همزماني عمليات « والفجر مقدماتي» با سالروز پيروزي انقلاب اسلامي و همچنين برگزاري اجلاس سران كشورهاي غير متعهد و عدم موفقيت كامل عمليات بهانه‌اي بدست رسانه هاي گروهي مخالف انقلاب داد تا با زير سئوال بردن اصل جنگ تا حد امكان به تقويت مواضع رژيم بعثي اقدام نمايند.

به گزارش گروه دفاع مقدس خبرگزاري مهر، به نقل از مركز تحقيقات جنگ ، هجدهم بهمن ماه سالروز عمليات « والفجر مقدماتي» است. اين عمليات كه ابتدا با نام «والفجر نهايي» طراحي شده بود ، به دليل عدم هماهنگي نيروهاي عمل كننده و همچنين جاسوسي عاملان رژيم عراق با شكست مواجه شد و نام « والفجر مقدماتي» را به خود گرفت .

جايگاه عمليات در استراتژي نظامي ايران
از ديدگاه فرماندهان نظامي ، بغداد و بصره، دو هدف استراتژيك، به شمار مي رفتند؛ در اين ميان بغداد هدف غايي و بلند مدت و بصره، هدف ميان مدت و قابل دسترس محسوب مي شد.

بر اساس همين نگرش، مناطق مورد نظر براي عمليات والفجر مقدماتي، زمينه ساز تصرف بصره انتخاب شدند. به طور كلي در انجام عمليات ، دستيابي به بصره به طور مستقيم مورد توجه قرار داشت و سعي مي شد اين هدف، با انجام دو يا سه عمليات تأمين شود، اما تصرف بغداد با انجام چند عمليات واسط امكان پذير بود و به زمان بيشتر و رشد سازمان رزم و اصلي شدن جنگ در تمام ابعاد نياز داشت. يكي از مناطقي كه امكان انجام عمليات در آن در راستاي هدف تصرف بغداد وجود داشت، منطقه كوت تا عماره بود كه در نگرشي بلند مدت و كلان، مورد توجه تصميم گيرندگان نظامي بود. در سطح خرد نيز، انهدام دشمن، گشودن جبهه جديد و دست يافتن به زمين هاي مهم، دلايل اصلي در انتخاب منطقه فكه براي عمليات والفجر مقدماتي محسوب گرديد. ضمن آنكه، اين منطقه عملياتي، جناح شمالي هور را نيز در بر مي گرفت، جايي كه در سالهاي بعد (1362 و 1363) عمليات هاي بزرگ خيبر و بدر در آن انجام شد.

دلايل انتخاب منطقه عمليات
در جبهه جنوب غربي، منطقه فكه به دليل وجود ارتفاعات حمرين و جاده ارتباطي بصره - عماره به سمت كوت، از اهميت ويژه اي برخوردار بود؛ به ويژه آن كه مركز فرماندهي سپاه چهارم و يگان هاي تابعه آن در شهر عماره قرار داشتند. اين منطقه، پس از آن كه عمليات محرم انجام شد و طي آن رزمندگان توانستند جبال حمرين را تصرف كنند، به همين دليل بيشتر مورد توجه قرار گرفت.

موقعيت منطقه
منطقه داراي دو ارتفاع اصلي يعني « ارتفاعات حمرين» كه طول مرز ايران و عراق، از جنوب شرقي دهلران تا شمال فكه از يك سو، و از سوي ديگر، ارتفاع جبل فوقي كه در جنوب غربي حمرين و در شمال منطقه عملياتي والفجر مقدماتي نيز« ارتفاع ميشداغ» قرار دارد، كه سه تنگه طبيعي مهم با نام  1- تنگه صعد 2- تنگه ذليجان 3- تنگه رقابيه در آن مشاهده مي شود. ارتفاع شمالي - جنوبي رقابيه، عارضه ديگري است كه از جنوب به تنگه رقابيه و از شمال به تنگه برقازه محدود مي شود. مهمترين رود منطقه ، رودخانه مرزي «دويرج» است كه از كوههاي شمال (جاده عين خوش به دهلران) شروع مي شود و تا منطقه غرب فكه ادامه يافته و به «هورالسناف» مي ريزد.

وضعيت دشمن
عراق به دليل حملات پي در پي و موفق ايران در عمليات هاي دوره نخست جنگ، به طور گسترده اي از نيروي جيش الشعبي استفاده كرد و با تشكيل تيپ هاي سه رقمي، سازمان رزم ارتش را بسيار گسترش داد. اين تيپ ها در آرايش نظامي عراق در منطقه عملياتي والفجر مقدماتي، در خط اول قرار داشتند. اين اقدام از يك سو موجب حفظ نيروهاي اصلي ارتش آن كشور مي شد و از سوي ديگر، توان نيروهاي مهاجم را به شدت كاهش مي داد، به گونه اي كه با توجه به درگيري رزمندگان با نيروهاي در خط  و موانع گوناگون، يگان هاي اصلي عراق بهتر مي توانستند به دفاع حمله بپردازند.

سپاه چهارم عراق مسئوليت منطقه عملياتي از چيلات تا هورالعظيم را به عهده داشت و داراي چهار لشكر بود:

1- لشكر 14 پياده شامل سه تيپ 421، 422 و 18 و يك گردان تانك به نام« سيف سعد» كه در محور چزابه و شمال هورالهويزه قرار داشت. از سه تيپ اين يگان ، يك تيپ شامل نيروهاي جيش الشعبي و دو تيپ ديگر از نيروهاي اصلي ارتش عراق بودند.

2- لشكر 1 مكانيزه شامل تيپ 108 گارد مرزي، تيپ 501 پياده ، تيپ 1 مكانيزه كه در محور « دويرج» تا پاسگاه پيچ انگيزه مستقر بود. همچنين ، تيپ هاي 92، 93 و 66 احتياط كلي منطقه فكه تا پاسگاه دويرج بودند. افزون بر اين ، تيپ هاي سازماني 34 زرهي، 27 مكانيزه از لشكر 1 در احتياط منطقه عملياتي والفجر مقدماتي قرار داشتند.

3- لشكر 10 زرهي شامل سه تيپ، كه از محور پيچ انگيزه تا جنوب غربي چيلات (دهلران) آرايش داشت.

4- لشكر 3 زرهي (علاوه بر تيپ هايي كه به لشكر 14 مامور كرده بود) با تيپ هاي 16 ، 12 زرهي، 8 مكانيزه و 53 مختلط، در شرق هورالسناف گسترش داشت و در احتياط بود.

يگان هاي ديگري كه جزو سازمان رزم منطقه عملياتي سپاه چهارم عراق بوده و در احتياط قرار داشتند، عبارت بودند از : تيپ 30 زرهي از لشكر 6 ، تيپ 37از لشكر 12 ، تيپ 16 از لشكر 6، تيپ 101 پياده گارد مرزي ، تيپ 10 زرهي وابسته به ستاد كل ، تيپ 49 زرهي از لشكر 11 ، تيپ 18 پياده ، تيپ 48 پياده از لشكر 11 ، تيپ 25 مكانيزه از لشكر 6 ، تيپ 51 مختلط و تيپ گارد جمهوري.

طرح مانور
در طرح ريزي عمليات ، مقرر شد، قرارگاه خاتم الانبياء(ص) با نيروهاي قرارگاه كربلا و قرارگاه نجف اشرف به سوي عماره تك كند.

در مرحله اول، يگانهاي قراردگاه نجف اشرف مي بايست در محور طاوسيه تا چزابه، حد فاصل خط تا كانال هاي آخر را تصرف كرده و در مرحله دوم و در ادامه تك، جناح  راست تا حاشيه جنوبي دويرج (پشت جاده آسفالت فكه و در غرب جاده اتوبان) و سرپل حلفائيه را تصرف كنند.

نيروهاي قرارگاه كربلا نيز مي بايست با استفاده از معابر وصولي، جا پاي تصرف شده به وسيله نيروهاي رزمي قرارگاه نجف تا چزابه و پدافند پشت كانال را به انجام مي رساندند.

در مرحله دوم، نيروهاي خودي مي بايست شرق غزيله  و شمال هورالهويزه را پاكسازي كرده و سرپل غزيله را تامين كنند . بر اساس طرح عملياتي ، جناح نيروهاي كربلا بايستي با حداث خاكريز تامين مي شد تا در صورت بروز مشكل براي ماموريت نيروهاي نجف، جناح  يگانهاي قرارگاه كربلا از تعرض و آسيب دشمن مصون بماند. در طرح مانور اين گونه پيش بيني شده بود كه پس از آن كه اهداف مرحله اول و دوم عمليات تحقق يافت ، با بازسازي يگان ها و ايجاد شرايط مناسب و نيز با توجه به وضعيت دشمن، در مرحله سوم ، تك به سمت عماره ادامه يابد.

در اين طرح، عمليات فريب در منطقه چيلات(دهلران) و طيب نيز پيش بيني شده بود و لشگر 14 امام حسين(ع) نيز ماموريت داشت ، در منطقه فاو، عمليات فريب ديگري را انجام دهد، مسئله قابل ملاحظه در اين عمليات، استفاده از توان زرهي بود كه به دليل بعد مسافت و عمق منطقه عملياتي مورد توجه قرار گرفت.

در اين عمليات ، قرارگاه خاتم الانبياء(ص) (مشترك سپاه و ارتش) به همراه دو قرارگاه نجف اشرف و كربلا، مراحل طرح ريزي و اجراي عمليات را به عهده داشتند.

تركيب قرارگاه كربلا به اين ترتيب بود:

1- سپاه سوم صاحب الزمان(عج) ، شامل لشكر 14 امام حسين(ع) با هشت گردان پياده، لشگر 25 كربلا با 11 گردان پياده ، لشكر 17 علي بن ابيطالب با 14 گردان پياده و تيپ مستقل قمر بني هاشم با پنج گردان پياده.

2- سپاه هفتم جديد متشكل از قرارگاه قدس شامل لشكر 7 ولي عصر(عج) با 12 گردان و تيپ 15 امام حسن(ع) با 10 گردان؛ همچنين ، لشكر 8 نجف با 14 گردان ، لشكر 41 ثارالله با 11 گردان و لشكر 19 فجر با 24 گردان.

قرارگاه نجف نيز متشكل از سپاه 11 قدر، شامل لشكر 27 حضرت رسول (س) با 24 گردان، لشكر 31 عاشورا با 13 گردان و تيپ 10 مستقل سيدالشهدا(ع) با هفت گردان و همچنين لشكر 5 نصر شامل سه تيپ با 33 گردان، از ارتش جمهوري اسلامي نيز لشكر 21 حمزه، تيپ 84 خرم آباد و تيپ 58 ذوالفقار در عمليات شركت داشتند . در مجموع ، سپاه پاسداران با 13 يگان (176 گردان) و ارتش جمهوري اسلامي با سه يگان (15 گردان) بايستي اين عمليات را انجام مي دادند.

شرح عمليات
با تاريك شدن هوا، يگان ها از نقطه رهايي به سوي مواضع دشمن حركت كردند. اين اقدام به اين دليل بود كه خط خودي با مواضع دشمن چهار تا پنج كيلومتر فاصله داشت. از اين رو، لازم بود نيروها، پياده روي خود را آغاز كنند تا بتوانند در ساعت مقرر به مواضع دشمن يورش برند. با حركت نيروها، در قرارگاه نيز جنب و جوش و اضطراب خاصي به چشم مي خورد و همه براي موفقيت رزمندگان دعا مي كردند، به همين منظور مراسم زيارت عاشورا در سنگر (عمومي) قرارگاه خاتم برگزار شد . از سوي ديگر، به دليل اهميت عمليات، آقاي ميرحسين موسوي؛ نخست وزير وقت،  آيت الله موسي اردبيلي؛ رئيس ديوان عالي كشور،  آيت الله طاهري خرم آبادي و حجت الاسلام والمسلمين فاكر، نمايندگان حضرت امام در سپاه در سنگر فرماندهي حضور داشتند.

بدين ترتيب، در ساعت 21:30  روز 17 بهمن 1361 رمز عمليات به شرح زير قرائت شد:

"بسم الله الرحمن الرحيم، و لاحول و لا قوه الا بالله العلي العظيم، اللهم اياك نعبد و اياك نستعين ، قد تري ما انا فيه ففرج عنا يا كريم، يا الله ، يا الله ، يا الله. به مظلوميت علي اصغر و به ذولفقار برنده ولي المومنين و قهاريت رب العالمين به پيش"

با اعلام رمز عمليات، حمله رزمندگان آغاز شد. گرچه يگان ها ساعاتي قبل حركت كرده بودند، ولي نتوانستند همزمان، عمليات شكستن خط را آغاز كنند، لذا بعضي  از نيروها در كمين متوقف شده، برخي هم درگيري را آغاز كردند و گروهي نيز نرسيده هنوز درگير نشده بودند . از اين رو فرماندهان سپاه تلاش زيادي به عمل آوردند تا اين مشكل رفع شود و بالاخره در پي اين تلاش، نيروها توانستند به سختي از برخي موانع عبور كرده و به كانال اول برسند. در اين هنگام، دشمن به نيروهاي در خط خود دستور داد، به پشت جاده آسفالت عقب نشيني كرده و در آنجا خط تشكيل دهند. اين اقدام دشمن ناشي از تجربه قبلي در عمليات هاي گذشته بود. فرماندهان عراقي دريافته بودند كه نبايد در برابر سيل خروشان نيروهاي بسيج مقاومت كرده و تلفات بدهند. آنها نمي خواستند مانع نفوذ نيروهاي ايراني شوند، زيرا قصد داشتند با دور زدن آنها از دو جناح، آنان را منهدم كنند. با وجود اين تدبير دشمن، نيروهاي خودي در برخي محورها پيشروي كردند ، ولي در محورهاي ديگر موفق نشدند از موانع عبور كنند. اين وضع موجب شد آنها زمان را از دست بدهند. بر اين اساس، فرماندهان در تدبيري مناسب، اجازه ندادند يگان هايي كه عمليات شكستن خط را به اتمام رسانده بودند به پيشروي خود ادامه دهند. اين يگان ها موظف شدند در مواضع به دست آمده متوقف شده و با احداث خاكريز، به حفظ آن بپردازند.

ويژگي هاي عمليات
يكي از ويژگي هاي شاخص عمليات والفجر مقدماتي اين بود كه دشمن با توجه به تجربيات قبلي و پس از فتح خرمشهر و در يك مقطعي عقب نشيني با فرصت، موانع سمياري را در جلوي لجمن (خط پدافندي) خودش ايجاد كرد و لذا قبل از نبرد با قواي دشمن، نبرد رزمندگان اسلام با ميدان موانع دشمن بود كه نقش به سزايي در ناكام ماندن عمليات داشت. به گونه اي كه تمام توان نيروها صرف عبور از آنها شد و اين موضوع در عمليات هاي قبلي اين چنين سابقه اي نداشت. زيرا از ابتداي پيشروي نيروهاي خودي، از نقطه رهائي تا رسيدن به خط دوم دشمن، بيش از 16 نوع مانع از سوي دشمن تعبيه و ايجاد شده بود و يا بصورت عارضه طبيعي منطقه، وجود داشت كه به ترتيب و با وجود تعدد و تكرار نوع آن عبارت بودند از:

1- حدود 8 الي 10 كيلومتر رمل
2- يك سري ميادين مين كه از قبل تعبيه شده بود
3- سيم خاردار حلقوي با 6 حلقه در عرض
4- مواضع و سنگرهاي كمين در امتداد موانع
5- سيم خاردار معمولي
6- ميدان مين با عمق زياد
7- سيم خاردار حلقوي
8- كانال به عرض 3 الي 4 متر كه در بعضي جاها تا 9 متر نيز مي رسيد
9- سيم خاردارحلقوي
10- ميدان مين با عمق زياد
11- سيم خاردار حلقوي
12- كانال دوم با مشخصات كانال رديف اول (بند8)
13- سيم خاردار حلقوي
14- ميدان مين
15- خط اول دشمن كه از سنگرهاي متعدد و تعبيه كانال در زمين (مشابه شرق بصره) تشكيل شده بود، بسيار مستحكم بود.
16- خط دوم دشمن (پس از خط دوم) مجددا 3 كانال ديگر وجود داشت. كه اين هم سختي نبرد را تشديد مي كرد.

با اين وجود و به دليل جو خاصي كه ضرورت انجام اين عمليات در كشور ايجاد كرده بود و نيز اميدواري مسئولان سياسي كشور و جنگ رواني دشمن، مرحله دوم عمليات نيز در 19 بهمن 1361 انجام شد. اما اين بار نيز به دليل عدم هماهنگي ميان نيروهاي عمل كننده، هوشياري دشمن و تسلط  او بر راهكارهاي خودي و همچنين با توجه به لو رفتن عمليات و وجود استحكامات پيچيده و فراوان دشمن كه موجب عدم كندي پيشروي نيروهاي خودي شده، قرارگاه خاتم الانبياء (ص) را واداشت تا به منظور كاهش تلفات خودي، پايان عمليات را اعلام نمايد. در اين عمليات بيش از 2500 نفر از نيروهاي دشمن كشته و زخمي و 113 نفر اسير گرديدند ، همچنين 501 تن از نيروهاي خودي شهيد، 7313 تن زخمي و 3116 تن مفقود شدند.

جهان و عمليات والفجر مقدماتي
همزماني عمليات « والفجر مقدماتي» با سالروز پيروزي انقلاب اسلامي و همچنين برگزاري اجلاس سران كشورهاي غير متعهد (كه قرار بود در بغداد برگزار شود، ولي به دليل فشار جمهوري اسلامي ايران مكان برگزاري اجلاس به هند تغيير يافت) و عدم موفقيت كامل عمليات بهانه اي بدست رسانه هاي گروهي مخالفين انقلاب اسلامي داد تا در محورهاي تبليغاتي و تحليل هاي خود با زير سئوال بردن اصل جنگ تا حد امكان به تقويت مواضع رژيم بعثي اقدام نمايند. انعكاس پي در پي اطلاعيه هاي نظامي عراق و اعلام حمايت سران كشورهاي عربي و غربي از رژيم صدام و جوسازي هاي سنگين تبليغاتي، از جمله مواردي مي باشد كه در جنگ رواني تاثير گذار بود و دشمن از آن بي نهايت استفاده كرد.

در مجموع، سعي تمام رسانه هاي بيگانه به فشار جمهوري اسلامي ايران به منظور تجديد نظر در مواضع جمهوري اسلامي ايران و موافقت با پيشنهادات رژيم بعثي در خصوص صلح و آتش بس بود.