سرانجام خشکیدگی به گیاهان علفی مراتع زاگرس هم رسید و حالا نه تنها درختان بلوط و دیگر گونه های درختی این جنگلها که مراتع زاگرس هم در آستانه نابودی قرار گرفتند.

به گزارش خبرنگار مهر، حدود 5 سال پیش بود که نخستین گزارش‌های ظهور علائم زوال و خشکیدگی در بلوط‌ زارهای زاگرس به ویژه استان ایلام  منتشر شد و موجی از نگرانی‌ها را در میان کارشناسان و فعالان حوزه منابع طبیعی و محیط زیست کشور بوجود آورد. البته مدت زیادی طول نکشید تا این پدیده شوم میهمان ناخوانده جنگل‌های بلوط استان‌های کرمانشاه، فارس، چهارمحال و بختیاری و کهگیلویه و بویراحمد هم شده و در ابتدای این رخداد تلخ؛ درگیر شدن درختان بلوط با پدیده زوال و خشکیدگی سبب شد تا این پدیده تحت عنوان «زوال یا خشکیدگی بلوط» نامگذاری شود.

بررسی‌های اغلب محققان و پژوهشگران مراکز تحقیقاتی و علمی کشور حکایت از تنوع شکل زوال و خشکیدگی در جنگل‌های زاگرس دارد که می‌توان به زوال کامل(خشکیدگی کامل درخت یا درختچه و حمله آفات و امراض به آن)، خشکیدگی بخشی از تاج درخت (از بالا به پائین یا از پائین به بالا و مشاهده شواهد حمله آفات و امراض)، تحت فشار بودن درخت(خزان زود رس آن و خشکیدگی برخی از قسمت های تاج شامل شاخه های انتهائی) و بالاخره خشکیدگی تک پایه ای و یا لکه ای اشاره کرد.

با نگاهی اجمالی به روند مقابله با این پدیده ، همسونبودن برنامه‌های تحقیقاتی و پژوهشی نهادهای مرتبط برای شناسایی علت یا مؤلفه‌های مؤثر در بروز پدیده زوال و خشکیدگی در شمار ضعف های مدیریتی کنترل و مقابله با این فاجعه در رویشگاه‌های زاگرس بوده هرچند که فرضیه‌هایی مانند، نفوذ ریزگردها به کشور و تحت تأثیر قرار گرفتن گونه های گیاهی و زوال آنها، تخریب شدید اکوسیستم(ناشی از دخالت های بی رویه و عدم امکان ادامه حیات گونه های جنگلی و مرتعی)، تنش های محیطی بویژه خشکی و شوری و ناتوانی گونه های گیاهی برای مقابله با آنها، بیوتروریسم(ناشی از آلودگی عمدی گونه های گیاهی) و همین‌طور بیماری‌های ناشناخته و تأثیر آن بر گونه های جنگلی و مرتعی برای این زوال مطرح شده است.

یک کارشناس منابع طبیعی در این باره می گوید: بررسی‌های تحقیقاتی و میدانی کارشناسان مرکز تحقیقات منابع طبیعی استان چهارمحال و بختیاری برای نخستین‌بار پرده از دو واقعیت تلخ دیگر برداشته که به‌نظر می‌رسد در گزارش‌های منتشر شده در دیگر استان‌های درگیر پدیده زوال به آن‌ها اشاره نشده است.

به گفته هومان خاکپور،  یکی از این نکات متفاوت در این گزارش‌های تحقیقاتی، این است که علاوه بر گونه بلوط پدیده زوال یا خشکیدگی در دیگر گونه‌های جنگلی درختی و درختچه‌ای مانند زالزالک و زبان گنجشک،بادام، بنه و... هم به طور چشمگیر مشاهده می شود و متأسفانه هر روز هم بر وسعت گستره آن‌ها افزوده می‌شود!

آنطور که او می گوید: رسیدن پدیده زوال به گون‌زارها و خشکیدگی سطح وسیعی از پوشش گونی و درختچه‌ای مراتع نیز دومین واقعیت تلخ و نگران کننده این گزارش‌هاست که تاکنون در گزارش‌های دیگر استان‌ها به آنها اشاره نشده و برای نخستین بار در رویشگاه‌های زاگرس دیده می‌شود.

به اعتقاد خاکپور،  هرچند که این بررسی‌ها در جنگل‌ها و مراتع چهارمحال و بختیاری صورت گرفته است اما حقیقتا" مشخص نیست که آیا گزارش نشدن این موارد در سایر استان‌ها، به دلیل عدم وجود این دو مورد در آن استان‌ها است و یا اینکه تاکنون بررسی‌های دقیق و جامعی در آن عرصه‌های جنگلی و مرتعی صورت نگرفته است.

به هر حال آنچه مسلم است گزارش‌های پهنه‌بندی در چهارمحال و بختیاری حکایت از این حقیقت تلخ دارد که در حال حاضر علاوه ‌بر جنگل‌ها، بخشهای گسترده‌ای(حدود ۴۰۰ هزار هكتار) از گون‌زارهای این منطقه نیز درگیر پدیده خشکیدگی شده و  نیمی از اين عرصه‌ها در وضعيت بحراني قرار گرفته‌اندبنابراین لازم است مسئولان دیگر استان های زاگرس نیز بررسی جامعی در خصوص خشکیدگی ذیگر گونه های جنگلی و مرتعی این استان ها انجام دهند و اگر به نتایج مشابهی دست یافتند هرچه سریعتر برنامه ریزی اصولی برای جلوگیری از این پدیده که حالا دیگر نه تنها گریبانگیر بلوط ها بلکه تمام گونه های گیاهی زاگرس شده داشته باشند.


   

برچسب‌ها