يك كارشناس مسايل دفاعي و امنيتي گفت: حضور نيروهاي آمريكايي در منطقه، انفعال بازيگران منطقه اي، تقويت موضع اسراييل، تعريف ايران در زمره كشورهاي حاضر در محور شرارت و پديده هايي همچون دستيابي پاكستان و هند به سلاح هسته اي، ضرورت تقويت استراتژي هاي دفاعي جمهوري اسلامي ايران را آشكارمي سازد.

وي در گفت وگو با خبرنگار سياسي خبرگزاري مهر، افزود: استراتژي هر بازيگر سياسي متاتر از عوامل متعددي است كه مي توان آنها را درچهار مقوله كلان دسته بندي كرد. 
وي محيط منطقه اي و بين المللي، اهداف و منافع بازيگر، توانمندي هاي بازيگر و بالاخره تهديداتي كه متوجه بازيگر است را به عنوان چهار مقوله در اين زمينه نام برد و افزود: بر اين اساس حداقل دو ركن از اين چهار مقوله براي جمهوري اسلامي ايران در پي تحولات اخير در گستره جهاني و منطقه اي متحول شده است.  
افتخاري خاطرنشان كرد: اين استراتژي شامل اركاني نظير ارتقاء توان دفاعي كشور با هدف بازدارندگي و با رعايت اصل عدم نياز به سلاح هاي هسته اي، افزايش ضريب ايمني كليه بازيگران با تعهد به سياست عاري سازي منطقه از سلاح هاي كشتار جمعي، و تقويت توان انساني، فني و مديريتي جهت مقابله با هر تهديدي كه متوجه كشور باشد، است.
اين كارشناس مسايل دفاعي و امنيتي تصريح كرد: در اين استراتژي سعي مي شود بين دو اصل ارتقا توان نظامي در سطح متعارف و عدم ورود به حوزه سلاح هاي غيرمتعارف جمع شود و بدين ترتيب بدون درافتادن در گرداب رقابت بي پايان خريد تسليحاتي و دادن بهانه به دست قدرت هاي سلطه جو، قدرت نظامي كشور درحد متعارف تقويت شود.
وي اضافه كرد: بر اين مبنا حوزه فناوري و توان نظامي موشكي بهترين حوزه جهت مانور و ارتقا ضريب امنيتي ارزيابي مي شود كه هم اكنون در دستور كار قرار دارد.
افتخاري موقعيت امنيتي جمهوري اسلامي ايران را پيچيده و پارادكسيكال دانست و اظهار داشت: جمهوري اسلامي ايران به عنوان يك بازيگر كه حداقل از كد استراتژيك منطقه اي برخوردار است، نيازمند آن است تا متناسب با محيط ناامني پيرامون خود به تقويت بنيه نظامي - دفاعي خود بپردازد. حال آنكه فضاي امنيتي منطقه كه بطور مشخص توسط آمريكا و رژيم صهيونيستي تهييج شده است، مانع از آن مي شود كه كشور ما در اين راستا گام بردارد.
كارشناس پژوهشكده مطالعات راهبردي ادامه داد: جمهوري اسلامي ايران با عنايت به تهديدات برون منطقه اي كه دارد، وجود همسايگاني چون هند و پاكستان و مهمتر از همه تهديد اسراييل، بايد در موقعيت استراتژيكي مبتني بر توان بالاي نظامي و حتي بهره مندي از سلاح هسته اي، قرار داشته باشد، اما اين مهم با توجه به تنش هاي امنيتي موجود و به ويژه نگراني هاي ساير بازيگران منطقه اي از نوع استراتژي هاي دفاعي جمهوري اسلامي ايران در حال حاضر ميسر و ممكن نيست.
وي تاكيد كرد: آنچه اكنون در حال انجام است، در واقع حداقل ممكن براي بهبود جايگاه استراتژيك كشور در سطح منطقه است تا از اين طريق بازدارندگي، مورد نياز حاصل آيد.
و در ادامه در تشريح نقاط قوت استراتژي دفاعي جمهوري اسلامي ايران گفت: استراتژي موجود بيشترين تناسب را با محيط امنيتي دارد و لذا حساسيت زا نيست، همچنين بدون وارد كردن كشور به گردونه رقابت هاي بي پايان تسليحاتي به تقويت جايگاه استراتژيك كشور كمك مي كند و در نهايت در حوزه اي اين تقويت صورت مي گيرد كه كشور ما مزيت نسبي دارد و بلاخره اينكه در مقايسه با حوزه هاي بديل پيشنهادي، از هزينه كمتر و كاربرد مقطعي بيشتري برخوردار است.
كارشناس مسايل دفاعي و امنيتي در ادامه در ارتباط با عملكرد تبليغاتي رژيم صهيونيستي درباره برنامه هاي تسليحاتي جمهوري اسلامي ايران اظهار داشت: اين رژيم با كمك حمايت هاي خارجي به ويژه از سوي آمريكا معادلات امنيتي را در حوزه دفاعي و تهاجمي در منطقه به نفع خويش سازمان دهي كرده است و به هيچ وجه مايل به تغيير اين مناسبات نيست. پيشرفت جمهوري اسلامي ايران در اين حوزه، گامي در راستاي تعديل مناسبات نظامي ارزيابي مي شود و لذا ذاتا مطلوب رژيم صهيونيستي نيست.
وي همچنين افزود: اين رژيم مايل به بزرگ نمايي اين استراتژي جمهوري اسلامي ايران است تا از اين طريق به نوعي حساسيت امنيتي در كشورهاي همسايه و به ويژه كشورهاي عربي ايجاد كند. توفيق در اين زمينه به معناي تضعيف جايگاه سياسي جمهوري اسلامي ايران در منطقه است كه اسراييل پيوسته به دنبال آن بوده است.
افتخاري خاطرنشان كرد: رژيم صهيونيستي به دنبال آن است تا به نوعي تقابل بين آمريكا و ايران را كه به بهانه سلاح هاي كشتار جمعي، تروريزم و بنيادگرايي از سوي دولت بوش طراحي شده، تقليل مفهومي داده به موارد جزيي تري چون ارتقاء توان موشكي ايران متصل سازد. بر اين اساس تبليغات رژيم صهيونيستي، تلاشي براي ايجاد جنگ رواني ارزيابي مي بشود تا از اين طريق تقابل مورد نظر را تسريع و جديت بخشند.
وي تاكيد كرد: در هر حال رژيم صهيونيستي به دنبال آن است كه يا جمهوري اسلامي ايران را از ادامه اين استراتژي منصرف سازد و با تحميل نوعي انفعال استراتژيك به تضعيف بنيه نظامي جمهوري اسلامي ايران كمك كند و يا اينكه اين استراتژي را تبديل به محور بحراني سازد كه مي تواند به تضعيف روابط جمهوري اسلامي ايران با كشورهاي همسايه و يا به تقابل جدي آمريكا و جمهوري اسلامي ايران منتهي مي شود.