استاد فلسفه دانشگاه شهید بهشتی تکرار و عدم نوآوری در حوزه فلسفه را مرتبط با شرایط اجتماعی امروز خواند و گفت: فلسفه در کشور ما مخاطب ندارد، به طوری که در کلاسهای دانشگاه نیز وضعیت به گونهای است که گویی استادان برای خود حرف میزنند.
فلسفه در کشور ما مخاطب ندارد
دکتر منوچهر صانعی درهبیدی استاد فلسفه دانشگاه شهید بهشتی اظهار داشت: جامعه بشری چه ایرانی، چه اسلامی، انگلیسی و یا عرب همیشه مانند واحد متجانس الاجزاء هستند و همه اجزا با هم هماهنگ هستند، اینگونه نیست که وضع اقتصادی در یک جامعه خوب باشد، اما وضع آموزش و پرورش بد باشد، یا وضع هنر خوب باشد اما وضع سیاسی بد باشد. اگر خوب است همه چیز آن جامعه خوب است و اگر هم بد است همه چیز آن بد است.
وی تصریح کرد: به همین دلیل است در طول تاریخ بسیاری از تمدنها منسوخ شده و از بین رفته اند. تمدنها که از بین رفته اند، وضع سیاسی، اقتصادی، علمی، اخلاقی، دینی و مسائل دیگر آن جامعه تنزل کرده است. اگر هم جامعه ای رشد داشته در همه ابعاد بوده است . اگر هم در زمینه فلسفه کاری انجام نشده، تکراری است، رونقی نیست، نوآوری نیست، مسئله مرتبط با شرایط اجتماعی امروز ما است.
دکتر دره بیدی افزود: ما از یک سو وابسته به ارزشهای سنتی هستیم و راضی نمی شویم این ارزشها را رها کنیم، از سوی دیگر فشار نوآوری زیاد است، به طوریکه طی دو دهه اخیر سیستمهای ارتباطی جدید مانند تلویزیونهای ماهواره ای، کامپیوتر، اینترنت روابط اجتماعی میان ما و ممالک دیگر را عوض کرده است.
این استاد دانشگاه اولین مشکل استادان فلسفه را نداشتن مخاطب خواند و اظهار داشت: خود به عنوان استاد دانشگاه احساس می کنم سر کلاس مخاطب ندارم، گویی من برای خودم حرف می زنم، نه تنها من بلکه همه همکاران من هم گله دارند که مخاطب ندارند، اگر مسئله ای را هم اشتباه مطرح کنم کسی اعتراض نمی کند یعنی تشنگی نیست که حالا برانگیزد.
وی وضعیت اقتصادی استادان دانشگاه را طی دو سه دهه گذشته نامناسب خواند و تصریح کرد: طی این سالها حقوق استاد نصف کرایه خانه او است، حال آنکه یک راننده تاکسی درآمد بیشتری داشته و دارد. در این جامعه که حقوق استاد آنقدر کم است آن چیزی که افت می کند وضعت حرفه ای است و تحقیق و پژوهش را با مشکل مواجه می کند.
دکتر صانعی دره بیدی مشکل حوزه نشر را با مثالی اینگونه مطرح کرد که کتاب "فلسفه دکارت" من 14 سال پیش از سوی انتشارات الهدی منتشر شد، به عنوان کتاب درسی است و چند سالی است که نایاب شده اما اینک به این کتاب برای چاپ دوم مجوز چاپ داده نمی شود. کتابهای متعددی در وزارت فرهنگ و ارشاد قرار دارند که اجازه چاپ و نشر به آنها داده نشده، ناشران می گویند که کاغذ نیست و اگرهم باشد گران است، کتاب خریده نمی شود. تولید کتاب بد نیست، بیشتر استادان اهل قلم توانایی دارند می نویسند، اما مجوز طولانی برای نشر که گاهی اوقات 3 سال طول می کشد، ورشکستگی ناشران، عدم همکاری وزارت فرهنگ و ارشاد و اداره ممیزی و عدم فروش کتاب به مشکلات این عرصه دامن می زند، در مجموع وضع خوب نیست.
ترجمههای فلسفی تکراری و غیراستاندارد/ فعالان فلسفی "تک بعدی" هستند
سردبیر فصلنامه ذهن با اشاره به اینکه فلسفه نیازمند ابرمردانی است تا تحولاتی اساسی در آن به وجود آورند، تکرار تألیفات و عدم استاندارد بودن ترجمهها را مشکل این حوزه دانست و گفت: فعالیت "تک بعدی" اهالی فلسفه از دیگر عوامل ضعف در این حوزه است.
دکتر علیرضا قائمینیا سردبیر فصلنامه ذهن با اشاره به اینکه فلسفه علم ساده ای نیست و نوآوری در آن به سادگی صورت نمی گیرد، اظهار داشت: باید شرایط خاصی فراهم آید تا نوآوری در آن ایجاد شود.
وی با بیان اینکه علم را مردان علم تغییر دادند و در فلسفه نیز نیاز به ابرمردانی است تا تحولاتی اساسی در آن به وجود آورند، تصریح کرد: این حوزه نیازمند نبوغهایی است تا فلسفه را تغییر دهند. اما اینک وضعیت خاصی در عالم فلسفه ایران وجود دارد و گسستگی در عالم فلسفه به چشم می خورد.
سردبیر فصلنامه ذهن با تأکید بر اینکه هنوز تعاملی میان فلسفه اسلامی و فلسفه غرب ایجاد نشده، یادآور شد: زمانی که فلسفه از حالت بسته بودن خارج شود و در تعامل و ارتباط با فلسفه های دیگر باشد شاهد تغییر و تحولات جدی در این خصوص خواهیم بود.
وی مهمترین عامل بسته شدن درهای فلسفه را اینگونه مطرح کرد: کسانی که در یک حوزه فلسفه کار می کنند فقط مشغول مسائل حوزه خود مانند فقط فلسفه اخلاق، فقط فلسفه غرب و یا فقط فلسفه شرق هستند، حال آنکه در دوره قبل اینگونه نبوده است؛ شهید مطهری و استادان دیگر به دستاوردهای فلسفه غرب نظر داشتند و آنها را تحلیل و نقد می کردند.
دکتر قائمی نیا تصریح کرد: تحلیلهای مباحث دیگر می توانست راهگشا باشد. اما الان این رغبت وجود ندارد و هر کسی به حوزه خود مشغول است؛ از این رو دستاوردش ناچیز می شود. با وجودیکه وضعیت زبان تخصصی کشور ما خوب است، اما آثاری که از غرب ترجمه می شوند استاندارد نیستند. از این رو باید مؤسسات و نهادهایی عهده دار ارزیابی این ترجمه ها به صورت استاندارد باشند.
سردبیر فصلنامه ذهن تکرار تألیفات را هم از مشکلات این عرصه خواند و یاد آورشد: مشکلات به دو بخش محتوایی و صوری تقسیم می شوند، نه به لحاظ صورت کیفیت خوبی دارند که بخش نشر عهده دار آن است و نه به لحاظ محتوایی که نهادها و سازمانهایی که مستقیم با فلسفه در ارتباط هستند، باید این موضوع را مورد بررسی قرار دهند.
جامعه فلسفی دغدغه جدی ندارد/ فلسفه ما طی 30 سال یک نظریه نداشته است
استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به اینکه فلسفه می تواند راهگشای مسائل مختلف زندگی باشد با ابراز تأسف از اینکه جامعه فلسفی دغدغه جدی ندارد گفت: فلسفه ما طی 30 سال گذشته یک نظریه ارائه نکرده است.
دکتر یحیی یثربی استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به اینکه فلسفه وقتی خواهان می یابد که در جامعه ایجاد حرکت و تحول کند، گفت: فلسفه ما چنین حالتی ندارد بنابراین کتابهای فلسفی در حد نیاز گروه های فلسفه برای آموزش چاپ می شوند اما مورد استقبال عموم مردم نیستند. اگر ما فلسفه را به روز کنیم و کارآمد سازیم فلسفه می تواند در همه جهات زندگی مردم ، از سیاست گرفته تا ورزش و بازی نظر بدهد و این نظر در این زمینه ها راهگشا و تحول آفرین باشد.
یثربی با یادآوری اینکه فلسفه ما تکرار مطالب پیشینیان است و کاری به مسائل روز خودمان نداریم، گفت: یکی درس می دهد که ابن سینا چه گفت و دیگری درس می دهد که کانت چه گفت و شاگرد هم اینها را می خواند و نمره خود را می گیرد . اما اگر فلسفه راهگشا و تحول آفرین باشد در آن صورت همه نویسندگان ، هنرمندان و سیاستمداران و مدیران و مربیان و مسئولان آموزش و پژوهش همگی به سراغ فلسفه خواهند رفت تا ببینند در حوزه مسئولیت آنان چه نظرهای جدیدی ارائه شده است.
استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی تصریح کرد: فلسفه ما حتی در حساسترین مسئله جامعه که حکومت اسلامی است در این 30سال یک نظریه نداشته است. در چنین شرایطی نشر و چاپ کتابهای فلسفی با محدودیت خاصی روبه رو است که هیچ ربطی به سانسور، دین یا سیاست ندارند . این ضعف تنها مربوط به ، به روز نبودن و کارایی نداشتن فلسفه و روش تفکر فلسفی ماست . ما برای اینکه فلسفه را در جامعه اثرگذار کنیم باید به این نتیجه برسیم که فلسفه اثرگذار است .
دکتر یثربی با اشاره به اینکه می توانیم با ایجاد تحول در فلسفه و به روز و کارآمد کردن آن ، فلسفه را پیشگام حرکتها سازیم، گفت: این سؤال مطرح است که راه و روش این کار چیست ؟ به نظر من باید در سه مرحله اقدام جدی داشته باشیم. در مرحله اول باید فرصت نقد بدهیم و نقدها را جدی بگیریم و سرکوبشان نکنیم بلکه زیر ذره بین ببریم وبا این نقدها همراهی کنیم تا به کاستی های فلسفه پی ببریم .
یثربی شناخت کاستی ها را مرحله دوم کار اعلام کرد و افزود: این کار به ما امکان می دهد بن بست ها و مسئله های خودمان را مشخص کنیم این مسئله ها به عنوان مشکل حوزه فلسفه مطرح می شوند.
وی تلاش برای حل مسئله ها را آخرین مرحله عنوان کرد و گفت: در این مرحله گروه های آموزشی فلسفه و گروه های پژوهشی رابه صورت تیمهای فعالی در آوریم و بر اساس نقش آنها در حل این مشکلات از آنها حمایت کنیم.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی با اظهار تأسف تأکید کرد: دریغا که جامعه فلسفی ما امروزه مسئله جدی ندارد بنابراین پژوهش جدی ندارد، پس قدردانی و حمایت شایسته نیز در کار نیست .
میراث اخلاقی ما مغفول مانده است/ تألیفات فلسفی تکراری هستند
عضو هیئت علمی دانشگاه قم گفت: تألیفات در حوزه فلسفه اخلاق تکراری و کپی از آثار یکدیگر هستند و ترجمهها نیز از آثار دمدستی غربیها گرفته شده، در حالیکه میراث اخلاقی ما مغفول مانده و حتی در انتقال سنت خود هم مشکل داریم.
دکتر محسن جوادی عضو هیئت علمی دانشگاه قم با اشاره به اینکه وضعیت برخی حوزههای فلسفه بهتر از حوزههای دیگر است و باید این حوزهها را تفکیک و درباره آن جداگانه بحث کرد، اظهار داشت: به طور مثال در زمینه متافیزیک وضعیت نگرانکننده نیست چرا که ماهیت متافیزیک هم اینگونه نیست که دیدگاههای جدید ارائه شود. اما در حوزه معرفتشناسی و اخلاق رشد نداشتهایم.
وی با اشاره به اینکه فلسفه اخلاق در واقع بیشتر به تأمل در مبانی و مبادی اخلاق میپردازد، تصریح کرد: در تاریخ ایران یک دوره شکوفایی داشتیم، کسانی مانند فارابی و حتی ابنمسکویه بودهاند که آرای آنها مورد بررسی قرار میگیرند و ارزشمند هستند، اما در فلسفه اخلاق وقفهای ایجاد شده که به منظور ریشهیابی خمودی و خموشی این حوزه تحلیلهای مختلفی صورت گرفته است.
دکتر جوادی یادآور شد: ما تقریباً باید بپذیریم که رونق و رشدی که بحثهای مابعدالطبیعه و یا وجودشناسی که در آثار ملاصدرا وجود داشته، دارای شیب خوبی در حوزه متافیزیک بوده که این شیب در حوزه فلسفه اخلاق دیده نمیشود. بهطوریکه بررسی این امر منجر به اختلاف نظر مفسران و تحلیلگران است.
وی گفت: عدهای معتقدند که جامعهای اسلامی یا دینی نیاز به اینکه در حوزه عمل، تأمل فلسفی کند نداشته است و مشکلات عمل را میتوان با فقه و رویکرد دینی حل کرد و نیاز به بحث فلسفی نیست. بنابراین انتظار میرود در جوامع دینی و جوامعی که ساختار عمل آنها بر اساس فقه و متن است، این اتفاق بیفتد و غیر منتظره نیست. اما برخی این دیدگاه را قبول ندارند زیرا اصل این خموشی و عدم پیشرفت، به معنای دیگر شیب منفی تحولات فلسفه اخلاق را تا یک دورهای نمی توان انکار کرد.
دکتر جوادی در ادامه تصریح کرد: مسئلهای که جلوی بحثها و تأملات فلسفی را گرفته مربوط به خصلت دینی جامعه نیست، زیرا در الهیات هم با مراجعه به متن و دین فعالیت میشود که منافاتی با تأملات دقیق فلسفی نداشته است؛ بنابراین هیچ ارتباطی با رویکرد دینی ندارد و بحثهای اخلاقی نیز نیازمند مراجعه به متن بوده است. چرا که عالمان رویکرد دینی داشته، هم به متن و هم به فلسفه مراجعه میکردند. از سوی دیگر عقل به عنوان مصادر فقهی ما تا حد زیادی به استنباطهای فقهی کمک میکرد و میتوانستیم در حوزه عمل هم رشد داشته باشیم.
دکتر جوادی با بیان این نکته که در حوزه فلسفه اخلاق کار اصیل تألیفی دیده نمیشود و ترجمه هم کارهای دم دستی غربیها است، گفت: اگرچه استثناهایی در این زمینه وجود دارد؛ اما بیشتر ترجمهها تنها برای درگیر کردن ذهن دانشجو خوب است و کار کلاسیکی نداریم. در زمینه تألیفات هم مشکل داریم، زیرا هنوز ذهن درگیر نشده است و تکرار، تقلید و کپی از آثار همدیگر به جز برخی از استثناها بسیار دیده میشود.
وی با اشاره به اینکه ما حتی در انتقال سنت خود هم مشکل داریم، یادآور شد: میراث اخلاقی ما مغفول است ما کار خوبی در تفسیر و چاپ آنها نکردهایم. فارسی کتابهای فارابی در زمینه اخلاق در دسترس نیست. برخی کتابهای فیلسوفان گذشته ما، به انگلیسی قبل از فارسی چاپ شده اند مانند کتاب اخلاق جلالی که 150 سال پیش به انگلیسی قبل از فارسی چاپ شده و ما نسخه فارسی از آن نداریم.
مترجمان و مؤلفان فلسفی گرفتار تقاضای شبکه نشر هستند
سیاوش جمادی با اشاره به مشکلات مؤلفان و مترجمان آثار فلسفی گرفتار شدن این گروه در دایره تقاضای شبکه نشر را از مشکلات این حوزه عنوان کرد.
سیاوش جمادی نویسنده و مترجم در مورد مشکلات حوزه فلسفه، ضعفهای نشر آثار فلسفی را مورد تأکید قرار داد و گفت: در مرحله پیش از تولید یعنی نگارش و تألیف نویسنده یا مترجم ممکن است با مشکلاتی مواجه باشند یکی از مشکلات پنهان مانده به عقیده من آنست که در جریان ترجمه و تألیف ، نویسنده یا مترجم به تدریج گرفتار تقاضا و خواست شبکه نشر می شود و به طور کاملاً آزاد نمی تواند آنچه را که ایده آل اوست انتخاب کند .
وی افزود: مشکلات مربوط به ترجمه و تألیف تا حدی بستگی به شرایط و وضعیت زندگی و امنیت شغلی مترجم و نویسنده دارد و تا حدی به درجه دانش ، تبحر و کفایت لازم برای ترجمه و تألیف مربوط است . در همه جای دنیا مشکلاتی هست که در جریان رقابت، نقد و گفتگو رو به بهبود خواهد رفت .
جمادی با اشاره به حق الترجمه و یا حق التألیفی که به مترجمان یا مؤلفان تعلق می گیرد، رقم پایانی را بسیار ناچیز عنوان کرد و گفت: این رقم نشان می دهد که مترجمان و مؤلفان آثار جدی چند پله زیر فقر زندگی می کنند .
مترجم "هستی و زمان"، گسترش و تقویت کانونهای صنفی را راهکاری برای رفع مشکلات حوزه نشر آثار فلسفی عنوان کرد و گفت: کانونهای صنفی باید به گونه ای طراحی شده و شکل گیرند که با تغییر دولت، دچار تغییر و دگرگونی نشوند، در واقع بهتر است دولت دخالتی در انتخاب اعضای آن نداشته باشد .
پدیدآورندگان آثار فلسفی کمتر به دنبال آثار اصیل میروند
دکتر محمد بقایی (ماکان) گفت: متأسفانه کتابهای فلسفی اکنون بهشدت تحت تأثیر جاذبههای ویترینی است. از همین رو پدیدآورندگان اینگونه آثار تحت تأثیر سفارشهای ناشران قرار میگیرند و کمتر به دنبال آثار اصیل میروند.
دکتر محمد بقایی در پاسخ به این سؤال که مهمترین مشکل نشر و تألیف کتابهای فلسفی چیست؟ گفت: اگر مقصود شما این است که چگونه میتوان آثار فلسفی را در میان مردم بهخصوص جوانان گسترش داد و آنان را به خواندن اینگونه آثار تشویق نمود، طریق صحیح آن این است که نهادهای فرهنگی فعال در حوزه فلسفه به مؤلفان و مترجمان و ناشران اینگونه آثار، توجهی متفاوت از دیگر کتابها که خود به خود در میان عموم مردم طرفدار دارند بنمایند.
مؤلف مجموعه 24 جلدی "بازشناسی افکار و آثار اقبال" افزود: موضوعاتی نظیر ادبیات داستانی، شعر، تاریخ و مانند اینها برای عموم مردم توجهبرانگیز است ولی آثار فلسفی خوانندگان خاص خود را دارد بنابراین وظیفه آن دسته از نهادهای فرهنگی که یکی از اهدافشان مایت از مؤلف و مصنف است دراین است که توجه خاصی برای حمایت مالی از طریق خرید اینگونه آثار و ارایه آنها به مراکز فرهنگی و دانشگاهی بنمایند.
این محقق ادبیات و فلسفه در ادامه تصریح کرد : از این طریق تشویقی برای پدید آمدن اینگونه آثار میشود ولی متأسفانه دیده میشود که چنین عنایتی در مورد کتابهای اندیشهساز به عمل نمیآید و با آنها همانند دیگر آثاری که گاه عنوان ضد فرهنگ هم میتوان به آنها داد، عمل میشود.
این اقبالشناس کشورمان افزود: چنانچه در همه دنیا مرسوم است توجه به پدیدآورندگان آثار اندیشمندانه بهخصوص در حوزه فلسفه از وظایف اولیه مدیریت کلان فرهنگی است که در کشور ما تحت عنوان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار میگیرد چنانچه آثار در خور تأمل در حوزه فلسفه مورد حمایت وزارت مذکور قرار گیرد طبیعی است که مترجمان و مصنفان این حوزه میتوانند آثاری به مراتب پر بارتر از آنچه اکنون در این حوزه عرضه میشود پدید آورند.
مؤلف "میکده لاهور " اظهار داشت: متأسفانه کتابهای فلسفی اکنون بهشدت تحت تأثیر جاذبه های ویترینی است از همین رو پدیدآورندگان این گونه آثار تحت تأثیر سفارشهای ناشران قرار میگیرند و کمتر به دنبال آثار اصیل میروند.
مؤلف "لعل روان " اضافه کرد : فراموش نکنیم برای مثال هنوز بسیاری از آثار فلاسفه بزرگ ایرانی همانند پورسینا و سهروردی به زیور طبع آراسته نشده است . این موضوع میتواند شاهد دلیلی برای عدم توجه مدیران فرهنگی در حوزه نشر به آثار اصیل باشد.
مؤلف "در شبستان ابد " در پایان گفت: در حالیکه ناشران به اینگونه آثار توجه چندانی نشان نمیدهند و بیشتر در پی انتشار آن دسته از آثاری هستند که بهاصطلاح باب روز است این جریان فکری سبب شده تا بسیاری از آثار اصیل در حوزه فلسفه ایرانی و اسلامی در مخزن کتابخانهها فراموش شده باقی بمانند.
نظر شما