خبرگزاری مهر- فرهنگ و ادب: شفیعی کدکنی در آغاز کتاب با اشاره به یکی از آثار دیگرش با عنوان "گزیده غزلیات شمس" که در سال 1352 منتشر شد آورده است: کتابی که اکنون در برابر شما قرار دارد ممکن است صورت گسترش یافته و کمال پذیرفته همان کتاب نخست (گزیده غزلیات شمس) در نظر آید اما در حقیقت کتاب دیگری است که تمام ظرایف کتاب پیشین را دارد و بسیاری مزیتها نیز بر آن افزوده شدهاست.
وی افزوده است: نخست آنکه حجم غزلهای مولانا در آن تقریبا سه برابر شده است و دیگر اینکه درخشانترین رباعیهای دیوان شمس را نیز به همراه خود دارد. سوم اینکه مقتضیات و تعلیقات به گونه چشمگیری چندین برابر گسترش یافته است.
از جمله نکات بارز این کتاب فهرست بندی مطلع غزلهاست که به سه شیوه: فهرستبندی مطلع غزلها به ترتیب حرف اول، فهرستبندی به ترتیب حروف قافیه و فهرست بندی بر اساس اوزان عروضی شعر فارسی، گردآوری شده است.
در ابتدای جلد اول مقدمه ای مفصل و ارزشمند 144 صفحهای از شفیعی کدکنی چاپ شده است. مقدمه کتاب مشتمل بر پنج بخش است که کدکنی در بخش اول به شرح زندگی مولانا پرداخته و موضوعاتی چون، نام و نسب و خاندان مولانا، دوران کودکی، حرکت خاندان مولانا از خراسان، مسیر خاندان مولانا از بلخ تا قونیه، مولانا و عطار (درباره دیدار خالق منطق الطیر با خالق مثنوی) دوران جوانی و آموختنها، در حوزه علمی دمشق، آغاز شور و شیدایی، قونیه عصر مولانا، حکایت دیدار مولانا با سعدی، مذهب فقهی و کلامی مولانا، مولانا و قلندریه، مولویه در تاریخ پرداخته است.
بخش دوم به معرفی آثار مولانا از جمله مثنوی، فیه مافیه، مکتوبات مولانا، مجالس سبعه، دیوان شمس و شعرهای ترکی و یونانی در دیوان کبیر اختصاص دارد.
بخش سوم با عنوان "در قلمرو عاطفه و اندیشهها" از تجلیات عاطفی و جهانبینی مولانا، مرزهای اندیشه و استعاره در دیوان کبیر، زمان و مکان و لحظههای ویژه در غزلیات مولانا، صورت و معنی در اندیشه مولانا سخن رفته است.
کدکنی در بخش چهارم که "بوطیقای مولانا" نام دارد آورده است: هر شاعری بوطیقای خود را دارد اما بوطیقای مولوی چیز دیگری است او هم در نظریه و هم در عمل میدان پهناوری به عنوان قلمرو بوطیقائی خویش قائل است.
بخش پنجم مقدمه کتاب به موضوع "تخیل مولانا" اختصاص دارد که نویسنده در این قسمت به مبانی فلسفی حسآمیزی در شعر مولانا، مبانی نظری تشخیص در شعر مولانا، مبانی نظری زبان نقیضی پرداخته است.
کدکنی همچنین در بخش ششم زبان شعر مولانا و در بخش هفتم به شکل غزلهای دیوان شمس را بررسی کرده و نوشته است: مولانا که از منظر معرفت شناسی و ادراک فلسفی روی بام زبان ایستاده است، در چشمانداز هنری هم این اقتدار را دارد که روی دیوارههای گرامر زبان راه برود و سقوط نکند.
نویسنده درادامه مطالب کتاب به شرح گزیده غزلیات، ترجیع بندها، ترکیب بندها و رباعیات و ده غزل از غزلهای منسوب به مولانا پراخته و در پانوشتها معنی برخی از لغات را بیان کرده است.
نظر شما