به گزارش خبرنگار مهر، فرصت دیدار ما با دکتر کزازی در منزلش در شهرک بنفشه کرج و آنهم در یکی از روزهای بهاری، وجهی دو گانه دارد. اول آنکه به دیدار پارسیمردی رفتهایم که به زبان و سنتهای کشورش عشق میورزد ودیگر آنکه این استاد زبان و ادب پارسی، یادها ، خاطره و آموختههای بسیاری را در ارتباط با نوروز در سینه دارد که به طور قطع شنیدنیاست.
دیدار با استادی در قامت کزازی، که در شیوه زندگی، فکر و کلام نه یکدل بلکه صد دل شیفته و دلبسته فرهنگ و آئین باستانی ایران است، انسان را سر شوق می آورد. تنها سخنان او ـ که کزازی تلاشی بی پایانی در حفظ وفاداری به زبان فارسی و پرهیز از کاربرد واژگان بیگانه دارد- مخاطب را تحت تاثیر قرار نمی دهد بلکه دورنمای خانه، باغچه کوچک مقابل ساختمان و اسباب خانه نیز انسان را به درون فرهنگ ایرانی میبرد و در همان فضا رها میکند تا غرق در عظمت فرهنگ ایرانی-اسلامی شود.
شکوفه درخت بادام و آلوچه، گلهای شیپوری و همیشه بهار به قول استاد کزازی خاطره خیز و جاودانه است و ترنم موسیقی دلنواز ایرانی یادآور نوروز باستانی است. این منظرهها با تصاویر قاب عکسهایی که برسینه دیوار جا گرفته و کتابهایی که در قفسه کتابخانه به طور منظم چیده شده واستقبال گرم و صمیمی صاحبخانه لذت را دو چندان میکند.
پدرم مردی فرهیخته و دلبسته فرهنگ و ادب ایران بود
دکتر کزازی در ابتدا به خاطرات دوران کودکی و دلیل علاقمندیاش به شاهنامه فردوسی و فرهنگ و ادب ایرانی میپردازد و میگوید: انگیزه من از پرداختن به فرهنگ ایرانی و ادب پارسی نخست آموزشها و رهنمودهای روانشاد پدرم بود. او مردی فرهیخته و بسیار دلبسته فرهنگ و ادب پارسی بود که گاهی طبعی میآزمود و شعری میسرود، کتابخانهای فراهم کرده بود که در آن زمان نیازهای ما را بر میآورد.
این استاد زبان و ادب پارسی میافزاید: از همان سالیان خردی که من خواندن میدانستم پدرم مرا بر میانگیخت که کتاب بخوانم و چنان بود که من هرکجا می رفتم کتابی همراهم بود ودرمیان دوستان وبستگان زبانزد شده بودکه ما فلانی را بدون کتاب نمیتوانیم بپنداریم، به هر روی نخستین استاد و انگیزننده من روانشاد پدرم بود.
وی با بیان اینکه نویسندگی و سخنوری در خانوادهشان تباری و ارثی بود، به ذکر خاطرهای از اولین فعالیت رسانهایاش اشاره می کند و میگوید: پدر میهمانیهای بسیار داشت؛ میهمانان هم کمابیش همه از مردان دانش و ادب بودند. برنامهسازان رادیو و روزنامه نگاران گاهی به این میهمانی میآمدند و در این میهمانیها پدرم من، برادران و خواهرانم را وا میداشت که در مناسبتهای ویژه متنی بنویسیم و بخوانیم. او در این زمان صدای ما را با دستگاه "ضبط صوت" حک و برای میهمانان پخش میکرد.
خاطره نخستین فعالیت رسانهای
کزازی ادامه میدهد: درآن سالیان اولین دستگاه"ضبط صوت" را در کرمانشاه شاید پدر من خریده بود، بدینگونه من با برنامههای رادیویی ازهمان سالیان خردی آشنا شدم. در همان روزگار به مناسبت روز مادر متنی را در ستایش مادر نوشتم که یکی از دست اندرکارن رادیو متن را پسندید واز من خواست تا آن را در رادیو بخوانم. بنابراین نخستین کار رسانهای من همان زمان از رادیوی کرمانشاه پخش شد. همچنین در آن سال هفتهنامههای گوناگونی در کرمانشاه منتشر میشد که من با آنها همکاری داشتم.
وی در ادامه گفتگو یادآور میشود: روانشاد پدرم بهویژه به شاهنامه دلبستگی داشت و در آن سالها که خرد بودیم مرا صدا میکرد و از من میخواست تا آن را بخوانم. آن دلبستگی پرشور و استوار به تاریخ و فرهنگ ایران انگیزهای نیرومند شد تا در سالهای پسین، به ویژه به شاهنامه بپردازم.
شاهنامه مهیننامه فرهنگ و منش ایران
این استاد در ادامه این گفتگو شاهنامه را شالوده ناخودآگاهی ایرانیان میخواند و اذعان میکند: فرهنگ و ادب ایران در شاهنامه بیش از هر زبانی بازتافته است. شاهنامه شالوده ناخودآگاهی تباری ما ایرانیان را در ایران نوسرشته است و هر کسی که دلبسته ایران است خواه-ناخواه شاهنامه را چونان مهیننامه فرهنگ و منش ایرانی گرامی میدارد.
در ادامه از خاطرات استاد در نوروز می پرسم و او در پاسخ می گوید: یادمانهای من از نوروز همان است که تمام ایرانیان دارند. اما خاطرهای که به یادم مانده این است که مادر بزرگ من بانویی بود بسیار مهربان. من چون نواده نخستین او بودم مرا بسیار گرامی میداشت و به هرکسی که درحضور من اسکناسی نوعیدی میداد همان را دوباره ازسر مهری که به من داشت به من هدیه میکرد.
دکتر کزازی در ادامه بنا به درخواست خبرنگار مهر از علائق و سرگرمیهایش سخن میگوید. وی به علاقه شدیدش به موسیقی ایرانی و استادان برجسته آواز ایرانی چون محمدرضاشجریان، امینالله رشیدی و علیرضا قربانی اشاره میکند و ادامه میدهد: یکی از دلبستگی های من شنیدن موسیقی است. موسیقی پیش من ارج بسیاری دارد و از همینرو من برنامهریزی میکنم و هر زمانی که میخواهم به موسیقی گوش بدهم هیچ کار دیگری انجام نمیدهم و سراپاگوش میشوم.
دلبستگی به موسیقی کلاسیک
وی میافزاید: گذشته ازموسیقی ایرانی به موسیقی بزمی ومجلسی اروپایی نیز دلبستهام و این گونه موسیقی را از روی "ورطک" ( ورطک نامی است که به جای سیدی گذاشتهام، این کلمه واژهای نیمه پهلوی و نیمه فارسی است ریخت پهلوی آن ورطا است و ریخت فارسی گردا) گوش میدهم.
در خلال صحبتها به پیانویی که در گوشه سالن قرار دارد اشاره میکنم و می پرسم که آیا خود نیز در زمینه موسیقی سرشتهای دارد و وی در جواب میگوید که یکی از دریغهای من این است که با موسیقی آشنا نیستم اما یکی از فرزندانم که در رشته مهندسی برق تحصیل میکند با چیره دستی پیانو و سنتور مینوازد: وی نه تنها نوازنده است بلکه آهنگساز نیز هست ومیتواند متن موسیقیایی بسازد و این حرف من نیست بلکه پارهای از استادان موسیقی که دوستان من هستند و به این خانه میآیند بر این مطلب انگشت میگذارند.
به کشتی علاقه بیشتری دارم
کزازی ورزش را نیز دوست دارد. وی در این مورد میگوید: من در هیچکدام از رشتههای ورزشی هموند و همباز نبودهام. با اینهمه هرگاه که بتوانم رخدادهای ورزشی را دنبال میکنم و در میانه ورزشها، بیشتر کشتی را به دلیل باستانی بودن آن می پسندم. اما هیاهوی فوتبال هم برمن اثری نهاده و گاهی دیدارهای بزرگ را در ایران و درکشورهای دیگر میبینم و در این میان هر تیمی که بیشتر شگفتی بیافریند در چشم من ارزنده تر است.
این استاد در ادامه به موضوعات مورد علاقه برای مطالعه می پردازد و درباره کتابهای مورد ستایش خود میگوید: به جز دانشهایی که با فرهنگ و ادب ایران در پیوندند؛ مثل زبانشناسی تاریخی ایرانی، زیباشناسی و اسطوره شناسی که من در کتابهای خود به گستردگی به آنها پرداختهام به فرا روانشناسی و هنر نیز علاقمندم و چند کتاب نیز به فارسی برگردانیده و چند جستاری نوشتهام. علاوه بر آن به هنر و ساز و کارهای آن نیز اندیشیدهام.
ادب امروز ایران در چونی و نه در چندی نمی تواند با ادب کهن همطراز و همسنگ باشد
وی همچنین درباره ادبیات معاصر ایران و جهان بازگویی میگوید: آشنایی من با ادبیات جدید سخنسنجانه و دانشورانه نیست، اما رخدادهای ادبی را دنبال میکنم و اگر داستان و سرودهای در ایران و جهان پدید آید که آوازه ای بیابد میکوشم آنرا بخوانم، اما در ادب بیشتر شاهکارهای کلاسیک را میپسندم حتی آنچه به فارسی برگرداندهام به این گونه ادب برمیگردد.
کزازی درعین حال یاد آور میشود: تنها کتابی که ازادب امروز به فارسی برگردانیدم کتابی ازاسماعیل کاداره با نام"شهر سنگی" بود. هنگامی که این کتاب را خواندم چون کتابی شورانگیز و شاعرانه بود و نویسنده خاطرات سالیان کودکی خود را در این کتاب باز نموده بود، بسیار پسند من افتاد به فارسی برگردانیدم.
به اعتقاد کزازی ادب امروز ایران در چونی و نه در چندی نمیتواند با ادب کهن همطراز و همسنگ باشد که چرایی آن داستانی بلند دارد. استاد در پایان گفتگو از فعالیتهای جدیدش و از اینکه هم اکنون مشغول ترجمه کتاب گرانسنگی از شاهکارهای ادب کلاسیک جهان است سخن می گوید؛ این کتاب "افسانههای دگردیسی" نام دارد که اوید آن را به رشته تحریر در آورده است.
دکتر میرجلالالدین کزازی از استادان برجسته شاهنامه پژوهشی است که سالهای پربار عمرش صرف اشاعه فرهنگ و ادبیات ایران کرده است. وی در دیماه سال ۱۳۲۷ در کرمانشاه در خانوادهای فرهنگی چشم به جهان گشود.
کزازی دوره دبستان را در مدرسه آلیانس کرمانشاه گذرانید و از سالیان دانش آموزی با زبان و ادب فرانسوی آشنایی گرفت. سپس دوره دبیرستان را در مدرسه رازی کرمانشاه به پایان رساند و در دانشکده ادبیات فارسی و علوم انسانی دانشگاه تهران دورههای گوناگون آموزشی را سپری کرد.
در سال ۱۳۷۰ با اخذ مدرک دکتری در رشته زبان و ادبیات فارسی فارغ التحصیل شد. وی از سالیان نوجوانی نوشتن و سرودن را آغاز کرده و در آن سالیان طولانی باهفتهنامههای کرمانشاه همکاری داشته و آثار خود را در آنها به چاپ میرسانیدهاست. وی اینک عضو هیئت علمی در دانشکده ادبیات فارسی و زبانهای خارجی وابسته به دانشگاه علامه طباطبایی است.
ازجمله آثار تالیفی دکتر کزازی میتوان به "زیباشناسی سخن پارسی"،"پرنیان پندار"،"آب و آئینه: جستارهایی در ادب و فرهنگ" ، "سراچه آوا و رنگ: خاقانیشناسی"، "دیدار با اژدها"، "گزیدهای از سرودههای قاجار"، "در دریای دری: نگاهی به تاریخ شعر فارسی" مجموعه نه جلدی "نامه باستان"، "مازهای راز: جستارهایی در شاهنامه"، "رؤیا، حماسه، اسطوره" اشاره کرد.
دکتر کزازی در حوزه ترجمه ادبی نیز دستی دارد. وی افزون بر زبان فرانسوی با زبانهای اسپانیایی و آلمانی و انگلیسی نیز آشناست. ترجمه کتابهای "انهاید" اثر ویرژیل، "ادیسه" و" ایلیاد" هومر ، "تلماک اثر فنلون"، "بهار خسرو: گشت و گذاری در تاریخ و فرهنگ ایران" نوشته پیترو چیتاتی ، "آتالا و رنه" نوشته شاتو بریان، "شهر سنگی"نوشته اسماعیل کادره از جمله کارهای او در این حوزه به شمار میرود.
نظر شما