به گزارش خبرنگار مهر، تولید فیلمهای سینمایی "نخودی"، "پرواز مرغابیها"، "ترانه کوچک من"، "همبازی" ،"راند هفتم" و "خوابهای دنبالهدار" که برای نمایش در جشنواره فیلم کودک همدان آماده میشوند شروع یک جریان تازه در سینمای کودک را میدهد.
در سالهای اخیر یکی از بزرگترین انتقادها به سینمای کودک، تکراری بودن مضامین و سوژهها و وابستگی بیش از اندازه کارگردانها به فیلمهای موفق دوران اوج سینمای کودک بود، اما در رویکرد تازه بنیاد سینمای فارابی برای متحول کردن سینمای کودک توجه به سلیقههای مختلف و ساخت آثاری متنوع در نظر گرفته شده است.
گروههای فیلمسازی که در هفتههای اخیر برای پررونق شدن جشنواره فیلم کودک فعالیتشان را شروع کردهاند، گروههایی حرفهای هستند که هرکدام سوابق و قابلیتهایی خاص دارند. در میان آنها هم فیلمساز باسابقهای مانند پوران درخشنده دیده میشود که پیشتر برای کودکان و نوجوانان فیلم ساخته و هم سامان استرکی که فیلمسازی جوان و وابسته به جریان متفاوت فیلمسازی محسوب میشود.
نیکی کریمی در نمایی از "همبازی"
مهمترین عامل موفقیت سینمای کودک در سالهای دهه 60 و اوایل دهه 70 رشد موازی دو جریان متفاوت در بطن سینمای کودک بود. سینمای هنری که پرچمدار ساخت فیلمهایی به بهانه کودکان بود و سینمای پرمخاطب که رشد و بقای حرفهای این سینما را ضمانت میکرد.
جریان سینمای کودک با گرایش هنری در جشنوارههای خارجی هم مورد توجه قرار گرفت و از آن استقبال شد. عباس کیارستمی، کامبوزیا پرتوی ، جعفر پناهی و محمدعلی طالبی شاخص ترین چهرههای این جریان هستند. فیلمهای "خانه دوست کجاست؟"، "ماهی"، "کیسه برنج" و "بادکنک سفید" در دل این جریان تولید و نمایش داده شدند و مورد توجه قرار گرفتند.
این جریان علاوه بر نمایش قابلیت و توانایی سینمای کودک ایران برای مخاطب خارجی ، در معرفی چهره تازه سینمای ایران در محافل هنری بینالمللی تاثیر داشت. بخش قابل توجهی از موفقیتهای سینمای ایران در عرصه بین المللی در دهه 60 و دهه 70 به این فیلمها اختصاص دارد که بیشتر به بهانه بچهها ساخته میشدند و اگرچه چندان به مذاق کودکان خوش نمیآمدند اما تصویری از دنیای آنها به نمایش میگذاشتند.
ساخت این فیلمها محصول محدودیتهای اجتماعی بود و در شرایطی که به دلیل فضای فرهنگی اجتماعی سینمای انتقادی و اجتماعی به حاشیه رانده شده بود بسیاری از فیلمسازان ترجیح میدادند از طریق ساخت این فیلمها به بعضی مسائل بپرازند.
اما جریان قالب دیگر که با ساخت فیلمهای "گلنار"، "دزد عروسکها"، "شهر موشها"، "پاتال و آرزوهای کوچک"، "الو الو من جوجوام" به جریانی پرمخاطب و پررونق تبدیل شد وجه صنعتی این سینما را تضمین میکرد. این جریان در جذب مخاطب موفق بود و مسیر فیلمسازی کارگردانهای سینمای کودک را هموار میکرد.
افول سینمای کودک هردو شاخه را قطع کرد، سینماگران شاخص جریان هنری یا مانند عباس کیارستمی و جعفر پناهی، کامبوزیا پرتوی و پوران درخشنده برای مخاطب بزرگسال فیلم ساختند یا مانند محمدعلی طالبی به تلویزیون روی آوردند و کمکاری شان را در این رسانه جبران کردند. مشابه این اتفاق برای چهرههای شاخص جریان دیگر هم تکرار شد. مرضیه برومند، مسعود کرامتی و محمدرضا هنرمند مخاطبان بزرگسال را به بچهها ترجیح دادند و برای آنها فیلم ساختند.
در نتیجه تغییر شرایط ، کمرنگ شدن حمایتها از این سینما و بیرغبتی فیلمسازان تولید فیلم کودک محدود شد و پس از آن عرضه و نمایش عمومی این آثار که توجیه اقتصادی نداشت با مشکل روبرو شد. سینمای کودک از اواسط دهه 70 و با پررنگ شدن سینمای اجتماعی جای خود را به انواع دیگر فیلمها داد.
"کلاه قرمزی و پسرخاله" و "کلاه قرمزی و سروناز" دو نمونه موفق سینمای کودک در دورانی که از سالهای درخشش این سینما فاصله میگرفتیم، محصول تلاش فردی و ذوق و هنر عدهای بود که پیش از این در سینمای کودک فعالیت کرده بودند. در سالهای اخیر جریان تازهای در دل سینمای کودک رشد کرد که قصد دارد خانوادهها و کودکان را به سینماها بیاورد.
"نصف مال من، نصف مال تو" نمونه این سینما است که هم در جشنواره فیلم کودک از آن استقبال شد و هم در اکران عمومی موفق بود، موضوع فیلم برای مخاطب کودک و بزرگسال جذاب بود و زمینه آشتی این دو گروه را با سینمای کودک فراهم کرد. فروش قابل قبول فیلم هم دلیل موفقیت این جریان است که قرار است در سالهای آینده ادامه پیدا کند و با حمایت بنیاد فارابی تقویت شود.
در میان فیلمهایی که این روزها برای شرکت در بیست و سومین جشنواره فیلم کودک همدان تولید میشود. "همبازی" ، "راند هفتم"، "نخودی"، "خوابهای دنبالهدار" و "ترانه کوچک من" این ویژگی را دارند. جریان سوم سینمای کودک که خانوادهها و کودکان را در کنار هم قرار میدهد البته قابلیت ساخت فیلمهای متنوع و متفاوت را دارد.
"نخودی" مایه فانتزی دارد، "خوابهای دنبالهدار" در کنار فضایی فانتزی به مسائل کودکان میپردازد، "همبازی" با حضور بازیگران شاخص سینما برای جذب مخاطب گسترده مشکل کمتری دارد و "پرواز مرغابیها" به سینمای رئالیستی دهه 60 و 70 نزدیکتر است.
فیلمهای سینمایی "راند هفتم" و "ترانه کوچک من" هم با گروهی حرفهای و با تجربه ساخته میشوند که میتوانند خونی تازه در رگهای این سینما جاری کنند. بیست و سومین جشنواره فیلم کودک عرصهای برای قضاوت درباره امکانهای احیای این سینما است که زمانی تا مرگ پیش رفت، اما دغدغههای علاقمندان این فیلمها زمینه تولد دوباره آن را فراهم کرده است.
بیست و سومین جشنواره فیلم کودک همدان و تجربههاییی که نمایش این آثار به دنبال دارد نشان میدهد که در پایان دهه 80 و در آغاز دهه 90 و بر پا یه تجربههای دوران شکوه سینمای کودک میتوان همپای تحولات اجتماعی پیش رفت و به جریان سوم سینمای کودک رسید، جریانی که کودکان و خانوادهها را به ضیافت این دنیای رنگارنگ و خیالانگیز میبرد.
نظر شما