حسن بنیانیان در این مراسم گفت: من از نزدیک با شخصیت شهید آوینی آشنا نبودم، اما وقتی وارد حوزه شدم این شهید به عنوان سرآمد هنرمندان در میان هنرمندان حوزه مطرح بود و همه از او میگفتند. او هنرمندی برجسته، آرمانگرا و منتقد بود. شهید آوینی ستون فقرات حوزه هنری بود و همیشه تذاکراتی را به مدیران و هنرمندان حوزه میداد.
رئیس حوزه هنری ادامه داد: گرچه برخی مواقع با مدیران اجرایی اختلاف نظرهایی داشت، اما او میخواست افکارش را به مدیران منتقل کند. مدیرانی که با او کار میکردند، باید روحیه خدمت کردن داشتند.
وی درباره اقدامات حوزه هنری بعد از شهادت آوینی توضیح داد: سنت جامعه ما این است که وقتی هنرمندی داریم به او توجه نمیکنیم، اما بعد از مرگ برایمان مهم میشود. حوزه هنری بعد از شهادت مرتضی آوینی آثار او را منتشر کرد. کتابهای او ستون فقرات بسیاری از نظرات است. تاثیر شهید آوینی را میتوان در هنرمندان جتسجو کرد.
بنیایان ادامه داد: به نظرم اندیشههای شهید آوینی در دانشگاههای هنر باید مورد بحث قرار گیرد تا بر هنرمندان جوان تاثیر بگذارد. شهید آوینی هرگز از نقد خود نیز غافل نمیشد. او عاشق نظام بود. شهید آوینی سردبیری مجله سوره را به عهده داشت. در واقع سوره و مرکز هنرهای تصویری با حضور او فعالیتش را آغاز کرد.
رئیس حوزه هنری خاطر نشان ساخت: خدا بعد از پیامبری حضرت محمد (ص) حجتهایی برای بشر فرستاد و به نظرم شهید آوینی حجتی در میان جامعه هنرمندان بود تا محیط را سالم کند. وی در پایان صحبت خود به انتشار 600 کتاب با محوریت جنگ و کتاب "دا" که مربوط به خاطرات یک دختر 17 ساله در زمان جنگ است، اشاره کرد.
مجید رجبیمعمار مدیر شبکه تهران در ابتدا به ذکر خاطراتی از جلسات شبانه خود با شهید آوینی و مهدی همایونفر پرداخت و در ادامه گفت: آقا مرتضی بارها برای ساخت مستند به منطقه رفته بود و همیشه از دادن شعار در آثارش پرهیز داشت. به یاد دارم قبل از شهادت مرتضی دو مقاله در دو روزنامه چاپ شده بود و خدمات آقا مرتضی را زیر سئوال برده بودند. همین روزنامهها بعد از جنگ نگاهشان به شهید آوینی تغییر کرد، حتی طوری به تعریف و تمجید از شهید آوینی پرداختند که انگار آنها از خانواده او نزدیکتر بودند. این دوگانگی خوب نیست.
مدیر شبکه تهران اشاره کرد: آقا مرتضی با وجود برخی انتقادها کار خود را انجام میداد. او بعد از جنگ نامهای به مقام معظم رهبری نوشت. او در این نامه اشاره کرده بود اکنون زمان آن فرا رسیده ارزشهای جنگ را بگوییم. مقام رهبری هم حاشیه مفصلی بر این نامه نوشتند و تاکید کردند نظر ایشان هم همینطور است. آن سالها موسسه روایت فتح در کنار بسیج شکل گرفت.
سردار رحیم صفوی فرمانده سابق سپاه در این مراسم گفت: من از نزدیک با شخصیت شهید آوینی آشنا نبودم، اما او را از تلویزیون دیده و آثارش را خوانده بودم. کلام او در آثارش پرنفوذ بود. وقتی حرفهای او را میشنیدم، احساس میکردم درد و عشق معرفتی دارد و ادبیات عرفانی او عمق زیادی داشت.
وی یادآور شد: شهید آوینی یک انسان چندبعدی بود، او خوب کارگردانی و فیلمبرداری میکرد. آوینی میدانست چگونه احساس خود را بیان کند. او هنر را میشناخت و به زیبایی بقایای جنگ را به تصویر میکشید. ابعاد مختلف جنگ ما ناشناخته مانده و نیازمند مباحث هنری است. شهید آوینی خدمت بزرگی به تاریخ انقلاب کرد.
سردار رحیم صفوی صحبت خود را با تعریف دو خاطره از جنگ تمام کرد و افخمی درباره اینکه چرا شهید آوینی بعد از جنگ شعر و نوشتههایش را در یک گونی سوزاند گفت: من سال 59 با او آشنا شدم. تدوین یکی از فیلمهای مستند او "خان گزیدهها" را به عهده داشتم. به یاد دارم چرکنویس یکی از شعرهای نو از سرودههای خود را به من داد و خواندم، خیلی خوب بود و اصلاً هم سیاسی نبود، اما مضمون آثاری را که سوزانده بود نمیدانم.
او در ادامه صحبت خود از خاطراتاش با شهید آوینی، مهرزاد مینویی و محمدرضا مویینی، نحوه تدوین آثار شهید آوینی و علاقه او به اشعار فروغ فرخزاد گفت و افزود: آقا مرتضی ذهنی متفاوت داشت و سعی میکرد به ماهیت و ذات موضوع بپردازد و به دنبال حقیقت پدیده بود. او رفتار پیچیده و تصنعی نداشت. من چند سالی از آقا مرتضی کوچک بودم و او حکم برادر بزرگتر من را داشت و سختگیریهایش همچون یک برادر بزرگ بود.
افخمی درباره مستند "خنجر و شقایق" که بعد از یک قسمت دیگر پخش نشد، گفت: در آن زمان محمد هاشمی ریاست سازمان صدا و سیما را به عهده داشت و این مستند با دیدگاههای او یکی نبود. شاید گفت مستندهای او به جریانهای اصلاح طلب و اصولگرا الان نزدیک بود. آوینی دغدغه نظام را داشت. او نقدپذیر بود و ظرفیتهایی نقدهایی را که به او میشد داشت، اما برخی نقدهای او را تحمل نمیکردند.
افخمی درباره مهجور بودن شهید آوینی در زمان خودش گفت: یکی از دلایل این مسئله ذکر نشدن نام او در تیتراژ آثارش بود. در آن زمان فکر میکردیم اگر نام خود را در تیتراژ بیاوریم، ارزش کار پایین میآید. خودم هم مستندی ساخته بودم و در تیتراژ نام شهیدان را تقسیم بندی کرده و آورده بودم.
مهدی همایونفر تهیهکننده مستندهای شهید آوینی از نحوه ساخت مستندها، خاطراتی که با هم داشتند، شهادت تعدادی از بچهها در هنگام تهیه مستندها و ویژگیهای جنگ گفت.
او افزود: آوینی در کار جدی و سختگیر بود و هیچ چیز مانع تلاشهای او نمیشد. او در سالهای آخر خیلی آرام بود. آقا مرتضی شبانه روز کار میکرد. به یاد دارم شبهایی که من به خانه میرفتم و او تا صبح مشغول تدوین و نوشتن متن برای مستندها بود.
همایونفر ادامه داد: آقا مرتضی زمانی که مجله سوره را به عهده داشت از فیلمهای "نیاز" داودنژاد، "قصههای مجید" کیومرث پوراحمد و حتی فیلم "عروس" اولین ساخته افخمی دفاع میکرد و به یاد دارم عکس نقش اول زن این فیلم را در مجله چاپ کرد که با مخالفت برخی دوستان روبرو شد.
مسعود نقاشزاده مدیر طرح برنامه سیمافیلم توضیح داد: مرتضی آوینی احساس از سودازدگی در خود داشت. من به تدریج با شخصیت او آشنا شدم و کشف کردم. رویکرد آثار شهید آوینی دین و انقلاب بود. او خوش مشرب بود، گرچه برخی دوستان با او همرای نبودند و بعضی به او جفا کردند.
وی ادامه داد: آشنایی من با شهید آوینی به سال 69 برمیگردد که به سوره آمده بودم و من در آنجا با او آشنا و رفیق شدم. آقا مرتضی نگاه مومنانه به انقلاب و آرمانهای انقلاب داشت. گر چه وقتی کتاب هیچکاک زیر نظر او چاپ شد، تعبیرهای متفاوتی درباره او شد، اما او با جدیت کار میکرد. او خیلی پرکار بود و استراحت برایش معنی نداشت.
نقاشزاده در ادامه درباره نوشتهها و شعرهایی که آوینی سوزانده بود، گفت: سهیل نصیری در این باره به من گفت نوشتههایی که آقا مرتضی سوزاند، کفر نبود، بلکه وقتی کسی به جهان نو میرسد، خیلی چیزها دیگر برایش اهمیت ندارد، چرا که به افق بالاتری رسیده است.
مدیر طرح برنامه سیمافیلم در پاسخ به این سئوال که آیا شهید آوینی به ساخت فیلم داستانی هم علاقه داشت، گفت: او تمایلی به ساخت فیلم داستانی نداشت، حتی اگر شرایط برایش فراهم میشود. او وظیفه فرهنگی خود را میدانست و در این مسیر حرکت میکرد.
فراستی هم با اشاره به آشنایی خود با شهید آوینی گفت: زمانی که آقا مرتضی دبیری بخش سینما را به عهده داشت، از من برای نقد فیلم "هامون" دعوت کرد و به مرور با هم رفیق شدیم. او با نام فرهاد گلزار از فیلم "عروس" و با نام مرتضی آوینی از فیلمهای "دیدهبان"، "دکل"، "هور در آتش" و ... دفاع میکرد. فرهاد گلزار بخش روشنفکری مرتضی محسوب میشد.
این منتقد خاطرنشان ساخت: دفاع او از فیلمهای هیچکاک هم جنبه روشنفکری او بود. در آن زمان فارابی نظر دیگری داشت و شاید تفاوت این نوع نگاهها بود که او از فارابی بیرون آمد. او اهل فکر و منتقد بود. به یاد دارم آقا مرتضی در ابتدای کتاب هیچکاک مقالهای نوشته بود.
وی در ادامه افزود: مرتضی سینماروی خوبی بود و به دنبال سینمایی با مخاطبان بود. سینمای قصهگو که مخاطب هم داشته باشد. او همیشه به مخاطب خود فکر میکرد و دغدغهاش را داشت. به نظرم تا به امروز تفکرات مرتضی زنده است. او وجوه پنهانی داشت که میتوان این وجوه را از طریق چاپ کتاب، برگزاری همایشها و ... آشکار کرد.
در فواصل برنامه کلیپهایی از مستندهای شهید آوینی و گفتگو با فیلمسازان و دوستان شهید آوینی پخش شد. این مراسم با نمایش فیلم "11 دقیقه و 30 ثانیه" ساخته بهروز افخمی به پایان رسید.
نظر شما