کامران فانی مترجم، ویراستار و فرهنگ نویس در گفتگو با خبرنگار مهر درباره لزوم ترجمه مجدد آثار کلاسیک و کهن گفت: متون کهن یا کلاسیک اصولاً مهر تاریخ خوردهاند و اثری که مثلاً 3000 سال پیش نوشته شده و الان هم خوانده میشود نشان میدهد که جامعه بشری مهر تائیدش را بر این کتاب گذشته است. پس در اینکه اینگونه آثار باید ترجمه شوند شکی نیست چرا که جزو میراث کهن ما هستند.
بسیاری از متون کهن هنوز به زبان فارسی ترجمه نشدهاند
وی افزود: اما مسئله بازترجمه آنهاست. اول این را بگویم که برخی از متون کهن هنوز به زبان فارسی ترجمه نشدهاند. بسیاری از متون کهن چینی، هندی و مربوط به دیگر تمدنهای مهم هنوز برای اولین بار هم ترجمه نشدهاند. اما به هر حال معتقدم به فاصله زمانی هر نسلی که میگذرد باید این متون هم به زبان تازهتری بازترجمه شوند.
این مترجم ادامه داد: ترجمهای که حدود 50 سال پیش از این متون شده ممکن است در بسیاری از واژهها و نحوه زبانش با زبان و واژگان امروز فرق داشته باشد و به همین خاطر است که من جداً معتقد به بازترجمه این متون هستم و این مسئله مختص ما نیست و در همه جای دنیا همین گونه است. مثلاً دیوان حافظ که تا کنون دهها ترجمه مختلف از آن به زبان انگلیسی منتشر شده با این وجود پارسال هم ترجمه کاملی از آن به زبان انگلیسی چاپ شد.
زبان فارسی امروز تواناتر از زبان فارسی 50 سال پیش است
فانی درباره تواناییهای زبان فارسی برای انتقال معنای متون کهن به مخاطب امروزی هم تاکید کرد: زبان فارسی امروز تواناتر از زبان فارسی 50 سال پیش است و بسیار پروردهتر و آمادهتر شده است و برخلاف عدهای که معتقدند زبان فارسی امروز به استواری زبان کهن فارسی نیست و نویسندگان ما به شیوایی و فصاحت و بلاغت آن زمان نمینویسند معتقدم الان زبان فارسی تواناتر از آن زمان و پذیرای مفاهیم بیشتری هم شده است.
این عضو هیئت علمی کتابخانه ملی با بیان اینکه "زبان فارسی دچار تحولاتی عمیق شده است" گفت: ما نباید گناه ترجمهها را به گردن زبان فارسی بیندازیم. این زبان خیلی بهتر از گذشته توانایی بیان مسائل مختلف را دارد ولی آموزشی که در قدیم بود و باعث میشد فردی تسلط کامل و لازم را بر این زبان داشته باشد، از آموزش امروزی جلوتر است. با تمام این حرفها معتقدم زبان فارسی به یک زبان معیار دست یافته و توناییاش از نظر واژگان و جملهسازی بیشتر از گذشته شده و امکانات بیشتری هم برای تحولاتی که در آینده رخ خواهد داد، در اختیار دارد.
متون کهن را تا حدی باید "کهنهنما" ترجمه کرد
وی در پاسخ به این سوال که "آیا مترجم متون کلاسیک باید نکات ویژهای را در ترجمه این آثار به نسبت داستانها و رمانهای امروزی مد نظر قرار دهد یا خیر؟" افزود: این سوال هنوز هم به یک جواب قطعی منتهی نشده است. دو نظر در این باره وجود دارد یکی از این نظرها این است که اصولاً متون کهن را باید به زبانی تا حدی کهن ترجمه کرد که به آن "کهننما" میگویند. نظر دوم این است که لزومی ندارد آثار مذکور را اینگونه ترجمه کرد چرا که آنها تنها امروز و از نظر ما کهن محسوب میشوند. به همین خاطر قائلان به این نظر معتقدند که این آثار را باید به زبان بسیار سادهتر و امروزیتر ترجمه کرد.
فانی اضافه کرد: این اختلاف نظرگاه حتی درباره ترجمه قرآن هم وجود داشته و دارد. عدهای معتقد بوده و هستند که قرآن را باید به زبانی فخیم و والا ترجمه کرد و عدهای هم میگویند چون قرآن برای همه است باید آن را به زبان ساده و امروزی ترجمه کرد. با این حال من شخصاً معتقدم که متون کهن را تا حدی باید با زبان "کهنهنما" ترجمه کنیم اما این حالت کهن بودن نباید به حد افراط برسد.
نظر شما