به گزارش خبرنگار مهر، جذابیتهای فعالیتهای رسانهای افرادی را که در شاخههای مختلف این عرصه فعالیت میکنند، ترغیب میکند در حوزههای دیگر هم وارد شوند و تجربه کنند. اگر چه رابطه منتقدان و سینما به سالهای دور برمیگردد اما از دهه 70 به این سو این رابطه پررنگتر شده است.
دهه 70 دوره رونق نشریات بود، دورانی که فضای اجتماعی و فرهنگی بستری فراهم میکرد تا نشریات متنوع و متفاوت برای مخاطبانی از نسلهای مختلف روی کیوسک روزنامه فروشیها بروند. پس از دوره رکود مطبوعات در دهه 60 دهه 70 دوران رشد و شکوفایی مطبوعات بود و در فضای به وجود آمده که بر حوزههای مختلف فرهنگی مانند سینما و ادبیات موثر بود، نسل تازهای از سینماگران و منتقدان و روزنامه نگاران رشد کردند.
در این دوره است که جذابیتهای فرهنگی کار در حوزه رسانه خود را نشان داد و در فضای حرفهای و رقابتی به وجود آمده ارتباط پویایی بین اهالی رسانه به وجود آمد. سینما، روزنامه، هفتهنامه و ماهنامه به عنوان پرمخاطبترین رسانههای فرهنگی در کنار هم قرار گرفتند.
در این سالها بود که چاپ پاورقی "آوازهایی که مادرم به من آموخت" به قلم نیکی کریمی در ماهنامه فیلم یک اتفاق محسوب میشد. اولین ستاره زن سینمای ایران که با انتخابهایش هم نشان داده بود گرایش روشنفکری دارد با ترجمه خاطرات مارلون براندو تلاش کرد چهرهای تازه از خود نشان دهد.
نیکی کریمی اولین و آخرین بازیگری نبود که تعلق خاطرش را به فعالیت در حوزه رسانه نشان داد، پس از او بازیگران و کارگردانهای دیگری هم قلم به دست گرفتند و دیگران را با تجربههایشان شریک کردند. رضا کیانیان در تمام این سالها علاقهاش به نقد و تحلیل بازیگری و پدیدههای مربوط به سینما را در یادداشتهایش نشان داد.
کیومرث پوراحمد همیشه و در این سالها رابطهاش را با ماهنامه سینمایی فیلم حفظ کرده و فعالیت در سینما و تلویزیون مانع ارتباطش با دنیای نقدنویسی نشده است. به جرات میتوان گفت بعضی از یادداشتهایی که پوراحمد در مجله فیلم نوشته از تعدادی از فیلمهایش بیادماندنیتر هستند.
از نسل سینماگران قدیمی بسیاری کارشان را با نقدنویسی و فعالیت مطبوعاتی شروع کردند، رسول صدرعاملی، فریدون جیرانی، سیامک شایقی، ایرج کریمی، احمد طالبینژاد و سیروس الوند چهرههایی بودند که با فعالیت درمطبوعات به شهرت رسیدند و پس از آن سینما را تجربه کردند.
سیروس الوند از دوران نوجوانی فعالیت در مطبوعات سینمایی را شروع کرد و اواخر دهه 50 به جرگه فیلمسازان پیوست. الوند پس از آنکه به عنوان فیلمساز فعالیت مستمر را شروع کرد دیگر هرگز به عنوان منتقد فعالیت نکرد. همان طور که صدرعاملی و جیرانی دیگر خبرنگاری را دنبال نکردند و ترجیح دادند سینما را به شکل حرفهای دنبال کنند، هر چند رابطهشان کاملا با مطبوعات قطع نشد. بهروز افخمی هم در سالهای اخیر در کنار فیلمسازی نوشتن در مطبوعات سینمایی را تجربه کرده است.
طالبینژاد منتقد سرشناس ماهنامه فیلم هم چند سال قبل فیلم سینمایی "من بن لادن نیستم" را ساخت تا به طور رسمی به جرگه کارگردانها بپیوندد، پیش از او ایرج کریمی یکی دیگر از همکاران طالبینژاد با ساخت فیلم سینمایی "از کنار هم میگذریم" به جرگه کارگردانها پیوسته بود.
طالبینژاد پس از "من بنلادن نیستم" دوباره به مطبوعات برگشت اما کریمی همچنان به عنوان فیلمساز به فعالیت سینماییاش ادامه میدهد. در میان ستارههای نسل تازه بهرام رادان، گلشیفته فراهانی و محمدرضا گلزار در مناسبتهایی دست به قلم شده و مطالبی نوشتهاند. اما فعالیت آنها در مطبوعات مستمر نبوده است.
از میان نسل تازه منتقدان و نویسندگان سینمایی ارتباط جامعه منتقدان و نویسندگان با سینماییها بیشتر و پررنگتر شده است. امیر قادری ، نیما حسنینسب، رضا درستکار و روبرت صافاریان با ساخت فیلم مستند کارگردانی را تجربه کردهاند و بعید نیست روزی پشت دوربین سینما قرار بگیرند.
علیرضا محمودی روزنامهنگار و منتقدی است که فلیمنامه مینویسد و منصور ضابطیان به عنوان نویسنده و برنامهساز تلویزیون فعالیت میکند. نسل تازه سینما را عرصهای جذاب برای تجربه کردن میداند و دوست دارد در این زمینه تجربه کند و بیاموزد. علی معلم مدیر مسئول ماهنامه سینمایی دنیای تصویر چند سال است با حضور در عرصه تهیهکنندگی، علاقهاش را به فعالیت در این زمینه نشان داده است.
رابطه سینماگران و اهالی مطبوعات هرگز به پایان نمیرسد، جذابیتها و شباهتهای این دو رسانه فعالان در این حوزه را به هم پیوند میزند. با اینکه نمیتوان از جاذبههای پرده نقرهای نسبت به فعالیت در رسانههای مکتوب چشم پوشید اما قرار گرفتن در قالب نویسنده، خبرنگار و منتقد برای سینماگران حتی ستارههای پولساز همیشه جالب است. استفاده از گستره مخاطبان سینما هم برای منتقدان، نویسندگان و خبرنگاران فریبنده است و تا این وسوسه وجود دارد این رابطه پویا و زنده است.
نظر شما