به گزارش خبرگزاري "مهر" قسمت دوم اين گزارش بدين شرح است :
د- يافته ها
45- آنطور كه اكنون آژانس دريافته، برنامه هسته اي ايران دربردارنده يك ساختار عملاً كامل از چرخه سوخت هسته اي، شامل اكتشاف و استخراج اورانيوم از معدن، تبديل، غني سازي، ساخت سوخت، توليد آب سنگين، يك راكتور آب سبك، يك راكتور تحقيقاتي آب سنگين و موسسات مربوطه به تحقيق و توسعه ميباشد.
46- ايران اكنون اعلام نموده كه بمدت 18 سال يك برنامه غني سازي سانتريفيوژ اورانيوم و نيز 12 سال يك برنامه غني سازي ليزري را دنبال ميكرده است. ايران در اين زمينه پذيرفته است كه مقادير كمي از اورانيوم با غناي پايين را با استفاده از فرآيندهاي غني سازي سانتريفوژ و ليزري توليد كرده و نيز اينكه از گزارش نمودن تعداد زيادي از فعاليتهاي تبديل، توليد و فعاليت پرتودهي با استفاده از مواد هسته اي از جمله جداسازي مقدار اندكي پلوتونيوم قصور كرده است.
47- براساس تمام اطلاعاتي كه در حال حاضر در دسترس آژانس ميباشد،روشن است كه ايران در موارد بسياري طي مدتي طولاني از پايبندي به تعهداتش بر طبق موافقتنامه پادمان مبني بر گزارش نمودن مواد هسته اي و فرابري يا استفاده از آن و همچنين اعلام تاسيسات هسته اي كه اينگونه فعاليتها در آن انجام شده است، قصور كرده است. مديركل آژانس در گزارشهاي ماههاي ژوئن و آگوست خود به شوراي حكام، مواردي از اين تخلفات و اقدامات اصلاحي كه توسط ايران درحال انجام است و يا لازم به انجام ميباشد را مشخص كرده است.
48- از زمان آخرين گزارش مديركل آژانس، قصورات ديگري مشخص شدهاند. اين قصورات را ميتوان به قرار زير خلاصه كرد:
الف – قصور در گزارش:
1- استفاده از UF6 طبيعي وارداتي براي آزمايش سانتريفيوژها در شركت كالاي الكتريك در سالهاي 1999 و 2002 و توليد اورانيوم غني شده و تهي شده از پي آن،
2- واردات فلز اورانيوم طبيعي در سال 1994 و سپس انتقال آن براي استفاده در آزمايشات غنيسازي ليزري، شامل توليد اورانيوم غني شده، اتلاف مواد هستهاي در خلال اين عمليات و توليد و انتقال پسمان حاصله،
3- توليد UO2 ، UO3، UF4 ، UF6 و AUC از UO2 تهي شده وارداتي، U3O8 تهي شده و U3O8 طبيعي و توليدو انتقال پسمانهاي حاصله،
4- توليد قرص هاي UO2 در ENTC و پرتودهي آنها در TRR، فرابري بعدي اين قرص ها شامل جداسازي پلوتونيوم، توليد و انتقال پسمان حاصله وذخيره سازي كپسولهاي پرتودهي شده و فرآوري نشده در TNRC،
ب – قصور در ارائه اطلاعات طراحي براي:
1- مؤسسه آزمايش سانتريفيوژ در شركت كالاي الكتريك،
2- آزمايشگاههاي ليزر در TNRC و لشگرآباد و مكانهايي كه پسمانهاي حاصله در آنها فرابري و ذخيره شدهاند، شامل مؤسسه ذخيرهسازي پسمان در كرج،
3- مؤسساتي در ENTC و TNRC كه به توليد UO2، UO3، UF4، UF6 و AUC پرداختهاند،
4- TRR، بخاطر پرتودهي كپسولهاي اورانيوم و سلول داغ كه جداسازي پلوتونيوم در آن صورت گرفته و همچنين مؤسسه نگهداري پسمان در TNRC،
ج – قصور در فرصتهاي بسيار، از همكاري براي تسهيل اجراي پادمان با توسل به پنهان كاري
49- ايران به عنوان اقدامي اصلاحي، تعهد نموده تا ICRs مربوط به تمامي اين فعاليتها را تسليم نمايد، اطلاعات طراحي در مورد مؤسساتي كه اين فعاليتها در آنها صورت گرفته را ارائه كند و كليه مواد هستهاي خود را در خلال بازرسيهاي آتي در معرض بررسي و تحقيق آژانس قرار دهد و خط مشي همكاري و شفافيت كامل را به اجرا در آورد.
ه – ارزيابيها و اقدامات بعدي
50- افشاگريهاي اخير ايران دربارة برنامه هستهاي خود به روشني نشان ميدهد كه ايران درگذشته بسياري از جوانب فعاليتهاي هستهاي خود را كتمان ميكرده و با سرسختي تعهداتش را براساس مفاد موافقتنامه پادمان با آژانس نقض ميكرده است. سياست پنهانكاري ايران تا ماه گذشته ادامه داشت . همكاري اين كشور محدود و انفعالي بود واطلاعات به كندي ارائه ميشد و متغير و متناقض بود. هرچند بيشتر تخلفاتي كه تا اين تاريخ مشخص شدهاند در مورد مقادير محدودي ازموادهستهاي بودهاند، ولي به حساسترين جوانب از چرخة سوخت هستهاي شامل غني سازي و بازفرابري مربوط ميشوند. و اگر چه اين مواد براي آنكه مناسب جهت اهداف تسليحاتي شوند،نيازمند فرابري بيشتر هستند تعداد تخلفات ايران از نظر گزارش ندادن بموقع اين مواد، مؤسسات و فعاليتها كه برطبق موافقتنامه پادمان موظف به انجام آن بوده است، موجب برانگيختن نگرانيهاي جدي شده است.
51- دولت ايران پس از قطعنامه GOV/2003/69 شوراي حكام آژانس،به مديركل آژانس اطلاع داد كه اكنون ديگر خط مشي افشاي كامل را اتخاذ نموده و تصميم گرفته تا تصويركاملي از تمام فعاليتهاي هستهاي خود را به آژانس ارائه نمايد. از آن زمان، ايران همكاري و مساعدت فعالي از خود نشان داده است. اين موضوع به ويژه از طريق اعطاي دسترسي نامحدود به تمام مكانهاي مورد درخواست آژانس، ارائه اطلاعات و توضيحات در رابطه با منشأ تجهيزات و قطعات وارداتي ونيز اجازة مصاحبه با افراد به خوبي روشن شده است. چنين تحولي مورد استقبال قرار ميگيرد.
52- آژانس اكنون تمام اقدامات لازم جهت تأييد اين موضوع كه اطلاعات فراهم شده توسط ايران درباره فعاليتهاي گذشته وحال آن كشور صحيح و كامل است را به انجام خواهد رساند. تا اين تاريخ، هنوز هيچ نشانهاي از اينكه مواد وفعاليتهاي هستهاي كه قبلاً اظهار نشده بودند، با يك برنامه تسليحات هستهاي ارتباط دارند بدست نيامده است. در هر حال باتوجه به رفتارهاي پنهانكاري ايران درگذشته، مدتي طول خواهد كشيد تا آژانس بتواند به اين نتيجه برسد كه برنامه هستهاي ايران صرفاً براي مقاصد صلح آميز ميباشد. بدين منظور آژانس بايد از يك سيستم بازرسي نيرومند برخوردار باشد. پروتكل الحاقي همراه با سياست شفافيت و همكاري كامل از جانب ايران، براي چنين سيستمي اجتناب ناپذير است.
53- دراين راستا، از ايران خواسته شده تا با پاسخ به تمام سئوالات آژانس و فراهم كردن دسترسي به تمام مكانها، اطلاعات و افرادي كه آژانس لازم بداند به سياست همكاري فعال خود ادامه دهد. موضوعي كه مستلزم بررسي و تحقيق فوري است، منشأ آلودگي اورانيوم با غناي بالا و اورانيوم با غناي كم ميباشد. آژانس درنظر دارد اين مسئله را با برخي كشورها كه همكاري كامل آنها براي حل و فصل اين موضوع ضروري است دنبال نمايد.
54- اعلاميه اخير ايران مبني برقصد آن كشور جهت انعقاد پروتكل الحاقي و پيروي از مفاد اين پروتكل تا زمان لازم الاجرا شدن آن، يك تحول مثبت است. پيش نويس پروتكل الحاقي اكنون در حال ارائه شدن به شورا براي بررسي ميباشد.
55- تصميم ايران براي تعليق فعاليتهاي مرتبط با غنيسازي اورانيوم نيز مورد استقبال قرار ميگيرد. آژانس قصد دارد براساس موافقت نامه پادمان و پروتكل الحاقي، ميزان پايبندي ايران به اجراي تصميمش را مورد تحقيق قرار دهد.
56- مديركل تحولات اضافي ديگر را جهت بررسي بيشتر شوراي احكام در اجلاس مارچ 2004 يا زودتر درصورت لزوم به اطلاع شورا خواهد رساند.
پيوست 1
تاريخچه فني دقيق
تبديل اورانيوم
موسسه تبديل اروانيوم (UCF)
1. بر طبق اظهارات ايران, UCF در آغاز, برمبناي طرحي بوده كه توسط تدارك كننده خارجي در اواســط دهــه 1990 فراهــم شـده بود. اين كـارخانه قرار بوده كه تحت قرارداد كليد در دست (turn key) ساخته شود, اما اين قرارداد در سال 1997 ملغي گرديد و بر طبق گفته ايران, تدارك كننده هيچ تجهيزاتي براي ايران فراهم نكرده است. سازمان انرژي اتمي ايران اعلام نموده كه نقشه موسسه به همراه گزارش آزمايش تجهيزات و برخي اطلاعات طراحي در مورد تجهيزات را از تدارك كننده دريافت كرده است, اما بيان داشت كه تمام قطعات و دستگاههاي اين كارخانه براساس طراحي هاي دقيقي كه بدون كمك خارجي ايجاد شده اند, در داخل ساخته شده اند.
2. اطلاعات طراحي مقدماتي درباره UCF در تاريخ 31 جولاي 2000 به آژانس تسليم شد. آژانس به منظور نظارت بر پيشرفت ساخت و ساز و نصب تجهيزات و نيز براي تدوين روش هاي خاص پادمان, به طور منظم عمليات تائيد اطلاعات طراحي (DIV) در UCF زده است. روشهاي پيشنهادي پادمان در فوريه 2002 به مسئولان ايراني ارائه شده است.
3. براساس اطلاعات طراحي كه در جولاي 2002 به آژانس ارائه گرديد, هدف اين كارخانه تبديل كنسانتره سنگ معدن اورانيوم (UOC or U3O8) به UO2 طبيعي, UF6 و فلز اورانيوم مي باشد. ظرفيت توليد آن در طراحي به ميزان 200 تن UF6 در سال مي باشد. اين كارخانه داراي خطوط فرايند زير تشريح شده است:
تبديل UOC طبيعي به UF6 , تبديل UF6 كم غنا به UO2 (30 تن در سال از UO2 غني شده تا 5 درصد از 235-U), تبديل UF6 تهي شده به UF4 (170 تن در سال از UO4 تهي شده), تبديل UF6 كم غنا به فلز اورانيوم كم غنا (30كيلوگرم در سال از فلز اورانيوم غني شده تا 7/19 درصد از 235-U), و تبديل UF4 تهي شده به فلز اورانيوم تهي شده. برطبق اطلاعاتي كه توسط ايران ارائه شده راه اندازي اولين خط ( تبديل U3O8 به كربنات اورانيل آمونيوم (AUC) ) قرار است در نوامبر 2003 آغاز شود.
4. بازرسان حين انجام DIV در اين كارخانه در سال 2002, متوجه شدند كه خط فلز اورانيوم تهي شده به خطي براي توليد فلز اورانيوم طبيعي تغيير يافته است. اطلاعات طراحي جديدي كه در 9 آوريل 2003 به آژانس ارائه شده, اكنون شامل يك خط اضافي براي تبديل به UO2 طبيعي و يك خط نيز براي تبديل به فلز اورانيوم طبيعي است.
ايران در نامه اي به تاريخ 19 اوت 2003 اظهار داشت كه خط توليد فلز اورانيوم مي تواند براي توليد مواد حفاظ بكار رود و همچنين خط UO2 طبيعي قرار است نيازهاي برنامه راكتورآب سنگين را تامين نمايد.
تجربيات و آزمايشات تبديل اورانيوم
5. توضيحات ايران مبني بر اينكه هيچ آزمايشاتي را با استفاده از مواد هسته اي در بخش هاي خاصي از فرآيند تبديل انجام نداده و آن فرآيندها برمبناي نقشه ها و گزارشات آزمايش تدارك كننده قرار داشته اند, سئوالاتي را برانگيخت, بويژه با توجه به اين موضوع كه در مورد مراحل ساده تر فرآيند تبديل (ماننـد تجزيه U3O8 و خالص سازي اورانيوم با استفاده از ستونهاي پالس) آزمايشات گسترده اي انجام شده اند. برطبق نظر كارشناسان آژانس, چنين روشي مغاير با روش عادي است, چون نخست بايد فرآيندها معتبر گردند و پيش از مبادرت به طراحي نهايي و ساخت كارخانه تبديل تجاري, توليد در مقياس آزمايشي صورت پذيرد.
6. همانگونه كه در GOV/2003/63 آمده است, ايران در اوت 2003 اعلام نمود كه به برخي آزمايشات تبديل اورانيوم در مقياس آزمايشگاهي در اوايل دهه 1990 دست زده است,يعني آزمايشاتي كه ايران ميبايست برطبق تعهداتش تحت موافقتنامه پادمان گزارش مي نمود.
7. آژانس در 9 اكتبر 2003 اعلاميه اي دريافت نمود مبني براينكه, برخلاف مكاتبات قبلي ايران, عملاً تمام مواد مهم براي تبديل اورانيوم (UF6 ,UF4 , UO3 ,AUC) در آزمايشگاه و از طريق آزمايشات در مقياس آزمايشگاهي (مقادير كيلوگرم) بين سالهاي 1981 تا 1993 بدون گزارش به آژانس توليد شده است. ايران در اول نوامبر 2003 توضيح داد كه بدليل مشاركت خارجي در طراحي و ساخت UCF, در سال 1993 تصميم گرفته شد تا تحقيق و توسعه بومي در موردUF4 و UF6 خاتمه يابد. ايران همچنين توضيح داد كه تاسيسات مرتبط با آزمايشات UF4 و UF6 برچيده شده اند و تجهيزات مربوطه به انبار پسمان در كرج منتقل گشته اند. اين موضوع توسط آژانس مورد ارزيابي قرار گرفته است.
8. براي تسهيل مرجع, خلاصه اي از آزمايشات عمده فرابري توسط ايران با استفاده از اورانيوم وارداتي, براساس اطلاعاتي كه هم اكنون در اختيار آژانس است, در جدول 1 ارائه شده اند.
9. در 1977 ايران 20 كيلوگرمU3O8 تهي شده و 50 كيلوگرم UO2 تهي شده وارد كرده است. به درخواست ايران در 1978, اين مواد از پادمان معاف شدند. در 1982 , ايران 531 تن كنسانتره U3O8 طبيعي وارد نمود كه در 1990 به آژانس گزارش گرديد.
10. در 1981 و 1984 به ترتيب, ايران ساخت آزمايشگاه شيمي اورانيوم (UCL) و آزمايشگاه توليد سوخت (FFL) را با كمك يك تدارك كننده خارجي آغاز نمود. وجود اين آزمايشگاهها در خلال ديدار معاون وقت پادمان آژانس در 1993 براي آژانس معلوم شد و در 1998 رسماً از طرف ايران به آژانس گزارش گرديد. بين 1981 تا 1993, ايران در UCL و FFL فعاليتهاي گزارش نشده اي با استفاده از U3O8 و UO2 تهي شده معاف از پادمان, و كنسانتره U3O8 انجام داده است (در بندهاي 11 و 12 در زير آمده است). اين فعاليتها تنها پس از مذاكرات طولاني بين آژانس و مسئولان ايران در سال 1998 به آژانس گزارش گرديدند. اين مواد در 1998 از معافيت خارج شد و باقيمانده آن در ENTC ذخيره گرديد. در 1998, ايران اظهار نمود كه UCL از 1987 تعطيل بوده است. FFL هنوز فعال است.
11. بين 1981 تا 1993 فعاليتهاي فرابري با استفاده از 20 كيلوگرم U3O8 تهي شده معاف و مقداري از 531 تن كنسانتره U3O8 طبيعي در UCL انجام گرفت. از 20 كيلوگرم اوليه, 2/5 كيلوگرم به عنوان اتلاف فرآيند توسط ايران گزارش گرديد. ايران همچنين در 1998 گزارش نمود كه 85 كيلوگرم از 531 تن كنسانتره U3O8 را فرابري كرده كه 45 كيلوگرم از آن را به عنوان اتلاف فرآيند اظهار كرده است.
12. در خلال سالهاي 1985 تا 1993, از FFL براي تحقيق در امر توليد سوخت استفاده شد و فعاليت اصلي آن توليد پلت هاي سينتر شده با استفاده از 50 كيلوگرم UO2 تهي شده معاف شده از پادمان وارداتي بوده است. ايران وجود FFL و فرابري مواد هسته اي در آنجا را در 1998 گزارش نمود و اظهار نمود كه در آن زمان 1/13 كيلوگرم مواد در خلال فرابري اتلاف شده است.13. در نامه اي به تاريخ 19 اوت 2003 , ايران اعلام نمود كه آزمايشات تبديل UO2 به UF4 را در مقياس آزمايشگاهي در خلال دهه 1990 در آزمايشگاههاي راديوشيمي در TNRC با استفاده از مقداري از UO2 تهي شده وارداتي كه در بند قبلي بدان اشاره شد, به انجام رسانده است. ايران تا اوت 2003 ادعا كرده بود كه هيچ آزمايش توليد UF4 انجام نداده است. اين فعاليت تنها پس از آنكه نتايج آناليز نمونه هاي پسمان وجود UF4 تهي شده همراه با UF4 طبيعي را نشان داد, توسط ايران اعلام گرديد. ايران اظهار نمود كه UO2 مورد استفاده بخشي از موادي بوده كه قبلاً به عنوان اتلاف در خلال آزمايشات FFL اظهار شده بودند.
14. ايران در 9 اكتبر 2003 جزئيات بيشتري درباره اين آزمايشات UF4 ارائه نمود و بيان داشت كه بين 1987 تا 1993 , توليد UF4 در مقياس آزمايشگاهي در آزمايشگاههاي راديوشيمي انجام شده است. اين اطلاعات بعداً در نامه 21 اكتبر 2003 و جلسه بعدي در 1 نوامبر 2003, بسط بيشتري پيدا كرد. برطبق اين اطلاعات آزمايشات توليد UF4 شامل آزمايش با روشهاي توليد تر و خشك بود. بين 1982 و 1987 تقريباً 2/12 كيلوگرم UO2 طبيعي با استفاده از كنسانتره U3O8 وارداتي در UCL توليد گرديد كه در 1998 (بند 11 بالا) به عنوان اتلاف فرآيند گزارش شده بود. اين ماده همراه با 1 كيلوگرم UO2 وارداتي در 1991 و 23/1 كيلوگرم UO2 تهي شده كه در 1998 به عنوان اتلاف فرآيند در UCL گزارش شده بود ( بند 12 بالا), براي توليد UF4 در آزمايشگاههاي راديوشيمي از طريق روش تر استفاده شده است. علاوه براين, 5/2 كيلوگرم UF4با روش خشك و با استفاده از UO2 وارد شده در 1991 به عنوان ماده چشمه , توليد گرديد.
15. بين 1991 و 1992, 2/0 كيلوگرم UO3 و 45/4 كيلوگرم AUC با استفاده از مقداري كنسانتره U3O8 وارد شده در 1982 به عنوان ماده چشمه, توليدشد.
16. ايران در 1 نوامبر 2003 به عنوان اقدامي اصلاحي, با ارائهICRs در مورد JHL , FFL , UCL و موسسه نگهداري پسمان در كرج و همچنين اطلاعات طراحي براي موسسه پسمان كرج موافقت نمود.
17. ارزيابي نهايي از اطلاعات ارائه شده توسط ايران درباره آزمايشات تبديل , به نتايج آناليز نمونه هاي مخرب و محيطي و نيز بررسي گزارشات آزمايشها كه توسط ايران ارائه شده, بستگي دارد.
18. بدنبال واردات اورانيوم طبيعي در سال 1991 (1005 كيلوگرم UF6, 402 كيلوگرم UF4 و 5/401 كيلوگرم UO2 ), ايران به برخي آزمايشات در مقياس تحقيقاتي در JHL دست زد. اين مواد وارداتي تنها در مارچ 2003 توسط ايران اعلام گرديد. وضعيت اين مواد وارداتي بطوريكه در حال حاضر اظهار شده اند بقرار زير است:
• از 1005 كيلوگرم UF6, به ميزان 9/1 كيلوگرم آن از دو سيلندر كسري نشان ميدهد. در آغاز عنوان شده بود كه علت آن بخاطر تبخير شدن آن در اثر نگهداري در درجه حرارت بالا بوده است. ايران اكنون اعلام نموده كه اين مواد را براي آزمايش سانتريفيوژها در كالاي الكتريك استفاده كرده است.
• از 402 كيلوگرم UF4, 6/376 كيلوگرم آن به فلز اورانيوم تبديل شده است. كه در مارچ 2003 توسط ايران اظهار شد و در ژوئن 2003 چنين تشريح شد كه اين مقدار اورانيوم فلزي از طريق 113 آزمايش در JHL در اوايل دهه 1990 بدست آمده است. در اكتبر 2003 ايران همچنين استفاده از 43/9 كيلوگرم UF4 براي تبديل به UF6 را اعلام نمود.
• از 5/401 كيلوگرم UO2 , 44 كيلوگرم در آزمايش فرآيند ستون پالس و آزمايشات توليد پلت در JHL استفاده شده است. علاوه بر اين, بين ژوئن 1987 و فوريه 1999, مقادير كمي (1تا2گرم)از UO2 در حدود 50 آزمايش در TRR پرتودهي شده و براي جداسازي I-131 به موسسه MIX فرستاده شدند. ايران در اكتبر 2003 استفاده از 7/2 كيلوگرم UO2 در آزمايشات تبديل جهت توليد UF4 را اعلام نمود.
19. ايران ICRs مربوطه در مورد واردات مواد ذكر شده در بند قبلي و همچنين درباره فرابري بعدي آن را ارائه نموده است. ايران همچنين PILs و MBRs درباره وضعيت فعلي مواد هسته اي در JHL شامل فلز اورانيوم, نيترات اورانيل, پلت هاي UO2 و پسمان حاوي اورانيوم را ارائه نموده است.
20. JHL كه بسياري از اين آزمايشات اظهار مي شدند كه در آنجا صورت گرفته, شامل چندين اتاق است كه فعاليتهاي تبديل با استفاده از مواد وارد شده در 1991 در آنجا انجام شده اند. اين موسسه در مارچ 2003 به آژانس اظهار گرديد. در ماه مه 2003 اطلاعات طراحي آن دريافت گرديد و بازرسي و راست آزمايي درباره آن آغاز شد. به ايران اطلاع داده شد كه اطلاعات طراحي آن هنوز كامل نيست و بايد به روز شود.
توليد و استفاده از UF6
21. تا همين اواخر, مقامات ايران مكرراً اظهار ميداشتند كه UF6 وارد شده در 1991 مورد فرابري قرار نگرفته و بويژه آنكه در هيچ غني سازي به روش سانتريفيوژ يا ساير آزمايشات بكار نرفته است. آنها فقدان مقدار كمي از UF6 (9/1 كيلوگرم) از سيلندرها را به دليل نشت شير اعلام نموده بودند. اين توضيح براساس ارزيابي فني و بازرسي آژانس مورد قبول قرار نگرفت. در هر حال, ايران در 23 اكتبر 2003 پذيرفت كه اين مقدار مواد را در دستگاههاي سانتريفيوژ كالاي الكتريك بين 1999 تا 2002 استفاده كرده است.
22. سيلندر بزرگ UF6 وارداتي (از نوع 30B) اكنون در نطنــز است و دست نخورده بنظر مي رسد. با اين حال, نمونه برداري مخرب بايد از محتواي آن انجام شود. اين كار بمحض آنكه تجهيزات لازم نصب گردد, انجام خواهد شد.
23. برخلاف اظهارات قبلي مبني براينكه مواد هسته اي براي آزمايش توليد UF6 بكار نرفته اند, ايران در 21 اكتبر 2003 اعلام نمود كه بين 1987 تا 1993, در آزمايشگاههاي راديو شيمي دست به تهيه UF6 در مقياس آزمايشگاهي با استفاده از 43/9 كيلوگرم UF4 وارداتي زده است. تجهيزات اين آزمايشگاه از آن زمان برچيده شده اند و در 12 اكتبر 2003 در مركز تحقيقات هسته اي كرج در معرض بازرسان آژانس قرار داده شدند. ارزيابي نهايي آن به نتايج نمونه برداري محيطي و بررسي سوابق آزمايش بستگي دارد.
24. ايران در 1 نوامبر 2003 با ارائه ICRs براي PFEP , JHL و موسسه ذخيره سازي پسمان در كرج و نيز ارائه اطلاعات طراحي براي اين موسسات موافقت كرد.
توليد فلز اورانيوم
25. ايران در مارچ 2003 به آژانس اطلاع داد كه بيشتر UF4 طبيعي وارد شده در 1991, درجريان 113 آزمايش بين 1995 تا 2000 در JHL به فلز اورانيوم تبديل شده است. اين آزمايشات و موسسه مربوطه هيچكدام در آن زمان به آژانس اظهار نشده بودند. مواد حاصل از اين آزمايشات در ماه مه 2003 توسط بازرسان آژانس بررسي شدند و ايران ICRs , PILs و MBRs مربوطه و همچنين اطلاعات طراحي جديد JHL را ارائه نمود.
26. ايران در نامه اي در 21 اكتبر 2003 پذيرفت كه خط توليد فلز اورانيوم همچنين براي برنامه غني سازي ليزري مورد نظر بوده است .
آزمايشات بازفرابري
27. ايران در مارچ 2003, بيان داشت كه مقداري از UO2 وارداتي را براي آزمايشات توليد پلت استفاده كرده است. ايران در آوريل 2003 به آژانس اطلاع داد كه مقداري از UO2 نيز در آزمايشات توليد ايزوتوپ شامل پرتودهي كپسولهاي UO2 طبيعي در TRR مورد استفاده قرار گرفته است. پسمان مايع حاوي اورانيوم ناشي از اين آزمايشات برطبق اظهار ايران به اصفهان فرستاده شده است.
28. ايران در نامه 21 اكتبر 2003 پرتودهي كپسولهاي UO2 تهي شده در TRR و آزمايشات بعدي جداسازي پلوتونيوم در يك سلول داغ در زير زمين ساختمان ايمني هستهاي TNRC بين 1988 و 1992 را اعلام نمود. اين فعاليتها و نيز پلوتونيوم جدا شده هيچكدام قبلاً به آژانس اعلام نشده بودند.
29. در جلسات 27 اكتبر تا 1 نوامبر 2003 , اطلاعات ديگري درباره آزمايشات انجام شده با اورانيوم تهي شده ارائه گرديد. ايران اظهار داشت كه اين آزمايشات براي يادگيري چرخه سوخت هسته اي و كسب تجربياتي در شيمي بازفرابري صورت گرفته اند. اين آزمايشات بين 1988 و 1992 انجام شده و شامل 7 كيلوگرم پلتهاي UO2 فشرده يا سينتر شده بودند. اين پلتها با استفاده از اورانيوم تهي شده اي موجود در ENTC تهيه شده بودند كه در سال 1978 به درخواست ايران از پادمان معاف شده بودند. اين مواد در سال 1997 به عنوان اتلاف فرآيند در FFL گزارش شدند. كپسولهاي حاوي پلتها در رابطه با پروژه توليد ايزوتوپهاي شكافت پذير موليبدن , يد و زنون به مدت دو هفته در TRR پرتودهي شدند. جداسازي پلوتونيوم برمبناي فرآيند پيوركس در TNRC در مقياس آزمايشگاهي در سه جعبه دستكش حفاظ دار (Glove-box) صورت گرفت كه براساس اعلام ايران در سال 1992 برچيده و درانباري در اصفهان نگهداري ميشوند.
30. به آژانس اطلاع داده شد كه مجموعاً حدود 7 كيلوگرم UO2 استفاده شده كه 3 كيلوگرم از آن جهت جداسازي پلوتونيوم پرتودهي و فرابري شده است. باقيمانده 4 كيلوگرم كپسولهاي UO2 پرتودهي شده در كانتينرها قرار گرفته و در TNRC نگهداري ميگردد. پلوتونيوم جدا شده در آزمايشگاهي در JHL بدنبال برچيدن Glove-boxها نگهداري ميشود و پسمانهاي مربوطه در اطراف قم دفن شدند.
31. بازرسان آژانس در اوت 2003 از مكان ذخيره سازي پسمان در انارك بازديد نمودند. پسمانهاي ذكر شده در بند 27 بالا در آنجا ذخيره شده است . ايران با انتقال اين پسمان به JHL موافقت كرده است.
32. در 1 نوامبر 2003 , ايران موافقت نمود تا كليه گزارشات حسابرسي مواد هسته اي از 1988 تا زمان حال در مورد توليد قرصهاي UO2 , پرتودهي و فرابري بعدي آنها و ذخيره سازي مواد هسته اي و پسمان باقيمانده را تسليم نمايد. علاوه براين, ايران موافقت نموده تا اطلاعات طراحي مربوط به اين فعاليتها و مواد هسته اي در ENTC و JHL را ارائه كند.
33. ايران در 1 نوامبر 2003 , پلوتونيوم جدا شده و كپسولهاي پرتو ديده فرابري نشده را در معرض ديد بازرسان آژانس قرار داد. قرار است در بازرسي آتي تحقيق درباره اين مواد و نيز باقيمانده احتمالي آن در Glove-boxها كه برچيده شده اند, صورت پذيرد.
سومين گزارش ويژه مدير كل آژانس بين المللى انرژى اتمى درباره اجراى توافقنامه پادمان پيمان منع تكثير سلاح هاى هسته اى در جمهورى اسلامى ايران ، در تاريخ 10 نوامبر به آژانس ارايه شد .
کد خبر 84061
نظر شما