حجت الاسلام محمد علی زم تاکید دارد‌"دموکراسی تو روز روشن" فیلم تهیه کننده است و سینمای ایران برای بهبود جریان تولید نیازمند فیلمهای جدید و موضوعهای جذاب است.

حجت الاسلام زم تهیه کننده فیلم "دموکراسی تو روز روشن" است که این روزها در سینما به روی پرده رفته وبا استقبال خوبی نیز روبرو شده است. در این گفتگو سعی شده درباره دلایل و مراحل تولید این فیلم با توجه به دوری چندین ساله وی از حوزه تهیه و تولید آثار سینمایی صحبت شود.

* خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ و هنر: در حال حاضر وضعیت فرهنگی سینمای ایران مطلوب نیست. شما در این شرایط فیلمی ساختید با یک کارگردان جوان و با موضوعی که خطوط قرمز زیادی دارد. "دموکراسی تو روز روشن" چه ویژگیهایی داشت که شما را ترغیب کرد با این فیلم به سینما بازگردید؟

- حجت الاسلام زم: سینمای ما سالهاست که  وضعیت خوبی ندارد  و در سراشیبی افتان و خیزان حرکت می کند و  دلایل و عوامل مختلفی در این وضعیت دخیل است. ولی به هر حال هر کس که به این سینما علاقمند است وتجربه‌ای نیز اندوخته وظیفه دارد برای کاستن از بدیها و افزودن به خوبیها کاری انجام دهد. به همین دلیل من هم  تصمیم گرفتم در حد توانم یک قدم کوچک در بهبود اوضاع سینما بردارم و طبعا  باید براساس  منش و شیوه ای  که در گذشته داشتم کاری  می‌کردم.

طرح  موضوع "دموکراسی تو روز روشن" و ساخت چنین فیلمی از طرف من دلیلش روشن و واضح است. ولی همانطور که عنوان کردید موضوع این فیلم پرخطر و در مرز خط قرمز  بود. در شرایط ناگوار فرهنگی حاکم بر سینما و برای کاهش زشتیها سعی کردیم در نگارش فیلمنامه، چیدمان عوامل و شرایطی که در مراحل تولید داشتم با یک امید و توکل الهی کار را آغاز کنیم. تا تمام محاسبات تکنیکی به سرانجام مطلوبی برسد و وقتی مخاطب فیلم را دید آن را پس نزند و احساس بدی به وی دست ندهد. فکر می‌کنم این توفیق درحد نسبی نصیب ما شده است. پیش از این من از آقای عطشانی  فیلم ویدئویی "پوست موز" را دیده بودم و با ارتباطی که با وی پیدا کردم احساس کردم وی این حسن نیت را دارد که اگر در کنارش باشم می توانیم به نتیجه دلخواه برسیم.

* ایده اولیه فیلمنامه چگونه شکل گرفت؟
 
- سناریوی اولیه را آقای  مسعود احمدیان نوشته بود که حدود چهار سال این متن در دست افراد مختلفی در سینما رفت و آمد داشت. وقتی متن را خواندم آقای احمدیان اجازه دادند هر تغییری که می خواهم را در متن بدهم و با توجه به این موضوع در یک فرصت چهار ماهه هشت بار متن را بازنویسی کردم تا به شکل دلخواه نزدیک شده است. البته در این مدت برخی دوستان دلسوزم که در سینما متن اولیه را خوانده بودند پیغام می دادند که از ساخت این فیلمنامه به خاطر مشکلاتی که دارد پرهیز کنم اما من در سینما یک چیزی دیده بودم که قابلیت دگر شدن و هست شدن را داشت. در ابتدا به آقای عطشانی عنوان کردم این فیلم به دلیل مسائلی که دارد فیلم  تهیه کننده است نه کارگردان واگر شما این مسئله را قبول دارید می‌توانیم با هم این کار را بسازیم و طبیعا تا هر کجا که لازم بود این کار به صورت مشترک پیش رفت.
 
* پس شما فیلمنامه‌ای به کارگردان دادید که کامل بود و در زمان ساخت هم دوباره بازنویسی نشد.

- اساساً بنا نبود غیر نسخه بازنویسی تغییر دیگری ایجاد شود. فیلمنامه "دموکراسی تو روز روشن" برای ساخت بازنویسی شده بود. در حقیقت فیلمنامه برای فیلمبرداری آماده بود. البته بر اساس نسخه بازنویسی شده فیلمنامه صحنه های بیشتری از آنچه که در فیلم دیده می شود و وجود داشته و گرفته شــــد. به طوری که حدود 40-30 دقیقه صحنه های اضافه داشتیم که  برای رعایت ریتم و زمان اکران در فیلم استفاده نشد که ممکن است در کار دیگری که در نظر داریم استفاده کنیم. مسئولیت نخستین من بازنویسی مکرر متن قبل از کلید زدن بود. البته بازنویسیهای موردی هم به تناسب سکانسها و  فیلمبرداری داشتیم که به وقت انجام شد.
 
* متاسفانه در سالهای اخیر به خاطر تولید فیلمهای سطحی ذائقه مخاطب ما تغییر کرده است و آنها کمتر به دیدن فیلم فرهنگی می روند. فکر می کنید موضوع "دموکراسی تو روز روشن" نیاز مخاطب امروزی است؟ البته شما برای بیان موضوع و نشان دادن فضایی از برزخ که مخاطب ما شناختی از آن ندارد سعی کردید از رگه‌های طنز استفاده کنید اما در تولید کار از جنس کارهای طنز امروزی فاصله گرفتید.
 

متاسفانه در سینمای ما در سالهای اخیرکمتر کار طنز اتفاق افتاده است. آنچه که هست یا شبه کمدی است یا کمدی‌هایی است که از منطق درستی برخوردار نیستند

- بسیاری از کارهای کنونی سینما نه طنز است و نه کمدی بلکه شکل کمدی دارد و شاید بهتر است که بگوییم "کمدی مال" است. هیچوقت ساخت فیلم کمدی به عنوان یک ژانر سینمایی ناپسند نیست. ولی کمدی منطق خود را دارد. کار طنز هم با کمدی متفاوت است. امروز متاسفانه این دو با یکدیگر مخلوط شده و به کمدی طنز می‌گویند و به طنز که بسیار نایاب است کمدی. کار طنز برخودار از چند لایگی است و  خیلی فاخرتر از کمدی است. ولی متاسفانه در سینمای ما در سالهای اخیر کمتر کار طنز اتفاق افتاده است. آنچه که هست یا شبه کمدی است یا کمدیهایی است که از منطق درستی برخوردار نیستند. این دو نکته را باید از هم جدا کنیم. ما 72 میلیون جمعیت داریم که همه طبقات سنی آن باید مخاطب سینما باشند.

فرض کنید با 15 میلیون نفر تا حدود 11-10 سال داریم که اصلا مخاطب سینما نیستند در سالهای پیش تلاشهایی صورت گرفت که به اقتضای شرایط از فیلمهای تولید شده در این بخش استقبال خوبی شد. اما مثل بقیه کارهای خوب در نطفه سوخته شد و متاسفانه این قشر عظیم که از نظر تربیت پذیری شرایط بسیار مستعد و ویژه ای دارد و امروز مشتری فیلمهای انیمیشن آمریکایی است و اصلا مدیریت تامین نیازهای بصری آنها از دست انقلاب خارج است   75 میلیونی که در یکی دو دهه گذشته تا 30 میلیون مخاطب سالانه سینما بودند و امروز به خاطر شرایط سینما دچار ریزش شدند. به نحوی که نه تنها در چند سال اخیر رشد مخاطب نداشتم بلکه مدام با ریزش روبرو بودیم و اگر سینما به حال کنونی اش رها شود با توجه به روندی که در این سالها به لحاظ تولید و مدیریتهای متلاطم و متزلزل داشته است روز به روز این ریزشها افزایش و ما را به سمت سقوط و نزول خواهد کشاند. 

بهبود جریان تولید سینما نیازمند فیلمهای جدید و موضوعهای جذاب است که در کوتاه مدت مخالف ذائقه موجود قشر کنونی سینما نباشد. طبیعتا مخاطبانی که در سینماغایب هستند وقتی خبردار می شوند که  فیلمی آمده که با ذائقه آنها سازگاری دارد مخاطب سینمای ما می شوند. عده ای عقیده دارند این روش با منطق مخاطب کنونی سازگاری ندارد. اما من مخالف این نظر هستم و فکر می کنم مخاطب کنونی سینما بیشتر پذیرای این فیلم خواهد شد. مخاطب ما در دیدن فیلمهای سطحی  که شماعـــــنوان می کنید مقصر نیست. مخاطب  نیاز به تفریح دارد، علاقمند به سینما است و دوست دارد از روند کنونی سینمای جامعه خود مطلع باشد. اما دیدن این فیلمها به معنی رضایت او نیست.
 
 
* این فیلم با توجه به زاویه دینی که پیش رو قرار داده است ممکن است مورد نقد برخی از افراد قرار گیرد؟ 
- اینکه همه درباره  سینما نظر ‌دهند چیز بدی نیست. سینما متعلق به مردم است و هر کسی که اندکی به سینما علاقمند است می‌تواند به اندازه و میزان علاقمندی خود درباره سینما اظهارنظر کند. اتفاقاً این موضوع یک فرصت برای رشد سینمای ما است که 70 میلیون جمعیت آنچنان به سینما توجه دارند که می‌توانند درباره آن صحبت کنند. این فرصت برای دیگر رشته های هنری نظیر قصه، نقاشی، موسیقی و ... وجود ندارد. ما به عنوان یک جامعه فرهنگی و سینمایی ما باید از فرصت اظهار نظر مردم استفاده کنیم. حرفی که دارای منطق درست و استوار نباشد هیچوقت و هیچ کجا قابل پذیرش نیست. درباره سینما همه می‌توانند حرف بزنند، باید حرف متناسب با اطلاعاتشان باشد و نگاه جامع و ملی به عنصر سینما داشته باشند. حرف زدن نباید انتقامگیری و همراه با غرض ورزی باشد و نباید به نوعی ایجاد سنگلاخ در راه جماعتی که کار سالم سینمایی می‌کنند، باشد. این حرف زدن همچنین نباید همراه با حب و بغض شخصی باشد.

 

مخاطب  نیاز به تفریح دارد، علاقمند به سینما است و دوست دارد از روند کنونی سینمای جامعه خود مطلع باشد. اما دیدن  فیلمهای سطحی ، به معنی رضایت او نیست

به نظر من "دموکراسی تو روز روشن" از یک ژانر ترکیبی برخوردار است. بحث دین در جامعه ما بحث داغی است  و از نظر من مقوله‌ای به نام آخرت و توجه به این که انسان مسئول  اعمال خود  و تاثیر آن بر زندگی خود و دیگران است و نتایج اعمال او در هر روز مورد سنجش قرار می گیرید یک موضوع مهم دینی است. باید چنین موضوعاتی در یک ژانر سینمای دینی در قالبهای متفاوت، قصه‌ها، شخصیتها و حوادث مختلف مطرح شود تا مردم بفهمند که زندگی امروز آنها رها شده و در پس امروز آنها  فردایی وجود دارد که از زندگی دیروز او  سئوال می‌کنند واو باید پاسخگوی آن باشد.

من این موضوع را اخلاقی، اعتقادی، اجتماعی و دینی می دانم. اگر قرار است جامعه ما سالم باشد و به سلامت از گردبادهای حوادث مادی عبور کند باید همه آگاهی بیابند که گرانفروشی، کم فروشی، اذیت و آزار مردم و کوتاهی در حق آنها در فردایی که پیش روست بازخواست می شود. من در فیلم "دموکراسی تو روز روشن" این موضوع را گنجانده ام و امیدوارم که تاثیر اخلاقی و معنوی خود را روی مردم بگذارید.
 
* شما برای این مفاهیم دینی از نظر کارشناسان مذهبی دیگری نیز در زمان نگارش فیلم استفاده کردید و یا آنها فیلم را دیده‌اند؟

- در زمان فیلمنامه نه ولی دوستان مختلف، صاحبنظر و  کارشناس دینی فیلم را دیده اند و خوشبختانه نظرات مثبتی درباره آن اظهارکرده اند.
 
* در زمان ساخت فیلم صحبتهایی عنوان شد مبنی بر اینکه این فیلم به نوعی جوابیه "اخراجیها" است. فیلم "اخراجیها" به شکلی و به اعتقاد بعضیها ارزشهای دفاع مقدس را به سخره گرفته است. "دموکراسی تو روز روشن" نیز شخصیت محوری خود را یکی از فرماندهان دفاع مقدس قرار داده است.
 
- هیچ فیلمی نباید پاسخ فیلم دیگری  تلقی شود. "اخراجیها" فیلمی است  که مسیر قانونی تولید و  تهیه خود را داشته است و در نهایت هم  آنچه که می‌بایست دیگران نظارت می‌کردند که این فیلم خوب شود صورت گرفته است. نویسنده یا کارگردانی متنی ارائه می‌کند و ارشاد درباره آن نظر می‌دهد. از این جهت که "اخراجیها" راه قانونی خود را طی کرده است هیچ انتقادی بر آن وارد نیست اما ممکن است خیلیها از مضمون فیلم خوششان نیاید و توصیه‌هایی داشته باشند.

"دموکراسی تو روز روشن" هرگز پاسخ "اخراجیها" نیست این فیلم حرف دیگری می زند که "اخراجیها" در پی آن نبود

"دموکراسی تو روز روشن" اساساً ژانر "اخراجیها" نیست. و به نظر من "دموکراسی تو روز روشن" هرگز پاسخ آن فیلم نیست. این فیلم حرف دیگری می زند که اخراجیها در پی آن نبوده است. البته من هم که از راه دور در راه جبهه و جنگ بوده ام شاید بیش از دیگران در قضیه حفظ و اشاعه درست رهاوردهای دفاع مقدس تعصب دارم و کارهای گذشته من در عرصه سینما، تئاتر، ادبیات، نقاشی، عکس و .. گویایی صحت این ادعاست. من هم متعصب هستم که نباید دفاع 8 ساله خود را ملعبه یا وسیله‌‌ای برای خندیدن دیگران کنیم. اسم آن روزها دفاع مقدس است. ما در حاشیه دفاع مقدس حرفهای طنز بسیاری می‌توانیم داشته باشیم که با رعایت احترام به قهرمانان جنگ قابلیت طرح شدن دارد . البته این دقتها در "دموکراسی تو روز روشن" لحاظ  شده و خط قرمزها را رعایت کرده ایم  تا دچار ابتذال نشویم و چیزی را زیر سئوال نبریم. البته عده‌‌ای به دلیل تقارنی که بین نمایش "اخراجیها" و تولید  "دموکراسی تو روز روشن" وجود داشته است همین تلقی شما را دارند ولی وقتی فیلم را می بینند متوجه تفاوت این دو می شوند. ما این فیلم را  به عنوان پاسخی برای "اخراجیها" نساختیم. پیام، تاثیر اخلاقی و هدف این فیلم با آنچه گفته می شود کاملا متفاوت است.
 
...... ادامه دارد 
------------------------
گفتگو از: بیتا موسوی