حسن انوشه نویسنده و شاهنامهپژوه در گفتگو با خبرنگار مهر با ذکر تاریخچهای از چگونگی ورود ویراستاری به ادبیات ایران گفت: سابقه ویرایش جدی آثار ادبی در ایران به دهه 30 و فعالیت انتشارات فرانکلین برمیگردد که در آنجا ویراستاران بزرگی تربیت و مشغول به کار شدند که تعدادی از آن افراد هنوز فعال هستند و نقش مهمی هم در ادبیات ما دارند.
وی ادامه داد: از همان دوره تا کنون ویرایش ادبی در ایران جدی و این موضوع به یک قاعده تبدیل شده که نویسندگان و اهل تحقیق آثارشان را قبل از چاپ به ویراستاران زبده و کاردیده بدهند و آنها نیز نظراتشان را بگویند، حال نویسنده می تواند این نظرات را اعمال کرده یا از آنها صرفنظر کند.
عضو بنیاد فردوسی درباره پذیرش تغییرات مورد نظر ویراستار از سوی نویسنده توضیح داد: به نظر من ویرایش آثار امری ضروری و خوب است که در ایران هم پا گرفته است و نویسندگانی که متواضعتر هستند کتابهایشان را برای ویرایش به ویراستار میدهند تا کتابشان پیراستهتر به خواننده برسد. حتی تعدادی از نویسندگان کتابهایشان را قبل از چاپ به نویسندگان و کسانی که مورد قبولشان است، میدهند تا آنها نظر خود را بیان کنند.
ویراستار خوب کتاب را پیراسته میکند
سرپرست "دانشنامه ادب فارسی" بیان کرد: همانطور که یک ویراستار خوب کتاب را پیراسته می کند هستند ویراستارانی که به جای پیرایش و ویرایش کتاب را ضایع میکنند برخی به اسم ویرایش کتاب را سانسور میکنند به این بهانه که این بخش کتاب بعدا در وزارت ارشاد حذف میشود از سویی دیگر وزارت ارشاد هم خودش با اعمال برخی تغییرات به نوعی نقش ویراستار را بازی میکند.
این مترجم در پاسخ به این پرسش که شما با اعلام این نظر از سوی ویراستار که چه بخشهایی از یک کتاب ممکن است در ارشاد با حذفیات روبهرو شود موافق نیستید؟ گفت: به هیچوجه این کار را تایید نمیکنم. ما در وضعیتی قرار داریم که یک نویسنده خودش به دلایلی نمی تواند هرآنچه دلش می خواهد بنویسد چه برسد به اینکه افراد دیگری هم بخواهند نوشتههای او را حذف کنند.
برخی نویسندگان حاضر نیستند بپذیرند کسی خطی بالای خط آنها بنویسد
بنیانگذار دایرهالمعارف ادب فارسی در پاسخ به این پرسش که شما چرا پذیرش ویرایش متن توسط نویسنده را از تواضع او میدانید در حالی که ویراستاری کتاب یک مسیر کاملا حرفهای و ضروری است؟ توضیح داد: فکر میکنم بهتر است از همین صفت تواضع برای این جریان استفاده کنیم. متاسفانه برخی نویسندگان حاضر نیستند بپذیرند کسی خطی بالای خط آنها بنویسد در حالیکه من معتقدم ویراستاری درست یک کتاب هم به مولف هم به خواننده کمک میکند.
مترجم "ایران در سپیدهدم تاریخ" نوشته جرج کمرون در توصیف جایگاه ویراستاری در ادبیات جهان بیان کرد: در کشورهایی که ادبیات پیشرفته دارند قطعا ویرایش آثار به دست اهل فن و با دقت و وسواس انجام میشود. داوریها عادلانه انجام میگیرد و همین مسایل باعث میشود نویسندگان هم به ویرایش درست آثارشان اعتماد کنند.
وی ادامه داد: نویسندگان جهان گاه کتاب را قبل از اینکه به ناشر بدهند به یک ویراستار میسپرند و وقتی ویراستار نظراتش را بیان کرد آنگاه کتاب را به ناشر میدهند. روش دیگر هم روش مرسومی است که کتاب به دست ناشر میرسد و ناشر آن را به ویراستار میسپرد و او نیز مطابق قواعد ویراستاری کار را ویرایش میکند.
پذیرش ویراستاران در حوزه ادبپژوهی کمتر است
انوشه درباره جایگاه ویراستاری در ایران گفت: در ایران هم کم و بیش ویرایش قاعدهمند آثار انجام میشود و پذیرش آن هم وجود دارد گر چه در حوزه ادبپژوهی کمی مساله نپذیرفتن جایگاه ویراستار از سوی نویسنده وجود دارد. متاسفانه برخی نویسندگان ویراستاران را در جایگاهی پایینتر از خود میبینند و به این جایگاه به اندازه کافی بها نمی دهند.
این پژوهشگر در جواب به این سوال که آیا ویراستاری قاعدهمند که شما از آن در ادبیات جهان نام بردید در ایران هم وجود دارد؟ توضیح داد: کتابهای زیادی توسط مراکز مختلف از جمله مرکز نشر دانشگاهی، فرهنگستان زبان و ادب پارسی و موسسات فرهنگی خصوصی عرضه شده است که نمونه آن کتاب ابوالحسن نجفی است که میتواند راهنمای ویراستاری هم باشد. نمونه این کتابها کم نیست ولی استفاده و رجوع به آنها چندان تعمیم نیافته است.
این شاهنامه پژوه در پاسخ به این پرسش که دلایل این تعمیمنیافتگی را چگونه ارزیابی میکنید؟ گفت: شاید مهمترین دلیلش را در توان در همان دیدگاه یافت که ویراستاری جدی گرفته نمیشود و برخی نویسندگان فکر می کنند خلاق و آفریننده خودشان هستند و دیگران نباید در آثارشان دست ببرند و آن را اصلاح کنند.
انوشه در جواب به این سوال که آیا در تاریخ ادبیات ایران نیز چنین برخوردهایی با ویرایش آثار میشده است و آیا اصولا در ادبیات کهن ایران چیزی به نام ویراستاری وجود داشته یا خیر؟ بیان کرد: ویراستاری در جامعه ادبی ما در دورههای گذشته هم بوده و ویراستاران تاثیر خود را بر ادبیات ما گذاشتهاند. پس می توان گفت مساله ویراستاری بیسابقه نیست ولی قاعده نشده است.
حافظ هم غزلهایش را ویرایش میکرد
وی ادامه داد: درباره ویراستاری در ادبیات کهن هم میتوان اینگونه اشاره کرد که حافظ شعرهایش را به افراد مختلف میداده است و وقتی نظرات آنها را میشنیده گاه تغییراتی در اشعارش ایجاد می کرده و به نوعی کار ویرایش شعرهایش را خودش برعهده داشته است. یکی از دلایلی که می بینیم اختلافاتی در نسخههای مختلف دیوان حافظ وجود دارد این است که حافظ خودش شعرهایش را ویرایش می کرده و نسخههای متعددی از برخی غزلهایش به وجود آمده بوده است.
مترجم "ایران و تمدن اسلامی" نوشته کلمان هوار در بخش دیگر صحبتهایش عنوان کرد: مرکز نشر دانشگاهی در دورههای آموزش ویراستار که برگزار کرد به تربیت افراد متخصص اقدام کرد و تعدادی از ویراستاران حرفهای ما در آن دورهها آموزش دیدند. ما ویراستاران بزرگی داریم که به راستی آبروی مولف و کتاب هستند البته توجه به این نکته ضروری است که ویراستار با نمونهخوان فرق دارد و همه کار ویراستار ویرایش زبانی یک متن نیست.
انوشه درباره این موضوع که تعداد ویراستاران ما متناسب با شمارگان کتابها است، اشاره کرد: در حوزه نشر هرچقدر شمارگان کتابها و میزان کتابخوانها بیشتر شود دیگر ملزومات این حوزه نیز ارتقا مییابند. در حال حاضر تعداد ویراستاران ما متناسب با تعداد عنوان کتابها و تیراژ آنها است.
برخی ویراستاران به کتاب لطمه میزنند
مولف "نامه شهیدی" در جواب به این سوال که آیا مراکز آموزشی میتوانند یک ویراستار حرفهای که کارش محدود به نمونهخوانی و ویرایش زبانی نباشد تربیت کنند؟ گفت: بله. در همین مرکز نشر دانشگاهی و فرهنگستان هنر ویراستاران خوبی تربیت شدهاند که کارشان را خوب بلدند و به دقت آثار را ویرایش میکنند اما باز هم تاکید میکنم همه ویراستاران ما ویراستاران حرفهای نیستند و این دسته از ویراستاران به کتابها لطمه میزنند. برای خود من پیش آمده که یکی از کتابهایم توسط یک ویراستار آسیبهای جدی خورد و در چاپ دوم ناشر آن ایرادها را برطرف کرد.
ویژگیها و تفاوتهای ویرایش متن ترجمهای و تالیفی
وی در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر ویژگیهای ویرایش متن ترجمهای و تفاوتهای آن با ویرایش متن تالیفی بیان کرد: خود من تجربه ویرایش کتاب ترجمهای را داشتم در آن مورد مترجم 60 صفحه از کتاب را به دلایلی ترجمه نکرده بود که من آن را ترجمه و به کتاب افزودم. گاه مترجم به دلیل ناتوانی و گاه برخورد سلیقهای بخشی از کار را جا می اندازد یا درست ترجمه نمیکند که وظیفه ویراستار دقت نظر درمورد این مسایل است.
انوشه افزود: ویراستار متن ترجمهای باید به زبان مبدا مسلط باشد و دقت داشته باشد که مترجم به دلایلی بخشی از متن را حذف نکرده یا غلط ترجمه نکرده باشد ولی در مورد متنهای تالیفی دیگر ویراستار با دو متن سر و کار ندارد بلکه هرآنچه نویسنده نوشته و مقصود او بوده پیش روی ویراستار است.
این نویسنده در توضیح بیشتر وظایف ویراستار متن ترجمه شده گفت: ویراستار متن ترجمه شده باید دقت کند فارسی که نوشته میشود فارسی معیار باشد فارسی متاثر از ترجمه نباشد، همه فهم باشد و متن را به آگاهی مردم از زبان نزدیک کند که بخشی از این وظایف در ویراستاری تالیفی و ترجمه ای مشترک است.
وی در ادامه با ذکر مثالی حرفهایش را اینگونه پایان داد: در مورد کتاب "شوهر آهو خانم" نوشته علیمحمد افغانی، جلال آل احمد گفته بود که اگر من بودم یک سوم این کتاب را حذف میکردم. نویسنده آن کتاب به حوصله خواننده دقت نکرده و دچار طویلگویی شده است که اگر یک ویراستار حرفهای در کنار او بود قطعا بخشهایی از کتاب حذف و کار مختصرتر و بهتر میشد. ما میبینیم افغانی در رمان دومش هم دچار این طویلگویی میشود که دیگر مخاطب از کار او استقبال کار قبلی را نمیکند.
نظر شما