۲۹ مرداد ۱۳۸۸، ۱۲:۲۳

یادداشتی از مرتضی طلایی/

رمضان ؛ ماه آشتی ملی / الیوم یوم المرحمه

رمضان ؛ ماه آشتی ملی / الیوم یوم المرحمه

آری ، رمضان خانه همگی‌مان است و ما اهل‌اش باید در هر جایگاهی و فرصتی برای همبستگی و پیوستگی بکوشیم. چراغ روشن این خانه محصور حسودان بسیاری است و امید آنها به این که ما دایره خودی‌ها را آن قدر تنگ کنیم تا کثرت بیرون ماندگان بیشتر و بیشتر شود.

معنای این ماه را به بارانی که در اول پاییز می‌بارد و هوا را از خاک و غبارهای تابستان پاک می‌کند و یا به معنای داغی سنگ از شدت گرمای آفتاب گفته‌اند.

بار دیگر رمضان بر در خانه‌هایمان ایستاده است و نظاره‌گر که آیا در خانه‌ دل‌هایمان هم میزبانش خواهیم بود یا نه. ماهی که بهترین خلایق در وصفش آن را میهمانی خدا و مسبب قرار گرفتن آدمی در صف اهل کرامت خواند و نفس‌های میهمانانش را تسبیح، خواب را عبادت، عمل صالح را مقبول و دعا را مستجاب به پیش چشمانمان تصویر کرد.

رمضان امسال را آغاز می‌کنیم در حالی که دل‌ها به شوق سحرهایش، افطارهایش، شب‌های قدرش و لحظات مهربانش می‌تپد و اما چه خوب که آغاز رمضان را با حکایتی از رسول خدا و سیره زندگی‌اش همراه سازیم.

بیست روز از رمضان سال هشتم هجرت می‌گذرد (به نقل بعضی از مورخین 10 روز)، 13 سال از روز دریافت وحی ، و محمد(ص) و یارانش، همان «فئه قلیله» امروز لشگر عظیمی شده‌اند ، ایستاده بر دروازه‌های مکه. و مکه این شهر سنگی، شهر خدا و ابراهیم، آلوده به شرکت و بت‌پرستی و اسیر دست سران جاهلیت، همان‌ها که تمام این سال‌ها را با شقی‌ترین اشکال کمر به محو جامعه کوچک مسلمین بسته‌ بوده‌اند و امروز این شهر حریف کوچکی است برای سپاه عظیم محمد(ص).

اینجا همان شهری است که سه سال محاصره و رنج و گرسنگی را بر محمد(ص) گذراند و همان شهری است که مومنین از آن هجرت کردند از شدت ظلم و امروز پابرهنگان فراری، مسلح و مجهز بر فتح آن قادر شده‌اند. نفس تاریخ در سینه حبس شده، گذشته و آینده بشریت به این لحظه عظیم می‌نگرد تا رفتار پیامبر خاتم را در لحظات قدرت بر آنها که ستم کرده‌ بودند ، ببیند. زمان مبهوت این عظمت تاریخی و سرنوشت‌ساز شده و نبضش دیگر در رگ مکه نمی‌زند تا ببیند آنچه را رسول خدا سر خواهد زد.

در دل‌های لشگریان اسلام هنوز رگه‌های اندکی از جاهلیت و عصبیت قبیله‌ای هست، آن هم که نباشد یاد سختی‌های شعب ابی طالب، هجرت، جبشه، شهدای احد، مرج العذرا و ... آن قدر جانگداز هست که بر لب‌ها و دل‌ها بگذارند که: «الیوم یوم الانتقام» محمد(ص) ایستاده بر کوهی از معرفت الهی یکی از بزرگ‌ترین درس‌هایش را به بشریت می‌دهد؛ او پیامبر آخرین است، بعد از او وحی نخواهد آمد، او آخرین نفر از سلسله‌ای عظیم است، فعل‌اش، حرف‌اش حتی نگاهش برای تمام تاریخ خواهد ماند.

یاد توهین‌ها و تحقیرها، یاد مظلومیت‌ شهدا، چهره منور حمزه(س) همه از نگاهش می‌گذرند و تمام ظالمان که که امروز مقهور قدرت اویند اما بر لب‌های مبارک او این کلام می‌گذرد: «الیوم یوم المرحمة»، امروز روز گذشت، رحمت و مهربانی است. و از پس این کلام خون دوباره به رگ‌های تاریخ باز می‌گردد.

از رمضان هشتم هجری تا امروز که 1430 هجرت است روزها و شب‌های پرشماری گذشته است اما از عظمت سیره رسول به قدر ذره‌ای کاسته نشده او از خدا برایمان پیغام آورد: «قل یا عبادی الذین اسرفوا علی انفسهم لاتقنطوا من رحمة الله انّ الله یغفرالذنوب جمیعا» (زمر 53)

و در او برای ما اسوه‌ای حسنه است. امروز در آغاز رمضان 1430 در میان ما و اهل ما و ملت ما رگه‌هایی از اختلاف به چشم می‌خورد. نگاه‌هایمان به هم مهربان نیست، بر هم سخت‌گیر شده‌ایم و به قانون همه یا هیچ و یا هر که با ما نیست بر ماست می‌رویم.

به کوچک‌ترین رفتاری که مطابق میل‌مان نباشد آن چنان برچسب‌هایی می‌زنیم که تن و جان همه علاقه‌مندان به این ملک و ملت را می‌لرزاند. جوانان ما متعجب و متحیرند از ما نسل قبلی که روزی با هم انقلاب کردیم، با هم جنگیدیم، با هم وطن ویران شده از کین دشمنان را ساختیم و امروز چنین به هم چنگ و دندان می‌نمایانیم.

خدای مهربان و خدای رمضان و همو که شاهد و ناظر همه اعمال ماست ، می‌بیند و می‌داند که بر ما و اهل ما چه روزهای بدی گذشته است، عده‌ای از این خانواده داغدار و لطمه دیده اند، دل‌هایی شکسته است و چشم‌هایی نگران است. دشمنانمان امیدوار و شاد شده‌اند و بر آتش اختلافات می‌دمند و مهربانی بین‌مان کم شده.

اما اهل خانه! میهمانی عزیز به درخانه‌مان آمده است! رمضان با همه زیبایی‌هایش، امید به بخشش و رستگاریش و شب‌های قدر و تقدیرش بر در این سرا ایستاده و مبارکه ما در کشمکش اختلافات فراموشش کنیم. ما امت رسول هستیم که در آن لحظه عجیب، روزش را روز مرحمت خواند و آیا ما تابعینش امروز در شرایطی سخت‌تریم که نتوانیم این روزها را هم روزهای مرحمت قرار دهیم؟

رمضان عزیز فرصتی است تا به سراغ هم بردیم، به سراغ دل شکستگان و بساط آشتی ملی را در کنار سفره‌های افطار و سحرمان بگسترانیم. این خانه خانه همگی‌مان است و ما اهل‌اش باید در هر جایگاهی و فرصتی برای همبستگی و پیوستگی بکوشیم. چراغ روشن این خانه محصور حسودان بسیاری است و امید آنها به این که ما دایره خودی‌ها را آن قدر تنگ کنیم تا کثرت بیرون ماندگان بیشتر و بیشتر شود.

به عنوان عضوی از جامعه بزرگ ایرانی و نماینده مردم شریف از همه عزیزان، نخبگان، فعالان سیاسی، مسئولین و مردم بزرگ و عزیز می‌خواهم که مبادا فرصت طلایی و بی‌نظیر رمضان برای آشتی ملی از دست برود.

کد خبر 932924

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha