این جملات را همینطور که به دنبال محل مناسبی برای پارک ماشینم هستم از رادیو میشنوم. گزارش خانم گزارشگر با هیاهو و بوقهای مکرر خودروهای متوقف شده در میانه خیابان در هم میآمیزد و چیزی دستگیرم نمیشود...
با وارد شدن به مصلی اولین چیزی که توجهم را جلب میکند کاروان اعزامی از گنبد کاووس است افرادی که ظواهرِ آنها نشان میدهد ترکمن باید باشند، خریدهای خود را در خلوتیٍ روز اول نمایشگاه انجام دادهاند، دورٍ اتوبوسشان جمع شدهاند و انتظار همسفران خود را می کشند.
انبوهی از جمعیت اطراف اغذیه فروشیهای مستقر در حیاط مصلی جمع شدهاند، چیزی میخورند و احتمالا درباره کتابهایی که خریدهاند و یا دیدهاند حرف میزنند. البته بسته یا کیسهای را که حاوی کتاب باشد در کنار پای کمتر کسی میتوان دید.
یک ابتکار خوب
از ابتکارات این دوره از نمایشگاه برپایی چادری به عنوان نمازخانه است که در چند نقطه از نمایشگاه برپا شده و بازدیدکنندگان در آن به اقامه نماز و رفع خستگی میپردازند. مدیریت نمایشگاه با این کار، اوضاع به هم ریختهای را که سالهای گذشته به هنگام اقامه نماز در راهپلههای حیاط شبستان به وجود میآمد کنترل کرده است.
آمار سخن میگوید
شبستان مصلی محل نمایش و فروش کتابهای عمومی است، متشکل از 32 راهرو که در مجموع بیش از 900 ناشر عمومی را در خود جای داده است. نکته جالب توجه این که به تعداد همه غرفهها امکان فروش کتاب توسط کارتخوان بن الکترونیکی کتاب هم فراهم شده است. یعنی پس از پایان این دوره از نمایشگاه به راحتی میتوان محاسبه کرد و به گردش مالی نمایشگاه پی برد که همیشه از سوی ناشران پنهان نگاه داشته میشود.
نیمه پر لیوان
شروع بیست و دومین دوره از نمایشگاه کتاب تفاوت دیگری هم با سالهای قبل دارد و آن استقرار به موقع ناشران در غرفههایی است که به آنها تحویل دادهاند به نحوی که فقط سه انتشارات دولتی هنوز غرفه خود را تکمیل نکرده و یا نچیدهاند.
نکته دیگری که در شبستان مصلی و بخش ویژه ناشران عمومی به چشم میخورد نقشهکشی غرفههاست. راهروها عریضتر شده و ناشران از جای کافی برخوردار شدهاند، البته «سوره مهر»، «ثالث»، «نی»، «مرکز»، «امیرکبیر»، «قطره» و «فرهنگ معاصر» غرفههای بزرگتری دارند.
حضور فعال بانک صادرات
بیست و دومین دوره از نمایشگاه بین المللی کتاب تهران نوبرانههایی دارد که به چند مورد از آنها اشاره شد، اما بدیعترین آنها اختصاص چند غرفه در بخشهای مختلف به بانک صادرات است. البته نه به عنوان ناشر بلکه برای اینکه ارایه خدمات بانکی به بازدیدکنندگان. بانک صادرات که طرف قرارداد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای تهیه بنهای خرید کتاب است انحصارا اجازه یافته که نزدیک به 20 دستگاه خود پرداز را در نقاط مختلف مصلی تعبیه کند.
باران میبارد،اما تو نگران نباش
باران به شدت باریدن گرفته است همه نگران کتابهای خود هستند، چه آنها که خریدار بودهاند و چه فروشندهها. شاید آنها تجربه تلخ خیس شدن کتابهایشان را در دو دوره پیش برای لحظهای از نظر میگذرانند اما هیچکس از یک سوراخ دو بار گزیده نمیشود و مسؤولان با توجه به وضعیت هوای پیش رو بیشترین احتیاط را کردهاند. حتی قطرهای آب از سقف برزنتی سالن ناشران دانشگاهی چکه نمیکند.
وارد حیاط مصلی میشوم هنوز هم خانم گوینده آدرس میدهد، بیشتر هم از ناشران دانشگاهی نام میبرد و البته کمک آموزشی.
نظر شما