۶ خرداد ۱۳۸۸، ۱۲:۲۶

مبانی نظری رسانه‌ها (8)

نقش رسانه در همگرایی یا واگرایی گروههای سیاسی

نقش رسانه در همگرایی یا واگرایی گروههای سیاسی

رسانه‌ها می‌توانند با انتقال اخبار صحیح همه گروههای سیاسی ضمن اینکه اسباب تضارب آرای ساختارهای گوناگون نظام سیاسی را فراهم آورند، مانع از انزوای گروهها و خروج آنها از فرآیند سیاسی شوند.

به گزارش خبرگزاری مهر، عرصه توسعه عرصه برخورد آراء، تفکرات، باورها، نمادها، هنجارها و الویت‌ها‌ست که به علت ارزشی بودن توسعه سیاسی، این تناقضات و تضادها بیش از حوزه اقتصادی محسوس است. به همین دلیل صرفا از طریق یک برنامه‌ریزی آگاهانه، صحیح، منطقی و واقع‌گرایانه می‌توان به هدفهای مورد نظر توسعه دست یافت؛ هدفهایی که در جهت اعتلای فرهنگ، انسانی‌تر کردن جامعه، اعتماد، تشریک مساعی، همدلی، تساهل، آگاهی و پاسخگویی نسبت به نیازهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی روز جامعه باشد.

توسعه فرهنگ سیاسی و احترام به شعائر ملی و مذهبی می‌توانند به حفظ مشروعیت و تقویت عملکردهای دموکراتیک کمک کنند. در پاره‌ای از دولتهای اروپایی عناصر راست و چپ دارای یک سلسله نمادهای خاص خود بوده، هر کدام دارای قهرمانان سیاسی و تاریخی مختص خود بوده‌اند.

فرانسه یکی از بارزترین نمونه‌هایی است که ملت آن نتوانسته چنین میراث مشترکی را برای مشروعیت توسعه دهد. به همین دلیل از سال 1789 (سال انقلاب فرانسه) تا قرن نوزدهم کشمکشها و درگیری‌های متعددی برای استفاده از نمادهای گوناگون بین جناح‌های راست و چپ در این کشور وجود داشته و هنوز هم این گونه مسایل برای فرق گوناگون مطرح است.

در بسیاری از موارد مجادلات عمده سیاسی باعث ایجاد شکافهای عمیقی بین گروه‌های راست و چپ گردیده، به طوری که از لحاظ تاریخی اختلافات میان عناصر مذهبی و ضد مذهبی، مترقی و مرتجع مشکلات عظیمی را فراهم آورده است. عملا مجموعه این مسایل باعث تزلزل مشروعیت نظام سیاسی فرانسه شده است.

میزان مشروعیت نهادهای سیاسی از دیدگاه طبقات گوناگون متفاوت است. کسب اطلاعات پیرامون درجه نسبی مشروعیت نهادهای سیاسی ملل می‌تواند خود کلید مهمی برای تجزیه و تحلیل ثبات این گونه نهادها به هنگام مواجهه با بحران مؤثر بودن، به شمار روند.

مشارکت سیاسی از لوازم اولیه توسعه سیاسی محسوب می‌شود و این مشارکت زمانی معنادار می‌شود که توزیع مجدد قدرت در فرایند نوسازی سیاسی انجام شود. در شرایط فقدان نوسازی سیاسی، نخبگان سیاسی از ظهور سازمانهای خودجوش در وحشت به سر برده و سعی دارند تا فرآیندهای تبیین خواسته‌ها و طرح تقاضاها را خود مدیریت کنند. بر این اساس نخبگان سیاسی مبادرت به ایجاد سازمانهایی می‌کنند تا کنترل تقاضاهای پراکنده را بر عهده بگیرند.

به موازات مؤثر بودن عملکرد نظام و مشروعیتی که نظام سیاسی برای کسب آن کوشش می‌کند، امکان دارد تهدیدات مداومی به صورت تشدید تضادهای درونی نظام، مشروعیت آن را دچار تزلزل کند. وجود تضادهای درونی در حد اعتدال، یکی از جنبه‌های طبیعی یک نظام دموکراتیک و مشروع است. به همان کیفیت، در صورت تشدید تضادهای مزبور میان گروه‌های مخالف، چنانچه نظام سیاسی از عهده حل و فصل آن برآید، چنین وضعی می‌تواند در میزان مشروعیت مؤثر باشد و نمادهای جدیدی به وجود آورد.

برای استقرار یک دموکراسی با ثبات به طور نسبی وجود یک نوع حکومت معتدل در میان گروه‌های سیاسی رقیب ضروری است و اعتدال سیاسی هم تنها از طریق ظرفیت نظام سیاسی برای حل و فصل تشتت و پراکندگی، قبل از بروز مسایل حاد جدید، میسر است.

در اثر تأثیرات متقابل، تضادهای مذهبی، حقوقی، سیاسی و صنفی نظام سیاسی رو به تزلزل و ضعف می‌گذارد. هر اندازه شکاف‌های سیاسی عمیقتر شده و منبع فشار رو به فزونی گذارد، امکان رشد و توسعه سیاسی کمتر خواهد بود. توسعه محرکهای سیاسی متضاد منجر به گرایش افراد و گروه‌ها به سوی قطب‌های افراطی می‌شود.

انتخابات یکی از عوامل کلیدی در حل و یا تشدید اختلافات است. بنابراین یک انتخابات سالم و آزاد برای تثبیت دموکراسی و جلوگیری از درگیری بسیار ضروری است. در دوره انتخابات، کار حرفه یی رسانه ها سرنوشت ساز و تعیین کننده است.
رسانه‌ها می‌توانند با انتقال اخبار صحیح همه گروه‌های سیاسی ضمن اینکه  اسباب تضارب آراء ساختارهای گوناگون نظام سیاسی را فراهم آورند، مانع از انزوای گروه‌ها و خروج آنها از فرآیند سیاسی شوند.

دو دیدگاه در مورد نقش رسانه در انتخابات می‌توان برشمرد.  دیدگاه اول دیدگاه کسانی است ‌که دغدغه آن‌ها تحقق برقراری‌نظام‌دموکراتیک از طریق یک انتخابات‌مشروع و سالم است. دیدگاه دوم دیدگاه ‌کسانی است که در درون این‌سیستم برای کسب سهم‌بیشتری از قدرت، باهم رقابت‌می‌کنند.

هر دو گروه به  اهمیت نقش رسانه و کاربرد آن در فرآیند سیاسی توجه‌دارند،‌ اما خاستگاه توجه دیدگاه این دو گروه متفاوت است. گروه‌اول، آن را ابزاری برای تحقق توسعه‌سیاسی و گسترش جامعه‌مدنی می‌دانند، اما برای گروه‌دوم، ابزار پیروزی در انتخابات است.

اما بین این‌ دو دیدگاه، نقاط اشتراکی نیز دارند . زمانی‌که انتخابات دموکراتیک برگزار می‌شود، ‌یکی ‌از اصلی‌ترین‌ مسایل، رقابت‌های ‌انتخاباتی به‌عنوان گامی در جهت تحقق جامعه‌مدنی است. البته رقابت‌های‌انتخاباتی تنها بخشی از فرآیند سیاسی و دموکراتیک شدن جوامع هستند.

درصورت وجود نگاه یک‌جانبه به‌رقابت‌ انتخاباتی، یک‌ نامزد با‌توجه به‌ نیازهای ‌مردم و خواسته‌های آن‌ها و بدون در نظرگرفتن توان خود و صرفا با هدف پیروزی، شعارهایی را مطرح‌می‌کند و در نتیجه ممکن‌است پیروز هم بشود. این‌فرد، به رقابت‌های‌انتخاباتی نگاهی‌ابزاری و جزء نگر دارد، در حالی‌که باید به‌این موضوع به‌عنوان بخشی از دموکراتیک‌شدن جامعه و توسعه سیاسی، نگاه کل‌نگر جامع و نه یک‌سویه داشت.

کد خبر 886565

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha