۱۳ اسفند ۱۳۸۷، ۱۴:۰۹

مابعدالطبیعه ذهن (4)

پرسشهای فیلسوفان ذهن از کیفیات

پرسشهای فیلسوفان ذهن از کیفیات

خبرگزاری مهر - گروه دین و اندیشه: کیفیاتی را که ما در اشیای مرکب می­یابیم خود از کیفیاتی "به­وجود آمده­اند" که اجزای بسیط در این نظم و آرایش­ها در اختیار دارند. بر طبق این دیدگاه برای یک کیفیت مرکب چیزی بیش از این وجود ندارد. کیفیات مرکب "نمود" نیستند؛ آن­ها چیزی "فرا و ورای" کیفیاتی که اجزای ساده بر حسب معمول سامان می­دهند به حساب نمی­آیند.

ما تصوری از کیفیت را - یعنی شیوۀ خاصی که با توجه بدان شیئی موجود است- از تصورات کیفیات به‌عنوان کلیات جدا کرده­ایم. پاره­ای از فیلسوفان اصطلاح "استعاره" را به عنوان لقبی برای نامیدن شیوه­های مشخصی به کار برده­اند. من جلوی  این نام­گذاری می­ایستم چون این نکته در بین طرفداران استعاره­ها رایج شده است که اشیا را به عنوان "دسته­هایی" از استعارها قلمداد کنند.

این امر استعاره­ها را به چیزی که بسیار شبیه اجزای اشیای مورد توجه ما هستند مبدل می­کند. به نظر ما که در حال بسط آن هستم اشیا از کیفیاتی شبیه شیوه­ای که توپ بیلیارد از اتم­ها  و مولکول­ها تشکیل شده تشکیل نشده­اند. اگر بخواهیم نکته­ای را که پیش­تر به آن اشاره داشتیم تکرار کنیم می­توانیم بگوییم که: هنگامی­که ما به شیئی عطف­توجه نشان می­دهیم می­توانیم بدان به­عنوان تولید کنندۀ بوجود نیامده کیفیات - جوهر در سخن قدیمیان- ، در نظر بگیریم یا می­توانیم به کیفیاتی که آن [تولید کننده] به وجود می‌آورد عطف توجه نشان دهیم. بنابراین بر طبق این دیدگاه ، یک شی‌ء مجموعه یا دسته­ای از کیفیات نیست: یک شی‌ء مالک کیفیات است.

یک شیء بسیط نیست - یعنی شیئی که اشیایی را به عنوان اجزای خود دارا نیست- چیزی بیش از یک شیئی که کیفیات معینی دارد به حساب نمی­آید. اشیای مرکب نظیر اتم­ها، مولکول­ها و توپ­های بیلیارد اشیایی مشتق محسوب می­شوند: اشیای همراه درست به همان شیوۀ کیفیات اشیای پیچیده، تا جایی­که آن­ها از کیفیات اجزای ساده­شان قابلیت تمیز و تمایز دارند- کیفیات در معنای مشتق شده وجود دارند یک شیی‌ء مرکب از اشیای بسیطی تشکیل شده که کیفیات مشخصی را در اختیار دارد و در نسبت­های مشخص با یکدیگر قرار دارند.

کیفیاتی را که ما در اشیای مرکب می­یابیم خود از کیفیاتی "به­وجود آمده­اند" که اجزای بسیط در این نظم و آرایش­ها در اختیار دارند. بر طبق این دیدگاه برای یک کیفیت مرکب چیزی بیش از این وجود ندارد. کیفیات مرکب "نمود" نیستند؛ آن­ها چیزی "فرا و ورای" کیفیاتی که اجزای ساده بر حسب معمول سامان می­دهند  به حساب نمی­آیند.

به صورت گذرا اشاره می­کنیم که تصور کیفیاتی که مورد توجه ما است می­تواند کلیات ساختگی را در بر گیرد: یعنی طبقه­ای از کیفیات دقیقاً شبیه هم را در برگیرد. بر طبق این دیدگاه، اشیایی که ممکن است فرض شود در یک بخش کلی با هم اشتراک دارند در واقع عضوی از دسته­ای از اشیا هستند که کیفیات دقیقاً مشابهی را در اختیار دارند. نسبت شباهتی که این کیفیات نسبت به یکدیگر به­وجود می آورند یک سنت اولیه و "درونی" هستند. اشیایی که بر حسب کیفیات­شان - مبنای شباهت - شباهت دارند با همدیگر و هنگامی که مقایسه شوند کاملاً شباهت دارند. فرض کنید دو کیفیت الف و ب کاملاً مشابه هم باشند. آن­گاه این شباهت ذاتی است و بر حسب کیفیات آن­ها به وجود می­آید. یک نتیجه این دیدگاه آن است که اگر کیفیت ج درست شبیه کیفیت الف باشد درست شبیه ب هم خواهد بود.

حال اجازه دهید چند کلمه­ای در باب موضوعی سخن بگوییم که ممکن است پاره­­ای از خوانندگان مطرح کنند. ما کیفیات را به­عنوان شیوه­هایی که با آن­ها اشیا موجودند در نظر گرفته و توصیف کرده­ایم.

این نکته این احساسات را به­وجود می­آورد که کیفیات با شیوه­هایی که با آن­ها اشیا واقعی و موجود وجود دارند بیرون کشیده می­شوند. با این همه روش­ها و شیوه­هایی هستند که اشیا می­توانستند وجود داشته باشند اما هیچ شیئی موجود نباشد - و به همان ترتیب هیچ شیئی وجود نخواهد داشت.

دو نوع ذره می­توانستند چنان باشند که با هم پیوند حاصل کرده باشند و نوع سومی از ذره را به­وجود آورند که کیفیات فریدی را داراست است. این امر حتی زمانی که ترکیب­های ضروری هم رخ نمی­دهند می­تواند برقرار باشد. ما ممکن است به این نکته با اشاره به این­که روش­هایی هستند که اشیا بر طبق آن­ها می­توانند وجود داشته باشند اما هیچ شیئی وجود نداشته باشد (یا وجود نخواهد داشت) اذعان کنیم.

کد خبر 842742

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha