با توجه به گزارش اخير محمد البرادعي و تكراري بودن بسياري از آنها در مقايسه با مذاكرات قبلي ايران و آژانس ، مطالعه دوباره سخنان اميرحسين زماني نيا ، نكات زيادي را در اين بين آشكار مي سازد.
به گزارش خبرگزاري "مهر" متن كامل اين سخنراني به شرح زير است :
آقاي رئيس شورا
مديركل محترم
اعضاي محترم شوراي حكام
مايلم مراتب تشكر هيات نمايندگي خود را از دكتر البرادعي مدير كل آژانس بين المللي انرژي اتمي ابراز نمايم. همچنين بايد اذعان نمايم كه كاركنان و بازرسان آژانس تحت شرايطي سخت بسيار كوشا بوده اند.
گزارش مدير كل نشانگر روند مثبت و همكاري فعال ايران است. اين گزارش همچنين بيانگر سرعت گرفتن روند حل و فصل موضوعات است. اطلاعات ارايه شده از سوي ايران در بيش از يازده بند مختلف گزارش آژانس بررسي و تحليل شده است. البته نتيجه گيري در زمينه بعضي از اطلاعات منوط به نتايج نمونه برداري هااست كه بتدريج مشخص مي شود. همان طور كه از گزارش بر مي آيد موضوعات مذكور بعضا حل و فصل شده است و يا در حال حل و فصل شدن است.
به نظر ما، گزارش مدير كل ، بويژه بخش مربوط به ارزيابي و اقدامات بعدي ، به طور موجز در سخنراني 8 مارس 2004 ايشان بازتاب يافته و شرايط روشني را براي موضوعاتي كه بايستي در قطعنامه شوراي حكام درج شود مشخص مي كند . حتي اين سوال مطرح مي شود كه آيا اصولا نيازي به ارايه قطعنامه است يا خير؟ مطمئن هستم كه شوراي حكام آگاه است كه - با گزارش موقت مدير كل - تعداد زيادي از كشورها ، اين اجلاس را زمان مناسبي براي تصويب يك قطعنامه اساسي نمي دانند . متن قطعنامه اي از سوي يك كشور و همراهي برخي ديگر به شوراي حكام تحميل شده است و منظور من از بكار بردن اين واژه ، معني واقعي آن است.
بدون شك ، تهيه كنندگان اين قطعنامه تلاش مي كند اين استدلال را مطرح كند كه فحواي قطعنامه با گزارش مدير كل تطبيق دارد و بيانگر نقطه نظرات مطرح شده از سوي ايشان است. اما چنانچه مرور ساده اي داشته باشيم ، در مي يابيم كه اين استدلال صحيح نيست و تنها در يك نگاه باريك بينانه مي توان چنين برداشتي را از گزارش داشت.
مدير كل مكررا درگزارش هاي خود تاكيد داشته است كه :
- اين روند همكاري در حال پيشرفت است،
- همكاري گسترده اي صورت گرفته است،
- هيچ مانعي در انجام بازرسي ها نبوده است،
- پذيرش و اجراي پروتكل الحاقي داوطلبانه بوده است،
- ما به منظور اعتماد سازي داوطلبانه حق مسلم خود به غني سازي را تعليق كرديم،
- همه الزامات اساسي و فوري به موقع اجرا گذاشته شده است،
- تدابير اصلاحي بكار گرفته شده يا در حال انجام است
- وموضوعات باقي مانده يكي بعد از ديگري در حال حل و فصل شدن است.
درست است كه مدير كل به برخي نواقص اشاره دارد. اما من تصور نمي كنم كه هر ناظر منصفي اين نواقص را به منزله بازگشت اين روند و حتي تهديدي براي اين روند به شمار آورد. اين در حالي است كه مشاهده مي كنيم كه پيش نويس قطعنامه روند كندي را در پيشرفتها به تصوير مي كشد و شرايط را به جد هشدار دهنده جلوه مي دهد. به رغم برخي اصلاحاتي كه به خاطر موضع اصولي برخي از كشورها در اين پيش نويس به عمل آمده است ، اما به نظر ما اين قطعنامه همچنان يك پس رفت جدي است.
از آنجا كه وقت تنگ است و تعويق هاي مكرر جلسه و تاخيري كه در كار اين نشست حاصل شده شكيبايي برخي از اعضاي شورا را به تنگ آورده است ، من نمي خواهم به تفضيل پيشرفت هايي كه در زمينه هاي مختلف حاصل شده و موانعي كه با آن روبرو هستيم را تشريح كنم ، اما لازم مي دانم شرح موجزي را از وضعيت موجود و آينده بيان دارم كه اميدوارم مفيد باشد.
سال گذشته ما با امضاي پروتكل الحاقي اقدام به اجراي موقت آن كرديم بدون آن كه منتظر تصويب آن شويم . اين مهمترين موضوعي بود كه انجام آن از ايران خواسته شده بود براي اين كه سوء ظن ها برطرف شود و شفافيت و اعتماد لازم درباره برنامه صلح آميز هسته اي ما افزايش يابد . اكنون اين مهم تحقق يافته است.
- تعليق فعاليتهاي مربوط به باز فراوري و غني سازي
آنچه كه در بالا گفتيم درباره فعاليتهاي مربوط به بازفراوري و غني سازي صادق است . اين كار قرار بود بويژه هنگامي كه با اجراي موقت پروتكل همراه شود همه نگراني ها درباره برنامه هسته اي ايران را برطرف كند تصميم داوطلبانه ايران براي تعليق بويژه در پرتو حقوق اعضاي NPT براي استفاده صلح آميز از فن آوري هسته اي تصميمي آسان نبود . اما ايران به منظور حصول اعتماد بين المللي و افزايش شفافيت درباره برنامه هسته اي صلح آميز خود عزم سياسي خود را براي اتخاذ چنين تصميم داوطلبانه اي جزم كرد.
مدير كل در گزارش خود از اين تصميم استقبال كرد و در بند (72) تصريح كرد كه اين تصميم به اعتماد سازي كمك مي كند.
اما گويا نويسندگان اين قطعنامه براي اجتناب از تاكيد اين فرايند مثبت ، زبان انگليسي را در بند 3 قطعنامه بطور معيوبي بكار برده اند و سرسختانه در مقابل اصلاحيه NPTبراي اينكه اين بند را به نوعي به گزارش مدير كل نزديك كند مقاومت مي كند.
سه ماه قبل آژانس اعلام داشت كه ايران در ساخت تاسيسات مربوط به برنامه تبديل اورانيم UCF پيشرفت قابل ملاحظه اي داشته است. اين موضوعي مهم و عمده بود كه حل و فصل آن به راحتي انجام پذير نبود. اكنون آژانس تصديق مي كند كه اظهارنامه ايران در زمينه UCF "به نظر معتبر و موثق" است. چنانچه بازرسان بار ديگر از تاسيسات اصفهان ديدن كنند ، تنها نياز به اين دارند كه برخي اسناد را تطبيق دهند. اين نشان دهنده اين است كه اين مساله حل و فصل شده است.
برنامه غني سازي ليزري از موضوعات عمده ديگر بود . گزارش حاكي از آن است كه برنامه ما شامل دو بخش بوده است: يكي برنامه جداسازي ايزوتوپ مولكولي به روش ليزري (EMLIS) و ديگري جدا سازي ايزوتوپ به روش تبخير اتمي از طريق ليزر (AVLIS) . همان گونه كه در گزارش آمده است اطلاعات ما در زمينه برنامه جداسازي ايزوتوپ مولكولي(EMLIS) "به نظر داراي ارتباط و نتيجه منطقي" است . در زمينه برنامه جداسازي ايزوتوپ به روش تبخير اتمي از طريق ليزر (AVLIS) هر كاري را كه از ما خواسته شده بود انجام داده ايم . امادر برابر، آژانس منتظر دريافت اطلاعات تكميلي از كشورهاي ثالث در زمينه تجهيزات وارد شده مربوط به برنامه جداسازي ايزوتوپ به روش تبخير اتمي از طريق ليزر (AVLIS) است!
بنا به دلايلي كه در سند ما به آژانس (سند شماره 628 آژانس) توضيح داده شده ، و همچنين بنا به دلايل زير ، از نظر ما مساله طراحي مربوط به پي 2 و مساله تحقيقات ناتمام در خصوص مساله پلونيوم 210 به صورت نامتناسبي بزرگنمايي شده است.
الف ) مساله پي 2:
روز جمعه 13 فوريه بود كه كل دنيا به هم ريخت . در اين روز روزنامه ها در اروپا و آمريكا نوشتند كه مقامات آژانس مساله توسعه سلاحهاي هسته اي توسط ايران را كشف و تاييد كردند. روزنامه تايمز لندن ، واشنگتن پست ، لس آنجلس تايمز و فاينشنال تايمز بيشترين مخترعين اين داستان بودند و همگي داستانشان را به مقامات آژانس نسبت مي دادند.
روزنامه تايمز لندن در مقاله اي تحت عنوان "طراحي ها اثبات كرد ايران به دنبال سلاحهاي هسته اي است" به كشف طراحي هاي سانتريفيوژ جي 1 توسط مقامات آژانس پرداخت و افزود: "چندين مقام IAEA گفتند آنها معتقدند كه ايران همان طراحي هاي مربوط به بمبي كه ليبي به آژانس تحويل داد را خريده است"!
با اشاره به همان كشف ، واشنگتن پست نوشت "قبل از افشار سازي ديروز ، دولت بوش اين علائم را نشان داد كه موضع سختي عليه ايران را شروع كرده كه حاكي از اين بود كه يافته هاي جديد اطلاعاتي به شدت بيانگر اين است كه ايران اسرار هسته اي را در اختيار دارد. يك مقام دولتي آمريكا كه خواست نامش فاش نشود گفت برخي از اين چيزها را IAEA هنوز نمي داند"!
جداي از مشكلاتي كه اين مسائل در خصوص نقض اطلاعات محرمانه كه در اساسنامه آژانس و پروتكل الحاقي پيش بيني شده است ، ايجاد كرده است ، مايلم به استحضار حكام محترم برسانم كه در مورد موضوع پي 2 به صورت غير واقعي در مطبوعات و اخبار اغراق شده است.
كارشناس غني سازي اورانيوم آژانس كه كار بازرسي از طراحي ها و آزمايشهاي مربوط به پي 2 را انجام داده است و با طرف قرارداد ما كه كارشناسي است سي و چند ساله مصاحبه كرده است، بهتر از هر كس ديگري مي تواند تاييد يا تكذيب كند كه حساسيت ايجاد شده در خصوص موضوع پي 2 موجه است يا اينكه در مورد آن اغراق شده است.
براي اطلاع شما من كپي پنج عكس امضا شده توسط كارشناس غني سازي اورانيوم آژانس را همراه خود دارم. اين پنج عكس همه داستان تحقيقات و توليد سانتريفوژ پي 2 در ايران را در بر مي گيرد. همه تحقيقات و توليد در اين خصوص در يك كارگاه خصوصي انجام شده است و صرفا محدود به ساخت قطعات براي يك دستگاه سانتريفيوژ با چند قطعه روتور بوده است . اين چند قطعه هم اكنون در جعبه هايي است كه در انبار قرار دارد و توسط بازرسان مورد بازديد قرار گرفته است . اين عكس ها اينجاست هر كس مايل است مي تواند آنها را رويت نمايد. با بيان اين موارد در خصوص حيطه و مساله پلوتونيوم در مباحث اجلاس نوامبر به عنوان مساله اي كه نگراني هاي عده اي را ايجاد مي كرد برجسته شده بود اما اكنون فقط به درجه اي از دقت محاسبه دانشمندان ايراني در مورد وزن پلوتونيوم توليد شده محدود شده است. اين از جمله 11 موضوعي است كه آژانس منتظر نتايج نمونه برداريها است . ما معتقديم كه اين موضوع نيز بار آينده كه بازرسان به اين موضوع بپردازند حل و فصل مي شود . موضوع اين است كه آيا محاسبه دانشمندان ايراني كه تقريبا 200 ميگروگرم پلوتونيوم توليد كرده اند دقيق است يا ارزيابي آژانس كه معتقد است تقريقا 2 ميلي گرم يا چيزي بين اين دو عدد توليد شده است؟!
امير حسين زماني نيا در حال صحبت با سيروس ناصري - رديف عقب پيروز حسيني |
ماهيت فعاليتهاي ايران در خصوص سانتريفيوژپي 2
اكنون به موضوع از قلم افتادگي مساله در اختيار داشتن طراحي هاي تحقيقاتي ساخت پي 2 در بيانيه 21 اكتبر 2003 ايران مي پردازم.
دلايل ما در اين خصوص به تفصيل در سندي كه ما در آژانس توزيع كرده ايم بيان گرديده است و بسياري از آنها به صورت خلاصه در پاراگراف 47 گزارش آژانس نيز درج شده است. براي ثبت موضوع مايلم بيان دارم كه پاراگراف 46 گزارش مديركل بيانگر سو تفاهمي در انتقال موضوع به آژانس است . ما هرگز نگفته ايم كه چون تحت فشار زماني براي تهيه بيانيه مزبور بوده ايم پي 2 را در نامه 21 اكتبر درج نكرده ايم. به نظر مي رسد اصل تفاوت ديدگاه ما و آژانس درباره مساله زمان گزارش دهي اين موضوع است. افراد فني ما كه مواد لازم براي تهيه بيانيه 21 اكتبر را تهيه كردند ، تصورشان اين بوده است كه آنها بايد تصوير كامل از همه فعاليتهاي هسته اي، همچنين تحقيقات و توسعه سانتريفيوژ را كه با مواد هسته اي سروكار داشته اند و به نوعي بيان قصور ما طبق پادمان جامع بوده اند را اعلام كنند . مساله پي 2 از نظر ما بايد طبق اعلاميه هاي پروتكل الحاقي اعلام مي شد. ما با عدم اعلام مساله پي 2 در بيانيه 21 اكتبر و به جاي آن اعلام كردن موضوع در پروتكل الحاقي هيچ نفعي نمي بريم و هر قضاوت منصفانه اي بيانگر اين مطلب است.
آنچه بايد براي شوراي حكام و آژانس مهم باشد اين واقعيت است كه ما اطلاعات در خصوص ماهيت و حيطه فعاليتهاي خود درباره سانتريفيوژ پي 2 را ارايه كرده ايم و هرگونه توضيحاتي كه آژانس لازم داشته باشد تا اثبات كند كه فعاليتهاي غني سازي ما كاملا براساس سانتريفيوژ پي 1 بوده است كه تعليق شده است را اعلام مي داريم.
ب) موضوع پلونيوم 210
من مايلم شوراي حكام را به توضيحات و اطلاعات ارايه شده توسط ما در سند شماره 628 ارجاع دهم. اضافه بر اين ما 41 صفحه اطلاعات در مورد اين فرآيند خالص تحقيقاتي ارايه كرده ايم كه در انتظار تجزيه و تحليل آژانس است. ما مطمئن هستيم كه اين توضيحات توسط آژانس تاييد خواهد شد . كافي است بگويم كه بريليوم عنصر لاينفك تحقيقات يا پلونيوم براي مقاصد نظامي است و بريليوم هرگز در ليست خريدهاي ايران نبوده است .
اضافه بر آن اگر ايران قصدي براي كاربرد نظامي با استفاده از تحقيقات درباره پلونيوم در 13 سال قبل داشت ، چه عاملي مانع از تكرار اين تحقيقات در طول 13 سال گذشته شده است. چرا پروژه مزبور بجاي اينكه تامين اعتبار و پيگيري شود كاملا رها شده است.تنها موضوع باقيمانده كه ممكن است اثبات آن تا حدودي مشكل و زمانبر باشد ، مساله وجود آلودگي بيش از 2/1 درصد غني سازي در ايران است و آن هم به خاطر عامل مستقل منشا خارجي است. به هر حال ، با كشفيات اخير در كشورهاي ثالث حتي موضوع آلودگي نيز ممكن است به زودي حل شود . ما مصمم هستيم كه واردات و نقل و انتقالات قطعات وارداتي به ايران را بازسازي كنيم ، تا مساله آلودگي را تا حد ممكن محدود كنيم به نحوي كه آژانس بتواند موضوع آلودگي را با انجام نمونه برداري هاي بيشتر حل و فصل كند. از نظر ما هر چه نتايج نمونه برداري هاي جديد بيشتر مشخص شود تعداد بيشتري از معماهاي موجود حل خواهد شد.
آقاي رييس،
توافق ايران و سه كشور اروپايي پايه و اساس فصل جديد همكاري بين ايران و آژانس را تشكيل مي دهد . اين توافق راه را براي تعهدات بيشتر ايران در اين مورد باز كرد. ايران به اين تعهد پايبند بوده است و از هيچ تلاشي براي اينكه اين فرايند به صورت موثر، كامل و سريع به پيش رود تا موضوع به يك جمع بندي نهايي برسد فروگذار نكرده است . بازنگري منصفانه و متوازن پيشرفت محتوايي كه در خصوص حل و فصل مسائل عمده در مدت زمان كوتاه كه از اكتبر سال گذشته بدست آمده است به روشني به اين واقعيت گواهي مي دهد.
مسائل مربوط به تبديل ، پلوتونيوم و غني سازي ليزري كه طي اجلاس نوامبر با نگاهي انتقادي عوامل مهم ابهام درباره ماهيت صلح آميز برنامه هاي هسته اي ايران بودند ، اكنون يا حل و فصل شده اند يا در آستانه حل نهايي هستند.
اگر اجازه داده شود تا فرآيند جاري در چارچوب مثبت اعتماد و همكاري متقابل ادامه يابد، ما شكي نداريم كه اين مسائل و ديگر موضوعات كه در گزارش مدير كل به آنها اشاره شده است تا اجلاس آينده شوراي حكام حل و فصل مي شود . با توجه به اطلاعات بيشتري كه اخيرا دبيرخانه درخواست كرده است، ما به سهم خود تا آنجا كه بتوانيم كمك مي كنيم كه موضوع پيچيده آلودگي روشن تر شود و تا اجلاس آينده شورا آن نيز تكميل شود. بدين ترتيب تعهدات ما تا آن هنگام كاملا انجام شده و اقدامات اصلاحي و جبراني تكميل مي شود.
مدير كل در ارزيابي موجزي كه در آغاز نشست شورا ارايه كرد، بنا بر تفسير خود مساله پي 2 را يك پس رفت دانست . ثابت خواهد شد كه اين مساله امري جزيي است و با ادعاهاي مااست كه مطابقت دارد.
بر اين باوريم كه مدير كل در اظهارات خود درباره موضوع آلودگي تصريح داشت كه اين مساله اي است كه كار بيشتر و همكاري مستمري را از سوي ايران و طرفهاي ديگر مي طلبد . در چنين چارچوبي وي ابراز اميدواري نمود كه با نبود كشفيات تازه اي اين مساله و ديگر موضوعات حل و فصل گردد و اعتماد اعاده شود . در همين حال نتيجه گيري بنياديني كه ماهيت كل نظام پادمان را درباره عدم انحراف مواد و فعاليتهاي هسته اي براي اهداف نظامي شكل مي دهد (و در گزارش البرادعي ذكر شد) تداوم يافته است .
از هنگامي كه مدير كل در نوامبر گزارش داد كه مدركي مبني بر انحراف (مواد و فعاليتهاي هسته اي براي مقاصد نظامي در ايران) نيافته است، يك نظام تقويت شده راستي آزمايي به طور موثر و گسترده در حال اجرا است.آن نتيجه گيري همچنان پاي برجاست. هيچ مدركي مبني بر انحراف تا به امروز يافت نشده است و چنين مدركي نه در فردا و نه در آينده يافت نخواهد شد.
براي برخي سخت است تا بپذيرند كه برنامه هسته اي ما صرفا صلح آميز است. آنهايي كه مدتهاست سياست و رهيافت خود را بر مبناي برداشت غلطي شكل داده اند كه ايران به دنبال سلاحهاي كشتار جمعي است، نمي توانند از اين راه به آساني برگردند . واقعيت همچنان همان است كه بود. برنامه هسته ايران صرفا صلح آميز است . بازرسيهاي آژانس تدريجا اين را ثابت مي كند.
برخلاف اين واقعيت ، تلاش براي تخريب اين فرايند سالم ، كه اكنون افكار عمومي نيز از آن آگاه است ، تلاشي بي جاست . يك ميل سركشي غير موجهي وجود دارد تا با سوء تفسير وقايع، بزرگنمايي اشتباهات كوچك و پيش داوري بسيار گسترده ، فشار ناعادلانه اي را بر ايران حفظ كنند.
اكنون حركت براي تصويب قطعنامه شديد عليه ايران در شوراي حكام عمدتا بر پايه انگيزه هاي ايدئولوژيك معيوب قرار دارد. اگر چنين شود كه ظاهرا به نظر مي رسد از راه منطق زور و لجاجت نيز چنان خواهد شد، افراطيون كه هر يك همديگر را نيز به طور مضاعف تقويت مي كنند ، به آسايش روحي لحظه اي دست خواهند يافت.
خير خواهان در اين جا به ما مي گويند كه در محافل ايدئولوژيك خاصي عده اي سر پرشوري در مخالفت با ما دارند. اين خيرانديشان مي گويند كه اجازه دهيم تا (با تصويب اين قطعنامه) اين بادها بوزند و بگذرند. صادقانه بگويم كه ما مطمئن نيستيم كه آيا اين (قطعنامه) خدمتي به آنها مي كند يا امكان بهبود اوضاع را افزايش مي دهد.آنچه كه ما مي بينيم آن است كه اين قطعنامه آسيب خود را وارد ساخته و اين فرآيند را دستخوش زيان كرده است . بهبود آن تلاشهاي بسياري مي خواهد. آنها كه بي وقفه تلاش كردند تا اين گام شجاعانه را پيش برند اكنون كار مشقت باري پيش روي دارند. آنها در چنين شرايطي كه احساس گرايي كار حساسي را كه تاكنون انجام شده بود ، خراب كرده است شايد خيلي پرسخن نباشند ، اما آنها ، همانطور كه ما هنوز آنها را چنان مي بينيم ، به اين كه اين فرآيند پيش رود و از موفقيت آن اطمينان حاصل شود پاي بندند.
اجلاس ژوئن با تغيير افكار لجوجانه و قلبهاي سرد، ممكن است فضايي متفاوتي را بسازد . در آن هنگام با نگاهي به گذشته اجلاس مارس شايد تنها به عنوان پاره اي از يك خاطره بد يادآورده شود.
متشكرم
نظر شما