۲۱ اردیبهشت ۱۳۸۸، ۹:۳۹

گزارش خبری یک نشست/

مکتبهای ادبی تصنیف بود / خاطرات مترجمان ادبی از سیدحسینی

مکتبهای ادبی تصنیف بود / خاطرات مترجمان ادبی از سیدحسینی

همکاران زنده‌یاد رضا سید حسینی در مراسم شهر کتاب از خاطرات خود و آثار این مترجم برجسته ادبی سخن گفتند.

به گزارش خبرنگار مهر، نشست "سید حسینی در آیینه آثارش" عصر روز یکشنبه 20 اردیبهشت با حضور ابوالحسن نجفی، دکتر فتح‌الله مجتبایی، تهمورث ساجدی، مهشید نونهالی، ضیاء موحد، محمدعلی حق شناس و اسماعیل سعادت در تالار اجتماعات شهر کتاب مرکزی برگزار شد.

علی اصغر محمدخانی در ابتدای این مراسم گفت: سید حسینی هم به طول و هم به عرض فرهنگ توجه داشت. وی هم از تاریخ بلعمی سخن می‌گفت و هم از" آزاده خانم  ونویسنده‌اش". او استاد برجسته‌ای بود که هم ادبیات کلاسیک را می شناخت و هم ادبیات معاصر را خوب می‌فهمید و تجزیه و تحلیل می‌کرد.

دکتر فتح الله مجتبایی پژوهشگر ادبی و مولف کتاب "شرح شکن زلف" اولین سخنران این نشست گفت: با مرحوم سید حسینی دوستی 60 ساله داشتم. آشنایی من با وی از طریق عبدالله توکل و محمد قاضی شروع شد. با این دو عزیز همکاری فرهنگی داشتیم و سیدحسینی نیز در زمینه‌های دیگر فعالیت می‌کرد.اولین دیدار ما در انجمن فارغ التحصیلان دانشسرای عالی روی داد. مرحوم محمد درخشش از اهل قلم آن روز همچون جلال آل احمد، عبدالله توکل، محمد قاضی و محمود عنایت (برادر حمید عنایت) و رضا سید حسینی دعوت کرده بود تا در این انجمن گردهم بیایند، اولین دیدار من با سید حسینی در این انجمن بود.

وی افزود: بعدها در مجله "سخن "که دور دوم انتشار آن بود، سیدحسینی را دیدم، ایشان مرتب به این مجله رفت و آمد داشت و یکدوره  هم سردبیر این مجله بود. بعد از آن او مشغول تالیف "مکتبهای ادبی "شد. بعد از آن من مشغول ترجمه بوطیقای ارسطو شدم. او نیز ترجمه رساله "شکوه سخن" را آغاز کرد  و نزدیکی کار موجب شد ما به یکدیگر نزدیکتر شویم.

مجتبایی در ادامه با اشاره به ترجمه رساله  "شکوه سخن" لانگینوس توسط سید حسینی تصریح کرد: این رساله از آثار مهمی است که درباره نقد ادبی و سخن سنجی در آغاز فرهنگ رومی نوشته شده است. اما سابقه این فرهنگ به یونان قبل از سقراط برمی‌گردد و دو قسمت دارد که یک رساله را به اشتباه به لانگنیوس نسبت داده‌اند و معلوم نیست که نویسنده آن چه کسی است.

این استاد دانشگاه تربیت مدرس در ادامه به تشریح نظریات افلاطون و ارسطو در باب شعر پرداخت و گفت: لانگینوس نیز همچون افلاطون معتقد بود هنرمند در کار آفرینش آدبی تقلید می‌کند مشروط بر اینکه هنرمند در حین تقلید باید شور و حرارت هنری داشته باشد.

ابوالحسن نجفی مترجم ادبی و عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی گفت: آشنایی و دوستی من با سید حسینی به حدود 60 سال پیش بر می‌گردد. من با عبدالله توکل در دانشگاه تهران همکلاسی بودم و ایشان واسطه آشنایی من با سید حسینی شد. این آشنایی در اواخر سال 1328 شروع شد و به دوستی 60 ساله انجامید. آن زمان هر دو مجرد بودیم و فرصت زیادی برای دیدار داشتیم و تقریبا هر روز همدیگر را می‌دیدیم . اغلب صحبتهایمان نیز درباره دست نوشته ها و خوانده‌هایمان بود.

وی افزود: دوستی ما ادامه پیدا کرد تا اینکه در سال 1330  مجله ای به نام "فرهنگ نو" منتشر کردم و از سید حسینی خواستم تا با من همکاری کند. او در آن زمان مشغول ترجمه کتابی از زبان ترکی استانبولی بود که درباره مکتبهای ادبی نوشته شده بود.  یکروز به من گفت خیلی علاقه دارد این کتاب را ترجمه کند و به همین ترتیب او بخش اول کتاب را که درباره کلاسیسیم بود ترجمه کرد و این بخش در مجله "فرهنگ نو" چاپ شد. سیدحسینی بعدها دنباله آن را نوشت و چاپ کرد. بعد از کودتای 28 مرداد نیز چند سالی همه کارها به هم ریخته بود تا آنکه دو سال بعد انتشارات نیل را پایه گذاری کردم و بعد به سید حسینی پیشنهاد کردم کتاب مکتبهای ادبی را کامل کند.

مکتبهای ادبی به یکماه نرسیده نایاب شد

نجفی ادامه داد: سید حسینی گفت که این کتاب ناقص است و  کتاب جدیدی در زمینه مکتبهای ادبی در  دست تالیف دارم که کاملتر از آن است. او با پشتکار کتاب مکتبهای ادبی را نوشت و چاپ کردیم .این کتاب سخت مورد استقبال قرار گرفت و به یکماه نرسیده کتاب نایاب شد. به همین دلیل او تصمیم گرفت در چاپ دوم آن را کامل کند. او کتاب را تکمیل کرده بود که من سفری به بلژیک رفتم و چاپ کتاب متوقف شد. سیدحسینی از من خواست تا انتشار کتاب را متوقف نکنم.  برای همین ما کتاب را زودتر با یک سری اصلاحات منتشر کردیم.

مترجم کتاب "ضد خاطرات" تصریح کرد: ما در این 60 سال هر زمان در یک شهر بودیم اما مرتب همدیگر را می دیدیم و کم و بیش همکاریهایی داشتیم .وقتی کتاب "ضد خاطرات" در سال 1967 در فرانسه منتشر شد، حادثه بزرگ ادبی جهان نام گرفت. آن زمان کتاب را  تهیه کردم و با سید حسینی خواندیم. کتاب آنقدر جالب بود که گفتم باید آن را ترجمه کنم و بلافاصله شروع به ترجمه کردم. ترجمه صفحات اول به خوبی پیش رفت اما هر چه پیش رفتم فهمیدم ترجمه کتاب مشکل است به همین دلیل کار را رها کردم.

وی در ادامه یادآور شد: بعدها سازمان رادیو و تلویزیون مجله‌ای منتشر می‌کرد که هفتگی بود. شخصی ترجمه ضد خاطرات را شروع کرده بود و مرتب ترجمه ها را در این مجله چاپ می‌کرد اما این مترجم زمانی که به صفحه 90 این کتاب رسید کار را به دلایلی متوقف کرد. برای همین سازمان رادیو و  تلویزیون به سید حسینی پیشنهاد کرد تا این کتاب را ترجمه کند .او هم ترجمه را شروع کرد و بعدها به این نتیجه رسید که باید تمام وقتش را برای ترجمه آن صرف کند. او با نیروی اراده ترجمه این کتاب را به آخر رساند اما منتشر نکرد.

نجفی گفت: بعد از انقلاب در سال 59 انتشارات خوارزمی به سید حسینی پیشنهاد کرد تا ترجمه او را منتشر کند اما وی جواب داد که از ترجمه این کتاب راضی نیست و باید دوباره آن را ترجمه کند. برای همین درخواست کرد که این کتاب با همکاری یک مترجم دیگر ترجمه شود. مرا برای این کار انتخاب کردند و محلی را در انتشارات خوارزمی برای ما مهیا کردند.

عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی با بیان اینکه ترجمه کتاب ضد خاطرات مشکل ترین ترجمه ادبی برای من و سید حسینی بود تصریح کرد: از یکسو این کتاب سبک خاصی داشت که برگرداندن آن به فارسی مشکل بود و از سوی دیگر اطلاعاتی در آن وجود داشت که ما باید به خیلی از منابع مراجعه می کردیم. در حالی که آن زمان منابعی وجود نداشت ما جداگانه ترجمه می‌کردیم و بعد دو ترجمه را تلفیق می‌کردیم تا مطلب سومی از این دو ترجمه بیرون می‌آمد سپس ترجمه را برای کسانی چون دکتر ضیاء موحد و دکترمجتبایی می‌خواندیم و آنها اظهار نظر می‌کردند. بعد اگر ایرادی داشت اصلاح می‌کردیم. اما با همه اینها زمانی که ترجمه به زیر چاپ رفت بعضی ابهامات باقی مانده بود.

وی در پایان تاکید کرد: وقتی کتاب چاپ شد ما پشیمان شدیم که چرا به جای عنوان "ضد خاطرات" عنوان "غیر خاطرات" را انتخاب نکردیم. به این دلیل عنوان ضد خاطرات را انتخاب کردیم که شاید نویسنده می خواست بگوید که کتابش با خاطرات دیگر تفاوت دارد. این کتاب خاطرات شخصی نویسنده نیست بلکه مثل تاریخ است و نویسنده گویا نگاهی به تاریخ جهان دارد.   

تهمورث ساجدی، استاد زبان و ادبیات فرانسه دانشگاه تهران دیگر سخنران این مراسم گفت: استاد سید حسینی تا سال 34 که چند ترجمه ادبی منتشر کرده بودند بیشتر درباره پیرلوس و آنوره دوبالزاک  شناخت داشتند. این بیلان کاری زیادی نیست که مولف و مترجم سراغ نوشتن مکتب ادبی برود اما ظاهرا ایشان به تشویق دوستانش تالیف این کتاب را شروع کرد.

مکتبهای ادبی تالیف نیست بلکه تصنیف است

وی افزود: مکتبهای ادبی تالیف نیست بلکه تصنیف است. آنچه سید حسینی با تالیف این کتاب به ما ارائه کرده است تنها مکتبهای ادبی نیست بلکه تاریخ ادبیات غرب است ایشان خود نیز در چاپ یازدهم این کتاب به این نکته اشاره می‌کند که مکتبهای ادبی تاریخ ادبیات غرب است.

ساجدی تصریح کرد: سیدحسینی در این کتاب بیشتر به پیروزی رمانتیسم بر کلاسیسیم می‌پردازد و در در پایان هر بخش قطعاتی از ترجمه‌های خوب را می‌آورد و آنجا که ترجمه‌ای وجود ندارد خودش قطعاتی را به عنوان نمونه ترجمه می‌کند. اینجاست که کارش دانشجویی می‌شود. برای همین ما در دوره فوق لیسانس به دانشجویان توصیه‌ می‌کنیم از ترجمه ایشان استفاده کنند.

 سپس مهشید نونهالی مترجم  و از همکاران سید حسینی در گردآوری "دایره المعارف هنر و ادبیات" به ذکر خاطراتش از این مترجم برجسته پرداخت.

وی گفت: استاد سید حسینی معتقد بود که این مجموعه به سترگی مجموعه "فرهنگ آثار" خواهد بود .به همین دلیل روزی که بحث گردآوری این کتاب به میان آمد ایشان بحث دایره‌المعارف اونیورسال را پیش کشید و آرزویش این بود که بنیادی شکل بگیرد که با گردآوردن مترجمان و صاحبنظران زیر یک سقف، این دایره المعارف را ترجمه شود.

نونهالی افزود: زمانی که به دلایل کمبود بودجه  کار تالیف این دایره المعارف متوقف شد استاد سید حسینی با همان اراده و پشتکاری که داشت دنبال این بود که کار را ادامه دهد اما کسالت و سن استاد مانع از این شد تا این بار پافشاری و اصرار ایشان به نتیجه برسد.

کد خبر 876014

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha