عبدالله کوثری مترجم آثار ادبی در گفتگو با خبرنگار مهر، ضمن ابراز تاسف عمیق از شنیدن خبر درگذشت رضا سیدحسینی، گفت: بدون اغراق باید اعتراف کرد که سیدحسینی انسانی بود که از دهه 30 به این طرف به صورت مداوم در کار ترجمه بود و از این جهت گزینش یکی اثر به عنوان بهترین اثر از میان این همه آثاری که او ترجمه، تالیف و عرضه کرد، کار بسیار دشواری است.
وی افزود: من در مقام یکی از مترجمان نسل خودم که از همان سالها با سیدحسینی آشنا بودهام باید بگویم که نسل ما بخش بزرگی از ادبیات فرانسه را به همت سیدحسینی شناخت و از همان سالهای 30 تا حالا ترجمههای او جزو بهترین ترجمهها به شمار میرود . کتابخوانی ما و دیگر مترجمان همنسل خودم و نسلهای بعدی در گرو منت او بوده است.
کوثری اضافه کرد: سیدحسینی انسانی چندوجهی بود. اگر تنها به ترجمههای او از آثار آندره مالرو اشاره کنم میتوانم "امید" او را یکی از نابترین ترجمهها نام ببرم که واقعاً نمیدانم چند بار آن را خواندهام.
این مترجم با اشاره به ویژگیهای آثار سیدحسینی از جمله یکی از مهمترین پژوهشهایش (مکتبهای ادبی) گفت: برای نسل ما که اطلاعات کمی درباره مکاتب ادبی مانند سورئالیسم داشت و هر از چندگاهی متنی یا مقالهای از جایی یا کسی درباره مکتبی ادبی میخواند، انتشار کتاب "مکتبهای ادبی" یک اتفاق بود که همه آن چیزهایی که ما میخواستیم را در آن گرد آورده بود.
وی با بیان اینکه "سیدحسینی در دیگر حوزههای ادبیات از جمله در شعر و داستان کوتاه هم تبحر داشت" تاکید کرد: او شعر، به ویژه شعر کلاسیک را هم به اندازه رمان، خوب میشناخت و به عنوان مثال اولین کسی که شاعری بزرگ مانند منوچهر آتشی را با انتشار کتابی از او به جامعه معرفی کرد سیدحسینی بود. او به معنی واقعی کلمه "اهل قلم" بود؛ انسانی فرهیخته که تمام عمرش را کار کرد و امیدوارم مانند او در نسلهای بعد هم خلق شود.
کوثری در پایان به نخستین دیدار خود با سیدحسینی در دهه 30 اشاره کرد و گفت: یادم است تازه کتابی از پل نیزان به نام "آنتوان بلوایه" ترجمه کرده بودم. این کتاب دومین یا سومین کتابی بود که ترجمه کرده بودم و تازه منتشر شده بود. خواندن این کتاب توسط سیدحسینی باعث شد من به خدمت او برسم و این اولین دیدار من و او بود.
وی اضافه کرد: سیدحسینی در ابتدای کتاب نیزان برای من نوشت که "امیدوارم بتوانی کارهای با ارزشتری ترجمه کنی" و در آن جلسه جدای از اینکه بسیار از کتاب تعریف کرد نشستیم و درباره افکار نیزان با هم بحث و جدل کردیم که برای من بسیار آموختنی بود و دیگر هرگز او را رها نکردم.
نظر شما