ابراهیم صافی یکی از داوران مسابقه عکس «برگ‌ریزان تهران» درباره معیارهای عکاسی از موضوع برگ‌ریزان و عناصر تأثیرگذار بر مخاطب در چارچوب عکس توضیحاتی ارائه کرد.

ابراهیم صافی هنرمند عکاس و عضو هیأت داوران نخستین مسابقه عکس «برگ‌ریزان تهران» در گفتگو با خبرنگار مهر در پاسخ به اینکه آیا در این مسابقه بنا است تا عکسی به اصطلاح عمیق و پرمعنا ثبت شود یا صرفاً ثبت عکسی با چند پارامتر فصلی و شهری کفایت می‌کند، گفت: به نظر من، ورای مفاهیم و معانی، تمثیل و استعاره‌ها، به کار بردن واژهای عجیب و غریب، یا عبارات شعارگونه به خاطر به دست آوردن وزن و عمق برای عکس به هر قیمتی؛ چیزی که باید در عکاسی بیشتر به آن توجه کرد، نشان دادن جنبه‌های واقعی عکس است که نقش اصلی را ایفا می‌کند، چه از جنبه هنری آن و چه از جنبه‌های کاربردی. به ویژه در چنین رویکردی که شاید مخاطب عام را هم می‌طلبد، بنابراین ارائه عمق و معنا همراه با مفاهیم زیباشناسانه، همچنین عناصر تأثیرگذار بر مخاطب در چهارچوب عکس می‌تواند بیشتر پارامترهای در نظر گرفته شده با تمامی ابعاد یک اثر هنری و کاربردی مناسب را در بر گیرد.

چیزی که باید در عکاسی بیشتر به آن توجه کرد، نشان دادن جنبه‌های واقعی عکس است که نقش اصلی را ایفا می‌کند، چه از جنبه هنری آن و چه از جنبه‌های کاربردی. به ویژه در چنین رویکردی که شاید مخاطب عام را هم می‌طلبد

وی که سابقه ریاست بر انجمن عکاسان میراث فرهنگی را هم در کارنامه خود دارد، در مورد اینکه آیا زیبایی تهران و پاییزش حزن‌انگیز است یا امیدبخش و کدام یک تصویر و عکس بهتری خواهد بود؟ توضیح داد: پاییز در کشور ما، فرهنگ و ادبیات کهن کشور ما، دارای مفاهیمی چون عشق و عاشقی است؛ با مهر و دوستی شروع و با آذر (آتش) و گرمایش به پایان می‌رسد. چطور باید حزن‌انگیز باشد!؟ اگر خزان در فصلش اتفاق می‌افتد، نشانه رستن مجدد و حیات دوباره است که این بسیار زیبا و پر معناست که البته با خزان زودرس که نشانه خشکی است، بسیار تفاوت دارد.

این هنرمند عکاس افزود: پاییز شروع فصل باران است و هجوم رنگ و خیسی کف پیاده راه‌ها و خیابان‌ها، که عین دلدادگی است. صدای باد و خش خش برگ‌ها، صدای زندگی است. دیدن رقص برگ‌ها در آسمان آبی و سلامش به سپیدی برف‌ها، زدودن خستگی است. البته شاعرانی هم داریم که از پاییز به اندوه و مرگ یاد می‌کنند ولی به هر حال نظرها متفاوت است.

وی که در عکاسی نزدیک به ۳۰ جلد کتاب مختلف راهنمای ایرانگردی مشارکت داشته است، بیان کرد: متأسفانه آنچه که ما را از دیدن زیبایی‌های پاییز محروم کرده، زندگی شهری و رفتار مکانیکی است. آلودگی‌های زیست محیطی، بی‌توجهی به قطع درختان و خاکستری شدن آسمان و ترس از شروع فصل وارونگی است که به نظرم ابداً این موضوعات ربطی به پاییز ندارند، مگر خزان، خزانِ دل باشد.

صافی در پاسخ به اینکه با توجه به تغییرات جدی و پیوسته زندگی معاصر، یک عکس خوب با موضوع برگ‌ریزان پاییزی چه ویژگی‌هایی می‌تواند داشته باشد؟ گفت: متأسفانه همان طور که می‌دانیم هر روز به تعداد درختان قطع شده در تهران اضافه می‌شود. قطع درخت یعنی گم شدن رنگ‌ها، یعنی پیاده‌راه ساکت و سیمانی، یعنی کوچ پرندگان رنگارنگ، یعنی محو شدن آسمان آبی و یک حوض خالی؛ یعنی نبودن اکسیژن برای نفس تشنه، یعنی مرگ تدریجی و کابوس حیات! خوشحالم به پاییز با عمق این معنا نگاه شده و تدارک حاصل از آن به صدا در آوردن زندگی است، آن‌هم در تهرانی که انتظار اکسیژن دارد، انتظار نفس، انتظار حیات مجدد و بوی خرمالو و رنگ انار. امیدوارم از نگاه هنرمندان باریک بین و نکته سنج هم با همین حساسیت، عکس‌های زیبایی به دبیرخانه ارسال شود.

وی در مورد اینکه آیا ابزار عکاسی برای گرفتن یک عکس خوب تعیین کننده است، اظهار کرد: ابزار تا حدودی در ثبت عکس خوب مؤثر است ولی در مورد اینکه تعیین کننده باشد معتقدم خیر! نگاه پشت دوربین بسیار مهم‌تر و حساس‌تر از خود ابزار است، البته به نوعی ابزار می‌تواند تکمیل کننده باشد ولی همان طور که می‌دانیم پنجاه سال پیش با امکانات همان زمان هم، هنرمندان عکاس آثار بی نظیری از خود به یادگار گذاشته‌اند.

موضوع «برگ‌ریزان» پاییز با تجربه من تازگی دارد. عکس‌های سی سال پیش بهتر می‌توانست یادآور پررنگ شدن دردهای امروزی ما باشد که اگر روزی پاییزی داشتیم اکنون آن هم، نداریم!

این مدرس عکاسی در پاسخ به اینکه دستاورد چنین مسابقه‌ای چه می‌تواند باشد، گفت: شاید در پاسخ به سوالات قبلی توضیح مختصری دادم اما برای تکمیل و تاکید می‌گویم، برگزاری نمایشگاهی با چنین موضوعی به نظر بدیهی، در میان تعداد بی‌شماری جشنواره و مسابقات عکاسی با موضوعات دهان پُرکن، جای خوشحالی و امید دارد. ما انسان‌های همیشه در انتظار که برای عاشقی یا دلتنگی، منتظر آمدن فصل پاییزیم و در پاییز، در انتظار زمستان و زمستان در انتظار بهار و تابستان و مانند این‌ها، هنوز خوب یاد نگرفته‌ایم در لحظه و برای آن لحظه زندگی کنیم! شاید عکس ما را در زمان حفظ کند و برای ساعت‌ها یا حتی روزها زندگی از دست رفته، «لختی انجماد» مایه تجدید حیات شود.

وی افزود: ای‌کاش برگزارکننده محدودیت زمان برای عکس‌های ارسالی نمی‌گذاشت؛ این موضوع با تجربه من تازگی دارد. عکس‌های سی سال پیش بهتر می‌توانست یادآور پررنگ شدن دردهای امروزی ما باشد که اگر روزی پاییزی داشتیم اکنون آن هم، نداریم! کوچه باغ‌های پر از خرمالو و انار و چنارهای سر به فلک کشیده، با بستری از فرش برگ‌های رنگارنگ.

صافی در مورد اینکه چگونه می‌شود عکسی از پاییز تهران گرفت که مخاطبی جهانی داشته باشد، توضیح داد: مخاطب عکس در هر کجای دنیا، مشتاق دیدن عکس خوب و غیرتکراری است. نگاه نو و بدیع توأم با عشق در کنار آگاهی و تسلط بر عکاسی، می‌تواند دل هر بیننده‌ای را به لرزه درآورد و آن را شیفته خود کند.

این هنرمند عکاس در پایان تاکید کرد: امروزه انسان‌ها در معرض بمباران انواع تصاویر ریز و درشت هستند و آنچه مخاطب را میخکوب می‌کند یک حرف تازه است.

ابراهیم صافی فارغ‌التحصیل رشته عکاسی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران بوده و از سال ۱۳۶۷ بیش از سی سال سابقه عکاسی حرفه‌ای دارد. جدای از عضویت در انجمن عکاسان ایران، انجمن عکاسان میراث فرهنگی، انجمن عکاسان صنعتی و تبلیغاتی ایران و مؤسسه توسعه هنرهای تجسمی ایران، حضور در نمایشگاه‌های متعدد داخلی و خارجی و داوری جشنواره‌های مختلف نیز در کارنامه هنری او دیده می‌شود. وی یکی از داوران اولین مسابقه عکس «برگ‌ریزان تهران» است که توسط انجمن عکاسان ایران با همکاری سازمان زیبا سازی شهرداری تهران به دبیری ساعد نیک ذات برگزار می‌شود.