شاهرود - خبرگزاری مهر: "متولی جمع آوری و ساماندهی کودکان کار" مسئولیتی که در جامعه ما مشخص نیست بر عهده کیست اما در عین حال همواره شاهدیم مسئولان مختلف در اظهاراتشان عنوان می‌کنند وظایف خود را در خصوص ساماندهی این قشر انجام می‌دهند، اما در عمل چه کسی باید گره کور ساماندهی کودکان کار را باز کند.

به گزارش خبرنگار مهر، هر صبح كه خورشيد طبق عادت طلوع مي‌كند، او هم طبق عادت كفش‌هايش را می پوشيد و راه می افتد و برايش فرقي نمي‌كند امروز چه روزي است سرد است يا گرم، شاد است يا غمگين و حوصله دارد يا ندارد براي او فقط مهم اين است كه خيابان‌ها شلوغ و مردمي باشند تا كالاي دستش را بخرند.

چراغ، قرمز می‌شود و دوان‌دوان میان ماشین‌ها می‌دود. به دنبال کسی است که کالایش را بخرد اما کسی به اصرارهای کودکانه‌اش توجه نمی‌کند. سماجت‌هایی که همه ما در کودکی برای خرید اسباب بازی و ... یا برای رفتن به پارک و تفریح داشتیم، او اکنون آن را به‌گونه ای دیگر تجربه می‌کند، اصرار برای فروختن کالایش و ...

کودکی که پشت چراغ قرمز به حراج گذاشته می شود

کودکان کار، تمام زندگی و رویاهایشان با چراغ‌های قرمز خیابان‌های شهر گره خورده است کودکانی که برای کمک به خانواده، کودکی‌شان را پشت چراغ قرمز‌ها به حراج می‌گذارند، کودکانی که شب با هزاران آرزو می‌خوابند و هزاران رویای سبز دارند، کودکانی که زندگی‌شان در یک جمله خلاصه می‌شود "پدر و مادر معتاد و خواهر و برادری که احیانا آن ها هم وضعیت مشابهی دارند".

مسئله مهمی که این روزها مطرح است، مسئله جمع‌آوری و سامان‌دهی این کودکان است که به اختلافی میان سازمان‌هاي ذيربط و بلاتکلیفی این کودکان تبدیل شده است.

کودکان کار و خیابانی معضلی چندین ساله که هر سال با چند همایش، سخنرانی و اخباری با تیترهای ترحم انگیز، بزرگتر و عمیق تر می شود. به نحوی که شاید بهتر باشد که جمع آوری و ساماندهی این کودکان را فراموش کنیم و به گزینه های دیگر بپردازیم.

فروش گل، فال، بادکنک، لواشک، سی‌دی، وزن کشی، لوازم تحریر، لباس و غیره از جمله کارهایی است که توسط کودکان کار انجام می‌شود و پدیده کودکان موضوعی است که برای شهروندان سوالات بسیاری را به وجود آورده است که از آن جمله می‌توان به اینکه چه نهادی مسئول جمع آوری و ساماندهی کودکان کار است اشاره کرد.

چه نهادی باید گره کور ساماندهی کودکان کار را باز کند؟

سوالی که در این چند ساله بی جواب مانده و همین امر باعث شده تا جمع آوری و ساماندهی کودکان کار بی متولی باشد اگرچه بسیاری از مسئولان در دستگاه‌های مختلف در اظهاراتشان عنوان می‌کنند وظایف خود را در خصوص ساماندهی کودکان کار انجام می‌دهند، اما در عمل شاهد هستیم که این اتفاق هنوز نیفتاده است، در حالی که جمع آوری و ساماندهی کودکان کار و خیابانی در این روزها بین چند دستگاه‌ پاسکاری می‌شود که این سوال پیش می آید چه نهادی باید گره کور ساماندهی کودکان کار را باز کند؟

 در هر حال آنچه مسلم است این است که توپی که در این زمین کهنه می چرخد و هر از چند گاهی پایی از سوی سازمان و دستگاهی به آن می خورد، دیگر تاب چرخیدن ندارد.

چه كسي باید بیشتر پاسخگوی این موضوع باشد؟!

رئیس اداره بهزیستی شهرستان شاهرود در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: بهزیستی با در اختیار داشتن نیروهای مجرب و متخصص، وظیفه‌اش را به‌خوبی انجام می‌دهد و اعتقاد دارد که شهرداری و نیروی انتظامی باید بیشتر پاسخگوی این موضوع باشند.

حسن غربا با بیان اینکه کودکانی که شهرداری و نیروی انتظامی جمع‌آوری می‌کند، از سوی سازمان به‌خوبي سامان‌دهی می‌شوند، افزود: بیشتر کودکان خياباني مهاجران استان هاي ديگر و يا کشورهاي همسايه هستند، بنابراين بايد تمام سازمان هاي مربوطه از جمله نيروي انتظامي، سازمان اتباع خارجي و شهرداري براي کاهش ورود اين افراد تلاش کنند.

وی با بيان اينکه بر اساس قانون، مديريت ساماندهي و جمع آوري کودکان خياباني بر عهده بهزيستي قرار دارد، خاطرنشان کرد: بنابر اين نيروي انتظامي، سازمان اتباع خارجي و شهرداري بايد در اين رابطه بهزيستي را ياري دهند و شهرداري موظف است تا امکانات سخت افزاري از جمله تجهيزات و ساختمان را در اختيار بهزيستي قرار دهد.

طبق مصوبه سال 83 دولت، سازمان بهزیستی متولی ساماندهی کودکان خیابانی

رئیس اداره بهزیستی شهرستان شاهرود افزود: در رابطه با جمع آوري کودکان خياباني و کار طبق مصوبه سال 83 دولت، ساماندهي، جذب و مديريت آنها به عهده سازمان بهزيستي گذاشته شده و سازمان هاي ديگر مانند نيروي انتظامي و شهرداري، وزارت بهداشت و سازمان اتباع بيگانه نيز بايد همکاري کنند.

 غربا در خصوص نحوه نگهداري کودکان کار و خياباني در بهزيستي تصريح کرد: اگر کودکان شرايط بازگشت به خانواده را نداشته باشند به مراکز ياسر سازمان ارجاع داده شوند و بين 40 تا 45 روز و گاهي تا دو ماه در آنجا نگهداري مي شوند و چنانچه مداخله بي اثر باشد تا شش ماه به مراکز ديگر و سپس به مراکز بد سرپرست و بي سرپرست و شبانه روزي ارجاع داده مي شوند.

وی گفت: براساس پژوهش انجام شده بيشترين گروه کودکان خياباني در تهران کودکاني هستند که در خانه و خانواده خود زندگي مي کنند که بيشتر اين کودکان به علت فقر به کار و گدايي مشغولند و در درجه دوم کودکاني قرار دارند که به دلايل مختلف از آنها جدا شده و تنها با جمع زندگي مي کنند که بيشتر اين کودکان نيز به کار در خيابان مشغولند.

حدود 200 هزار نفر کودک خياباني در ایران وجود دارد

این مسئول خاطرنشان کرد: کودکان خياباني پديده اي رشد يابنده در جهان و در کشور ماست. بر اساس آمارهاي موجود حدود صد ميليون کودک خياباني در جهان وجود دارد اما در کشور ما آمار دقيقي از کودکان خياباني در دست نيست که البته آمارهاي رسمي تعداد اين کودکان را حدود 20 هزار نفر اعلام کرده اند ولی با توجه به آمارهاي داده شده تعداد کودکان کار و خيابان بسيار فراتر از آمار اعلام شده رسمي است.

غربا تصریح کرد: بنا به اظهار وزير آموزش و پرورش دانش آموزانی که به دلایلی ترک تحصيل کرده اند و فرصت ثبت نام پيدا نکرده و از تحصيل بازمانده اند بدون ترديد تعداد زيادي از اين افراد کودکان کار و خيابان را تشکيل مي دهند که اغلب آنها در فقر مطلق به سر مي برند و طبيعتا شماري از اين افراد کودکاني هستند که به کودکان کار وخيابان مي پيوندند.

وی افزود: بيشتر كودكاني كه به صورت تكديگري يا كار در خيابان‌هاي شهر مشاهده مي‌كنيد كودكاني هستند كه تحصيلات بسيار ابتدايي دارند‌ يا اصلا تحصيلات ندارند طبق برآوردي كه كارشناسان ما داشتند اين كودكان از درس و تحصيل محروم هستند که البته در همين حال درصد زيادي از اين كودكان هويت افغاني دارند و 90 درصد آن‌ها را پسران تشكيل مي‌دهند و ميانگين سني كودكاني كه دست فروشي و تكديگري مي‌كنند هشت تا 13 سال است.

آسیب‌های اجتماعی در کمین کودکان خیابان

رئیس اداره بهزیستی شهرستان شاهرود با بیان اینکه کودکان خیابانی بیش از سایر اقشار جامعه در معرض انواع آسیب‌های اجتماعی از جمله خشونت و رفتارهای پرخطر مرتبط با "اچ‌آی‌وی" هستند خاطرنشان کرد: موضوع مصرف موادمخدر هم ممکن است به صورت بدون تزریق، این کودکان را مستعد کند، بخشی هم به‌دلیل تجاوز و سوءاستفاده جنسی است و از این نظر بیشتر تحت فشار هستند و این یکی از مشکلات است.

وی با بیان اینکه بعضی مواقع خانواده‌ها هم با آنکه استطاعت مالی دارند به‌دلیل آنکه کودکانشان درآمد خوبی از این‌ کار به دست می‌آورند، آنها را به این کار وادار می‌کنند، تصریح کرد: هدف اصلی‌مان در همه زمینه‌ها استحکام خانواده‌ها و بازگرداندن این بچه‌ها به خانواده‌هایشان است و در این راستا برای توانمندسازی خانواده‌ها اقداماتی انجام می‌شود تا دیگر خانواده‌های این کودکان را به جایی برسانیم که نیازی به کار فرزندانشان نداشته باشند.

غربا در مورد وضعیت کودکان خیابانی مهاجر نیز گفت: وضعیت این کودکان پس از تحویل به بهزیستی مورد تحقیق قرار‌ می‌‌گیرد اگر اقامتشان در ایران قانونی باشد، به خانواده‌هایشان تحویل داده می‌شوند و از آنها تعهد گرفته می شود و در مورد آنها که اقامتشان غیرقانونی باشد، بلافاصله به وسیله مراجع قانونی از کشور خارج می‌شوند.

او به وجود یک مرکز نگهداری از کودکان خیابانی در شهر سمنان اشاره و خاطرنشان کرد: پس از مصاحبه اولیه و پذیرش کودکان، خدمات روانشناسی، مددکاری، حقوقی، پزشکی و روانپزشکی به کودک ارائه می شود و در صورت نیاز به پیگیری قضایی، اقدامات بعدی صورت می پذیرد.

وی در ادامه افزود: اگر کودکان در این مدت ساماندهی شدند، به خانواده هایشان تحویل می شوند اما اگر شرایط نگهداری را نداشتند، پس از طی مراحل قانونی، تحویل مراکز مرتبط از جمله شبه خانواده، توانبخشی و ... می شوند.

چه كسي ساماندهي مي‌كند؟!

فرمانده نیروی انتظامی شهرستان شاهرود نیز در گفتگو با مهر گفت: با وجود اينكه دو سازمان بهزيستي و شهرداري كودكان كار را ساماندهي مي‌كنند، اما اگر نگاهي به كوچه و خيابان‌هاي شهر بيندازيد عملا چنين ادعايي نقض مي‌شود چرا که هنوز هم در فصول و روزهاي خاصی از سال، كودكان زيادي در خيابان‌هاي شلوغ شهر اقدام به دست‌فروشي و حتي تكديگري مي‌كنند.

سرهنگ رحمت الله طاهری افزود: درست است كه وظيفه نيروي انتظامي جمع‌آوري كودكان خياباني و كار است، اما مهم جمع‌آوري آن‌ها نيست، بلکه مرحله بعد از جمع‌آوري مهم است، چرا که این مرحله بر عهده سازمان بهزيستي است و بسیار اهمیت دارد.

وی با بیان اینکه كودكاني كه داراي خانواده هستند حتي اگر پدر يا مادري معتاد داشته باشند در صورت جمع‌‌آوري به خانواده‌هاي خود بازگردانده مي‌شوند، ادامه داد: كودكاني كه بدسرپرست هستند پس از تشكيل پرونده در نيروي انتظامي به دادگستري انتقال داده شده و بيشتر آن‌ها به خانواده‌هاي خود بازگردانده مي‌شوند اين در حالي است كه اين كودكان به اجبار و فشار خانواده‌هاي خود مجبور به كار هستند و اگر باز هم به خانواده خود بازگردانده شوند، مصداق اين ضرب‌المثل معروف "روز از نو و روزي از نو" خواهد بود.

در بحث كودكان خياباني و كار، پليس در جايگاه آخر قرار دارد

فرمانده نیروی انتظامی شهرستان شاهرود با بیان اینکه اگر بخواهيم مشكل کودکان خیابانی را حل كنيم بايد وظايف نهادها و سازمان‌ها کامل مشخص شود تا اين چرخه بيهوده نچرخد خاطرنشان کرد: بسياري از كودكان كار و خياباني که از خانواده‌ها و اقشار آسيب‌پذير جامعه هستند در صورت حمايت از سوي ارگان و نهادهاي خيريه مي‌توان با برگشت دادن آن‌ها به خانواده، ديگر شاهد حضور اين كودكان در معابر و خيابان اصلي شهر نباشيم.

طاهری با تاکید بر اینکه در بحث كودكان خياباني و كار، پليس در جايگاه آخر قرار دارد گفت: در صورتي كه باور عموم اين‌گونه نيست و اگر بخواهيم چرخه جمع‌آوري و سامان‌دهي اين كودكان، چرخه اي بيهود‌ه‌ نباشد بايد با آسيب‌شناسي دقيق اين معضل را ريشه‌كن كرد كه اين موضوع هم هيچ ربطي به پليس ندارد.

وی با یادآوری اینکه بارها در جلسات مختلف عنوان شده كه در بعضي از طرح‌ها پليس نبايد دخالتي داشته باشد اما این موضوع مورد قبول نبوده است ادامه مي‌دهد: بر فرض اينكه پليس كار خودش را كه جمع‌آوري‌ اين كودكان است، انجام دهد مرحله بعد از آن را كه دست ما نيست چه كسي بايد انجام دهد؟! اما وقتي ارگان‌هاي زير‌ربط وظيفه خود را به‌خوبي انجام نمي‌دهند پاي پليس را به ميان مي‌آورند.

توجه ها باید به سمت توانمندسازی خانواده باشد

فرمانده نیروی انتظامی شهرستان شاهرود گفت: اصلی‌ترین هدف آموزش، حمایت از خانواده در قالب حمایت اجتماعی پایه است چرا که رفتار‌ها و آگاهی را رصد کردیم و به این نتیجه رسیدیم که رفتارها خوب نبود، آگاهی‌ها پایین و رفتار پرخطر هم خیلی رواج داشت مصرف موادمخدر مثل مصرف مواد محرک و رفتار جنسی مستعد انتقال "اچ‌آی‌وی" از جمله رفتار محافظت‌نشده و توأم با خشونت است.

طاهری خاطرنشان کرد: توجه ما باید به سمت توانمندسازی خانواده این کودکان باشد و اگر خانواده‌های این افراد از لحاظ اقتصادی و اجتماعی به مرحله توانمندی برسند قطعا ما می‌توانیم کاهش چشمگیری را در تعداد این کودکان شاهد باشیم ضمن اینکه مردم باید از برخورد همراه با ترحم با این کودکان خودداری کرده و از کمک مالی مستقیم به آنها یا خرید جنس از آنها اجتناب کنند و با این کار انگیزه آنها را برای ادامه فعالیتشان کاهش دهند، چرا که کمک از سر دلسوزی مردم در رابطه با افزایش کودکان خیابانی نقش بسیار موثری دارد.

به نظر می‌رسد سازمان بهزیستی آنطور که باید به وظیفه خود عمل نکرده است

یکی از شهروندان شاهرودی نیز در گفتگو با مهر در این مورد می گوید: شرايط زندگي براي كودكان كار به گونه‌اي است كه تعلق و تعهدات به هنجارها و ارزش‌هاي اجتماعي در آنها تضعيف شده و شرايطي را براي آنها به وجود مي‌آورد تا بسياري از آنان به خود و جامعه آسيب‌هاي جدي مي‌رسانند.

علی عجم با اشاره به اینکه كودكان كار به دنبال تأمين غذا، سرپناه، امنيت، محبت و پولند، اما در كنار آن گرفتار باندهاي تجارت سياه، افيون، تكديگري، قاچاق، دزدي و البته گاهي جمع‌آوري يا دستگير مي‌شوند افزود: اين قصه ميليون‌ها كودك كار است كه در سراسر كره خاكي از حق كودكي خود محرومند و مخفيانه و آشكارا در خيابان‌ها، كارگاه‌ها، معادن، مزراع و كوره پز خانه‌ها و ... مشغول كار سخت و زيان آورند.

وی با تاکید بر اینکه در اغلب كشورهاي جهان به دليل عدم حمايت از تشكل‌هاي حمايتي و فقدان قوانين محكم، اين موضوع هر روز بغرنج‌تر مي‌شود خاطرنشان کرد: از سازمان‌های درگیر در حوزه کودکان کار و خیابان، سازمان بهزیستی است که به نظر می‌رسد آنطور که باید و شاید به وظیفه خود عمل نکرده است.

با جمع‌آوری کودکان کار از خیابان‌ها به صورت سطحی مخالفیم

این دانشجوی ترم آخر رشته حقوق ضمن ابراز تاسف از اینکه چرخه بيمار جمع‌آوري و سامان‌دهي كودكان خياباني همچنان میلنگد، گفت: نه سازماني كوتاهي خود را قبول مي‌كند و نه سازماني وظيفه خود را به‌درستي انجام مي‌دهد پس در این ميان اینکه چه كسي ‌ يا چه سازماني بايد برنامه‌ريزي دقيقي براي سامان‌دهي و آسيب‌شناسي اين كودكان كار داشته باشد، هنوز مشخص نيست تا همچنان اين قصه ادامه داشته باشد.

عجم با تاکید بر اینکه با جمع‌آوری کودکان کار از خیابان‌ها به صورت سطحی مخالفیم، گفت: چراکه در جمع‌آوری نگاه قهری حاکم است و به این ترتیب خانواده‌هایی که کودکانشان را مجبور به کارکردن می‌کنند آنها را از خیابان به زیرزمین‌ها سوق می‌دهند و کودک با هزاران آسیب دیگر مواجه می‌شود.

وی تصریح کرد: کودکان خیابانی و کار جدای محروم بودن از امکانات اولیه زندگی، در معرض آسیب‌های بسیاری هستند و چه بسا آینده خوبی برایشان نباشد، کودکانی که در سرما و گرمای فصول سال، مجبور به کارهایی می‌شوند که چه بسا جز "ظلم"، نام دیگری نتوان بر آن گذاشت.

این شهروند شاهرودی همچنین افزود: این در حالی است که در کشور ما نیز این پدیده شوم رو به افزایش است و متأسفانه، تا کنون هیچ کار مستمر و قاطعانه‌ای برای مقابله با آن انجام نگرفته است؛ آن هم در شرایطی که نهادهای مسئول در این مقوله کم نیستند، ولی هر کدام به توجیهی، از زیر بار مسئولیت خود شانه خالی می‌کنند و به فرافکنی روی می‌آورند.

خیابان‌های شلوغ شاهرود و دستان کوچک التماس کودکی برای فروش فال و ...

خانم جاویدان هم یکی دیگر از شهروندان شاهرودی است که در گفتگو با خبرنگار مهر اینگونه می گوید: کودک خیابانی، به کودکی می گویند که ساعاتی از وقتش را طی روز در خیابان‌‌ها می‌گذراند و ارتباطش ممکن است با خانواده‌اش به‌طور کلی قطع شده باشد، یا حتی به اتفاق خانواده‌اش در خیابان زندگی کند و محل زندگی‌اش را برای ساعاتی یا کل شبانه‌روز در خیابان بگذراند.

او افزود: کافی است، سری به خیابان‌های شلوغ شاهرود بزنید تا دست‌کم در هر چند صد متر، با کودکی روبه‌رو شوید که دستان کوچک التماسش را برای فروش فال، گل، آدامس و ... دراز کرده و یا بد‌تر، مشغول گدایی سنتی است!

این شهروند شاهرودی گفت: کودکانی که در رویارویی با ایشان یا دست و دلمان می‌لرزد و فالشان را می‌خریم که در این صورت به کار و کاسبی پدر و مادر ـ و شاید ارباب ستمکارشان رونق می‌دهیم و یا از کنارشان می‌گذریم؛ چه آزرده خاطر شویم و چه ککمان نگزد، تفاوت چندانی در اصل گذشتن از کنار آنها ندارد.

جاویدان خاطرنشان کرد: این در حالی است که در هر دو حالت (پذیرفتن خواهش آنها یا گذر از کنارشان)، کاری انجام داده‌ایم که در باطنمان نقش خواهد بست؛ یا چهره معصوم این کودکان ما را به یاد عزیز خردسالی در دور و اطرافمان انداخته که حس محبتمان برانگیخته شده و به جای یاری رساندن به این کارگر کم سن و سال، به زورگویان سرپرستش سود رسانده‌ایم و یا پیشتر به این باور رسیده‌ایم که سود کار این قشر خردسال به جیب نا‌اهلان می‌رود و از این کار منصرف شده‌ایم که در هر دو صورت، ذره‌ای از انسانیت زلالمان را در رویارویی با این ماجرا جا گذاشته‌ایم.

هنوز آئين‌نامه ای اجرايي نشده زمزمه تصويب آيين‌نامه‌ جديد به گوش مي‌رسد

علی محمد عامریون که کارمند بازنشسته راه آهن است نیز در این مورد با تاکید بر اینکه سلامت كودكان خياباني در خطر است گفت: کودکان کار از حق كودكي خود محروم و نزديك به نيمي از آنان وارد بازار كار مي‌شوند که البته اين كودكان معمولا به علت ماجراجويى و بى‌باكى، بيشتر از ديگران در معرض آسيب‌ها و خطر قرار مى‌گيرند، اما موضوع مهم‌ترى كه سازمان‌هاي جهانى بر آن تاكيد دارند، اعتيادى است كه منجر به ايدز مى‌شود.

وی با اشاره به اینکه كودك كار، پديده اجتماعي عميقي است كه سازمان‌هاي بسياري را درگير مي‌كند، اما تا حد زيادي قابل حل است افزود: هنوز آئين‌نامه ساماندهي كودكان خيابان اجرايي نشده كه زمزمه‌هايي از آيين‌نامه‌اي جديد براي تصويب در هيئت دولت به گوش مي‌رسد و از آن با عنوان طرح بر زمين مانده نام برده مي‌شود.

عامریون با اشاره بر اینکه كودك بايد در برابر كاري كه رشد و سلامت وي را تهديد مي‌كند، حمايت شود و دولت‌ها بايد حداقل سن و شرايط كار كودكان را مشخص كنند تاکید کرد: براساس ماده 32 پيمان‌نامه جهاني حقوق كودك، طبق اصل سي‌ام قانون اساسي، دولت موظف است وسايل آموزش و پرورش رايگان را تا پايان دوره متوسطه براي همگان فراهم سازد و ايران همچنين با پيوستن به كنوانسيون حقوق كودك متعهد شده است كودكان را در برنامهريزي‌هاي كلان خود در اولويت قرار دهد.

این شهروند شاهرودی افزود: عدم اطلاع رسانی و آگاهی از تمامی ابعاد زندگی کودکان کار را شاید بتوان مهمترین و اصلی ترین دلیل کمک مالی و دلسوزی شهروندان نسبت به این افراد دانست اما آنچه مسلم است نمی توان گناهی را متوجه کودکان سرگردان در خیابان ها دانست، کودکانی که روزشان را با تحقیر و سرزنش شهروندان به شب می رسانند و شب را با یادگیری درس تکدی گری و جلب ترحم صبح می کنند.

كودكان كار بزرگ مي‌شوند اما در روند ساماندهي آنها تغييري اساسي پيش نمي‌آيد

مهرداد مولایی دانشجوی ترم سوم رشته روانشناسی نیز در این مورد گفت: در وهله اول بايد دولت اين كودكان را به رسميت بشناسد و زمينه اجراي پيمان‌نامه جهاني حقوق كودك را فراهم آورد تا مقدمه‌اي براي حضور موثر سازمان‌هاي غيردولتي در روند ساماندهي اين كودكان باشد.

او تاکید کرد: به هر حال كودكان كار بزرگ مي‌شوند و جايشان را كودكان ديگري مي‌گيرند، اما در روندي كه سال‌هاست در اين زمينه براي ساماندهي آنها در پيش گرفته شده تغييري اساسي پيش نمي‌آيد و تا قوانين تصويب شوند و دعواها پايان يابد، كودك كار صبح فردا باز طبق عادت كفشش را مي‌پوشد و راه مي‌افتد و باز براي او فرقي نمي‌كند امروز چه روزي است.

مولایی با اشاره به اینکه سکوت و اتلاف وقت در برابر سرنوشت کودکانی که باید آینده سازان کشورمان باشند به مرز خطر رسیده است افزود: جمع آوری کودکان از خیابان و فرستادن آنها به گرمخانه ها راهکاری غیر اصولی و بدون بازخورد است چرا که کودکان پس از رهایی از گرمخانه ها یا به سراغ کارهای قبلی خود باز می گردند یا به فعالیت های زیر زمینی روی می آورند.

این دانشجوی روانشناسی خاطرنشان کرد: اگرچه حضور كودكان در خيابان‌ها بحثي است انساني اما حضور آنان در معابر و ايجاد مزاحمت براي رهگذران، خود واكنش انزجاري در افراد ايجاد مي‌كند كه اين انزجار به كودكان نيز منتقل مي‌شود.

مولایی معتقد است: بهزيستي، شهرداري و نيروي انتظامي وظيفه جمع‌آوري، ساماندهي و بازتواني اين كودكان را دارند، اما خلأ ‌قانوني باعث مي‌شود كه فعاليت اين سه نهاد تنها به ايجاد چرخه‌اي تكراري منجر شود، خلأ قانوني در بخش سرپرستي سبب شده است تا اين كودكان از چرخه حمايت بيرون آمده و وارد بازار غيرقانوني كار شوند.

دستگیری کودکان کار

در اين خصوص پاي صحبت فاطمه تبریزی یکی از اساتید دانشگاه شاهرود نشستيم او با انتقاد از دستگيري كودكان كار تصريح مي‌كند: متاسفانه مسئولان ما يا به دنبال حذف سريع كودكان از شهر به منظور زيباسازي شهر هستند يا با رويكردي پليسي و امنيتي به دنبال دستگيري كودكان برآمده‌اند.

وی افزود: اين‌طور ساماندهي‌هاي فصلي و موسمي از سوي سازمان‌هاي مسئول، دور باطلي است كه در كمتر از يك ماه به بازگشت مجدد كودك به چرخه اقتصاد منجر مي‌شود و بررسي نقش آسيب‌هاي اجتماعي اين كودكان پنهان باقي مي ماند.

تبریزی در ادامه با اشاره به تهديد كودكان كار توسط باندهاي توزيع مواد مخدر اظهار كرد: كودكي كه در خيابان قرار دارد در برابر انواع آسيب‌ها قرار مي‌گيرد، اما كودكاني كه در معرض اين باندها نباشند آسيب كمتري مي‌بينند و اين در حالي است كه آن دسته از كودكان كه درگير فعاليت‌هاي باندهاي توزيع مواد مخدر مي‌شوند متاسفانه در معرض آسيب‌هاي بيش‌تري قرار دارند.

این شهروند شاهرودی گفت: حتي مشاهده مي‌شود كه اين كودكان توسط باندهای توزيع مواد مخدر معتاد مي‌شوند تا كودكان وابسته شده را از اين طريق به بيگاري بكشند که در برخي كودكان فقر علت حضور آنها در خيابان است و اگر خانواده از اين كودكان به حد اندكي حمايت كند، ديگر هيچ‌گاه كودك به خيابان نمي‌آيد و در برخي موارد ديگر هم فقر فرهنگي خانواده دليل اين موضوع است.

به كودكان كار و خيابان رحم كنيد

عرفان یکی از همین کودکان است که در پشت چراغ قرمز چهار راهی در شاهرود فال می‌فروشد سر صحبت را با وی باز می‌کنیم و او که یک چشمش به ثانیه‌شمار چراغ سبز است و با چشم دیگرش من را برانداز می‌کند می‌گوید 10 ساله است و چهار سال است که فال می‌فروشد.

اعداد ثانیه‌شمار به سرعت عوض می‌شوند 28، 27 ، 26 ... از درس و کتاب و مدرسه‌اش می پرسم و او تنها شانه‌ای بالا می‌اندازد و به علامت نفی سر تکان می‌دهد 18، 17، 16  می‌گوید اهل زاهدان است و با خواهر هشت ساله‌اش همکار است 10، 9، 8... از آرزویش می‌پرسم و او که مهیای رفتن شده با خنده‌ای معنادار می‌گوید: خداکند همیشه چراغ‌های سرچهار راه قرمز بمانند و با قرمز شدن چراغ به امید فروختن فال یک هزار تومانی در لابه‌لای ماشین‌های چند ‌میلیونی گم می‌شود.

او چنان خواهش می‌کند که یک فال از او بخریم که بیشتر به نظر می‌رسد، درخواست جلب محبت دارد تا فروش چند برگه‌ای که مثلا آینده ما را نشان می‌دهد؛ حیف که در این اقیانوس مردم در حال عبور، برخلاف اینکه در فروش کاغذ پاره موفق است، لحن التماسی‌اش خریداری ندارد.

عرفان برايش تنها تكه‌ناني مهم است كه شب در سفره بگذارد تا خواهر كوچكش سير شود و دارويي تا مادر دياليزي‌اش بخورد بلكه كمتر درد بكشد، دوست دارد هنرپيشه شود! با صداي ملتمسي خنكاي بادبزنش را تبليغ مي‌كند و صفرهاي قرارداد رؤياي بازيگر شدنش به ميليون‌ها آرزوي ديگر مي‌پيوندد و در هیاهوی شهر گم مي‌شود.

کودکانی که صدای کم‌توانشان در میان بوق و ترافیک خیابان و جثه‌ نحیفشان در میان همهمه عابران محو می‌شود ... کودکانی که به جای تحصیل در پشت نیمکت‌های کلاس‌ درس،‌ فال بخت و عمرشان را در پشت چراغ‌ قرمز چهار راه‌ها به حراج می گذارند او ديروز را به ياد نمي‌آورد، امروز را باور ندارد و براي فردا نیز طرحي ندارد.

.......................................
گزارش از معصومه بابکی