حجت الاسلام رضا غلامی رئیس مرکز پژوهشهای فرهنگی و اجتماعی در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار داشت: معتقدم کار فرهنگی در عرصه اصلاح الگوی مصرف، مستلزم مواجهه ریشه ای تر با موضوع است و الا امکان دارد دچار حرکتهای مقطعی و ناموفق در این عرصه شویم.
الگوی مصرف؛ مولود جهان بینی
وی افزود: الگوی مصرف در میان ملت ها به شدت از جهان بینی آنها متاثر است. به عبارت دیگر، نوع نگاه به انسان، زندگی فردی و اجتماعی و به ویژه طبیعت، خواسته یا ناخواسته، نحوه مصرف مردم را تعیین می کند. در واقع، فکر و اندیشه از بطن جهان بینی متولد می شود؛ هسته مرکزی و سخت همه فرهنگ ها اندیشه و فکر آنها است؛ اقتصاد بر فرهنگ رایج تکیه دارد و در نتیجه الگوی مصرف در جوامع گوناگون بیش از هر چیز به فکر و فرهنگ آن جوامع وابسته است.
گسترش مصرف زدگی محصول فکر و اندیشه غربی است
حجت الاسلام غلامی اظهار داشت: غرب از زمان ظهور انسان باوری رنسانسی که نقطه کانونی جهان بینی سکولار محسوب می شود، با اعتماد به نفسی جدیدی که در مورد توانایی خود بر استیلای بر جهان کسب کرده بود، زمینه انتقال اندیشه کمال و پیشرفت انسان از طریق صعود به سمت خداوند یعنی سنت را به بُعد دنیوی و زودگذر یعنی تجدد مهیا کرد که این تغییر اساسی را باید شروع جریان خطرناک مصرف زدگی در دنیای جدید تلقی کرد.
وی یادآور شد: باید توجه داشت که جهان بینی الحادی، جهان مادی را واقعیتی می داند که از مراتب عالی تر وجود مستقل است و لذا بشر می تواند بر آن سیطره مطلق و بی چون و چرا پیدا کرده و آن را در جهت پیشرفت خود به خدمت درآورد.
رئیس مرکز پژوهش های فرهنگی و اجتماعی با بیان اینکه تجدد از قرن هجدهم و هم زمان با انقلاب صنعتی به سرعت از اروپا خارج و به اقصی نقاط جهان ترویج شد گفت: تجدد به دلیل جذابیت های دنیوی خود، به عُمق زندگی روزمره و به تبع آن شخصیت و رفتار انسان ها نفود کرده و تغییراتی ریشه ای در سبک زندگی انسان ها بوجود آورد. در حقیقت، خود شیفتگی که علم و تکنولوژی جدید از قرن هفدهم به بعد در به اوج رساندن آن سهمی به سزا داشت، انسان را به سرعت به عنصری لذت جو و طالب امتیازات مادی چشمگیر و بی چون و چرا تبدیل کرد که به دست آوردن آن جز از طریق مصرف بی رحمانه ذخائز طبیعت که جهان بینی جدید بر خلاف جهان بینی الهی دیگر به او به چشم دوست نمی نگریست، ممکن نبود.
وی همچنین بحران جهانی زیست محیطی را مورد اشاره قرار داد و اظهار داشت: به نظر می رسد مهمترین پیام بحران محیط زیست این است که در تصور انسان از خود و ارتباطش با طبیعت، که زمینه آن از قرن هفدهم به این طرف در غرب فراهم شد، و همچنین در به فراموشی سپردن دین که انسان و جهان را در یک وفاق و هماهنگی عظیم می دید، خطایی بزرگ در کار است.
مصرف بالا و مستمر خواست نظام سرمایه داری است
غلامی در ادامه گفت: نظام سرمایه داری که نسبت تنگاتنگی با رشد علم و تکنولوژی و به تبع آن شکوفایی صنعت در غرب دارد، با اتکا به لیبرالیسم که به عنوان دین جدید انسان غربی، از جهت فکری، فرهنگی و سیاسی زمینه تداوم نظام سرمایه داری را فراهم می کند، توانست با خارج کردن رقبای سرسخت خود به ویژه کمونیسم، خود را به نظامی جهانی برای پیشرفت تبدیل نماید.
وی اضافه کرد: این نظام سرمایه داری که از جدا شدن اخلاق از اقتصاد لیبرالیستی به شدت منتفع است، با تعریف تازه از قدرت که بر محور انباشت ثروت و ثروت اندوزی صورت گرفت، بالا بردن تولید به بیشترین حد را مبنای پیشرفت معرفی کرده است که این جز با تشویق افزایش بی رویه مصرف ممکن نیست. مصرف بالا علاوه بر آنکه می تواند به ارتقای تولید منجر شود، به انحصار ثروت در دست طبقه ای خاص از جامعه یا همان متولیان خودخوانده دنیا نیز کمک می کند. ضمن اینکه باید توجه داشت سیاست برای سرمایه داران به منزله امتداد مدیریت منابع خصوصی است و دولت لیبرالی به نحوی تناقض آمیز، به مدد آزادی به دفاع از موقعیت های مادی به دست آمده می پردازد.
وی گفت: نظام سرمایه داری که حیات خود را در تولید بالاتر و تکثیر ثروت می داند، تا کنون با در اختیار داشتن بنگاه های تبلیغی و رسانه های صوتی و تصویری دنیا و لگدمال کردن معیارهای اخلاقی، از هر روشی برای تشویق مردم به مصرف بیشتر استفاده کرده است . در حال حاضر، دستگاه های تبلیغی نظام جهانی سرمایه داری افزایش مصرف را به مثابه لذت بیشتر و در نتیجه خوشبختی معرفی می کنند چنانکه بسیاری از مردم جهان به این موضوع باور پیدا کرده و مصرف بیشتر را علامت خوشبختی و همچنین هویتمند شدن و تشخص یافتن در دنیای متجدد تلقی می کنند.
هفت عامل اساسی مصرف زدگی
حجت الاسلام غلامی گفت: به نظر می رسد بتوان از هفت عامل اساسی برای رشد مصرف گرایی در جهان و به تبع آن ایران نام برد. خودشیفتگی که در واقع ناشی از فردگرایی است، مهمترین عامل در بی تعهدی در قبال طبیعت ، جامعه و نسلهای بعدی و به تبع آن مصرف بی رویه قلمداد می شود.
وی عامل بعدی را لذت جویی دانست و گفت: لذت جویی مادی خاصه طلب لذت های آنی، تعریف تازه زندگی متجدد از خوشبختی است که مصرف گسترده از لوازم طبیعی آن به شمار می رود.
رئیس مرکز پژوهش های فرهنگی و اجتماعی یادآور شد: عامل دیگر تکنولوژی است که صرف نظر از فوائد بی شمار آن برای بشر، به مصرف گرایی کمک شایانی کرده است. باید توجه داشت تکنولوژی که کاربرد مستقیم علم جدید است، همچنان در پی دخل و تصرف در طبیعت با تمام توان و بی اعتنایی کامل نسبت به جوانب کیفی طبیعت و آنچه سرانجام بر سر محیط انسانی و طبیعی می آید بوده، چنانکه بسیاری از منتقدان تکنولوژی جدید در خود غرب، در اینکه تمدن انسانی بتواند از این مهلکه جان سالم به در ببرد، تردید بسیاری دارند.
وی با برشمردن عامل سوم به عنوان عامل برخورداری تصریح کرد: برخورداری به معنای بالا بودن سطح درآمد و به تبع آن، قدرت خرید که امروز با لحاظ مصرف گسترده ذخایر طبیعی نسل های بعدی نصیب بخشی از مردم جهان شده است، نتیجه طبیعی آن مصرف بی رویه است. البته امروزه مصرف زدگی تنها شامل عناصر برخوردار نیست، بلکه عناصر غیر برخوردار و فقیر نیز برای یافتن تشخص در جامعه متجدد و با تغییر اولویتهای مصرف خود، به نوعی دچار مصرف زدگی شده اند.
غلامی اعتقاد دارد عامل مهم دیگر "گسترش شهرنشینی" است. سرطان جدید رشد شهری است که به قیمت تخریب منابع انسانی و طبیعی صورت گرفته و البته خود مرهون رشد گسترده علم و تکنولوژی جدید است، با فاصله انداختن میان انسان، طبیعت و چرخه تولید، خود در مصرف زدگی نقش کلیدی دارد.
رئیس این مرکز همچنین مدگرایی را از بزرگترین ترفندهای نظام سرمایه داری برای بالا نگهداشتن تولید دانست که یکی از عوامل مصرف زندگی بوده و که طی سده اخیر همچون خوره به جان بشر افتاده و مصرف را به بالاترین سطح رسانده است.
حجت الاسلام رضا غلامی گفت: هفتمین عامل، تجمل گرایی است. تجمل گرایی که در گذشته جزء شخصیت جاافتاده طیف ثروتمند جوامع محسوب می شد، هم اینک تدریجا در حال فراگیر شدن است. در حقیقت، تجمل گرایی با وجود هزینه غیر قابل تحمل و بعضا رنج آوری که برای طیف متوسط جامعه ایجاد کرده، نوعی تشخص در دنیای متجدد محسوب می شود که امروزه از سوی طیف ثروتمند ترویج می شود. باید توجه داشت که تبدیل شدن طیف ثروتمند به الگو به منزله جابجایی در ارزش های یک جامعه است و نباید از کنار آن به سادگی عبور کرد.
هفت پیامد مصرف زدگی برای کشور ما
وی در ادامه با اشاره به اینکه مصرف زدگی حداقل هفت پیامد منفی در پی دارد، اظهار داشت: مصرف زدگی کشور را در برابر بحران های احتمالی ( اعم از طبیعی و غیر طبیعی ) به شدت آسیب پذیر می سازد، قشر متوسط و فقیر را همواره در ضعف و فقر نگاه داشته و فرصت رشد را از آنها می گیرد، ذخایز طبیعی کشور ( به ویژه ذخائر تجدید ناپذیر) را نابود ساخته و امکان دست یابی نسل های بعدی به این ذخایز را ناممکن می کند، مدیریت کشور را همواره در روزمرگی، سنگینی و کندی نگاه داشته و امکان برداشتن گام های بلند را غیرممکن می کند.
وی همچنین گفت: مصرف زدگی کشور را از پیشرفت که لازمه آن برخورداری کشور از بُنیه قوی اقتصادی و نقدینگی بالا است، محروم می سازد، اقتصاد کشور را از توجه کردن به اولویت های تولید، ارتقا کیفیت و کشف بازارهای فراملی و به تبع آن رقابت بازمی دارد و در نهادیت مصرف زدگی کشور را دچار برخی بیماری های فرهنگی نظیر تضعیف روحیه تعاون و همکاری، تضعیف ایثار ، ترجیح دادن منافع فردی به جمعی، مسئولیت نشناسی نسبت به سرنوشت کشور و نسل های آینده، تنبلی عمومی و غیره خواهد ساخت.
اصلاح الگوی مصرف از راه مقابله با اسراف، تبذیر و ارتقای بهره وری
غلامی ادامه داد: وقتی صحبت از اصلاح الگوی مصرف به میان می آید، طبعا منظور تنها مقابله با مصرف زدگی یا اسراف نیست بلکه دو عنصر دیگر یعنی مقابله با تبذیر و همچنین ارتقای بهره وری در اصلاح الگوی مصرف دخالت دارند. باید توجه داشت که خطرات تبذیر یا پایین بودن بهره وری در کشور کمتر از خطرات اسراف نیست. البته توجه به سهم ها و نقش ها در ارتباط با جلوگیری از اسراف، جلوگیری از تبذیر و ارتقای بهره وری ضروری است. سهم دولت در مقابله با تبذیر و ارتقای بهره وری نسبت به سهم عامه مردم به مراتب بیشتر است.
اصلاح فرهنگ عمومی ؛ اساسی ترین اقدام
رئیس مرکز پژوهش های فرهنگی و اجتماعی تصریح کرد: ما برای تغییرات فرهنگی در این عرصه که البته زمان بر بوده، بابد همزمان به دو نوع اقدام ایجابی و سلبی در دستگاه های فرهنگی کشور توجه داشته باشیم . علاوه بر اینکه لازم است کارهای زیادی برای ترویج مصرف صحیح در کشور صورت گیرد، گاهی اوقات محصولات فرهنگی ما خود ناخواسته به مصرف گرایی یا تبذیر دامن می زند که باید جلوی آنها نیز گرفته شود.
وی تأکید کرد: اگر قرار بر شکل گیری یک حرکت فرهنگی قوی در این زمینه باشد، باید ابتدا از اصلاح دورنی شروع کرد. یعنی دستگاههای فرهنگی کشور باید ابتدا خود را ملتزم به اصلاح الگوی مصرف نمایند. اگر دستگاه ها در این زمینه موفق شوند طبیعی است که می توانند به رسالت فرهنگی خود در قبال مخاطبانشان به درستی عمل کنند. البته این ملاحظه وجود دارد که در کل، مصرف فرهنگی ما در کشور پایین تر از هنجارهای جهانی است. اما از همین منابع و امکانات موجود نیز درست استفاده نمی شود و بهره وری در دستگاه های فرهنگی کشور بسیار پایین است.
سبک زندگی ایرانی اسلامی به درستی معرفی نشده است
غلامی همچنین گفت: بی تردید با الگوی غربی پیشرفت، نمی توان به اصلاح ریشه ای الگوی مصرف در کشور پرداخت، از این رو باید سرمایه گذاری پژوهشی در مراکز تحقیقاتی علوم انسانی کشور در جهت دست یابی به الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت گسترش یابد. مقام معظم رهبری نیز در سال های اخیر بارها بر اهمیت دست یابی به چنین الگویی تاکید داشته اند.
وی نتیجه گیری کرد: ما امروز منتقد رواج سبک زندگی غربی در کشور هستیم اما سبک زندگی اسلامی ایرانی را به درستی معرفی و تبلیغ نکرده ایم. البته این کار بیش از هر چیز به پژوهش نیاز دارد. لذا سرمایه گذاری پژوهشی در جهت دستیابی به سبک زندگی اسلامی ایرانی متناسب با شرایط روز یکی دیگر از ضرورت های ورود ریشه ای به این عرصه یعنی اصلاح الگوی مصرف محسوب است که امیدواریم از طرف مراکز تحقیقی علوم انسانی کشور مورد عنایت قرار گیرد.
نظر شما