دکتر محمد بقایی (ماکان) که با خبرنگار مهر گفتگو میکرد در پاسخ به این سؤال که چه پیششرطهایی باید وجود داشته باشند که ما در عرصه علوم انسانی دارای نظریهپردازان قوی باشیم؟ گفت: حقیقت این است که ما در حوزه علوم انسانی دارای منابع غنی و چهرههای برجسته ای هستیم که توجه به آنها میتواند نظریههای تازهای را پدید آورد.
وی افزود: بحث در اینجاست که آنچه در این زمینه مشکلساز شده فقدان کسانی است که به این منابع توجه نشان دهند. چنانچه این مشکل در نهادهای فرهنگی کشور از مدارس گرفته تا دانشگاه برطرف شود آنگاه میتوان امید داشت محققانی برای گشودن این گنجینهها تربیت شوند.
این محقق حوزه ادبیات و فلسفه تصریح کرد: برای مثال در حال حاضر بسیاری از کتابهای درخور توجه که میتوانند با یافتههای عصر حاضر قابل تلفیق و بهرهبرداری باشند در مخازن کتابخانههای کشور و همچنین کشورهای فارسیزبان دیگر بلااستفاده نگهداری میشوند. اغلب دانشجویان در سطوح کارشناسی ارشد و دکترا برای بررسی و بازآفرینی این آثار تشویق نمیشوند. به قول بیدل دهلوی: موج و کف مشکل که گردد محرم قعر محیط عالمی بیتاب تحقیق است و استعداد نیست.
این اقبالشناس کشورمان اظهار داشت: چنانچه در این زمینه از طریق نهادهای فرهنگی رسمی خط مشی قابل قبول پدید آید طبیعی است که زمینههای علوم انسانی در ایران میتوانند شکوفایی چشمگیری پیدا کنند. فراموش نکنیم که شواهدی در این زمینه وجود دارند نظیر تحقیقات پراکنده چهرههایی مانند مرحوم بهار، پورداود، معین، خانلری، کیا و فروزانفر و امثال اینان که نشان میدهند زمینههای علوم انسانی در فرهنگ فارسی بسیار غنی است. منتها آنچه در این زمینه مشکلآفرین است و راه شکوفایی این حوزه را سد کرده فقدان طریقی روشمند است.
بقایی در پاسخ به این سؤال که آیا میتوان گفت که در موقعیت کنونی ما در عرصه علوم انسانی نظریهپردازی جدی نداریم؟ گفت: البته که میتوان گفت، زیرا با نگاهی ساده به نسبنامه علوم انسانی در ایران به عیان میبینیم که حداقل در دهههای اخیر هیچ چهره قابل تأملی در آن پدید نیامده است.
این نویسنده و مترجم در پاسخ به این سؤال که آینده نظریهپردازی در علوم انسانی در ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟ گفت: اگر در این طریق پیش برویم البته درختی بی بر و بار خواهیم داشت. بنابراین لازمه شکوفایی این درخت در آن است که به ریشهها و زمینه باروری آن توجه شود.
نظر شما