درک روحِ دست نخورده و پاک انسان از زشتی گناه و ولنگاری، موهبتی است که باید از آن مراقبت کرد و مواظب بود که زشتی گناه در نزد او از بین نرود یا کم نشود.

به‬ گزارش‬ خبرگزاری‬ مهر، ‬ فطرت انسان به طور طبیعی خداجو است و زیبایی‌ها را دوست دارد چنانکه قرآن کریم می‌فرماید: «فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتی‏ فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْها لا تَبْدیلَ لِخَلْقِ اللَّه؛ [۱]‏ با همان سرشتی که خدا مردم را بر آن سرشته است. آفرینش خدای تغییرپذیر نیست.» با این همه، محیط اطراف می‌تواند به تدریج بر روی آن تأثیر گذاشته و آن را از اصالت خویش دور کند. به همین جهت است که در انتخاب دوست و همنشین باید بسیار دقت شود؛ چرا که رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) فرمودند: «الْمَرْءُ عَلَی دِینِ خَلِیلِهِ وَ قَرِینِه‏؛ [۲] هر کس بر دین دوست و همنشین خود است.»

نیکی به دیگران، ایمان، عبادت‌های گوناگون و خلاصه، همه زیبایی‌های معنوی، به طور طبیعی باید برای انسان، زیبا و دوست‌داشتنی باشند؛ اما ممکن است به دلیل ارتباط انسان با گناه یا همنشینی و انس با جلسات و لحظات گناه، کم‌کم زیبایی کارهای نیک از دل انسان رخت بربندد و کارهای زیبا برای او بی‌ارزش یا چندش‌آور شود. این رویداد، یکی از آثار گناه است؛ چرا که با وجود اینکه فطرت انسان همچنان نیکوگراست اما گناه همانند پرده‌ای بر روی فطرت اصیل انسان کشیده می‌شود و مانع از درک لذت و زیبایی ایمان و خیر و خوبی می‌شود. شوق و انگیزش‌های درونی انسان، همواره نیروی محرکه او به سوی کارها هستند. اگر نسبت به کارهای نیک مشتاق باشد و از آنها لذت برد به آسانی به سوی آنها می‌شتابد. به همین جهت است که در دعای روز یازدهم ماه مبارک رمضان از خداوند درخواست می‌کنیم که: «اللَّهُمَّ حَبِّبْ إِلَیَّ فِیهِ الْإِحْسَانَ؛ [۳] ای خدا در این روز احسان و نیکویی را محبوب من قرار ده.» خدای بدن ما، خدای دل و جان ما نیز هست و اوست که می‌تواند به یکباره دل و جان ما را زیر و رو کرده و اشتیاق دوچندانی نسبت به خیر و خوبی در آن قرار دهد.

درک روحِ دست نخورده و پاک انسان از زشتی گناه و ولنگاری، موهبتی است که باید از آن مراقبت کرد و مواظب بود که زشتی گناه در نزد او از بین نرود یا کم نشود. چرا که، هر چه قبح گناه در نظر انسان کاهش یابد، از ایمنی او در مقابل گناه کاسته خواهد شد. به همین جهت قرآن کریم ما را از نزدیک‌شدن به مرزها و حدود الهی بر حذر داشته و می‌فرماید: «تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ فَلا تَقْرَبُوها؛ [۴] این است حدود احکام الهی! پس [زنهار به قصد گناه‏] بدان نزدیک نشوید.» اولین قدم به سوی گناه، کم شدن یا از بین رفتن قبح و زشتی آن است. لازم است از خداوند نیز کمک خواسته و بگوییم: «وَ کَرِّهْ إِلَیَّ فِیهِ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیَانَ؛ [۵] و فسق و معاصی را ناپسند من قرار ده.» فسق و عصیان به معنای گناه و خروج از مسیر هدایت و ترک فرمان پروردگار است و خطر آن تا جایی است که می‌تواند انسان را هم‌ردیف با کفار قرار دهد. چنانکه قرآن کریم، ایمان و زیبایی‌های ایمان را در یک طرف، و کفر و فسق و عصیان را در طرف دیگر قرار داده و می‌فرماید: «وَ لکِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَیْکُمُ الْإیمانَ وَ زَیَّنَهُ فی‏ قُلُوبِکُمْ وَ کَرَّهَ إِلَیْکُمُ الْکُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیان‏ أُولئِکَ هُمُ الرَّاشِدُون‏؛ [۶] ولی خداوند ایمان را محبوب شما قرار داده و آن را در دل‌هایتان زینت بخشیده، و (به عکس) کفر و فسق و گناه را منفورتان قرار داده است؛ کسانی که دارای این صفاتند هدایت یافتگانند

قرآن کریم برای اینکه زشتی و چندش‌آور بودن گناه را بنمایاند در قالب تمثیلی زیبا، غیبت کردن از مؤمن را همانند خوردن گوشت مرده برادر دانسته و تأکید کرده که همه از چنین کاری نفرت دارند؛ می‌فرماید: «وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً أَ یُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخیهِ مَیْتاً فَکَرِهْتُمُوهُ وَ اتَّقُوا اللَّه‏؛ [۷] و هیچیک از شما دیگری را غیبت نکند، آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟! (به یقین) همه شما از این امر کراهت دارید؛ تقوای الهی پیشه کنید.» معلوم می‌شود دانستن زشتی گناه، برای ترک گناه بسیار مؤثر است. چنین فهم و معرفتی، یکی از بزرگترین الطاف الهی خواهد بود.

هر گناهی به اندازه خود، انسان را از رضایت الهی دور و به خشم و غضب خداوند نزدیک می‌کند. خشم الهی آثار خسارت‌بار غیر قابل جبرانی خواهد داشت. یکی از آثار خشم الهی آن است که همه اعمال نیک انسان را از بین می‌برد. قرآن کریم در این باره می‌فرماید: «ذلِکَ بِأَنَّهُمُ اتَّبَعُوا ما أَسْخَطَ اللَّهَ وَ کَرِهُوا رِضْوانَهُ فَأَحْبَطَ أَعْمالَهُم‏؛ [۸] زیرا آنان از آنچه خدا را به خشم آورده پیروی کرده‏‌اند و خرسندیش را خوش نداشتند؛ پس اعمالشان را باطل گردانید.»اثر دیگر خشم الهی، عذاب و آتش است چنانکه قرآن کریم در مقایسه کسانی که به دنبال رضایت الهی هستند با کسانی که خشم الهی را برای خود خریدند می‌فرماید: «أَ فَمَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَ اللّهِ کَمَنْ باءَ بِسَخَطٍ مِنَ اللَّهِ وَ مَأْواهُ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصیر؛ [۹] آیا کسی که خشنودیِ خدا را پیروی می‏‌کند، چون کسی است که به خشمی از خدا دچار گردیده و جایگاهش جهنم است؟ و چه بد بازگشتگاهی است.» هر یک از دعاها و درخواست‌هایی که از خدا داریم به معنای برنامه‌ای است که باید در پیش بگیریم؛ پس، از خدا می‌خواهیم: «وَ حَرِّمْ عَلَیَّ فِیهِ السَّخَطَ وَ النِّیرَانَ؛ [۱۰] و در این روز خشم و آتش قهرت را بر من حرام گردان.» یعنی باید برای دوری از خشم الهی برنامه‌ریزی کنیم.

یاری جستن از خدای متعال، جز برنامه هر روز و شب ماست چنانکه بارها در نمازهای خود گفته و می‌گوئیم: «إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعینُ؛ [۱۱] (پروردگارا!) تنها تو را می‏‌پرستیم؛ و تنها از تو یاری می‏‌جوییم.» اینجا نیز همه این توفیقات را به یاری خدا خواسته و می‌گوئیم: «بِعَوْنِکَ؛ [۱۲] به یاری خود.»

وقتی کار به جایی می‌رسد که بنده خدا، کمک خواستن از او را فریاد می‌زند، خدا او را کمک می‌کند حتی اگر ناباورانه و عجیب باشد چنانکه در جنگ بدر و در استجابت تعداد اندک لشکر مؤمنان در مقابل انبوه دشمن انجام داد و فرمود: «إِذْ تَسْتَغیثُونَ رَبَّکُمْ فَاسْتَجابَ لَکُمْ أَنِّی مُمِدُّکُمْ بِأَلْفٍ مِنَ الْمَلائِکَةِ مُرْدِفین‏؛ [۱۳] [به یاد آورید] زمانی را که پروردگار خود را به فریاد می‏‌طلبیدید، پس دعای شما را اجابت کرد که: من شما را با هزار فرشته پیاپی، یاری خواهم کرد.» خدای امروز من و شما، همان خدای بدر و بدریان است پس او را صدا می‌زنیم که: «یَا غِیَاثَ الْمُسْتَغِیثِین؛ [۱۴] ای فریادرس فریاد خواهان.»

پی‌نوشت:
[۱]. سوره روم، آیه ۳۰.
[۲]. ‏محمد بن یعقوب کلینی، الکافی (اسلامیه) (دار الکتب الإسلامیة: تهران، ۱۳۶۳)، ج ۲, ۳۷۵.
[۳]. مفاتیح الجنان، دعای روز یازدهم ماه رمضان.
[۴]. سوره بقره، آیه ۱۸۷.
[۵]. مفاتیح الجنان، دعای روز یازدهم ماه رمضان.
[۶]. سوره حجرات، آیه ۷.
[۷]. همان، آیه ۱۱.
[۸]. سوره محمد صلّی الله علیه و آله، آیه ۲۸.
[۹]. سوره آل‌عمران، آیه ۱۶۲.
[۱۰]. مفاتیح الجنان، دعای روز یازدهم ماه رمضان.
[۱۱]. سوره حمد، آیه ۵.
[۱۲]. مفاتیح الجنان، دعای روز یازدهم ماه رمضان.
[۱۳]. سوره انفال، آیه ۹.
[۱۴]. مفاتیح الجنان، دعای روز یازدهم ماه رمضان.