرون از متن عینی جامعه موفق نخواهد بود.
نظر شما