به گزارش خبرنگار مهر، دومین روز هماندیشی ملی مدیریت هنری صبح دیروز 12 آذرماه با حضور دکتر مهدی حجت دبیر هماندیشی، دکتر محمد سری دبیر علمی موسیقی، آیدین آغداشلو دبیرعلمیهنرهای تجسمی، فرهاد توحیدی دبیر علمی سینما، کامران ملکی به عنوان مجری و جمعی از کارشناسان ، پژوهشگران و دانشجویان در خانه سینما برگزار شد.
در بخش اول این هماندیشی، سید مجتبی حسینی با موضوع (بررسی نقش قدرت حاکم برشکوفایی هنر)، دکتر قطبالدین صادقی باموضوع (شرایط تحقق مدیریت هنری مطلوب)، دکتر حسین سلیمی ( موانع ساختاری توسعه ومدیریت هنر در ایران) علیرضا رحیمی (تربیت وهنر)، ابراهیم غلامپور آهنگر(مدیریت حرفهای،نیاز صنفی یا عمومی) ،آرش شیرین باب ، سید وحید کریمیان(پیوند مدیریت وهنر) مقالات خود را ارائه کردند.
سید مجتبی حسینی دراولین سخنران این بخش به بررسی نقش حاکم برشکوفایی هنر پرداخت و عنوان کرد که یکی از مهمترین وسازندهترین نقشهای تعالی رابطه،نسبت ونحوه مدیریت هنرمندان است که به مدیریت هنر منجر خواهد شد. از آنجا که اهل قدرت برمدیریت هنری اشراف داشتهاند، چگونگی ارتباطات این دو گروه حائز اهمیت است.
وی افزود: از اواخر دهه قاجار سامانه مرسوم مدیریت هنری در ایران دستخوش تغییرات جدی میشود وما در واقع ضمن برهم خوردن قائده گذشته، از پذیرفتن شیوههای نو نیز امتناع میورزیم. به طور مثال نبود حامی وروآوردن به سلیقه عمومی، از میان رفتن الگوهای آموزشی، نشناختن جهان جدید و رفتارهای آن ... از جمله این عقب ماندگی ها است.
در ادامه کامران ملکی مجری مراسم ازدکتر قطبالدین صادقی در خواست کرد مقاله خود را با عنوان "شرایط تحقق مدیریت هنری مطلوب" ارائه کند. صادقی درابتدا با بیان این نکته که جایگاه مدیریت هنری به شدت وابسته به نظام ایدئولوژیک جامعه و دولت است، عنوان کرد: هرگز نمیتوان به مدیریت هنری جدا ازارزشهای جامعه نگریست، پس اگر جامعهای بسته و تمرکز گرا باشد مدیریت آن نیز نمیتواند آزادانه عمل کند. البته توان مدیر و خصلتهای انسانی او ممکن است در نحوه مدیریت او تاثیرگذار باشد.
وی ادامه داد: شایستگی یک مدیر بهطور خاص، مجرد و مشخص در پنج بعد اساسی قابل بحث وبررسی است: بعد اول به دانش، تخصص، آشنایی وعلاقه مدیر به هنر بستگی دارد. به جای داشتن تخصص ودانش، مدیران سعی کردند تنها وفاداری سیاسی به مافوق را نشان دهند. بعد دوم ارتباط وروزمره مدیر با هنرمندان است. چون بیشتر مدیران از روحیات و فضای خلاقه هنرمندان دور هستند و شناختی از روحیات هنرمندان ندارند.
وی افزود: بعد سوم درارتباط با مخاطبان هنر وفرهنگ و یا توده مردم است. مشکل مدیران امروزی طراحی و ترسیم یک استراتژی برای هنر ملی است. در نبود یک مدیریت هوشمند مدیران فقط میخواهند نظر مافوق خود را جذب کنند و نظر مخاطبان بیاهمیت است. بعد چهارم رابطه مدیر با دستگاه دولت در همه ابعاد اداری و مالی آن است، سلطه جویی مدیران برهنرمندان جای خود را به سلطهپذیری از دولت ومدیران بالادست داده است.
وی گفت: بعد پنجم به ارتباط مدیر با رسانهها ودستگاههای هنری بازمیگردد، اینکه یک مدیر تا چه حد میتواند به حساس کردن افکار عمومی نسبت به هنر، جایگاه اجتماعی و ارزشهای آن کمر همت ببندد. دربحث مدیریت هنری بیشتر از هر جای دیگر ضرورت شایسته سالاری اصل است نه روابط غیرهنری یا وفاداریهای سیاسی معمولی.
در ادامه حسین سلیمی مقاله خود را با عنوان موانع ساختاری توسعه ومدیریت هنری در ایران ارائه کرد و در ابتدا با بیان اینکه مقوله فرهنگ به هر معنایی سیاست پذیر نیست، عنوان کرد که فرهنگ سازی امری غیر ممکن است و فرهنگ در طول تاریخ شکل میگیرد. وی گفت: فرق فرهنگ با صنعت وپدیدههای اقتصادی در این است که قابلیت مهندسی شدن ندارد.
وی افزود: مهمترین مشکل جامعه هنری برداشت غلط از مدیریت هنری است، هنر تجلی احساس، معنا و تخیل هنرمند است و نمیتوان آن را مدیریت کرد. سه مانع ساختاری همیشه در جامعه ما وجود داشته که هرگاه که شرایط اجتماعی باعث رفع این موانع شده است ما به شکوفایی رسیدهایم. نبود آزادی، امنیت و امکانات لازم برای تولید.
در ادامه این مراسم علیرضا رحیمی، ابراهیم غلامپورآهنگر و آرششیرین باب ،سید وحید کریمیان مقالات خود را قرائت کردند.
نظر شما