عجیب نیست که وقتی درباره ویروس صحبت می کنیم از جنگ سخن بگوییم. اما این، یکی از غم انگیزترین جنگهاست: جنگی با یک دشمن نامرئی که در کمین همگان نشسته است.

به گزارش خبرنگار مهر، چندی پیش آگامبن، فیلسوف ایتالیایی یادداشتی راجع به ویروس کرونا نوشته بود که این یادداشت با حاشیه‌هایی همراه شد؛ پس از این حاشیه‌ها، آگامبن یادداشت دیگری نوشت که به زبان انگلیسی ترجمه شد. متن زیر ترجمه این یادداشت است که توسط نگار داوری اردکانی، زبانشناس و دانشیار دانشگاه شهیدبهشتی صورت گرفته است.

آگامبن یادداشت زیر را برای رفع برخی از سو تفاهمات پیش آمده پیرامون یکی از نوشته‌های اخیرش به زبان ایتالیایی نوشته است و از گتسکو خواسته است که آن را به انگلیسی ترجمه کند. این یادداشت با توجه به همسویی آن با رویکرد پدرم (رضا داوری اردکانی) به مسائل روز جوامع توجه مرا به خود جلب کرد و باعث شد که آن را به فارسی ترجمه کنم.
نگار داوری اردکانی
زبانشناس و دانشیار دانشگاه شهیدبهشتی
سه شنبه ۱۷ مارچ ۲۰۲۰- آدام گتسکو

آدام گتسکو (مترجم یادداشت آگامبن) در مقدمه چنین توضیح می‌دهد: جورجیو آگامبن از من خواست این یادداشت او را که به منزله پاسخی غیرمستقیم به مناقشات پیرامون مقاله او درباره واکنش به ویروس کرونا در ایتالیا است ترجمه کنم.

ترس مشاور ضعیفی است، اما موجب می‌شود که آنچه را وانمود می‌کردیم نمی‌بینیم فاش شود. نمی‌خواهم درباره شدت و حدت بیماری سخن برانم، بلکه باید درباره پیامدهای اخلاقی و سیاسی این اپیدمی بیاندیشیم. موج ترسی که جامعه را فلج کرده است نشان می‌دهد که جامعه ما دیگر به هیچ چیز جز "خود زندگی" باور ندارد. می‌دانیم که ایتالیایی‌ها مجبور شده‌اند عملاً همه چیز را فدا کنند-همه شرایط عادی زندگی شأن را: روابط اجتماعی، کار و حتی دوستی‌ها، احساسات و تکالیف سیاسی و مذهبی و این همه به خاطر خطر بیمار شدن است. نفس حیات- و خطر از دست دادن آن- چیزی نیست که مردم را متحد کند، بلکه آنها را کور کرده و از هم جدا می‌کند. در چنین شرایطی سایر انسان‌ها، آنگونه که در ویروس رمان مونزونی توصیف شده است فقط به منزله منتشرکنندگان ویروس قلمداد می‌شوند و بنابراین باید به هر قیمت و حداقل یک متر از آنها دوری جست. مرده -مرده ما- حق کفن و دفن و تشیع ندارد و نمی‌دانیم که چه بر سر اجساد عزیزانمان می‌آید. محله تعطیل شده است و کلیساها در این خصوص سکوت اختیار کرده‌اند. چه بر سر روابط آدمیان می‌آید در کشوری که عادت کند این‌طور زندگی کند در این وضعیت که نمی‌دانیم چقدر طول خواهد کشید؟ و جامعه‌ای که تنها ارزشش بقا است، چگونه جامعه‌ای است؟

نکته دیگری که از نکته قبلی پریشان کننده تر است این است که حالت استثنایی که دیری است که دولت‌ها ما را به آن عادت داده‌اند وضع عادی ما شده است. در گذشته همه گیری های بیشتری اتفاق افتاده است، اما هرگز کسی فکر نمی‌کرد که در آن موارد حالت اضطراری ای (مثل این یکی) اعلام شود به طوری که ما را از حرکت باز دارد. مردم آنچنان به زندگی در شرایط بحران و اضطرار دائمی عادت کرده‌اند که به نظر نمی‌رسد متوجه باشند که زندگی آنها به وضعیتی صرفاً بیولوژیک تقلیل یافته است و نه تنها ابعاد اجتماعی و سیاسی اش تحت تأثیر قرار گرفته بلکه ابعاد انسانی و عاطفی آن نیز متأثر شده است. جامعه‌ای که در وضعیت اضطراری همیشگی به سر می‌برد نمی‌تواند جامعه‌ای آزاد باشد. در واقع، ما در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که آزادی اش را فدای به اصطلاح «مسائل امنیتی» کرده است و درنتیجه خود را محکوم به زیستن در وضعیت ترس و ناامنی نموده است.

به این ترتیب، عجیب نیست که وقتی درباره ویروس صحبت می‌کنیم از جنگ سخن بگوییم. ملزومات اضطرار، ما را محکوم به حیاتی در شرایط حکومت نظامی کرده است. اما این، یکی از غم انگیزترین جنگهاست: جنگی با یک دشمن نامرئی که در کمین همگان نشسته است. در حقیقت، جنگی داخلی / غیرنظامی است که دشمن خارجی ای وجود ندارد. دشمن در درون ماست.
آنچه نگران کننده است، فقط وضع اکنون ما نیست، بلکه مهم‌تر از حال، پیامدهای آینده آن است. همانطور که جنگ‌ها مجموعه‌ای از میراث‌هایی مشتمل بر تکنولوژی منحوس (از سیم خاردار گرفته تا پایگاه‌های هسته‌ای) برای صلح به جا گذاشتند، نیز بسیار محتمل است که حتی پس از این دوران که در آن دولت‌ها به بستن دانشگاه‌ها و مدارس و ارائه کلاس‌های درس به صورت آنلاین برای تأمین سلامت اقدام کردند، مردم همین رویه زندگی را ادامه دهند یعنی دیگر ملاقات‌های حضوری و گفتگوهای سیاسی و فرهنگی را به یک سو نهند و به رد و بدل کردن پیام‌های دیجیتال بسنده کنند. هر جا که ممکن و میسر باشد ماشین را جایگزین هر ارتباطی- هر سرایتی- بین انسان‌ها کنند.

ترجمه انگلیسی یادداشت آگامبن در پیوند زیر قابل دسترسی است:
https://itself.blog/2020/03/17/giorgio-agamben-clarifications/