یک عضو هيئت علمی دانشگاه خوارزمی با بیان اینکه دانشجوی ترم اول كه تازه وارد دانشگاه شده است به دنبال نوشتن مقاله ISI است و اين چيزی است كه من حتی در خارج هم آن را نديدم، گفت: در خارج حتي اگر دانشجوی دكترا هم باشيد لزومی ندارد كه مولف مقاله باشيد.

به گزارش خبرنگار مهر، براساس داده‌های پايگاه ESI) (Essential Science Indicators ) ) در بازه زمانی ژانويه 2002 تا آخر دسامبر 2012، با دریافت 246 استناد، دکتر حميدرضا جمالی مهموئی، عضو هيئت علمی دانشکده روانشناسی و علوم تربيتی دانشگاه خوارزمی به عنوان نخستين دانشمند بين المللی ايران در شاخه علوم اجتماعی و به طور کلی در حوزه علوم انسانی شناخته شد. وی در گفت وگویی به سؤالات ما پاسخ داده که اکنون از نظر شما می گذرد.

*پايگاه ISI پديده منفی نيست، اما انتقاداتی وارد می‌شود و می‌گويند كه مقالات نوشته شده در اين پايگاه خصوصا در علوم تجربی مورد نياز ما نيست. مثلا بيشترين مقاله در علم شيمی است و بيشترين واردات ما هم در زمينه شيمی است!

اين انتقادات ناشی از درك نادرست از اين پايگاه استISI . يك پايگاهی است كه يك سری از مجلات را براساس كيفيت علمی آنها رتبه‌بندی و نمايه‌سازی می‌كند ولی بعدها متوجه شدند چون اينها گزيده است، ارزش ديگری در ارزيابی و مديريت پژوهش نيز دارد.محتوای پایگاه، مجلاتی هستند كه هر كشوری می‌تواند منتشر كند. در ايران ما حدود 30 مجله ISI داريم كه به زبان انگليسی منتشر می‌شوند. بنابراين اين پايگاه همان روندی را دارد كه کمیسیون‌های ارزشیابی نشریات در وزارت بهداشت، وزارت علوم و ... دارند. آنها هم فرآيند مشابهی را در انتخاب مجلات علمی و پژوهشی دارند. انتقاد ديگر نسبت به ISI اين است كه تمام هم و غم پژوهشگران ما نوشتن مقاله برای ISI است، لذا ما نيازهای جامعه را فراموش كرده ايم.

اين مسأله تا حدی درست است ولی اين گونه نيست كه نوشتن مقاله برای اين پايگاه كلاً محققان را از پرداختن به مشكلات جامعه دور كرده باشد. البته خود نظام آموزشی اين بستر را ايجاد كرده كه محصول اصلی محققان نوشتن مقاله باشد در حاليكه نوشتن مقاله فقط يكی از محصولات فرعی کار محقق است و كار اصلی آن اين است كه تحقيقی انجام دهد و يك مشكل جامعه را حل كند و از دل آن تحقيق ممكن است مقاله هم البته در بيايد. بخش زيادی از تحقيات دنيا در قالب R&D انجام می‌شود و هيچ وقت تبديل به مقاله نمی‌شود، چون شركت خصوصی نمی‌خواهد اطلاعات خود را بيرون بدهد و بهره‌برداری تجاری از آن می‌كند.

در كشوری مثل آمريكا بخش خصوصی به شدت در سرمايه‌گذاری و انجام تحقيقات وارد شده است و دولت هم كمك می‌كند ولی در ايران تنها دولت مسئول تامين بودجه تحقيقاتی است. بنابراين طبيعی است كه هيئت علمی در ايران دائما به دنبال نوشتن مقاله و گرفتن ارتقای علمی است و ممكن است راه را اشتباه برود و دنبال اين موضوع برود كه اين مطلب مورد نياز فلان مجله روز دنياست و به نياز جامعه خود نگاه نمی‌كند.

*يكی از انتقادات‌ها بر اين است كه اهميت بيش از حد وزارت علوم، تحقيقات و فن‌آوری به ISI باعث سوق دادن محققان به نوشتن مقالات برای اين پايگاه شده است!

اکنون برای اصلاح اين روند،ISI  يعنی مجلات داخلی را هم مهم تلقی می کنند و لزومی ندارد حتما مقاله انگليسی نوشت. خود اعضای هيئت علمی هم نبايد اينگونه تصور كنند كه چون فلان استاد مقاله انگليسی می‌نويسد علمی‌تر است. گاه مقاله ای است كه برای مخاطب بین‌المللی مفيد است بهتر است به انگليسی نوشته شود و گاهی مقاله ای مخاطب داخلی دارد و بايد فارسی نوشته شود.

 

*اگر دانشجويان مقطع فوق ليسانس مقاله ISI داشته باشند بهتر پذيرش می‌شوند؟

متأسفانه بله، این گونه است! دانشجوی ترم اول كه هنوز چيزی نمی‌داند و تازه وارد دانشگاه شده است به دنبال نوشتن مقاله در ISI است و اين چيزی است كه من حتی در خارج هم آن را نديدم. وقتی در فرم‌های بورسيه و دكتری از شخص پرسيده می‌شود كه آيا مؤلف كتابی هست يا نه، انتظار بی‌جايی است. در خارج حتي اگر دانشجوی دكترا هم باشيد لزومی ندارد كه مولف مقاله باشيد چون ماهيت مقطع كارشناسی ارشد اين است كه شما را برای بازار كار آماده كند ولی در ايران دوره كارشناسی ارشد برای دانشجو، دوره‌ای است كه می‌خواند تا دكتری قبول شود در حالي كه در انگلستان خيلی‌‌ها از ليسانس به دكترا راه پيدا می‌كنند و گرفتن كارشناسی ارشد در خيلی از رشته‌ها ضرورتی ندارد.

به عبارت ديگر اهميت دادن بيش از اندازه به ISI اين مشكل را ايجاد كرده است. در سال‌های اخير آئين‌نامه‌ها بهتر شده است و وزارت علوم تأكيد دارد كه تحقيقات تقاضامحور و يا كاربردی امتياز بسيار خوبی دارند. امتياز دادن به شركت‌هايی كه از دل دانشگاه تأسیس می‌شوند از ديگر اقدامات خوب است.

گاهی گفته می‌شود ISI درست شده است كه علم ما را از ما بگيرند و خود استفاده كنند و اين نگاه بدبينانه و غيرواقعی است. اين طور نيست كه علم محدود به يك مرز و بوم باشد. همان طور كه ما از علوم آنها استفاده می‌كنيم، ما نيز بايد در اين چرخه علمی شركت دشته باشيم و نبايد بگوييم كه ما علم خود را نزد خودمان محفوظ می‌داريم كه در اين صورت چرخه علمی دنيا از هم می‌پاشد.

*آيا همه اساتيدی كه در دانشگاه تدريس می‌كنند و عضو هيئت علمي هستند اين توانايی را دارند كه خود شخصا مقالات انگليسی بنويسند و يا ديگران برای آنها ترجمه می‌كنند؟

توانايی دانشگاه به دانشگاه متفاوت است. در برخی از دانشگاه‌ها فقط يك سوم هيئت علمی در توليد علم مشاركت دارند و بقيه يا مشغول تدريس هستند و يا مهارت‌های لازم را برای توليد مقاله ندارند. علت اينكه كارگاه‌های مختلف مقاله‌نويسی تا به اين حد زياد شده است اين است كه اين نياز احساس شده است و متقاضی آن هم وجود دارد. گاهی شخصی توانايی نوشتن مقاله ای خوب را دارد، ولی به انگليسی مسلط نيست و اين اشكالی ندارد و اگر موضوعی است كه به درد دنيا بخورد، می‌توان با استفاده از همکاران مسلط به انگلیسی مقاله را به انگليسی برگرداند و اين مطلب امری پذيرفته شده در دنياست.

----------------
گفتگو از سید حسین امامی