۱۶ آبان ۱۳۸۸، ۱۱:۳۳

سیدمن در گفتگو با مهر:

نظریه روابط بین‌الملل قادر به پیش‌بینی بحران اقتصادی نیست

نظریه روابط بین‌الملل قادر به پیش‌بینی بحران اقتصادی نیست

استاد دانشگاه مک‌گیل معتقد است نظریه روابط بین‌الملل می‌تواند عکس العملهای صورت گرفته در قبال بحران اقتصادی جهانی را توضیح دهد ولی قادر به پیش‌بینی بحران نیست.

استفان سیدمن استاد علوم سیاسی دانشگاه مک‌گیل کانادا است. حوزه‌های مطالعاتی او مناقشات قومی، سیاست خارجی، فرایندهای امنیتی، سازمانهای بین‌المللی و نظریه‌های روابط بین‌الملل است.

کتابهای "پیوندهایی که گسسته شد: سیاستهای قومی، سیاست خارجی و مناقشات بین المللی"، مناقشات میان دولتها وامنیت" از جمله آثار او به شمار می‌روند.

وی در گفتگو با خبرنگار مهر، در مورد مهمترین مناظره حال حاضر در نظریه‌پردازی روابط بین الملل، گفت: مطمئن نیستم که تنها یک مناظره در حال حاضر در جریان باشد. شاید بتوانیم بگوییم که مناظره میان خردگرایی در مقابل سازه‌گرایی هنوز طنین انداز است. ولی به نظر من اندیشمندان و پژوهشگران روابط بین‌الملل بیشتر براساس علائق و حوزه‌های مطالعاتی سنجیده می‌شوند.

وی افزود: در حال حاضر حوزه‌های مطالعاتی و علائق پژوهشی اندیشمندان مانند امنیت، اقتصاد و محیط زیست در مقابل یکدیگر قرار می‌گیرد.به نظر من مناظراتی از این سنخ می‌توانند فهم و درک مردم عادی را در مورد رهیافتهای مختلف شکل داده و آنرا تسریع کند.

او تاکید کرد: نکته‌ای که باید مورد توجه قرار گیرد این است که هیچ کدام از این حوزه‌ها اعم از مطالعات امنیتی، زیست محیطی و اقتصادی به حالت هژمون و مسلط در نیامده و نمی‌توانیم یکی را به عنوان فاتح این مناظرات در نظر بگیریم.

وی در پاسخ به این سؤال که چرا نظریه‌های روابط بین‌الملل نتوانستند بحران مالی جهانی را پیش بینی کنند، گفت: خیلی روشن نیست که نظریه‌ای نتوانسته باشد این بحران را پیش بینی کند. در واقع این موضوع باید مورد پرسش قرار گیرد که چه چیزی پیش بینی شود؟

استاد دانشگاه مک‌گیل خاطر نشان کرد: مانند استدلالهایی که در مورد پایان جنگ سرد وجود داشت دو فرآیند در اینجا قابل شناسایی است. یک موضوع این است که با یک رویداد واقعی مواجهیم و مسئله دوم عکس العملها و پاسخهایی است که در مقابل این رویداد عنوان شده است.

وی خاطر نشان کرد: در این بحران ما شاهد افت شدید بازار و جریان سرمایه بودیم که متعاقبا عکس العملهایی به این رویدادها داده شد.

استاد دانشگاه مک‌گیل گفت: بایستی به این موضوع توجه داشت که بسیاری از نظریه‌های روابط بین‌الملل در مقابل نوسانات و تغییراتی که در چرخه‌های اقتصاد جهانی به وجود می‌آیند، از قابلیت برخوردار نیستند. به عبارت دیگر آنها ابزار تحلیل این مسائل را ندارند.

وی تصریح کرد: در واقع کاری که نظریه روابط بین‌الملل باید انجام دهد این است که مناسبات میان کشورها و نهادها و سازمانها را مورد مطالعه و تحلیل قرار دهد.

او تاکید کرد: من معتقدم چند نظریه را می‌توان برای بررسی این سؤالات و موضوعات مورد توجه قرار داد. اولین نظریه، نظریه ثبات هژمونیک است. کاهش نسبی قدرت اقتصادی آمریکا (که در صنعت خودرو سازی و اقتصاد این کشور به طور عام رخ داده) اراده و خواست و توانایی این کشور را برای حمایت از اقتصاد بین المللی زیر سؤال برده است. لذا ما می‌بینیم که در ضعف این هژمون برخی کشورها به نوعی حمایت‌گرایی اقتصادی روی می‌آورند.

وی یاردآور شد: باید توجه داشت که در طول این بحران ما شاهد نوعی جنگ تجاری یا کاهش ارزش پول از سوی دولتها نبودیم.

وی در ادامه با اشاره به رهیافتهای موثر برای ارزیابی عکس العملها به این بحران، گفت: برای تحلیل عکس‌العملها نسبت به این بحران می‌توانیم به تحلیلهای "هلن میلنر" و یا کارهای شبیه آن به عنوان مثال لیبرالیسم روی آوریم. بر اساس این نظریه بازیگران داخلی به مسائل داخلی علاقمند هستند و بازیگران قدرتمند هنوز ارتباط و پیوند وثیقی با اقتصاد بین‌المللی داشته و تمایل دارند محدودیتها و موانع تجاری کمتر شود، مانند هالیوود، اپل و مایکروسافت .

وی در پایان افزود: لذا نظریه‌های روابط بین‌الملل می‌توانند به عکس العمل کشورها بپردازند و چگونگی عکس العملهای آنان را مورد تحلیل و بررسی قرار دهند ولی ابزار اینکه بتوانند چنین اتفاقاتی را پیش بینی کنند در اختیار ندارند.

کد خبر 978310

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha