با توجه به نقش وى در سالهاى پايانى جنگ از يكسو و روند تحولات جارى عراق روزنامه « ايران » در شماره امروز خود مصاحبه اى اختصاصى با وى را به چاپ رسانده است كه متن كامل آن باتوجه به مصاحبه اخير وي با شبكه خبري بي بي سي و همچنين موضوع رسيدگي به جنايات صدام عليه كشورمان و سفر سالم چلبي قاضي دادگاه وي به تهران طي روزهاي آينده ، مهم و قابل استفاده ارزيابي و تقديم مي شود:
سوال: جناب آقاى دوكوئيار، نام شما در ايران، نامى آشناست. شما در خلال جنگ عراق با ايران، دبير كل سازمان ملل متحد بوديد و ايرانى ها خاطره خوبى از شما دارند و تقريباً در اواخر دوره دبير كلى تان بود كه شما عراق را مقصر اصلى جنگ اعلام كرديد و از اين بابت ايرانى ها خاطره خوشى از شما دارند...
جواب: آرى. در سال1988 بود و البته هنوز سه سال از دوره دوم دبير كلى من باقى بود...
سوال : با اين حال، سؤالات زيادى در اين خصوص باقى است كه به برخى از آنها در اينجا با توجه به محدوديت وقت اشاره مى شود. نخست اينكه احساس مى شود در اعلان متجاوز، تأخير وجود داشته است. حال، با توجه به گذشت سالها از اين ماجرا آيا مى توانيد دليل تأخير در اعلام متجاوز را توضيح دهيد؟
پاسخ : ببينيد. دولت ايران در آن زمان اصرار داشت سازمان ملل متحد تعيين كند كدام كشور ايران يا عراق، تهاجم به ديگرى را آغازكرده است. من هم به عنوان دبير كل سازمان ملل متحد در پاسخ به اين درخواست، كميسيونى را تشكيل دادم كه بخشى از آنها را كارشناسان وحقوقدانان بلژيكى تشكيل مى دادند. آنها اقدام به انجام تحقيقات مفصلى كردند و نتيجه كار آنها اين بود كه عراق آغازگر جنگ است. در واقع، ماجرا اين بود كه عراق در پى اوضاع آشفته وقت ايران و براساس محاسبه اى بسيار غلط به اين حمله دست زد و هدفش اين بود كه امتيازاتى را كه پيشتر به ايران واگذار كرده بود، باز پس گيرد. منظورم به دست گيرى كنترل شط العرب است...
سوال: منظورتان اروندرود است...
پاسخ: آرى. بدينسان جنگ آغاز شد و اين كميسيون هم بعد از بررسى هاى خود نظرش را اعلام كرد. اين نتيجه براى كار ما مناسب بود. البته اعلام عراق به عنوان آغازگر جنگ موجب عصبانيت عراقى ها شد وحتى مرا متهم كردند كه از ايرانى ها جانبدارى مى كنم، اما من طرفدار كسى نبودم و تنها مى خواستم به برقرارى صلح كمك كنم. از طرفى، درخواست ايران براى شناسايى متجاوز، به عنوان يك كشور عضو سازمان ملل متحد، درخواستى محقانه بود و با اين كار، شما به منظور خود رسيديد و من هم از اينكه بدان مبادرت ورزيدم، خوشحالم، زيرا من اصولاً طرفدار حقيقتم؛ آن هم حقيقتى راستين و بى طرفانه. البته در آن زمان، همه بر اشتباه صدام حسين وقوف داشتند....
سوال: با اين حال، چرا مسأله اعلان آغازگر جنگ را تنها شما انجام داديد و شوراى امنيت بدان مبادرت نورزيد؟ آيا اتفاق نظر بر سر اين ماجرا در شوراى امنيت وجود نداشت؟
پاسخ : نمى دانم... زيرا در شوراى امنيت هيچ گاه به سادگى نمى توان بر سر اين نوع مسائل به تفاهم رسيد. در اين شورا 15كشور وجود دارد و گاه حتى 5عضو دائم آن نيز بر سر موضوعات با يكديگر هم عقيده نيستند. در عين حال، احتمالاً كشورهايى هم در شوراى امنيت وجود داشتند كه بيش از ايران به عراق تمايل داشتند... نمى دانم... اما من به وظيفه خود عمل كردم و اين امر موجب برانگيختن تنفر دولت عراق از من شد.حتى آقاى طارق عزيز، روزى به من گفت: دستان شما به خون مردم عراق آلوده است. وى مدعى بود من اين كار را براى خوشايند ايرانى ها انجام داده ام. در حالى كه چنين نبود.
سوال: در ايران زمانى كه از جنگ حرفى به ميان مى آيد، خاطره ?سال رنج و خون و اندوه در اذهان تداعى مى شود. حتى در دوران حملات شيميايى عراق، سازمان ملل متحد هيچ گاه به صراحت عراق را محكوم نكرد و در بيانيه هاى اين سازمان چنين احساس مى شد كه متجاوز و قربانى هر دو به يك ميزان مورد مخاطب قرار مى گيرند و به عبارتى در يك سبد قرار دارند. چرا؟
پاسخ: در خصوص استفاده از سلاحهاى شيميايى نيز من كميسيونى از كارشناسان و متخصصين را تشكيل دادم كه به گمانم، رياست آن را يك اسپانيايى بر عهده داشت. نتيجه كار اين كميسيون نيز آن بود كه در اين جنگ، از سلاحهاى شيميايى عليه ايران استفاده شده است. من تصاوير قربانيان شيميايى را ديدم... وحشتناك بود. شوراى امنيت نيز از اين امر آگاه بود. البته گزارشهاى يادشده نزدمن نماندو من آنها را به همه اعضا دادم. من حتى ملاقاتى را كه با وزيران خارجه ايران و عراق انجام دادم، يادم هست. عكس آن هست. به اين ترتيب، من در پايان دادن اين جنگ تلاش زيادى كردم و از كار خوداحساس غرور مى كنم.
سوال: همه از كار شما در اين خصوص راضى هستند...
پاسخ: از لطف شما متشكرم.
سوال: اما از نظر مكانيسم عملكرد سازمان ملل متحد، اينكه اين سازمان با كشورى كه به كشور ديگرى تجاوز كرده و باكشورى كه به آن تجاوز شده است، برخورد مشابه اى راانجام دهد و در بيانيه هاى خود توأما ً دو طرف را به يك سان خطاب كند، قدرى ناعادلانه و حتى درمغايرت با منشور اين سازمان به نظر مى رسد. چنين نيست؟
پاسخ: آرى مى فهمم. البته الآن صدام حسين (ذليل) و جنايتكار جنگى است و به عنوان عامل تمام مصائب دنيا معرفى مى شود و حالا صحبت در اين مورد ساده است، اما در آن ايام، گفتن اينكه عراق متجاوز است، كار ساده اى نبود. زمانى كه من اين مسأله را گفتم، صدام رهبرى قوى نه تنها در منطقه، بلكه در جهان عرب بود.
سوال: شما در اظهاراتتان اشاره كرديد كه صدام در محاسبه خوددر حمله به ايران دچار اشتباه شد. اما اين اشتباه را فقط در مورد ايران انجام نداد.درموردكويت نيز انجام داد...
پاسخ : آرى، عراقى ها اشتباه كردند. اين اشتباه آنها ، نتايج تلخ و دردناكى را به همراه داشت كه به بهاى جان انسانهاى بى شمارى تمام شد. شما بهتر مى دانيدكه در خلال جنگ عراق با ايران يك ميليون نفر جان باختند.
سوال: به نظر شما، چگونه مى توان مكانيسمى را در سازمان ملل متحد يافت كه شاهد بروز اين حوادث نباشيم؟
پاسخ: در واقع، بايد مكانيسمى را ايجاد كرد كه امروز به آن مكانيسم پيشگيرانه گفته مى شود. اين مكانيسم بايد به گونه اى باشد كه هوشيارانه مترصد آن باشد كجا و در چه نقطه اى از جهان صلح در معرض خطر قرار دارد. در بعضى موارد، اين مكانيسم وجود دارد، اما از امكانات لازم برخوردار نيست. به طور مثال، در خلال جنگ عراق عليه كويت، آمريكاييها و روسها داراى تجهيزات ماهواره اى بودند. هرچندآنها در آن ايام ماهواره هاى امروز را كه مى تواندحتى جاى يك سوزن رامشخص كند، در اختيار نداشتند، اما با تجهيزات آن زمان نيز مى توانستنداز تمركز صدها هزار نيروى عراقى در مرزهاى كويت كه نيروهاى آن به زحمت بالغ بر ده هزار نفر بود، آگاه شوند و مرا نيز به عنوان دبيركل مطلع سازند. لذامسأله اصلى اين است كه سازمان ملل متحد فاقد امكانات لازم است و تنها در زمينه ماهواره هزينه تأمين اين امكانات بسيار بالاست.
سوال: در قطعنامه 598 شوراى امنيت، تشكيل كميته اى براى تعيين ميزان غرامت جنگى پيش بينى شده بود. چرا اين كميته تشكيل نشد يا به نتيجه نرسيد؟
پاسخ: من همواره به دوستان خبرنگار خود مى گويم كه سازمان ملل متحد مانند ضبط صوت دستى شماست. اگر شما از اين وسيله استفاده نمى كنيد يا با طرز كار آن آشنا نيستيد، اين اشتباه از شماست نه از دستگاه. سازمان ملل متحد، تشكيلاتى فوق العاده جالب است، اما مسأله اين است كه يا شما از آن بى اطلاعيد يا نمى توانيد به درستى از امكانات استفاده كنيد. در موردكميسيون موردنظر نيز چنين بود. «كلمانسو» يكى از شخصيتهاى فقيد فرانسه مى گويد: هرگاه به مشكلى بزرگ برخورديد، كافى است كميسيونى تشكيل دهيد. بعداز تشكيل اين كميسيون، همگان به تدريج مشكل را فراموش مى كنند.» در مورد كميسيون تعيين غرامت نيز تشكيل آن ابتكار جالبى بود، اما اينكه آيا اين كميسيون كار مى كند يا نه، بحث ديگرى است. اين كميسيون از كشورهاى عضو سازمان ملل متحدتشكيل شده است. اگر كشورها دور هم گرد نيايند، دبيركل نمى تواند آنها را وادار به اين كار كند.
سوال: اما در مورد كويت چنين نبود؟
پاسخ: نه. در موردكويت مسأله گونه ديگرى بود. در حمله عراق به ايران، ارتش عراق حتى تانزديكى تهران نيامد، اما در مورد كويت، ارتش عراق تمام خاك اين كشور را اشغال كرد و غارتهاى وسيعى را انجام داد. آنها حتى موزه ها و طلاى بانكها را به يغما بردند...
سوال: البته كويت از نظر مساحت يك بيستم ايران هم نيست. لذا چنين مقايسه اى نمى تواند از وسعت و عمق خسارات وارده به ايران كم كند…
پاسخ: درست است. اما وقتى بحث غرامت در ميان است پرداختن به موضوع كويت ساده تر و عملى تر است تا ايران به ويژه با در نظر گرفتن ملاحظه اى كه شما اشاره كرديد. از سوى ديگر، تا آنجا كه مى دانم، كار اين كميسيون هنوز پايان نيافته است. من ديگر در سازمان ملل متحدنيستم، اما فكر مى كنم اين كميسيون على القاعده بايد به كار خود ادامه دهد. اين شماييد كه بايد دبيركل را ببينيد و پيگيرى كنيد … اين برعهده دستگاه ديپلماسى شماست كه پيگيرى كند.
سوال: آيا در وراى اين مسائل، فاكتور فقدان اراده بين المللى تأثير ندارد؟
پاسخ: شما به خوبى مى دانيد كه اراده بين المللى تنها در صورتى كه با منافع يك يا چند كشور خاص همراه باشد، به ميان مى آيد و متأسفانه عدالت در كنترل كشورهاى قدرتمند است. با اين حال، نبايد فراموش كرد كه پيگيرى، پشتكار و تلاش نيز مهم است. حالا كه اين مسأله به ميان آمد، مايلم بگويم عراقى ها درمقايسه با شما از سماجت بيشترى برخوردار بودند.
سوال: درخصوص آخرين قطعنامه شوراى امنيت سازمان ملل متحد بر سر عراق كه به پيشنهاد آمريكا انجام شد، نظرتان چيست؟
پاسخ: شما هيچ قطعنامه كاملى را نمى توانيد بيابيد. تمام قطعنامه هاى سازمان ملل متحد محصول مذاكرات به ويژه ميان اعضاى دائم شوراى امنيت هستند… با اين حال، به نظر مى رسد قطعنامه مورد اشاره به طور تئوريك مى تواند در استقرار نظم و امنيت و دموكراسى پس از واگذارى قدرت به عراقى ها كمك كند.
سوال: حمله عراق به ايران، حمله عراق به كويت، حمله آمريكا به عراق به بهانه وجود سلاح هاى كشتار جمعى و با اعتقاد به اصل حمله پيشگيرانه و … با نگاهى به اين مسائل، آيا احساس نمى شود جهان در نوعى هرج و مرج قرار دارد. در اين ميان، جايگاه سازمان ملل متحد كجاست، آيا بايد پذيرفت حق با قوى است؟
پاسخ: شما مى خواهيد من جهان را تغيير دهم. اگر بتوانم، خوشحال خواهم شد. وقتى من از اقدامات پيشگيرانه سازمان ملل متحد صحبت مى كنم، ضرورت دارد كه امكانات لازم در اختيار اين سازمان قرار گيرد تا هر جا كه صلح به مخاطره مى افتد، وارد عمل شد. اما منظور من اقدامات نظامى نيست. من شخصاً مخالف اقدام پيشگيرانه از نوع نظامى آن هستم و نمى توان با حمله نظامى به اين كار مبادرت ورزيد، مگر اين كه اين امر توجيه حقوقى وتأييد جامعه بين المللى را به همراه داشته باشد و تحت نظر شوراى امنيت انجام گيرد. زيرا شوراى امنيت از نظر حقوقى و تئوريك تنها مرجع قانونى در جهان براى اين نوع اقدامات به شمار مى رود. از اين رو، در ماجراى عراق، آمريكايى ها عملاً منشور سازمان ملل متحد را نقض كردند، زيرا بدون مجوز شوراى امنيت از قوه قهريه استفاده كردند و در اين كار، تأييد جامعه بين المللى را نيز به همراه نداشتند. البته همه اين مسأله را مى دانند. برخى كشورها نظير انگلستان، حق را به آمريكا مى دهند، اما آمريكايى ها در اين ماجرا كاملاً اشتباه كردند.
نظر شما