کارگردان مستند «سربازخانه» می‌گوید در فیلمش هیچ سربازی را سوژه قرار نداده و در بخشی از فیلمش به این موضوع پرداخته که انگیزه افراد مختلف برای گرفتن کارت پایان خدمت چیست.

به گزارش خبرنگار مهر، هادی معصوم‌دوست نویسنده و مستندساز که پارسال با فیلم «خوان بی خان» در جشنواره «سینما حقیقت» حضور داشت امسال با مستند دیگری با نام «سربازخانه» در بخش مستندهای بلند یازدهمین جشنواره «سینما حقیقت» حضور یافته است. از او پیش از این دو رمان هم به انتشار رسیده؛ «نُه‌مرگ» و «چین خوردگی» که اولی در نشر چشمه و دومین رمان او در نشر ققنوس انتشار یافته‌اند.

مستند «خوان بی خان» پارسال در بخش کارگردانی جشنواره نامزد بود و جایزه دبیر جشنواره را دریافت کرد. همچنین این مستند در سی ‌و چهارمین جشنواره فیلم فجر حضور داشت و در سه بخش بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین دستاورآورد هنری نامزد بود. علاوه بر این در هشتمین جشن خانه سینما در بخش های بهترین مستند بلند، بهترین کارگردانی، بهترین تدوین، بهترین صدابرداری و بهترین صداگذاری نامزد بود و تندیس بهترین فیلم مستند بلند را از آن خود کرد.

به بهانه حضور «سربازخانه» در یازدهمین جشنواره «سینماحقیقت» گفتگوی کوتاهی با هادی معصوم دوست ترتیب داده‌ایم که از نظرتان می‌گذرد.

*چه شد که با وجود محدودیت ها تصمیم گرفتید دوربین را داخل پادگان ببرید؟

- اصلا اینکه سوژه‌ فیلم چه باشد چه اهمیتی دارد وقتی به این باور داریم اگر کارگردان کارش را بلد باشد از هر سوژه‌ای فیلم خوب در می‌آورد!

بعضی فکر می‌کنند در مستند باید سراغ سوژه‌هایی با موقعیت‌های حاد بروند تا موفق باشند که در برخی موارد جوایز جشنواره‌ها در شکل‌گیری این اشتباه موثر بوده ولی فیلم خوب صرفا انرژی‌اش را از سوژه‌اش نمی‌گیرد.

من سربازخانه را انتخاب کردم چون فکر می‌کردم فرم مناسبی برای روایت در این محیط پیدا کرده‌ام، آن محیط را خوب می‌شناسم و حرفی برای گفتن دارم. وقتی وارد پادگان می‌شوی انگار وارد یک شهر شده‌ای. جمعیت بزرگی سرباز می‌بینی که از هر قشری آنجا جمع شده‌اند. ذهنیت از پیش تعریف شده و کلیشه‌ای شاید تو را به این سمت هل بدهد که برو سه چهارتا شخصیت را انتخاب کن که زندگی‌شان بیرون از اینجا شرایط حادی دارد و با زندگی آنها پیش برو ولی من از همان اول تصمیم گرفتم به خاطر وفاداری به اصل مفهوم سربازی هیچ کدام از سربازها را شخصیت نکنم. تو وقتی وارد پادگان می‌شوی دیگر شخصیت فردی نداری زیرا هر چیزی را که در ظاهر به تو فردیت می‌دهد از تو می‌گیرند و تو یکی می‌شوی در جمع هزاران؛ مثل یک کارخانه و در چنین فضایی این فرآیند است که اهمیت دارد. در مستند «سربازخانه» هم سربازها به محض ورود مو و ریش‌شان ماشین می‌شود و بعد ما در نمایی طولانی می‌بینیم که صدها سرباز یک شکل و یک رنگ به سمت آسایشگاه‌هایشان می‌روند.

*یعنی تصمیم گرفتید فقط از دور به زندگی سربازها نگاه کنید؟

- نه به این معنا. اتفاقا به زندگی‌شان نزدیک می‌شوم ولی بیشتر به زندگی نظامی‌شان و چیزهایی که آنجا روح و روانشان را تحت فشار قرار داده است. مسلما خیلی از آنها نگرانی‌هایی داشتند که به بیرون از پادگان ارتباط داشت؛ یکی نگران همسرش بود و یکی دلتنگ خانواده‌اش، یکی جز کار و دغدغه مالی هیچ نگرانی دیگری نداشت و کسانی هم بودند که به سربازی پناه آورده بودند یعنی از یک شرایط دشوار فرار کرده بودند تا شاید آنجا آرام بگیرند. عده‌ای کارت پایان خدمت را فقط برای کارشان نیاز داشتند و عده‌ای برای سفر خارجی، پاسپورت و گواهینامه ولی مشکل غالب بین اکثر آنها که از طبقه متوسط و فقیر جامعه بودند مساله بیکاری بود و آمده بودند سربازی تا با کارت پایان خدمت بتوانند کار پیدا کنند.

من فیلم را روی همین خرده داستان‌ها سوار کرده‌ام؛ آدم‌هایی از طبقات مختلف که هر کدام به دلیلی به پادگان آمده‌اند و حالا دارند آموزش‌های نظامی می‌بینند. برای جنگیدن با چه؟ من می‌گویم شرایط دشوار اجتماعی که آن بیرون انتظارشان را می‌کشد.

*امسال چهارمین سالی است که با فیلمی در جشنواره «سینماحقیقت» حضور دارید. در نگاهی اجمالی جشنواره را چطور می‌بینید؟

- در اینکه «سینماحقیقت» مهمترین جشنواره سینمای مستند ایران است شکی نیست به همین دلیل هم توقع از آن بالا می‌رود. وقتی توقع و حساسیت تا این حد بالاست کوچکترین اشتباهی می‌تواند بر روند سینمای مستندمان تاثیر بگذارد و این حساسیت از مرحله انتخاب تا داوری، نمایش مناسب فیلم‌ها و پوشش مناسب رسانه‌ای برای حساس کردن مخاطب معمولی که به دلیل ناآگاهی هنوز یک فیلم درجه دو داستانی را به دیدن یک فیلم مستند ترجیح می دهد، خودش را نشان می‌دهد. از انتخاب و داوری هم مثال آوردم چون فکر می‌کنم اتفاق مهمی است. هرچند که بعضی‌ها می‌گویند انتخاب و داوری سلیقه است و خیلی نباید آن را جدی گرفت ولی حتی اگر از منظر فردی نخواهیم نگاه کنیم باز هم جوایز مهمند چون خواه ناخواه روند فیلمسازی مستند در سال آینده را سمت و سو می‌دهند. وقتی به یک شیوه‌ فیلمسازی خاص جوایزی داده می‌شود یعنی صحه گذاشتن بر آن پس سال بعد فیلم‌های زیادی می‌بینی که به این شیوه در انتخاب سوژه و پرداخت رو آورده‌اند و اگر آن جایزه کارشناسی نبوده باشد به همین سادگی باعث انحراف در سینمای مستندمان شده‌ و به سطحی‌گرایی دامن زده‌ و ذهن عده‌ای فیلمساز تازه کار را که چشمشان به همین جشنواره‌هاست مسموم می‌کند.

همانطور که گفتم جشنواره «سینماحقیقت» یکی از مهمترین جشنواره‌های فیلم مستند در ایران است و به همین دلیل توقع و حساسیت‌ها از این جشنواره بالاست.

گفتگو از فرشید قربانپور

برچسب‌ها