به گزارش خبرنگار مهر، سومین همایش دوسالانه ادبیات کودک و مطالعات کودکی با موضوع «ادبیات کودک و دیگری» صبح امروز چهارشنبه دوم آبان ماه با سخنرانی «لیز پیج» مدیر اجرایی دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان (IBBY)، نوش آفرین انصاری دبیر شورای کتاب کودک ایران، علی اصغر سیدآبادی نویسنده و فعال در حوزه ادبیات کودک و نوجوان و مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در امور برنامهریزی، حسین شیخ رضایی دبیر علمی این همایش و با حضور جمعی از پژوهشگران و فعالان حوزه ادبیات کودک در محل سرای کتاب موسسه خانه کتاب آغاز به کار کرد.
در این همایش، علیاصغر سیدآبادی در ابتدای سخنانش با اشاره مختصری به فعالیتهایی که در حوزه راه اندازی باشگاههای کتابخوانی طی سالهای اخیر انجام گرفته است به تجربه خود از خروجی این فعالیتها که با ترویج فرهنگ کتابخوانی صورت میگیرد، گفت: تجربه نشان داده که در مناطق و شهرهای چند فرهنگی، چند قومیتی و یا حتی چند زبانی، به دلیل تجربه زیسته ساکنین و شهروندان، آنها همدیگر را راحت تر درک میکنند و تشکیل گروه میدهند تا در شهرهایی که یک فرهنگ حاکم است و یا در کلان ملی از آن به عنوان «دیگری» یاد میشود.
مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در امور برنامهریزی و فعال در حوزه ادبیات کودک و نوجوان، نمونه این شهرها را «کلاله» در استان گلستان برشمرد که گردآورنده شهروندانی از قومیتهای بلوچ، ترک، کرد، سیستانی و ... و حتی مذاهب مختلف در کشور است.
سیدآبادی در ادامه، با ارائه بحثی تئوریک در باب مفهوم «دیگری» نزد کودکان و ادبیات مربوط به آنها گفت: «دیگری» مفهومی ذاتی ندارد و در واقع میتوانیم بگوییم ما، دیگریِ دیگرانیم؛ زبان، دین و جنسیت و مسائلی از این دست است که تعیین میکند چه کسی «دیگری» است ولی وقتی وارد یک جمع میشویم و تبدیل به «ما و دیگران» میشویم، وضعیت پیچیدهتر میشود؛ این پیچیدگی همزمان که میتواند آسیب رسان باشد، میتواند تبدیل به موقعیتی برای پیشرفت و کنشهای موثر کشنگران باشد.
وی افزود: به عبارتی دیگر میشود اینگونه فکر کرد که «دیگری» چه امکانی برای پیشرفت «ما» فراهم میکند. میتوان گفت تقریباً در تمام موضوعات، کودک فعالِ شناخت نیست یعنی این، کودک نیست که میگوید چه کسی «دیگری» است. در مقالات ما هم خوانش کودکان از «دیگری» تقریباً غایب است و این غیبت نشانهای از این است که ما تلاش میکنیم از کودکان، یک «دیگری» در موقعیت پائین تر بسازیم.
این پژوهشگر حوزه ادبیات کودک و نوجوان ادامه داد: بحث مهم این است که مفهوم «دیگری» چگونه در مخاطبان کودک پدیدار میشود و آیا کسی که مثلاً زبان، دین، رنگ پوست و یا جنسیتش را دیگران فرق میکند، «دیگری» است؟ واقعیت این است که همه این موارد در کنار سوگیری و قضاوت است که «دیگری» را میسازد.
سیدآبادی سپس گفت: چیزی هم که قضاوتها و سوگیریهای ما را میسازد در واقع همان تجربه زیسته و تجربه تاریخی ما است. در این زمینه نه تنها میشود گفت پژوهشهای زیادی در کشور انجام نشده، بلکه تقریباً میشود گفت هیچ پژوهشی انجام نشده است اما تحقیقات جهانی نشان میدهد که کودکان نسبت به پیامهای موجود در داستانها، چندان توجهی ندارند و آنچه که از داستان در ذهن آنها باقی میماند - همانگونه که ما بزرگسالان هم اگر به خاطرات کودکی خودمان رجوع کنیم، تایید خواهیم کرد - یک کنش، یک شخصیت یا یک موقعیت داستانی است.
وی با بیان اینکه در واقع اولین ویژگی خوانش کودکانه این است که پیام در آن اهمیت کمتری دارد، به برخی سادهسازیها در خصوص پیامهای داستانی مندرج در کتابهای حوزه کودک و نوجوان اشاره کرد و هشدار داد باید مراقب بود که این قبیل ساده سازیها، ازادی آفرینشگران کتاب کودک را به مخاطره نیندازد.
این فعال حوزه کودک و نوجوان در ادامه با اشاره به اینکه در بحثهای مرتبط با ادبیات کودک، جای توجه به خوانش کودکانه، خالی است، یادآور شد: آنچه کودکان از آثار داستانی مربوط به خود که ما برایشان میخوانیم، کشف میکنند، نه آن پیام اصلی که مد نظر ما و یا متن اصلی است، بلکه معمولاً حاشیههای داستان است؛ حال سوال مهمتر این است که آیا کودکان دریافت یکسانی از کتابهای ادبیات داستانی دارند؟ جواب این است که: طبیعتاً خیر.
وی در توضیح بیشتر این نکته گفت: کودکان هم از تنوع و کثرت زیادی در برداشت از آثار داستانی برخوردارند و احتمالاً «دیگری»، از منظر آنها به گونه دیگری تعریف میشود؛ در واقع تاریخ کودکانه هم اگر چه ممکن است وسعت زیادی نداشته باشد اما «دیگری» های خود را دارد و امکان گفتگو بین کودکان و نوجوانان را فراهم میکند.
سیدآبادی که سالهاست در زمینه ترویج کتابخوانی در کشور فعالیت میکند، ادامه داد: یکی از اشکالاتی که به برخی از مروجان کتابخوانی برمی گردد این است که آنها میخواهند کودکان دریافت استانداردی از یک متن داستانی بدست بدهند ولی به نظرم ما نباید هیچ دریافت استانداری از کتابها را به رسمیت بشناسیم بلکه باید آنها را بین کودکان، به گفتگو بگذاریم و این، امکان گفتگو است که فهم «دیگری» را آسانتر میکند.
وی اضافه کرد: اگر کتابخوانی را امکانی برای گفتگو بین «ما» و «دیگری» ببینیم، آن وقت فایده و کارکرد کتابخوانی و تاثیر اجتماعی شگرف آن آشکار تر میشود. این تاثیر چیزی نیست جز نزدیک تر کردن کودکان والبته همه انسانها به یکدیگر.