محمدرضا شرفالدین تهیهکننده فیلم سینمایی «زنانی که با گرگها دویدهاند» به کارگردانی امیراطهر سهیلی که بعد از پنج سال به تازگی پروانه نمایش آن صادر شده است، در گفتگو با خبرنگار مهر درباره این پروژه گفت: این فیلم مربوط به سالها قبل است و متأسفانه دوستان سازمان سینمایی در دولت گذشته، از نظر ترکیب شورای پروانه نمایش موافق صدور مجوز برای این فیلم نبودند. بنده از قبل هم نسبت به ترکیب شورای پروانه ساخت و نمایش در دولت گذشته معترض بودم و دیدیم خروجی کارشان تبدیل به وضعیت امروز سینما شد و چه ضررهایی برای جامعه داشت. اگر در میان این آثار چند فیلم خوب هم تولید شد، غالباً محصول دغدغه نهادها و اشخاص بوده و نمیتوان آنها را محصول ساختار سیستماتیک ارشاد دانست.
این تهیهکننده ادامه داد: فیلم «زنانی که با گرگها دویدهاند» یکی از آثاری است که مورد بیمهری دوستان سازمان سینمایی در دولت گذشته قرار داشت. این فیلم به حوادث بعد از عملیات مرصاد میپردازد و درواقع داستان یک زن را روایت میکند که از سازمان مجاهدین خلق، بریده و دچار بیهویتی شده است. به نوعی بریدن از یک سازمان تروریستی برای او یک تولد دوباره محسوب میشود.
شرفالدین در ادامه با اشاره به تغییر مدیران سینمایی گفت: خوشبختانه هم شخص محمد خزاعی هم مدیرانی که تا به امروز منصوب کرده است، افرادی کاربلد، موجه و معتقدی هستند و به جرأت میگویم که سالها بود سازمان سینمایی چنین ترکیب خوبی را به خود ندیده بود. سینماگران هم باید کمی صبر داشته باشند. من هم به برخی اتفاقات این روزها و تصمیمات انتقادهایی دارم. در برخی جمعهای خصوصی هم این انتقادها را مطرح کردهام.
وی در پاسخ به این سوال که این اظهارات به دلیل دریافت پروانه نمایش است؟ بیان کرد: نه واقعاً این چنین نیست، موضعام به این دلیل نیست که بعد از سالها توانستم برای فیلمم پروانه نمایش بگیرم. حرفهای امروز من را با مواضع قبلیام مقایسه کنید تا ببینید متر و معیارهای من چیست. البته هنوز ما حرکت جدی در سازمان سینمایی شاهد نبودهایم و امید دارم با صبر و حوصله سینماگران وضعیت بهبود هم پیدا کند.
امنیت شغلی سینماگران نابسامان است
وی با اشاره به انتقادات خود نسبت به شرایط امروز سینما گفت: بالاخره وضعیت تولید و امنیت شغلی سینماگران بسیار نابسامان است و نیاز به ساماندهی دارد. درست است که زمان قابل توجهی از استقرار دولت فعلی گذشته است اما در عرصه فرهنگ نمیتوان یک شبه تغییر ایجاد کرد. در عرصه فرهنگی ایجاد تحول خیلی سختتر از عرصهای مانند اقتصاد است.
شرفالدین درباره برنامهریزی برای اکران «زنانی که با گرگها دویدهاند» هم گفت: از همین امروز رایزنیهای خود را آغاز کردهایم و برخی مسیرهایی را که از قبل آغاز کرده و به دلیل عدم صدور پروانه نمایش متوقف مانده بود، هم مجدد دنبال خواهیم کرد تا ببینیم چه نتیجهای حاصل میشود. واقعیت این است که بیش از پخش سینمایی روی عرضه فیلم در فضای مجازی و پلتفرمهای اینترنتی حساب کردهایم. فکر میکنم این فیلم با توجه به ویژگیهایی که دارد در اکران آنلاین میتواند موفقتر عمل کند. این البته به این معنا نیست که اکران سینمایی جزو اهداف ما نباشد. حتماً اکران در سالنهای سینما هم در دستور کار ما قرار خواهد داشت. اساساً فیلمهایی را که از ابتدا با نگاه نمایش بر پرده عریض تولید شدهاند، مخاطب باید روی پرده عریض تماشا کند تا جزییات آن را درک کند. با این نگاه نمیتوانیم از اکران عمومی چشمپوشی کنیم.
این تهیهکننده درباره ظرفیتهای این فیلم برای برقراری ارتباط با مخاطب هم مطرح کرد: از نگاه بنده فیلم، فیلمی جذاب است. بهخصوص برای نسل امروز که سوالات عمیقی درباره جنگ و فعالیتهای تروریستی سازمان مجاهدین خلق (منافقین) در ذهن دارد. این فیلم میتواند کمک کند تا این نسل بیشتر در جریان واقعیتهای این سازمان جهنمی قرار بگیرند.
شرفالدین در ادامه درباره دیگر فعالیتهای خود هم گفت: در حال تلاش برای راهاندازی یک پروژه هستم و مثل باقی کارها در انتظار سرمایهگذار مطمئن و معتبر هستیم. در حال تلاش و رایزنی هستم تا این پروژه زودتر به تولید برسد. در این سن و در این شرایط سینما دیگر برای ما حکم حرفه معیشتی را پیدا کرده است و باید تلاش کنیم تا معیشتمان لنگ نماند.
حواشی «فرزند صبح» کتاب میشود
این تهیهکننده که فیلم پرحاشیه «فرزند صبح» به کارگردانی بهروز افخمی را هم در کارنامه خود دارد، ضمن تأکید بر اینکه پرونده حواشی این فیلم را برای خود بسته است، از تدوین خاطرات خود از این پروژه در قالب یک کتاب خبر داد و توضیح داد: تصمیم دارد اسناد، مدارک و خاطرات مرتبط با تولید این فیلم سینمایی را بهصورت مکتوب گردآوری کنم چرا که معتقدم این تجربهها به درد سینمای ایران میخورد. برخی از این تجارب اگر پیش از این مکتوب و ارائه میشد شاید خیلی از اشتباهات را دیگر تکرار نمیکردیم. یکی از دلایل موفقیتهای هالیوود همین ثبت تجارب است. در سینمای ایران این راه بسته است و بهصورت خیلی خصوصی این تجربیات منتقل میشود. تجربیات خود از این پروژه را در کتابی با عنوان «فرزند صبح و ما ادراک فرزند صبح» گردآوری خواهم کرد و معتقدم این کتاب، بسیار جذابتر از خود فیلم خواهد شد. تنها یک فصل مربوط به درگیریهای ما با روزنامه کیهان بسیار نفسگیر و خواندنی خواهد بود!
وی در پایان تأکید کرد: امیدواریم سینمای نجیب و نحیف ایران از غربت بیرون بیاید تا ما بتوانیم شاهد یک سینمای ملی باشیم، نه یک سینمای تحمیلی که امروز وجود دارد و سینمای خوبی هم نیست.