به گزارش خبرنگار انرژي هسته اي خبرگزاري مهر ، رژيم اسرائيل از همان سالهاي اوليه تشكيل خود و در همان زمان كه بن گورين اين رژيم را يك كشور مستقل و يهودي خواند در فكر اين بود كه روزي به يك ابرقدرت جهاني تبديل شود و بر اساس همين انديشه از همان سالهاي نخستين به دنبال يك برنامه هسته اي نظامي بود .
براي دست يافتن به اين منظور اسرائيل دست به دامان فرانسه شد . در آن سالهاي نخستين كه مدت زيادي از جنگ جهاني دوم نمي گذشت اسرائيل توانست به خوبي از احساسات جهانيان استفاده كرده و با پيش كشيدن مسئله هولوكاست ( افسانه يهودي سوزي توسط نيروهاي هيتلر ) نه تنها حمايت فرانسه را در جهت شروع برنامه هسته اي خود كسب كند بلكه از نظر مالي نيز هزينه گزاف اين برنامه را تامين كند .
در سال 1949 حمد جيمل HEMED GIMMEL يك واحد تخصصي در شركت علمي IDF يك تحقيق دوساله ژئولوژيكي را در رابطه با صحراي نقب با هدف يافتن منابع اورانيوم آغاز كرد . اگر چه هيچ منبع مهم اورانيومي پيدا نشد اما مقادير قابل بازيافت در رسوبات فسفات يافت شدند .
با تشكيل كميسيون انرژي اتمي اسرائيل در سال 1952 برنامه هسته اي اسرائيل گام ديگري به جلو رفت . رئيس اين كميسيون ارنست ديويد برگمن بود كه به تبليغ اين موضوع پرداخت كه مجهز شدن به يك بمب اتم بهترين راه براي جلوگيري از قتل عام دوباره يهوديان مي باشد .
حمد جيمل HEMED GIMMEL كه بعدها مارچون Machon 4 نام گرفت تا سال 1953 نه تنها يك پروسه براي استخراج اورانيوم در نقب را تكميل كرده بود بلكه متد جديدي براي توليد آب سنگين نيز به كار برد كه به اسرائيل اين امكان را مي داد كه مهمترين مواد هسته اي را توليد كند .
در پاييز 1956فرانسه پذيرفت رآكتور تحقيقي 18 مگاواتي را در اختيار اسرائيل قرار دهد . اما چند هفته بعد ، بحران سوئز وضعيت را به كلي دگرگون كرد . با سقوط مصر در كانال سوئز در ماه جولاي فرانسه و انگليس با اسرائيل به توافق رسيدند كه با حمله به مصر بهانه لازم را براي اروپاييها براي فرستادن سربازانشان در قالب حافظان صلح به منطقه مهيا كنند تا بدينوسيله كانال را اشغال و دوباره افتتاح كنند. پس از پايان بحران سوئز كه با دخالت آمريكا و حمايت اين كشور از مصر پايان يافت ، اتحاد جماهير شوروي يك تهديد جدي براي سه كشور به وجود آورد .در نتيجه اين موضوع فرانسه به فكر تقويت اسرائيل به عنوان هم پيمان خود در خاورميانه افتاد تا جايي كه نخست وزير فرانسه اعلام كرد كه يك بمب هسته اي به اسرائيل مديون است .
بدين ترتيب در اكتبر سال 1957 فرانسه واسرائيل توافقي براي ساخت يك رآكتور 24 مگاواتي امضا كردند . در اين پروتكلها به يك كارخانه فرآوري شيميايي نيز اشاره شده بود .
اين كارخانه به طور مخفيانه با همكاري تكنيسينهاي اسرائيلي و فرانسوي در ديمونا در صحراي نقب ساخته شد و آژانس هيچگونه نظارتي بر ساخت آن نداشت .اهميت ديمونا براي اسرائيل تا حدي بود كه يك آزانس اطلاعاتي جديد با نام LEKEMبراي مخفي نگه داشتن آن و محافظت از آن تشكيل شد و بدين ترتيب 1500 اسرائيلي و فرانسوي در ديمونا مشغول به كار شدند .
نيروي هوايي فرانسه پس از خريد آب سنگين از نروژ با اين شرط كه آن را به هيچ كشور ثالثي منتقل نمي كند، 4 تن از اين مواد را مخفيانه به اسرائيل منتقل كرد .
فرانسه در سال 1964 به فعاليتهاي هسته اي خود در اسرائيل خاتمه داد .و اين بار نوبت آمريكا بود . آمريكا در سال 1958 از وجود ساختمان ديمونا آگاه شد با اين حال دو سال بعد تشخيص داد كه اين ساختمان يك سايت هسته اي است .ديويد بن گوريون در دسامبر 1960 براي مقامات آمريكايي فاش ساخت : ساختمان ديمونا يك مركز تحقيقات هسته اي است كه براي اهداف صلح آميز ساخته شده است .
اگرچه ايالات متحده آمريكا ادعا مي كند كه در آن زمان به تشويق فعاليتهاي هسته اي اسرائيل نپرداخت اما اقدامي براي توقف آن انجام نداد .
اسرائيل در طول سالهاي 1970 تا سال 1980 به ساخت تعدادي كلاهك هسته اي را پايان داد و احتمالا 100 تا 200 كلاهك هسته اي تا اواسط دهه 90 ساخته شد . در اين دوره مقامات اسرائيلي از آمريكاييها خواستند كه با اجراي يك آزمايش هسته اي توسط اين رژيم موافقت كند .
اسرائيل به خوبي واقف بود كه توان هسته اي اين رژيم بايد آشكار مي شد تا اين رژيم به عنوان تنها قدرت هسته اي منطقه دست كم در منطقه استراتژيك خاورميانه بتواند نقش ابرقدرت را ايفا كند. با اين حال آمريكاييها كه از عكس العمل جهاني به شدت بيمناك بودند به شدت با اين مسئله مخالفت كردند .
اسرائيل هرگز نتوانست رضايت آمريكا را براي انجام يك آزمايش هسته اي كه همواره در آرزوي آن بود به دست آورد بنابراين سناريوي ديگري نوشت سناريويي كه شايد از آزمايش هسته اي تاثير بيشتري داشت .
بازيگر صحنه اول اين سناريو مردخاي فانونو تكنيسين انرژي هسته اي اسرائيلي بود . اين تكنيسين ناراضي اسرائيلي به تازگي به دين مسيحيت گرويده بود ، انگيزه لازم را براي اين بازي سياسي داشت . وي با سرقت عكسهايي از ديمونا در سال 1986 مشخصات و عكسهاي آنرا در روزنامه انگليسي ساندي تلگراف منتشر كرد.
عكس العمل شديد جهاني نسبت به افشاي برنامه هسته اي اسرائيل موجب شد روياي آزمايش هسته اي اين رژيم 18 سال به تعويق افتاد . اسرائيل با ربودن مردخاي فانونو ، وي را به عنوان بمبي مخفي كرد تا در فرصت و زمان مناسب از او استفاده كند .
اكنون پس از گذشت 18 سال از آن زمان و در حاليكه افكار عمومي متوجه ايران و كره شمالي است ، مقامات اسرائيلي فرصت را براي صحنه بعدي اين سناريو مناسب يافتند .
فانونو آزاد شد و اسرائيل بلافاصله از محمد البرادعي رئيس آژانس دعوت كرد كه به فلسطين اشغالي سفر كند . سفر البرادعي صحنه دوم اين سناريو است كه اسرائيل در جريان آن تلاش خواهد كرد وجود هسته اي خود را به آژانس و جهانيان تحميل كند .
البرادعي امروز وارد اسرائيل شد و با ورود خود توجه جهانيان را متوجه اين رژيم كرد . اسرائيل درهاي نيروگاه هسته اي ديمونا را به روي البرادعي بست تا علامت سوالي را كه در اذهان جهانيان حك كرده است براي روز مبادا حفظ كند .
اين رژيم به خوبي واقف است كه گاهي بي اطلاعي از مسئله اي از آگاهي از آن مسئله ترسناكتر است ، بنابراين تلاش مي كند با جلب توجه جهانيان به ديمونا از شفاف سازي در اين مورد امتناع كند تا بدينوسيله نوعي ترس و وحشت از اين رژيم را در منطقه موجب شود .
دو روز پيش از ورود البرادعي به اسرائيل ، كميسيون انرژي اتمي اين رژيم با ايجاد يك سايت به انتشار تصاويري از ديمونا پرداخت با اين حال اين تصاوير تماما از خارج اين تاسيسات مي باشند و درهاي ديمونا همچنان به روي جهانيان بسته است .
اسرائيل با در پيش گرفتن يك سياست مبهم نه برنامه هسته اي خود را رد مي كند و نه آنرا تاييد مي كند و بدين ترتيب تلاش دارد رعب موجود در منطقه از برنامه هسته اي اين رژيم را حفظ كند .
نظر شما