مستندساز در مستند اجتماعی رسالتی بر دوش دارد. باید یا توصیف‌کننده خوبی باشد یا راه حلی جلوی پای مخاطب بگذارد؛ «این رِل» فرسنگ‌ها با این رسالت فاصله دارد.

به گزارش خبرنگار مهر، حسین شمقدری تازه‌ترین مستند خود را با عنوان «این رل» در فضای مجازی با سوژه‌ای داغ منتشر کرده است.

محمدمهدی ابراهیمی نصر مستندساز و پژوهشگر حوزه فرهنگ نقدی بر این مستند نوشته که می‌خوانید:

حسین شمقدری و تیمش در آرمان مدیا محصول جدیدی را با نام «این رِل» عرضه کرده‌اند. فیلم جدید شمقدری که تعمد دارم لفظ معنادار «مستند» را درباره استفاده نکنم، نتیجه واضح اشتباه گرفتن مستند با کلیپ‌های اینستاگرامی است.

سازندگان در توضیح فیلم گفته‌اند در ادامه دغدغه مستند «انقلاب جنسی»، «این رِل» بازنمایی حال و روز امروز جوانانی است که از یک‌سو شرایط جامعه امکان ازدواج را برای آنها سخت کرده و از سوی دیگر حاضر نیستند تا تن به هر چیزی بدهند، نکاتی که در ادامه می‌آید، نادرستی این ادعا را اثبات می‌کند:

اول.

یکی از پرتکرارترین ایرادها به فیلم‌های قبلی شمقدری و آرمان مدیا پرمدعا و در عین حال غیر پژوهشی بودن آن‌ها بود. این اشکال به نحو دقیقی! این بار حل شده است و سازندگان به جای کارشناس مرتبط و پژوهش دقیق درباره خود موضوع، از دو سه کارشناس استایلیست، زبان بدن و دیجیتال مارکتینگ استفاده کرده‌اند. دقیقاً مثل اینکه کسی درباره استقبال کم جوانان از مسجد بخواهد مستند بسازد و برود از یک کارشناس لوله کشی آب دعوت کند، به این علت که هر جوان و پیری که بخواهد مسجد برود باید با آب وضو بگیرد.

واقعیت این است که «این رِل»، بیش از یک «دغدغه» نیست. مستند اجتماعی به دلیل حساسیت موضوعات که به آن‌ها می‌پردازد، مقدمات پژوهشی ویژه‌ای می‌طلبد. لفظ «مستند» در عنوان این سینما، شاهد آن است که نمی‌توان از طرفی ادعای ساخت فیلم مستندی را داشت و از طرفی دیگر به پژوهش در خصوص آن بی اعتنا بود. در مستند اجتماعی هنگامی که سوژه‌ای متولد می‌شود که یک پژوهش اهمیت، ابعاد و فوریت آن را شناسایی کرده باشد.

زمانی که فیلمی مستند مبتنی بر پژوهشی معتبر، ساخته شود، هر سکانس از فیلم حکم قطعه‌ای از پازلی را دارد که مقدمه، استدلال و نتیجه فرضیه مستندساز را تکمیل می‌کند. حجم عمده‌ای از سکانس‌های فیلم «این رِل»، بیش از آنکه پازل یک فرضیه پژوهشی را تکمیل کند، در خدمت فروش و ترند شدن محصول است.

دوم.

فیلم «این رِل» با نشان ۱۸+ منتشر شده است و این درج عدد گویا امر را بر سازندگان مشتبه کرده است که می‌توانند با مبتذل‌ترین حالت ممکن به روایت بپردازند. به لحاظ اخلاقی یک فیلمی را شاهدیم که صحنه‌های سخیفی دارد. نه مثبت هیجده و نه عنوان اینکه فیلم کمدی است، هیچکدام مجوز برخی صحنه‌ها را نمی‌دهد. از جمله حجم عمده مکالمات هاشم بافقی (راوی مستند) با مسئول بنگاه خرید و فروش ماشین که برای برکت کسب و کارش به معرفی موارد ازدواج موقت می‌پردازد.

فیلم به شکل واضحی آموزش مخ‌زنی به جوانان مذهبی است. مساله به هیچ وجه بیان تلخ برخی اتفاقات ناگوار در جامعه نیست. کسی که فیلم می‌سازد و مدعی"مستند" بودن آن است، مجاز نیست بی اعتنا به اخلاق و تأثیر فیلمش، هرچه خواست بگوید.

سوم‌.

آنچه در فیلم با آن مواجهیم (و شاید با ذهنیت سازندگان متفاوت باشد) جنسی‌زده ترین نگاه به مساله ازدواج است. در منطق فیلم، ازدواج نه آرامش، همدم داشتن، تعلق همیشگی به همسر، عشق ورزیدن و نیاز روحی که تنها و تنها یک نیاز جسمی است که روایت آن به صورتی «ضد زن» صورت گرفته است.

ازدواج در منطق فیلم «این رِل» مساوی است با سکس و زن مساوی است با غذا و مردان جامعه هم موجوداتی ترسیم شده‌اند که زرنگ‌هایشان سیر هستند و بی دست و پاهایشان گرسنه. پرسیدن مداوم راوی از درصد میزان فشار جنسی سوژه و صحبت‌هایشان در هنگام پخت غذا در ابتدای فیلم موید این نکته است.

چهارم.

برخی از ما خیال می‌کنیم چون جز جمعیتی محسوب می‌شویم اجازه داریم با برخی اتفاقات و مسائل شوخی کنیم. مستند ساختن با نگاهی کاملاً انتقادی درباره دفاع مقدس ایرادی ندارد و اتفاقاً می‌تواند باب بحث‌ها و گفتگوها را بگشاید اما «دست‌مالی کردن» اتفاقات مربوط به دفاع مقدس برای فراهم کردن خوراک تیزر فیلم جفاست. استفاده از نوای صادق آهنگران مداح دفاع مقدس و سربند بستن راوی، پسر جوان و کارگردان برای فرستادن سوژه سر قرار «مخ زنی» در قطعه شهدای بهشت زهرا، قرار است متکفل بیان کدام قسمت از حرف‌های اجتماعی سازنده باشند؟

پنجم.

اگر قسمتی از فیلم بتواند عنوان «مستند» بگیرد از دقیقه ۵۱ شروع می‌شود و متأسفانه ۱ دقیقه بیشتر ادامه پیدا نمی‌کند .۵۰ دقیقه اول فیلم واقعاً اتلاف وقت است و وقتی پژوهشی «حتی گوگلی» انجام نشده باشد، ضررهای متعددی خصوصاً به مخاطب جوان می‌زند. مستندساز در مستند اجتماعی رسالتی بر دوش دارد. باید یا توصیف‌کننده خوبی باشد یا راه حلی جلوی پای مخاطب بگذارد؛ «این رِل» فرسنگ‌ها با این رسالت فاصله دارد.

ششم.

تیغ بیستوری در دست جراح حاذق و عالم، شفابخش است و در دست غیرعالم کشنده.