به گزارش خبرگزاری مهر، حسن ملکی استاد دانشگاه علامه طباطبایی در نشست نقد سند ۲۰۳۰ از منظر تعلیم و تربیت اسلامی با اشاره به سکولاریسم تربیتی سند ۲۰۳۰، گفت: جمهوری اسلامی امانت دار سرمایه فطرت الهی انسان است. هر امانتداری باید امانت خود را صیانت کند و این رسالت بزرگی است که از پیامبر(ص) و ائمه(ع) به جمهوری اسلامی رسیده است. یکی از شاخص های موفقیت جمهوری اسلامی این مساله است که تا چه مقدار برنامه ها این کارآمدی را دارند که از فطرت انسان سیانت کنند و آن را برای صعود سالم نگه دارند.
وی افزود: امام خمینی(ره) همواره می فرمود: «انبیاء برای انسان سازی آمده اند.» اگر بخواهیم در نظام کشور مشارکت کنیم باید مبناها را حفظ کنیم. فراموشی مبنا یعنی فراموشی خود و آرمان هایی که جمهوری اسلامی بر اساس آن بنا شده است. در سوره یس آیه ۶۰ آمده است: «ای فرزند آدم آیا از تو میثاق نگرفتیم که شیطان را نپرستی؟!» مراد از پیمان یعنی سرشت انسان الهی که امانت در دست دستگاه های فرهنگی و تربیتی کشور است و باید بر اساس شریعت اسلامی تدوین شود.
وی با بیان اینکه همه برنامه های فرهنگی و تربیتی باید همسو برای سلامت و صعود انسان باشند، گفت: تربیت الهی انسان که از دوره کودکی آغاز می شود، رکن اساسی بقا و سلامت جمهوری اسلامی ایران است که به دست دستگاه های فرهنگی شکل می گیرد.
وی با بیان ویژگی های تربیت الهی گفت: ویژگی اول قرب الهی است. هر نظام تربیتی لیبرالیستی و مارکسیستی آرمانی دارد و افتخار ما این است که در نظامی زندگی می کنیم که غایت تربیت، قرب الهی است. این هدف غایی باید تبدیل به هدف های واسطه ای و میانی شود. اگر نظام ما بتواند انسان را متقی تربیت کند، او را در مسیر قرب الهی قرار داده است.
وی افزود: ویژگی دیگر تربیت الهی اراده و اختیار است. یکی از ویژگی های اندیشه اسلامی دارای اختیار بودن انسان است و ما باید در جهت دهی اختیار انسان کار کنیم زیرا اجبار و تحمیل در این اندیشه معنا و مفهوم ندارد. ویژگی دیگر در تربیت الهی ضرورت وجود مربی لایق است. مربی باید متخلق به اخلاق الهی باشد در غیر این صورت تربیت الهی انجام نمی شود. پیامبران همگی معصوم بودند و به همین علت تربیت انسان را به عهده گرفتند.
وی افزود: ویژگی دیگر تربیت الهی وجود محیط تربیت سالم است. اگر محیط ناسالم باشد افراد نمی توانند در آن رشد کنند. سلامت محتوای تربیتی ویژگی دیگر تربیت اسلامی است. علم نافع باید گایه تعلیمات دانشگاه و مدارس را تشکیل دهد که ما هنوز در آن مانده ایم.
سند ۲۰۳۰ آینه تمام نمای تفکر سکولاریستی تربیتی است
ملکی ادامه داد: سند ۲۰۳۰ آینه تمام نمای تفکر سکولاریستی تربیتی است. تربیت سکولار نقطه مقابل تربیت الهی است. این نوع تربیت از هر اعتقاد ماورایی گسسته است. سکولاریسم با اینکه دین اداره امور زندگی را به عهده بگیرد، مخالفت می کند. شاید فرد سکولار در کارهای فردی متشرع باشد اما در فضای جمعی اجازه استفاده از امور دینی وجود ندارد.
این استاد دانشگاه گفت: بنیان گذار سکولاریسم می گوید: «سکولاریسم مبنا و شیوه زندگی است که بر مبنای انسان خالص بنا نهاده شده و مختص کسانی است که باورهای مذهبی را ناکافی و غیرقابل باور یافته اند.» چنین باوری نقطه مقابل اندیشه های الهی و اسلامی است.
سکولاریسم، محصول بد آموزی های مسیحیت
وی سکولاریسم را محصول بدآموزیهای مسیحیت دانست و گفت: مسیحیت تحریف شده دین و دنیا را دو قطب متضاد بیان کرد و تضمینی وجود ندارد. ایران در هر شرایطی نسبت به سکولاریسم ایمن بماند.
وی افزود: هسته اصلی انسان شناسی فطرت است اما انسان شناسی سکولاریستی مبتنی بر اومانیسم است. همه تفاوت مکتب های تربیتی به دلیل تفاوت نگاه در ماهیت انسان است. هدفهای تربیت در اندیشه سکولاریستی زیر سقف دنیا و اجتماع قرار دارد و در محتوای آموزشی نباید ارزش های دینی تبلیغ شود. تنوع در الگوهای تدریس تفاوت در نگرش و طرز تفکر است.
به گفته وی سکولاریسم ایدئولوژی است. بنابراین در محتوای تربیتی اجازه مطرح کردن ارزشهای دینی را نمی دهد.
ملکی بیان کرد: اگر ما تلاش می کنیم که استادان ما باید فرهنگ اسلامی را بپذیرند، این موضوع در اسناد بالادستی وجود دارد و از فرمایشات مقام معظم رهبری است اما مغایر با فضای فکری سکولاریستی است.
وی در ادامه گفت: اسناد فرهنگی و تربیتی جهانی جاده صاف کن برنامه های کشورهای غربی به خصوص آمریکا است. بنابراین نباید تعهدی به اجرای آن داشته باشیم. اصطلاحات و عبارات سند ۲۰۳۰ دارای بار فلسفی است و در متن انگلیسی این سند، مبنا نگاه اومانیستی است. هدف سند ۲۰۳۰ همگون سازی است. آمریکا و اروپا می خواهند همه دنیا را مانند خود تربیت کنند.
ملکی بیان کرد: در متن سند آموزشی ۲۰۳۰، ۲۳ بار از تعهد کشورها به انجام اقدامات مختلف یاد شده است. یکی از نگاه های موردی در این سند، مساله حقوق بشر است در حالیکه حقوق بشر غربی با حقوق بشر ما تفاوت ماهوی دارد. در نگاه ارزشی ما حقوق بشر مبتنی بر اندیشه اسلامی است اما در فلسفه موجود در غرب، حق آن چیزی است که بشر بخواهد.
وی با اشاره به شهروند جهانی که در سند ۲۰۳۰ آمده، گفت: ما انقلاب کردیم تا شهروند جهانی نباشیم. مولفه های شهروند جهانی باید تحلیل شود. ماهیت شهروندی ماهیت ارزش مدار است.
وی افزود: در اسناد بالادستی، پیشرفت کشور باید مبتنی بر عدالت باشد اما در سند ۲۰۳۰ واژه برابری به کار برده شده است و این واژه در ارتباط با مسائل مرد و زن و از اندیشه های فمینیستی است که در مقابل اندیشه دینی درباره زن و خانواده است. ما اسناد بالادستی متعددی داریم که مورد غفلت قرار گرفته است.
ملکی در پایان اضافه کرد:ما نباید زیربار سند بالادستی دیگری برویم. سند تحول ما در آرشیو پیر شده است. اگر این وضعیت ادامه پیدا کند راه را برای بروز سکولاریسم باز می شود. اسناد بالادستی را باید از مظلومیت درآوریم و به برنامه تبدیل کنیم.