علی اکبر اشعری رئیس کتابخانه ملی در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به تاثیرگذاری زنده یاد مهدی آذریزدی در ادبیات کودک و نوجوان گفت: مرحوم آذریزدی به دور از تبلیغات مرسومی که ممکن است برای نویسندهای صورت بگیرد به صورت ساده بین خودش، خواننده و کتابش ارتباط برقرار میکرد و لذا شخصیتی بسیار ساده، خوشفکر و پرکار داشت.
انتشار تاریخ شفاهی مهدی آذریزدی توسط کتابخانه ملی
مشاور فرهنگی رئیس جمهوری درباره برنامههای کتابخانه ملی برای اقبال بیشتر مخاطبان ادبیات کودک و نوجوان به آثار مهدی آذریزدی اضافه کرد: ما از همان اول و در افتتاح تالار کودک کتابخانه ملی، عکس آذریزدی را به عنوان زینت تالار قرار دادیم و خاطره آمدن او را هم به کتابخانه ملی ثبت کردیم. علاوه بر این، نماینده ما در استان یزد گفتگوی مفصلی تحت عنوان "تاریخ شفاهی" با آذریزدی انجام داده و اکنون زندگی او به صورت شفاهی در کتابخانه ملی موجود است و باید تلاش کنیم که آن را پیاده و منتشر کنیم. امیدواریم بتوانیم به سهم خودمان در کتابخانه ملی برای ماندگاری نام و یاد او کارهای درخوری انجام دهیم.
آذریزدی از جنس همان نامهایی بود که برای کتابهایش انتخاب میکرد
وی با بیان اینکه "زندهیاد آذریزدی چندین نسل را تربیت و تقویت کرد" افزود: معدودی از نویسندهها اینگونهاند که چندین نسل را با خود همراه کنند اما نسلهای مختلف آثار او (آذریزدی) را میخواندند. او به واقع با احیاء برخی متون کهن و به زبان ساده نوشتن آنها، خدمت بزرگی به ادبیات ایران کرد. او از جنس همان نامهایی بود که برای کتابهایش انتخاب میکرد و شخصیتی چنان دوستداشتنی داشت که میتوانست در هر دوره با هر نسل از بچههایی که میخواست، ارتباط برقرار کند.
او زندگی ساده و در انزوا را دوست داشت
اشعری در پاسخ به سئوالی درباره وظیفه مسئولان فرهنگی در قبال انزوای برخی نویسندگان از جمله آذریزدی تاکید کرد: من که چند بار به منزل ایشان (آذریزدی) رفته بودم در جریان هستم که خود او به این نوع زندگی ساده، خیلی مصر بود و خیلی علاقهمند نبود که زندگیاش را تزئین کند اما به هر حال مقداری هم غریبانه درگذشت. البته دوستان ما در وزارت ارشاد سعی کردند که نیازهای او را تامین کنند اما آذریزدی بزرگتر از این حرفها بود که فقط وزارت ارشاد به او بپردازد.
شاید مقداری از موفقیتهای آذریزدی مرهون نوع زندگیاش بود
رئیس کتابخانه ملی ادامه داد: آذریزدی خود این نوع زندگی را دوست داشت و من هر بار که یزد میرفتم، سری به منزل ایشان میزدم و همین حرف را مطرح میکردم و حتی کسانی داشتند خانهای به همراه یک پرستار برای او تدارک میدیدند تا بیشتر به او رسیدگی شود اما او نمیپذیرفت و آخرش هم نپذیرفت. حتی من یک بار به زور او را وادار کردم بیاید کتابخانه ملی و نیمروزی مهمان ما بود. کسی نمیداند شاید هم مقداری از موفقیتهای آذریزدی، مرهون همین نوع از زندگیاش بوده است.
بنیاد آذریزدی تاسیس شود
اشعری همچنین پیشنهاد داد بنیادی به نام "مهدی آذریزدی" تاسیس شود و در ادامه تاکید کرد: به نظرم دوستان یزدی ما و آذریزدی باید یک بنیاد ادبیات داستانی را به نام او شکل دهند تا نام و آثار او زنده بماند که اگر چنین شود ما حتماً از این اقدام استقبال و پشتیبانی خواهیم کرد.
همراهی اشعری با انتقادهای زندهیاد آذریزدی از عدم انتشار کتابهایش در سالهای اخیر
رئیس کتابخانه ملی در عین حال از عدم انتشار یا تجدید چاپ آثار زنده یاد مهدی آذریزدی در سالهای پایانی عمرش انتقاد کرد و گفت: متاسفانه کتابهای او در سالهای اخیر، خوب منتشر نمیشد و خودش هم خیلی گله داشت. یکی از کارهایی که میتوان کرد این است که مسئولان وزارت ارشاد یا ناشری که منتشر کننده آثار اوست، راهی پیدا کنند یا تجدید نظری در کارشان بکنند و آثار او را چاپ و توزیع کنند یا اینکه این آثار را در اختیار همان بنیاد بگذارند و نگذارند با فوت او، آن مقدار کمی از سیل آثار او که در جامعه جاری بود، قطع شود.
نظر شما