فوتبال ملي ورسالت راهبران افكارعمومي

گروه ورزشي" مهر":  فوتبال ما متاثرازحركت پرنوسان خود، تاكنون با بحرانها وجنجالهاي بسياري روبرو بوده است وحافظه فوتبال كمتر به ياد دارد كه تيم ملي پيش از حضوردرهررويداد مهم قاره اي درجوي آرام، كم تنش وبدون حاشيه روزگار سپري كرده باشد وتوانسته باشد تمام انرژي ووقت خود را صرف ساختن وآماده شدن نمايد.
دوره گذشته مسابقات مقدماتي جام جهاني وسرنوشتي كه برسرتيم بلاژويچ رفت، بي مهري هايي كه درحق تيم ملي اميد قبل از بازيهاي آسيايي بوسان شد واين آخري ناكامي تيم اميد وبرخوردهايي كه با مربيان اين تيم شد، نمونه هايي ازقصه هاي ملال آور فوتبال ما هستند كه ديگرتبديل به بخشي ازسنت فوتبال ما شده اند وچنين به نظرمي رسد برخي ها براي رسيدن به اهداف خود ، انتظارچنين ناكامي هايي را مي كشند.

با سپري كردن اين دورويداد تلخ ومتاثركننده به نظرمي رسد هنوز برخي ازاينگونه اتفاقات درس نگرفته اند وهمچنان به رويه گذشته خود درقبال تيم ملي ادامه مي دهند.
نشانه رفتن تيم ملي با انتقادات تند وتخريب روحيه بازيكنان ومربيان پس ازشكست برابراردن نه تنها منطقي وسازنده به نظرنمي رسد، بلكه حتي مي توان نشانه هايي ازغرض ورزي وتخريب برخي تصميم گيرندگان فوتبال وبازيكنان با تجربه تيم ملي درآنها جستجوكرد. واقعيتي كه به نظرمي رسد حكايت ازوجود دستهايي پنهان براي تكرارسرنوشت تلخ ديگري براي تيم ملي دارد. چنين جوناسالم وفضاي ناامني مي طلبد تا تيم ملي را با هوشياري براي راه سختي كه درپيش دارد آماده كنيم واجازه ندهيم اغراض شخصي وجريانات مخالف به هربهانه اي، تيم ملي را بازيچه اهداف ومقاصد پليد خود قراردهند.  
اين واقعيتي است كه شكست تيم ملي درهرمقطعي باعث جريحه دارشدن غرورملي وسرخوردگي مردم وعلاقمندان به فوتبال ملي مي شود. درايران فوتبال با رگ وپوست مردم پيوندي ناگسستني دارد ومردم با فوتبال زندگي مي كنند ودرغم وشادي آن خود را سهيم مي دانند. اما اينكه با هرشكستي آينده تيم ملي را تيره وتار ببينيم وبه بزرگنمايي مشكلات فوتبال كشوربپردازيم، جزتخريب تيم ملي وبه ضعف كشاندن آن حاصلي دربرنخواهد داشت.
پرواضح است كه انتقاد بعد ازباخت كارسختي نيست، اين هم واقعيتي است كه نرفتن به جام جهاني يعني مرگ فوتبال، اما درشرايط حساس فعلي كه تيم ملي خود را براي رويداد مهمي چون جام ملتهاي آسيا آماده مي كنند. هيچ عقل سليمي نمي پذيرد كه با انتقادهاي يك جانبه، تيم ملي را با دست خودمان تضعيف كنيم وزمينه هاي ناكامي آنرا فراهم نماييم. شكست ازاردن تحت هرشرايطي براي فوتبال پراعتبارما پذيرفته نيست. هردليلي هم پشت اين شكست مطرح شود، تنها توجيه شكست به حساب مي آيد. اما نبايد چنين انگاشت كه با اين شكست براي تيم ملي دنيا به آخررسيده است.
تيم ملي هنوزتا رسيدن به جام جهاني راه طولاني درپيش دارد شكست اردن درزمين خودش شايد ساده ترين كاربراي تيمي باشد كه هدفش راه يابي به جمع بزرگان فوتبال دنياست. اگرازحالا بخواهيم سازمخالف كوك كنيم همه چيزرا ازدست رفته وديگرانگيزه و تواني براي ماندن وجنگيدن درمردان ملي باقي نمي ماند.
فوتبال ما به دنبال آقايي دوباره درآسياست. ولي براستي آيا با جوموجود رسيدن به چنين آرزويي ممكن است؟ پراكنده شدن موج ياس ونااميدي درفضاي فوتبال ملي چه كمكي به تيم ملي خواهد كرد. متاسفانه امروزقلمهاي مسموم بدون دليل ومنطق پس ازناكامي تيم مايلي كهن، شكست برانكو را هم پيش بيني مي كنند. كاري كه در تمام سالهاي اخيرازسوي هدايتگران افكارعمومي شاهد بوده ايم، اينان بدون درنظرگرفتن منافع ملي همواره با منفي نگري به تحليل مسائل تيم ملي پرداخته اند وكمتردرجايگاه حاميان واقعي تيم ملي خود را مطرح كرده اند.

غوغا سالاري، سفسطه گري وسطحي نگري عمده ترين استراتژي مطبوعات زرد ومخالف فدراسيون فوتبال وتيم ملي بوده است و هرگزمواضعي اصولي وكارشناسانه را درقبال نتايج تيم ملي اتخاذ نكردند. نمونه بارزچنين نگرش دوگانه اي را درقبال بازگشت برانكو به تيم ملي شاهد بوديم. مطبوعاتي كه چندي پيش مدام فدراسيون فوتبال را به جهت بازگرداندن برانكوتحت فشارقرارداده بودند و به شدت از مربيان داخلي انتقاد مي كردند، امروز با تغيير موضعي 180 درجه اي درجهت كوبيدن برانكووافكاراوبرآمده اند وحتي اين حق طبيعي را ازاو سلب كرده اند كه درانتخاب بازيكنان مورد نظرش آزادانه تصميم بگيرد.
اين بخش هدايتگركه انتظار مي رود با درايت، پختگي وروشنگري به تحليل وقايع بپردازند بعضا با موج احساسات همراه مي شوند وازرسالت واقعي خود فاصله مي گيرند. گاها ازمنظر اين گونه راهبران افكار عمومي نقد معنايي جزديدن زواياي منفي رويدادها نيست وبا اين نوع نگرش انتقاد يك سويه وحتي تخريب اشخاص بسيارموجه وارزشمند قلمداد مي شود.

                                                               ***
بهرحال به نظر مي رسد پس ازشكست نا اميد كننده تيم ملي مقابل تيم اردن بايد همه چيز را ازصفرشروع كنيم. بدون اينكه به گذشته نگاه كنيم. تكليف ما هم بعنوان هوادارمشخص است: بايد از تيم ملي حمايت كنيم. انرژي اي كه قرار است صرف كوبيدن كادر فني مديران بازيكنان تيم ملي شود بايد صرف همدلي، يكپارچگي وبالا بردن اعتماد به نفس مردان فوتبال ما شود. فوتبال ما ابزارهاي بزرگي رادر قاره دارد و حتي مي تواند به پاي بزرگان فوتبال جهان بپيچد. قرارگرفتن دررده هفدهم دنيا موفقيتي است كه شايد ديگرهرگز فوتبال ايران تكرار نشود. قدرفرصت و جايگاهي كه درآن قرارداريم را بدانيم وبا وفاق ملي، تيم ملي را براي قهرماني درجام ملتهاي آسيا وبه رسيدن به جام جهاني 2006 آلمان همراه و همدل باشيم.