بازیگر و تهیهکننده "شیر سنگی" گفت: واروژ از هر لحاظ میدانست چه میخواهد و میدانست بازیگر چه بازی باید انجام دهد، بنابراین روی نقشی که بازی کردم تأثیر گذاشت. علت اصلی کمکاری من در بازیگری به خاطر کاری بود که در حال انجام آن در سینما بودم و دغدغهای که برای سینمای ایران داشتم. چه خوب است زمینه آشنایی سینمای جهان با جوانان این سینما که حرفهای جدید و متفاوت در سینمای ایران دارند فراهم و چه خوب است دنیا با آنها آشنا شود.
وی درباره نقش موثر سینما در دهه 60 برای معرفی سیمایی تازه از ایران به دنیا گفت: زمان، زمان جنگ بود و تبلیغات موجود رسانهای در دنیا صدام را مرد خوب داستان معرفی میکرد و ما ملتی بودیم که با او جنگ میکردیم. هیچ خبری در مورد واقعیت جنگ و ایران به خارج از مرزها نمیرفت. در حقیقت رسانهها اجازه چنین کاری را نمیدادند. در این شرایط سینما ابزاری بود که در دست داشتیم تا پیام زنده بودن ملت ایران را به دنیا اعلام کنیم.
تهیهکننده "فرش باد" درباره سینمای ایران در آن زمان و تصویری که دنیا از ایران داشت گفت: سینمای ایران در آن زمان مهجور بود و وقتی فیلمی از ایران در جشنوارهها نشان داده میشد تعجب میکردند که مگر ایران هم سینما دارد و این امر باعث شد ما برای معرفی سینمای ایران به دنیا بیشتر تلاش کنیم.
شجاعنوری ادامه داد: تصوری که آنها از ایران داشتند و عکسهای خبری که در رسانههایشان نشان میدادند عدهای آدم بود که یا تفنگ به دست هستند یا تفنگ ندارند و در حال داد زدن هستند. آنها باید توجیهی برای افکار عمومی درباره کمک به صدام داشتند. سینما با پنجره جشنوارهها ما را کمک میکرد بر تصویری که از ایران ساخته شده بود تاثیر بگذاریم و آن را درست کنیم.
تهیهکننده "بابا عزیز" ادامه داد: این مسئله باعث شد بازیگری که به شدت به آن علاقه داشتم و دارم، در اولویت دوم من قرار بگیرد و حسرتهای آن با من باشد. در آن زمان فرصتهای زیاد برای بازی بود و حتی نقشهایی که برای من نوشته میشد. البته وقتی ثمره کارم را که همان باغ پرمیوه حضور بینالمللی سینمای ایران است میبینم، آن حسرت از بین میرود.
وی درباره چگونگی کار در این زمینه گفت: از سال 62 که به بخش بینالملل بنیاد سینمایی فارابی رفتم و تا حدود سال 75 آنجا بودم و آن سال که به تلویزیون رفتم، از طرف آقای لاریجانی مٱمور شدم اداره کل تامین برنامه خارجی سیما را تاسیس کنم. آقای لاریجانی تصمیم داشت پخش برنامههای شبکه دو و سه را تماموقت و شبکههای جدید راهاندازی کند که نیاز به تولید و پخش برنامه بیشتر شد.
تهیهکننده "باغهای کندلوس" تعداد فیلمهای سینمایی پخش شده تا قبل از تاسیس اداره کل تامین برنامه در یکسال را 12 فیلم عنوان کرد و افزود: این فیلمها که بیشتر خارجی بودند پس از تاسیس این اداره به 259 فیلم جدید در سال رسید که علاوه بر آن حجم بسیار زیادی از سریالها و برنامههای مستند و... نیز تهیه شد تا شبکهها پررونق شوند.
شجاعنوری درباره عرضه محصولات سینمایی و تلویزیونی ایران هم یادآور شد: آقای حیدریان بخش CMI را با نیت تلفیق بخش خصوصی و دولتی راه انداخت که وظیفه عرضه محصولات سینمایی و تلویزیونی ایران را به بازار بینالمللی بر عهده داشت. در مقطعی ایشان از من خواست مسئولیت آنجا را به عهده بگیرم. در آن مقطع دو دوره بازار بینالمللی فیلم برپا کردیم که آن سالها شبکههای مختلف تلویزیونی دنیا هم به این بازار میآمدند.
تهیهکننده "یک بوس کوچولو"درباره مدیریت در جشنواره فیلم کودک گفت: این جشنواره تا پنج دوره با جشنواره فجر برپا میشد که از دوره ششم یا هفتم آقای بهشتی گفتند بهتر است مستقل از فجر برگزار شود. با رشد اجتماعی در مدیریت شهری اصفهان در دوره شهرداری آقای ملکمدنی و استانداری آقای کرباسچی جشنواره کودک در اصفهان برگزار شد که سه دوره مدیریت آن را تا دوره دهم بر عهده داشتم.
وی تفاوتهای بازیگر بودن و تهیهکنندگی سینما را اینگونه ارزیابی کرد: اگر بخواهم مقایسه کنم در آن نوع از تهیهکنندگی که من انجام میدهم، خلاقیت من بسیار درگیر با کار میشود. اما یک بازیگر فقط در حیطه کاری و نقش خود خلاقیت دارد. به نظر من در یک جمله اگر بخواهیم بگوییم تهیهکننده مسئولترین فرد یک پروژه و بازیگر مختارترین فرد پروژه است.
شجاعنوری که به عنوان نماینده خانه سینما میزبان شان پن در موزه سینما بود، درباره تعامل با سینمای دنیا و حضور بازیگران خارجی در ایران گفت: ما برای رساندن پیاممان به دنیا باید از هر ابزاری استفاده کنیم که ممکن است یک بازیگر خارجی باشد. اما به دلیل ضعف اقتصادی این امکان وجود ندارد. هنوز سینمای ما تبدیل به صنعت نشده و ساختار اجرایی آن با دنیا فرق میکند.
وی ادامه داد: در سینمای ایران پروژه باید سریع ساخته شود در غیر این صورت مقرون به صرفه نیست، این به ضعف اقتصادی برمیگردد. با این دید شما نمیتوانید با بازیگر بینالمللی درجه یک سینما مذاکره کنید. بحث بعدی اشکال و ضعف در ایجاد ارتباط است. اگر یک کارگردان نتواند به بازیگر تفهیم کند نقش خود را چگونه بازی کند به نتیجه مطلوب نمیرسد.
این بازیگر و تهیهکننده سینما ادامه داد: بنابراین من نیازی نمیبینم که بازیگر خارجی بیاید تا نقش ایرانی داشته باشد، مگر برای پروژههایی با ابعاد جهانی و وسیع که مثلاً به معرفی یک شخصیت برجسته تاریخی میپردازد و اگر از یک سوپراستار بینالمللی استفاده شود، مورد توجه کشورهای دیگر هم قرار میگیرد.
تهیهکننده "صندلی خالی" درباره حضور بازیگران ایرانی در پروژههای بینالمللی گفت: اگر بازیگران ایرانی در این فیلمها بتوانند نقش خود را به خوبی ایفا کنند به سود سینمای ایران است. اما در این زمینه بحث زبان وجود دارد. کسی حاضر نمیشود با یک بازیگر از طریق مترجم کار کند، مگر اینکه یک نقش خاص باشد که فقط آن بازیگر بتواند آن را بازی کند.
شجاعنوری که تهیهکنندگی چند فیلم تولید مشترک را در کارنامهاش دارد در مورد تجربه تولید مشترک و سودی که برای سینمای ایران دارد گفت: این کار باعث همافزایی نیروها، امکانات و گسترده کردن بازار میشود. به نظر من تولید مشترک از برنامههایی است که باید در سینمای ما دنبال شود و باید از امکانات دیگران برای ارتقای کیفی و کمی محصولات این سینما استفاده کنیم.
نظر شما