در طول راه مدیر روابط عمومی پروژه توضیحاتی درباره دشواریهایی که گروه "مختارنامه" در طول شش سال از فیلمبرداری این مجموعه با آن روبرو بودند، میدهد تا مسیر دو ساعته از شاهرود به روستا کمتر به نظر برسد. بعد از دو ساعت به روستا میرسیم. عوامل در یک ساختمان که شبیه مغازه است، مشغول خوردن صبحانه هستند.
روستا خلوت است و به غیر از عوامل فرد دیگری دیده نمیشوند و تنها بقالی محل باز است که آن هم بدون مشتری است! چند هنرور در حالی که لباسهای رزم بر تن و کلاه خود بر سر دارند، سوار بر موتور، خود را به بقیه عوامل میرسند. از دور نخلهای سوخته به شکل نامرتب در کنار مزرعه جو دیده میشوند. ما هم بعد از گذر از زمینهای ترک خورده کویری به سمت نخلهای سوخته راهی میشویم.
صحنهای از نماز یاران امام حسین (ع) در مجموعه "مختارنامه"
برای رسیدن به لوکیشن نهر علقمه باید از مزرعه جو و یونجه عبور کنیم. نسیم ملایمی میوزد و خوشههای جو را با نت زیبایی به حرکت وا میدارد. یکی از روستاییان مشغول کار بر زمین است. کنارش میروم و از او میخواهم از روزی برایم بگوید که عوامل این مجموعه راهی روستای طرود شدند تا بخشهایی از کار را در این روستا فیلمبرداری کنند.
او در حالی که مشغول بیل زدن بر زمین است، میگوید: برای مردم روستا قابل باور نبود عدهای برای فیلمبرداری یک مجموعه تاریخی از تهران به روستای دور افتاده و کویری طرود بیایند. وقتی عوامل سریال به روستا آمدند مردم خیلی استقبال کردند و همه خوشحال بودند، حتی چند روز قبل از آمدن آنها به روستا حرف سر زبان همه مردم گروه "مختارنامه" و داود میرباقری بود.
او ادامه می دهد: من سریال "امام علی" آقای میرباقری را دیده بودم و این سریال را خیلی دوست داشتم. به همین دلیل از آمدن او به این روستا خیلی ذوق زده شده بودم. الان هم مجموعه "یوسف پیامبر" را می بینم و از دیدن این مجموعه لذت می برم.
از او میپرسم آیا فیلمبرداری این مجموعه در این روستا مانع کار شما نشد؟ میگوید: نه، چون مردم با گروه این مجموعه همکاری داشتند. البته همکاری دو طرفه بود و هرگز با مشکلی روبرو نشدیم.
این جوان روستایی درباره نخلهای سوخته و نامرتب که در بخشهای مختلف روستا روییده، میگوید: آفت باعث شده نخلها بسوزند و هر کس دوست داشته نخلی در جایی کاشته و برای همین شکل مرتبی ندارد.
او در حالی که دستمالی از جیب در می آورد تا عرق پیشانی را پاک کند، میگوید: خانم! این روستا تا قبل از سال 1331 جزو روستاهای پر جمعیت بود، اما زلزله همه چیز را ویران و خیلیها را از بین برد.
بعد از صحبت با جوان روستایی کمی جلوتر از مزرعه جو به نهر بدون آبی میرسیم. نهر علقمه، نهری که در کنار آن شمر امان نامه را به حضرت ابوالفضل میدهد، اما نه از شمر و اشقیاء خبری است و نه از ماه بنیهاشم. تنها نخل های قطور اطراف نهر قرار دارند.
نخلهایی تنومند که دل پر دردی دارند. وقتی کنار هر یک از نخلها میایستی انگار میخواهند با تو حرف بزنند و بگویند اشقیاء با بنیهاشم چگونه برخورد کردند و ... از رشادتهای حضرت عباس (ع) بگویند که چگونه بعد از قطع شدن دستهایش مشک پر از آب را به دندان میگیرد تا از چنگ دشمنان فرار کند و مشک را به دست بچههای تشنه بنیهاشم برساند ...
بعد از عبور از مزرعه، 10 دقیقه پیادهروی میکنیم و با طی کردن ناهمواریها به بالای تپهها میرسیم که از آنجا لوکیشن صحرای کربلا دیده میشود. خیمهگاه سبزرنگ یاران امام حسین (ع) از دور خودنمایی میکند. در وسط خیمهها، خیمه سفید رنگ حضرت امام حسین (ع) دیده می شود. در جایی دورتر از خیمهها امام حسین (ع) قرار است نماز بگذارد. پشت مردان بنیهاشم زنان با چادرهای مشکی و نقابهایی بر صورت ایستاده و نماز میخوانند.
کودکان با لباسهای سبز رنگ بیتوجه به پدران و مادران خود مشغول خاک بازی هستند. در اطراف نمازگزارن چند فرد مسلح و شمشیر به دست ایستادهاند. از دور گرد و خاک سواران اشقیاء با تیر و کمان هایی بر دست بر هوا بلند میشود. آنها به دستور عمر سعد به هاشمیان نزدیک میشوند و تیرها را به سمت آنها نشانه میگیرند.
افراد مسلح سعی میکنند جلوی آنها را بگیرنند تا یاران امام نماز خود را بخوانند، اما سواران اشقیاء به کار خود ادامه می دهند و ...
کات!
ضبط این صحنه با گفتن کلمه کات از سوی داود میرباقری قطع میشود و او به احمد نمازی مسئول سوارکاران میگوید سواران اشقیاء باید با قدرت بیشتری تیر را از چله کمان رها کنند و درگیری میان آنها و افراد مسلح بنیهاشم باید طبیعیتر به نظر برسد. سراغ داوود میرباقری میروم.
او درباره اضافه شدن صحنههای کربلا به درخواست رئیس سازمان صدا و سیما در مجموعه "مختارنامه" توضیح میدهد: در فیلمنامه "مختارنامه" صحنههای کربلا نوشته شده بود، اما نه به شکل جامع. در واقع یکسری محورها وجود داشت که به کربلا متصل و به مسیر سفر مختار گره میخورد که به تصویر کشیدن آن هم تاثیرگذار بود.
وی در ادامه میافزاید: در ابتدا من خیلی مایل نبودم، اما بعد از اصرار آقای ضرغامی مبنی بر بودن این صحنهها توانستیم ساختار دراماتیک کار را پیدا کنیم و سه تا چهار مبحث به صحنه کربلا اضافه کنیم. به هر حال واقعه کربلا یکی از مهمترین وقایع تاریخی مذهبی شیعه است و این مجموعه به نوعی پیامدهای واقعه کربلا را به تصویر میکشد و بودن بخشهایی مربوط به این حادثه منطقی است.
میرباقری خاطرنشان میسازد: "مختارنامه" تلاشی برای ترسیم یکی از حساسترین مقاطع تاریخ اسلام است. امیدوارم نتیجه کار برای مخاطبان قابل قبول باشد. من و گروهم در این شش سال تلاش کردیم مجموعه در سطح قابل قبولی پخش شود.
بعد از گفتگو با میرباقری سراغ جمشید خندان منشی صحنه این پروژه میروم که از سال 1383 این پروژه را همراهی کرده است. از او میپرسم آیا بعد از شش سال از تولید این پروژه پیش آمده راکورد صحنهای را اشتباه کرده و هنگام تدوین متوجه شدید و دوباره ضبط کنید، میگوید: نه، چنین اتفاقی نیفتاده است. هر چه در این سال ها تجربه داشتم در این پروژه از آن بهره بردم. پروژه "مختارنامه" قابل مقایسه با هیچ یک از پروژه هایم نیست و سختیهای زیادی را متحمل شدیم.
وی در ادامه یادآور میشود: برای اینکه به مشکل برنخوریم در این سالها یاد داشتهای مختلف و نوار vhs برای خود جمعآوری کردم تا میزان اشتباه به صفر برسد و همیشه امکان رجوع به جزئیات صحنههایی که قبلاً فیلمبردرای شده باشد. امیدوارم با دیده شدن این مجموعه خستگی از تن همه بچهها در بیاید.
بعد از خندان به سراغ رضا میرباقری برادر کوچک داود میرباقری میروم که ایفاگر شمایل امام حسین (ع) است. او درباره ایفای این نقش میگوید: در این پروژه دستیار کارگردان بودم. خیلی دوست داشتم نقشی را بازی کنم. تا اینکه اصراری که به آقای میرباقری داشتم، نتیجه داد و ایفای شمایل امام حسین (ع) به من سپرده شد. خوشحال هستم در این پروژه حضور داشتم، چون تجارب خوبی کسب کردم.
رضا اصغری دستیار اول میرباقری هم درباره طولانی شدن این پروژه میگوید: وسواس میرباقری در ساخت این مجموعه منجر به طولانی شدن این پروژه شده است. او به دقت همه صحنهها را کارگردانی میکند، حتی از جزییترین خطاها نمیگذرد. گر چه در شرایط سخت کار کردیم، اما دوست داشتنی است و همه به نتیجه خوب آن امیدوار هستند.
علیرضا فتحی مسئول بدکاران مجموعه "مختارنامه" اشاره می کند: این پروژه با تمام کارهایم تفاوت زیادی دارد. آقای میرباقری با دقت و وسواس زیاد این مجموعه را میسازد و من و گروهم نهایت تلاش خود را در این مجموعه کردهایم.
بعد از صحبت با فتحی، مهدی فخیمزاده را میبینم. او که ایفاگر نقش عمر سعد است، درباره بازی در این مجموعه تلویزیونی به میگوید: همکاری با داود میرباقری را دوست دارم. نگاه او به تاریخ و روایت بخشهای حساس و ناگفتهها همیشه برایم جذابیت داشته است. مجموعه تلویزیونی"مختارنامه" فضایی متفاوت دارد.
وی در ادامه میافزاید: ایفای نقش عمر سعد در این مجموعه تاریخی تجربهای بود که نمیخواستم آن را از دست بدهم. من دو مجموعه تاریخی کارگردانی و در آن بازی کردهام و با دشواریهای کار در این حوزه آشنا هستم. "مختارنامه" فیلمنامهای متفاوت و فضایی خاص دارد که من را ترغیب کرد در آن مقابل دوربین بروم. به نظرم کاری عجیب و غریب است و گروه "مختارنامه" تلاش دارند اثری فاخری در تلویزیون ثبت کنند.
این بازیگر درباره در آوردن نقش عمر سعد در این پروژه میگوید: من با ذهن خالی وارد این پروژه شدم و خودم را در اختیار میرباقری گذاشتم. بنابراین سعی کردهام نقش عمر سعد را آن طور که میرباقری میخواهد، ایفا کرده و به تصویر بکشم. در واقع خودم را با تعریف میرباقری از نقش عمر سعد تطابق دادم.
فخیمزاده خاطر نشان میسازد: اگر خودم کارگردانی این پروژه را به عهده داشتم، برای نقش عمر سعد تعریف دیگری داشتم. میرباقری کارگردان خوبی است و وقتی پروژهای را کارگردانی میکند نقشها را به خوبی میشناسد. بنابراین بازیگر باید خود را در اختیار او قرار دهد. گرچه در طول شش سالی که از تولید این پروژه میگذرد بازی من در مقاطع مختلف بوده، اما هرگز خسته نشده و همیشه حاضر بودهام.
بعد از گفتگو با فخیمزاده نگاهی به اطراف میاندازم. لحظه به لحظه به تعداد هنروران افزوده میشود. در کنار هنروران فریبرز عربنیا ایفاگر نقش مختار ایستاده است. او که پنج سال از زندگی خود را صرف پروژه "مختارنامه" کرده، میگوید: قبل از بازی در پروژه "مختارنامه" میخواستم فیلمام را بسازم و مجموعه قصهها را چاپ کنم، اما بازی در این پروژه مانع از همه این کارها شد. گرچه در طول این سالها خیلی از کارها را نتوانستم انجام بدهم، اما تصمیم اشتباهی نگرفتم و از بازی در این پروژه لذت بردم.
وی میافزاید: بازی در نقش "مختارنامه" تاثیر زیادی به لحاظ روحی بر من گذاشت و اگر این طور نبود، من آدم نبودم. من پنج سال از زندگی حرفهای خود در این پروژه گذاشتم و از تجربیات میرباقری بهره بردم.
عربنیا در ارزیابی مقوله بازیگری میگوید: بازیگر تابع شرایط است. تعداد فیلمنامههای خوب کم است یا شرایط تولید برای فیلمنامههای خوب میسر نمیشود یا ممکن است همان فیلمنامه خوب به بازیگر پیشنهاد نشود.
این بازیگر در پایان یادآور میشود: طرح یک برنامه گفتگو محور درباره مقوله بازیگری و اینکه چرا بازیگری به اینجا رسیده است به تلویزیون دادهام. قصد دارم این برنامه را بسازم، اما در حال حاضر نمیتوانم توضیحی بیشتری درباره برنامه و شبکهای که در آن تولید میشود، بدهم. امیدوارم شرایط تولید این برنامه برایم فراهم شود.
بعد از گفتگو با عربنیا نگاهی به صورت خسته میرباقری میاندازم. هر یک از خطوط پیشانی او بازگو کننده زحمات و وسواسهای او برای کارگردانی مجموعه "مختارنامه" است، اما او همچنان قدم های آخر این پروژه را محکم بر میدارد و از هیچ چیز کوتاه نمیآید. نمی گذرد. من هم با این امید که "مختارنامه" ماندرگارترین مجموعه تاریخی تلویزیون باشد، لوکیشن کربلا را ترک میکنم.
مجموعه تلویزیونی "مختارنامه" به تهیهکنندگی محمود فلاح در سیمافیلم تولید میشود و در بیش از 40 قسمت زندگی و قیام مختار ابوعبیده بن ثقفی ملقب به ابواسحاق را روایت میکند. او یک علوی دوآتشه است که به خاندان پیامبر عشق و ارادت دارد. او سیاستمداری کهنهکار و باهوش و در عین حال جنگاوری بینظیر و در شجاعت و بیباکی بیمثال است.
فریبرز عربنیا نقش مختار را بازی میکند و رضا کیانیان، رضا رویگری، ژاله علو، فرهاد اصلانی، فریبا کوثری، نسرین مقانلو، داود رشیدی، پرویز پورحسینی، مهدی فخیمزاده، محمد صادقی، انوشیروان ارجمند و... از دیگر بازیگرانی هستند که در این مجموعه ایفای نقش میکنند.
عوامل تولید "مختارنامه" عبارتند از مسعود ولدبیگی طراح گریم، محسن شاهابراهیمی مدیر هنری، ایرج شهزادی صدابردار، مسعود میمی مدیر برنامهریزی و جمشید خندان منشی صحنه. نویسندگان متن اولیه حسن میرباقری و محمد بیرانوند. گروه "مختارنامه" از اواسط اسفندماه پارسال در شاهرود مستقر و بخشهای باقیمانده از جنگ مکه، صحنههای صفآرایی سپاه مکه و کربلا را فیلمبرداری میکنند.
*****
گزارش: فاطمه عودباشی
نظر شما