به گزارش خبرنگار مهر، روئینتن در این یادداشت مینویسد: چه دلگیر است زنگ بزنند و بخواهند که سالمرگ بنویسیم ، سالمرگ بزرگی چون خسرو شکیبایی، خسرو شیرین صفتان. تنها امیدی که قلم میلغزد و مینازد این است که هنرمندی چون خسرو شکیبایی غیبت جد دارد و کالبدش در میان ما نیست که یادش که هنرش و اثرش هست تا ته دنیا تا ما نباشیم .
قراربود در" زمهریر" باشد که هست نامش را بر شناسه آغازین فیلم حک خواهیم نمود که فخر فیلم باشد. سربلندم که همان که به ظاهر نسیت، فخر بودن چون من میشود، محترمم میشمارند و میانگارند که با اوهمدم ،همنفس وهمکار بودم و این عزت و سربلندی برای من مانده که همنشین و همکارش بودم و دلخوشی و دلنشینی دلشکسته برایم همان است که دل به دل شکسته ام داده است.
سلام برخسرو شکیبایی، سلام بر یکی از مفاخر بازیگری سینما و تلویزیون ایران و خسران بر بی خسرویی سینمای ایران .
تمام افتخار من حقیر و دلشکسته به یمن اعتبار و دوست داشتن خسرو شکیبایی است که مرا پذیرفت، کارم را پذیرفت و به نوشتهای کم با حضورش ارزش بیش داد. خسرو باد خسرو و شکیبا باد ایران ازفراغ شکیبایی .
پیشنهادی دارم: امسال یا سال آینده را برای اعتلای سینمای ایران، سمینار خسرو شکیبایی برگزار کنیم تا با بررسی و تحلیل هنر و این سترک هنرمند هنر ایران، بر دوام و قوام هنر ایران ، مهری از مهر زند. یا علی با سلام و سلامتی.
نظر شما