ریزش‌هایی که در ادوار مجلس صورت گرفت،نشان می‌دهد آنچه اهمیت دارد، انقلابی ماندن است، چرا که فقط انقلابی بودن کافی نیست. حال با چه معیارها و شاخص‌هایی می توان انقلابی بود و انقلابی ماند؟

خبرگزاری مهر، گروه سیاست: مقام معظم رهبری، چهارشنبه هفته گذشته در جریان دیدار رئیس و نمایندگان مجلس یازدهم، انقلابی ماندن را مهم‌تر از انقلابی بودن خواندند و خاطرنشان کردند: «بعضی افراد در سال‌های اول انقلاب بسیار پر شور و حرارت و به تعبیری سوپرانقلابی بودند اما استقامت و طاقت ماندن در این راه را نداشتند و نتوانستند در مسیر بمانند بنابراین مشکل‌تر از انقلابی بودن، انقلابی ماندن فردی و جمعیِ مجلس است.»

با توجه به فرمایشات اخیر رهبر انقلاب، بر آن شدیم تا مروری بر کارنامه و مواضع برخی نمایندگان ادوار مجلس داشته باشیم که قبل و یا پس از ورود به نهاد قانون‌گذاری مواضع «انقلابی» اتخاذ و حتی در ساختار نظام فعالیت می‌کردند؛ اما اکنون، مسیر خود را از انقلاب کج کرده و حتی برخی از آنها در رسانه‌های ضد انقلاب به عنوان کارشناس ظاهر می‌شوند و یا به جرم اقدام علیه امنیت ملی چندین سال راهی زندان شدند.

از جلوس بر کرسی هیئت رئیسه مجلس اول تا وطن نو یافته!

او توانست در اولین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی از شیراز نامزد نمایندگی مجلس شود، و حمایت شخص آیت الله دستغیب - به عنوان امام جمعه و از برجسته‌ترین شخصیت‌های مذهبی و اجتماعی آن شهر- را نیز در این امر برای خود کسب کند که به عنوان نماینده شیراز به مجلس شورای اسلامی راه یابد.

بعضی از کسانی که فضای شیراز در آن دوران را به خوبی می‌شناختند (از جمله محمدرضا سرشار) انتخاب دو چهره جوان و به شدت ناشناخته را به نام‌های مهاجرانی و صباح زنگنه به حمایت پُررنگ مرحوم آیت الله دستغیب از او مرتبط می‌دانند. وگرنه دانشجوی اراکی رشته تاریخ در دانشگاه شیراز، به خودی خود شانس چندانی برای رسیدن به این جایگاه نداشت. اما ستاره اقبال او در مجلس هم تابنده بود و او با وجود جوانی، به هیئت رئیسه راه یافت و رئیس کمیسیون بازرگانی و معاون کمیسیون خارجه شد. او در دهه ۶۰ مسئولیت‌های مهمی چون معاونت نخست وزیر و معاونت رئیس‌جمهور را هم به عهده داشت؛ وزارت ارشاد و سخنگویی دولت اصلاحات او را به شهرت بالایی رساند.

عطاالله مهاجرانی در جایگاه هیئت رئیسه مجلس اول

«زینت الوزرای اصلاحات» پس از کناره گیری از دولت، مدتی ریاست مرکز گفتگوی تمدن‌ها را برعهده گرفت و بعد از مطرح شدن ماجرای شکایت مهسا یوسفی، و آزاد شدن از زندان مهاجرت کرد و به لندن رفت.

در سال ۲۰۱۲، از سوی عبدالله، پادشاه مقبور سعودی، مؤسسه‌ای به نام «مرکز ملک عبدالله برای گفتگوی میان ادیان» با همکاری دولت‌های اسپانیا و اتریش و واتیکان، در وین راه‌اندازی شد. یکی از ۹ عضو هیئت مدیره این تشکیلات (از ۹ مذهب مهم دنیا) عطاء الله مهاجرانی بود که از سوی حکومت سعودی شایسته نمایندگی مذهب حقه شیعه تشخیص داده شد. علاوه برآنکه او برای نشریه هفتگی «المجله» متعلق به دولت سعودی و مستقر در لندن هم قلم می‌زد.

او در سال ۱۳۹۰ به اتفاق علیرضا نوری‌زاده (عامل کهنه کار سعودی‌ها) در جشنواره «الجنادریه» هم شرکت کرد و عکس وی در این نشست بازتاب گسترده‌ای را در رسانه‌ها به همراه داشت.

تناقض در مواضع و تحرکات سیاسی اولین وزیر ارشاد دولت اصلاحات زیاد بود، او از سویی در نشست سعودی‌ها حضور پیدا می‌کرد و از سوی دیگر تحت عنوان وزیر پیشین ارشاد در برنامه‌های «بی بی سی» شرکت و در چند برنامه و سخنرانی از انقلاب و رهبری هم دفاع می‌کرد.

مهاجرانی در توئیتی از مواجهه با «عبدالله نفیسی» سخن می‌گوید. چهره‌ای که به ضدیت با ایرانی‌ها و شیعیان شهره است و نوشت: نفیسی از راز اعتماد به نفس آیت الله خامنه ای در قبال مسائل و مشکلات منطقه‌ای و بین المللی می پرسد و مهاجرانی در جواب می‌گوید: «افق دید روشن، تحلیل دقیق و ایمان ناب».

این مواضع و اظهارات مهاجرانی در حالی است که او در فتنه ۸۸ به همراه چند تن دیگر اقدام به راه‌اندازی سایت جرس کرد. سایتی که در حمله به انقلاب و جمهوری اسلامی تقریباً هیچ خط قرمزی نداشت و برای تحریک مردم و دمیدن در آتش فتنه و آشوب، به انواع و اقسام دروغ‌ها و شایعات متوسل می‌شد.

وقتی نماینده مجلس پنجم و وزیر کشور خاتمی زیر میز انتخابات می‌زند!

در مجالس دوم و پنجم به ترتیب نماینده اصفهان و تهران بود. در انتخابات مجلس پنجم در سال ۷۴ شرکت کرد و از تهران به مجلس راه یافت. نام او در لیست مورد حمایت حزب کارگزاران سازندگی قرار داشت. نوری در مجلس پنجم به‌عنوان رئیس فراکسیون اقلیت انتخاب شد و با شیخ نوری برای کرسی ریاست قوه مقننه رقابت کرد و در نهایت علی‌اکبر ناطق‌نوری در رأی‌گیری ریاست مجلس پنجم با اختلاف ۱۱ رأی بیشتر از عبدالله نوری توانست به ریاست مجلس برسد.

عبدالله نوری در مجلس پنجم
عبدالله نوری در خرداد ۷۶ پس از تولد اصلاحات به دولت راه یافت و باردیگر مسئولیت وزارت کشور را برعهده گرفت، اما این اعتماد دیری نپایید که از سوی نمایندگان مجلس پنجم پس گرفته شد. او همچنین دو دوره (دوره دوم مجمع ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۵ و دوره سوم مجمع ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۰) به‌عضویت مجمع تشخیص مصلحت نظام درآمد.

نوری که در اوایل انقلاب مواضع انقلابی اتخاذ می‌کرد و حتی با سفر به قم نامه امام خمینی (ره) به منتظری [نامه ۶ فرودین] را به او داد، پس از چند سال از آن دوران، مواضع متفاوت گرفت؛ داستان از آنجا آغاز شد که پس از استیضاح نمایندگان مجلس پنجم نوری از دولتِ اول خاتمی خداحافظی کرد و روزنامه خرداد را تأسیس کرد. روزنامه‌ای که در حمله به ارزش‌های اسلام و انقلاب سنگ تمام گذاشت. نوری را می‌توان یکی از چهره‌های سوپر انقلابی دانست که به دلایل مختلف تبدیل به چهره‌ای بیش فعال در فعالیت علیه نظام و انقلاب شد. او که زمانی نماینده حضرت امام در جهاد سازندگی و سپاه بود در اظهارنظری جالب توجه در دوران سوپرانقلابی بودن خود گف ته بود: «یک وقت جوری نشود که ببینیم که حرف‌های رادیوهای بیگانه با حرف‌های ما جور دربیاید من بالاتر از این بیان می‌کنم که نکند رادیوهای بیگانه را ما تغذیه کنیم و آنها نطق ما را بگذارند، نوشته‌ها و مصاحبه‌های ما را بگذارند و بخوانند.»

همین چهره در ضدیت با اصول و مبانی انقلاب و نظام چنان پیش رفت که به چهره و قهرمان دشمنان خارجی جمهوری اسلامی تبدیل شد و آنان کوشیدند از وی قهرمان سازی کنند. اوج این مانور رسانه‌ای در پاییز سال ۱۳۷۸ و مقارن با دادگاه نوری بود. دادگاهی که وی را به ۵ سال زندان محکوم کرد.

روزنامه «نیویورک تایمز» از نوری به عنوان «مارتین لوتر انقلاب ایران» و اصلاح گر دینی یاد کرد.

روزنامه الشرق الاوسط از نوری به عنوان شخصیتی که راه را برای پایان دادن «خمینیسم» هموار کرده است نام برد. همین روزنامه چند روز بعد، عبدالله نوری را «بوریس یلتسین» ایران خواند که می‌تواند سوت پایان حاکمیت جمهوری اسلامی ایران را به صدا درآورد. همچنان که یلتسین فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی را اعلام کرد.

روزنامه گلوب اندمیل (کانادا) در تجلیل از نوری نوشت: «نوری اولین روحانی ایرانی بود که گفت: اگر فلسطینی‌ها خواستار صلح با اسرائیل هستند ما که هستیم که به دنبال جنگ باشیم»

روزنامه «سالزبورگر ناخریشتن» اتریش با اشاره به دفاعیات نوری در دادگاه نوشت: «نوری بر مقدس‌ترین تابوهای جمهوری اسلامی انگشت نهاد. او مشروعیت دادگاه روحانیت را انکار کرد و بدین ترتیب جسارتی کرد که تا پیش از آن، شجاع‌ترین اصلاح طلبان هم نکرده بودند. او میراث خمینی را که این دادگاه را خارج از قانون اساسی تأسیس کرده بود، زیر سوال برد».

او بعد از آزادی از زندان ترجیح داد بیشتر روزه سکوت اتخاذ کند، اما در سال ۸۸ به حمایت از دو کاندیدای شکست خورده پرداخت و انتخابات را زیر سوال برد.

نماینده مجلس پنجم و نخستین وزیر کشور دولت اصلاحات پس از چندسال که از فتنه گذشت در گفتگویی با روزنامه اصلاح طلب اعتماد-سال ۹۲- همان حرف‌های گذشته را تکرار کرد و مدعی شد: تحلیل من بعد از انتخابات سال ۸۸ این بود که جریان حاکم برای اینکه شائبه مهندسی انتخابات یا هر گونه تخلف و تقلب را از ذهن جامعه پاک کند برای انتخابات پیش رو تمهیدات جدیدی می‌اندیشد!

یکی از دلایل زاویه گرفتن افراد با انقلاب، آلوده شدن آنان به چرب و شیرین دنیاست. شرکت "رشت الکتریک" که سرنخی برای کسانی است که علاقه دارند این موضوع را بصورت جدی و جزئی‌تر دنبال کنند.

مبارز انقلابی که سر از بلژیک در آورد!

او جانباز مبارزات دوران پیش از انقلاب است. در جریان مبارزه زخمی و دستگیر شد و به زندان نیز افتاد. پس از پیروزی انقلاب نیز در دروان جنگ تحمیلی، مدتی را به عنوان رزمنده در جبهه گذراند. اما این سوابق انقلابی رجبعلی مزروعی، باعث نشد او انقلابی بماند.

مزروعی یکی از فعالین مدعی اصلاحات بود که پس از انتخابات دوم خرداد ۱۳۷۶ و روی کار آمدن دولت اصلاحات، به نهاد ریاست جمهوری رفته و به‌عنوان مشاور اقتصادی رئیس‌جمهوری به کار ادامه داد تا اینکه در انتخابات مجلس ششم به‌عنوان نماینده مردم اصفهان انتخاب شد. مزروعی با راه‌اندازی انجمن صنفی روزنامه‌نگاران پایگاهی را برای همکاری با محافل بین‌المللی مشکوک و وابسته به سرویس‌های جاسوسی غرب مهیا کرد.

بعد از روی کارآمدن دولت نهم و کنار رفتن وی از هرگونه مسئولیت دولتی، مزروعی بنا را بر تخریب ارکان و ماهیت نظام گذاشت. سرانجام رجبعلی مزروعی پس از فتنه ۸۸ متواری و به‌صورت غیرقانونی از کشور خارج شد و سر از بلژیک درآورد. فرزند وی، حنیف مزروعی، نیز که سال ۱۳۸۴ در پی کشف شبکه رسانه‌ای همکار با سرویس‌های اطلاعاتی بیگانه دستگیر شده بود، اندکی پیش از رجبعلی مزروعی از کشور خارج شده و همراه وی به فعالیت علیه نظام و مردم در رسانه‌های ضدانقلابی روی آورد. رجبعلی مزروعی که در طول سال‌های پس از انقلاب و بالأخص در دوران اصلاحات، به مواهب مالی ویژه‌ای دسترسی داشت، در یکی از بهترین مناطق بروکسل، پایتخت بلژیک زندگی می‌کند.

موضع گیری و تحرکات متفاوت «چریک‌پیر» از اول انقلاب تا سال ۸۸

بهزاد نبوی وزیر مشاور در امور اجرایی و سخنگوی دولت شهید رجایی و در دولت دفاع مقدس وزیر صنایع سنگین و در مجلس ششم، نایب رئیس مجلس بود. او ۱۷ آبان ۵۹ در مطلبی که در روزنامه جمهوری اسلامی منتشر شد گفته بود: انزوا و تحریم اقتصادی ایران را به فال نیک می‌گیریم، اگر در انزوا و محاصره اقتصادی نبودیم کار نمی‌کردیم و اختراعات به وجود نمی‌آمد.

وی که از نیروهای تأثیرگذار سازمان مجاهدین انقلاب-تشکل سیاسی که پس از فتنه ۸۸ منحل شد- بود، در ۱۰ دی ۵۹ پیرامون تقابل آمریکا با ایران گفت: جنگ ما با آمریکا، با مسئله گروگان‌ها [تسخیر لانه جاسوسی] شروع نشده و با حل این مسئله هم خاتمه پیدا نخواهد کرد. جنگ ما جنگ استقلال و جنگ آمریکا جنگ مسلط شدن است این جنگ از قبل بوده.

او که در عرصه سیاست به عنوان «چریک پیر» شناخته می‌شود پس از ورود به مجلس ششم و بخصوص بعد از اعلام عدم احراز صلاحیت نمایندگان آن دوره در انتخابات مجلس هفتم، صحنه گردان اصلی تحصن در مجلس شد.

حضور نبوی در تحصن مجلس ششم
فعالیت او فقط به نقش آفرینی در تحصن بسنده نشد، ۱۲۷ نماینده مجلس ششم، نامه‌ای خطاب به رهبری معظّم انقلاب نوشتند که قبل از رسیدن به دست معظّم‌له، در سایت‌های خبری منعکس شد! رادیو بی‌بی‌سی و رادیو فردا نیز نامه را پوشش دادند! این نامه ابتدا در سایت جبهه مشارکت ایران اسلامی منتشر شد!

این نامه به «نامه جام زهر» معروف شد. نمایندگان امضاء‌کننده در این نامه مسائلی را مطرح کردند که متأثر از تمایلات غرب‌گرایانه آنان بود. اصلاح‌طلبان به ویژه اعضای حزب مشارکت و عده‌ای از شاگردان حلقه کیان و چپ‌هایی که از گذشته خود پشیمان بودند، پیگیر تحقق جامعه مدنی در مقابل مدینه النبی، تقدّم جمهوریت بر اسلامیت نظام، طرح نظریه وکالت فقه در مقابل ولایت فقیه بودند؛ بهزاد نبوی هم از امضاءکنندگان این نامه بود!

مجلس ششم پایان یافت و فصل جدیدی از قانون گذاری در مجلس هفتم آغاز شد اما نبویِ اصلاحات و همفکران او همچنان در سازمان مجاهدین انقلاب، همان تشکلی که یک اصلاح‌طلب صاحب نام گفته بود تعداد آنها در یک فولکس جا می‌شود مشغول فعالیت در سپهر سیاست ایران بودند، سرانجام انتخابات ۸۸ فرا رسید و پس از بروز فتنه نبوی راهی دادگاه شد و به شش سال حبس تعزیری محکوم شد و بعد از پایان محکومیت خود این روزها با همفکرانش در جبهه اصلاحات ایران مشغول فعالیت است.

تغییر ۱۸۰ درجه‌ای کروبی در صحنه سیاست

دوره ششم مجلس، حاشیه‌سازترین دوره مجلس شمرده می‌شود؛ بسیاری از نمایندگان در آن مقطع به بهانه عدم احراز صلاحیت توسط شورای نگهبان استعفا دادند و پس از پایان مجلس هم برخی از چهره واقعی خود رونمایی کردند و پناهنده شدند!

مقام معظم رهبری نیز در دیدار با نمایندگان دوره هفتم، دیدگاه خود را درباره مسائل دوره ششم مجلس شورای اسلامی به صراحت تبیین کردند و گفتند: «شرایطی که قبل از پدید آمدن این مجلس به وسیله بعضی اشخاصی که از روی غفلت کارهایی انجام می‌دادند، به وجود آمده بود، رفتن به سمت تحریم انتخابات، رفتن به سمت استعفای نمایندگان، اعتصاب در مجلس، چیزهای بد و عجیبی بود و صدای عمومی مجلس با خیلی از مبانی و اصول نظام مغایرت داشت.»

رئیس مجلس ششم، از جمله نمایندگان آن دوره شناخته می‌شود که تغییر موضع داد و ترجیح داد از قطار انقلاب پیاده شود. او پیش از انقلاب، در حوزه علمیه قم شاگرد امام خمینی (ره) بود و در انتشار نامه‌های سرگشاده ایشان به مقامات رسمی کشور و تبلیغ تفکرات وی در بین مردم بسیار فعال بود.

پس از پیروزی انقلاب، مسئولیت مختلفی برعهده گرفت و در دوره‌های سوم و ششم مجلس بر کرسی ریاست قوه مقننه تکیه زد.

یک نمونه موضع گیری صریح کروبی در مجلس ششم به بررسی طرح تغییر قانون مطبوعات برمی گردد؛ با رایزنی‌های لابی حزب مشارکت در آن دوره نهاد قانون گذاری [مجلس ششم]، طرح تغییر قانون مطبوعات به صحن علنی مجلس در روز ۱۶ مرداد ۱۳۷۹ کشانده شد. از آنجا که این طرح پای معاندین نظام و براندازان را به عرصه مطبوعات کشور باز می‌کرد و حرکت خزنده آنان در استحاله از درون جمهوری اسلامی را تسریع می‌بخشید، رهبر معظم انقلاب بر اساس حق شرعی ولی فقیه که در اصول متعدد قانون اساسی از جمله اصول ۵، ۵۷ و ۱۱۰ بر آن تصریح و تأکید شده است، با صدور حکم حکومتی، مجلس را از تغییر قانون منع کردند.

در همان جلسه تعدادی از مشارکتی‌ها با صدای بلند نسبت به ارسال این نامه واکنش نشان دادند، اما رئیس مجلس به صراحت مقابل آنها ایستاد. حتی به صراحت در اعتراض به تندروی‌های نمایندگان مجلس گفته بود: با این وضع نمی‌توانم مجلس را اداره کنم!

به هرحال با فراز و نشسب های زیاد، پرونده مجلس ششم بسته شد و سال ۸۴ کروبی پس از شکست در انتخابات نهم ریاست جمهوری حزب جدید راه اندازی کرد و باردیگر در سال ۸۸ نامزد حزب متبوعش در انتخابات ریاست جمهوری شد؛ او همچنان خود را مطیع رهبری می‌دانست، چنانچه سال ۸۷ در نشست خبری گفته بود: در دانشگاه شهید بهشتی دانشجویی از من سوال کرد «اگر رهبری خطاب به شما بگوید در انتخابات حاضر نشوید چه می‌کنید؟» که در پاسخ گفتم نمی‌آیم زیرا برای کار کردن و خدمت کردن می‌خواهم بیایم و قصد دعوا ندارم.

رئیس مجلس ششم سال ۸۸ پس از آنکه رأی خود را به صندوق انداخت در جمع خبرنگاران با تاکید بر اینکه هر کس رئیس جمهور شد همه از او حمایت می‌کنیم، گفت: «وقتی نتایج اعلام می‌شود همه ما باید قبول کنیم و از تخریب دیگران بپرهیزیم.»

سرانجام نتایج انتخابات اعلام شد و کروبی که چندین بار موضع‌گیری خود را به صراحت پیرامون رهبری و سلامت انتخابات بیان کرده بود تغییر موضع داد و از تقلب در انتخابات سخن گفت و در بیانیه‌ای نتایج اعلام شده را مضحک و شگفت آور توصیف کرد و تاکید کرد: «من به پیشگاه ملت شکایت می‌برم و دستان همه رأی دهندگان به خصوص دانشجویان، روشنفکران، زنان محرومین و افراد مورد تبعیض اعم از دگر اندیشان، اقلیت‌های حقوقی و مذهبی، دراویش، اهل حق را می‌بوسم و حتماً در مقابل این مهندسی و تنظیم ناشیانه رأی ملت سکوت نخواهم کرد و به عنوان فردی مستقل در چارچوب فکری و سیاسی خاص خود و بر اساس مواضع و بیانیه‌هایی که منتشر کرده‌ام در صحنه خواهم ماند. کروبی در آخرین جمله این بیانیه نوشت: «این تازه اول داستان است.»

او ۸ ماه پس از انتخابات همچنان مواضع خود بر مبنی بر تقلب و ابطال انتخابات را تَکرار می‌کرد و حتی پس از اعمال حصر، نامه‌هایی از او خطاب به برخی مسئولان منتشر شد که برگفته از همان حرف‌ها و ادعاهای سابقش بود!

محمد رضا خاتمی؛ از تسخیر سفارت آمریکا تا طرح تقلب در انتخابات!

نایب رئیس دوم مجلس ششم بود و پس از به روی کارآمدن دولت اصلاحات دبیرکل حزب مشارکت شد. او در اوایل انقلاب از اعضای دانشجویان مسلمان پیرو خط امام بود و در ۱۳ آبان ۵۸ همراه با دیگر دانشجویان از دیوار سفارت لانه جاسوسی آمریکا بالا رفت. برادر کوچک رئیس دولت اصلاحات، نقش اساسی در دو انتخابات سال ۷۶ و ۷۸ داشت، اما بعد از حضور در نهاد قانون‌گذاری و اعلام عدم احراز صلاحیت همفکرانش در انتخابات مجلس هفتم به صف متحصنین پیوست و برخلاف قانون عمل کرد.

او که با تأیید فرآیند انتخابات، داوطلب نمایندگی مجلس ششم شده بود پس از آنکه همفکرانش از فیلتر شورای نگهبان عبور نکردند، در موضع گیری تندی شورای نگهبان و هیئت‌های نظارت را به عملکرد غیرقانونی و مغایر قانون اساسی متهم ساخت و خواستار برخورد رئیس‌جمهور با این عملکرد شد (!) در ادامه نیز بدون ارائه هیچ‌گونه مستندی، هیئت‌های نظارت را متهم به عدم التزام به قانون اساسی نمود: «برخی از اعضای هیئت‌های نظارت، رسماً اعلام می‌کنند که به این قانون (قانون اساسی) ملتزم نیستند» (۸۲/۱۰/۲)

اقدامات این دانشجوی پیرو خط امام به سال ۸۸ هم کشیده شد، «خاتمیِ کوچک» که در تجمعات غیرقانونی سال ۸۸ شرکت کرده بود مدعی شده بود تقلب شده است، او حتی در گفتگویی همان حرف‌های گذشته خود را تکرار کرد و گفت که: آنچه در پشت‌پرده و آنچه در اتاق تجمیع آرا گذشت، برای ما روشن نیست. من ثابت کردم حداقل تعداد ۷ میلیون و ۸۹ هزار و ۹۹۳ رأی تقلب شده است!


همین ادعای او باعث شد دادگاهی شود اما باز در حاشیه دادگاه همان حرف‌ها را به خبرنگاران همسو با خودش مطرح می‌کرد!

نایب رئیس مجلس ششم که خود را خط امامی می‌داند، سال ۹۳ در گفتگویی با سایت جماران، مواضع متفاوت پیرامون گفتمان بنیان‌گذار انقلاب مطرح می‌کند و می‌گوید: «اکنون بیست و شش سال از رحلت امام می‌گذرد و شرایط کشور تغییر پیدا کرده است. آیا مشی سیاسی امام می‌پذیرد که ما تمام سخنان و مواضع امام را در شرایط فعلی بدون هیچ گونه تغییری اتخاذ کنیم»؟

نکته جالب توجه آنکه او در این گفتگو باردیگر به موضع گیری خود درباره انتخابات ۸۸ اشاره کرد و گفت: من هنوز نظر خودم درباره وقایع ۸۸ را تغییر نداده‌ام...

مزدوری برای دشمن پس از هشت سال نمایندگی

نورالدین پیرموذن در مجالس ششم و هفتم از نمایندگان اصلاح‌طلب مجلس و سخنگوی فراکسیون اصلاح‌طلبان مجلس هفتم بود که در دوره هشتم انتخابات مجلس از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت و پس‌ازآن به آمریکا متواری شد. این نماینده اصلاح‌طلب برای جلب اعتماد آمریکا به‌منظور دریافت مستمری وگرین‌کارت، به لجن‌پراکنی پرداخته و اهانت‌های فراوان و سخیفی علیه نظام و مردم ایران بیان کرده بود. سال ۱۳۹۷ پیرموذن با انتشار برخی عکس‌های خاص و سخیف به‌صورت عمومی، ماهیت خود را بیش از پیش به نمایش گذاشت.

این نماینده پیشین مجلس در هتاکی علیه نظام و انقلاب چنان پیش رفت که سال ۱۳۹۳ کمال الدین پیرموذن، نماینده وقت مردم ارومیه در مجلس شورای اسلامی با صدور بیانیه‌ای انزجار خود و خانواده اش را از حضور برادرش نورالدین در یکی از کشورهای معاند اعلام کرد. در بخشی از این نامه آمده بود؛ «لازم می دانم از طرف خویش و به نیابت از خاندان پیرموذن ضمن عذرخواهی از ملت رشید ایران خاص مقام معظم رهبری، تمامی انسان‌های آزاده انقلابی و به ویژه خانواده معظم شهدا و ایثارگران عزیز بدین وسیله انزجار و بیزاری و دوری خاندان پیرموذن و خود را از حضور دکتر نورالدین پیرموذن در یک کشور متخاصم نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران با موضع گیری های نابخردانه ملک و ملت فروشان نابجا را اعلام داشته و آن را به جد محکوم می‌کنیم.»

پیرموذن که در خانواده‌ای شهیدپرور و انقلابی رشد کرده و دو دوره متوالی نیز در مجلس حضور داشت اینک همکار رسانه‌های معاندی است که شمشیر را برای ایرانی و ایرانی از رو بسته‌اند.

عضو فراکسیون امید درباره انتخابات چه گفت؟

غلامرضا حیدری در دوره دوم و سوم مجلس شورای اسلامی نماینده فراهان، تفرش و آشتیان بود و در انتخابات سال ۹۴ با حضور در فهرست «امیدِ اصلاحات» وکیل مردم تهران در مجلس دهم شد.

او هم از جمله نمایندگان ادوار مجلس شناخته می‌شود که از یک سو مُهر تأییدی بر خواست نظام مبنی بر شکل گیری انتخابات رقابتی می‌زد و از سوی دیگر مدعی می‌شد رئیس‌جمهور و مجلس دیگر کاره‌ای نیستیند!

حیدری ۸ مرداد ۹۶ در گفتگو با تابناک پیرامون رقابتی شدن انتخابات، خاطرنشان کرده بود: امام اجازه دادند تا از دل جامعه روحانیت مبارز، مجمع روحانیون مبارز بیرون بیاید، که نشان می‌دهد امام در آن زمان اعتقاد به رقابت داشتند؛ هم اکنون نیز رهبری با این روش موافق اند و اعتقاد به رقابت بین احزاب دارند. رهبری موافق رقابت بین احزاب هستند، به طوری که خود ایشان به مجمع روحانیون مبارز کمک مالی می‌کند و در واقع همانند حضرت امام این راه را ادامه داده است. این نشان از اعتقاد رهبری به رقابت بین احزاب است.

اما این نماینده مجلس دهم ۶ شهریور ۹۷ در موضع متفاوت مدعی شد که، واقعیت این است که در جمهوری اسلامی رئیس جمهور و مجلس دیگر کاره‌ای نیستند و افکار عمومی این را فهمیده است است. اگرچه به نفع نظام نیست. اگر ما قدری دور اندیشی کنیم، نباید بی‌اختیاری مسئولین منتخب را بخواهیم.

چگونه می‌توان انقلابی ماند؟

آنچه در این گزارش پرداخته شد، مُروری بر ریزش‌های مجلس-با محوریت برخی از چهره‌های سپهر سیاست کشور- در ادوار مختلف بود. این ریزش‌ها هم فقط محدود به افراد و اشخاصی که نام آنها در این مجمل اعلام شد نمی‌شود، فقط کافی است جستجوی ساده‌ای کرد تا متوجه شد چه افرادی پس از ورود و خروج از مجلس رخت مهاجرت برچیدند و یا با مواضع افراطی و تند خود در زمین دشمن بازی کردند، هم نشین فرقه ضاله بهائیت شدند و کار را به جایی رساندند که به ساحت پیامبر اکرم (س) توهین و پس از واکنش‌های زیادی که موضع گیری آنها به همراه داشت مجبور شدند از مردم عذرخواهی کنند.

استعفا دسته جمعی نمایندگان در مجلسِ اصلاحات
این ریزش‌ها نشان می‌دهد انقلابی ماندن از انقلابی بودن سخت‌تر است. حال با چه معیارها و شاخص‌هایی می‌توان انقلابی بود و انقلابی ماند؟

بر اساس این پنج شاخص می‌توان در ریل انقلاب حرکت کرد و از گفتمان امام و رهبری کج نرفت. پنج محوری که در مراسم بیست و هفتمین سالگرد رحلت امام خمینی (ره) از سوی رهبر انقلاب بیان شد:

۱- پایبندی به مبانی و ارزش‌های انقلاب.

۲- هدف‌گیری آرمانهای انقلاب و همّت بلند برای دستیابی به آنها.

۳- پایبندی به استقلال همه‌جانبه کشور، اعم از استقلال سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و امنیّتی.

۴- حساسیت در برابر دشمن و کار دشمن و نقشه دشمن و عدم تبعیت از او، که البته باید دشمن را شناخت، نقشه او را فهمید و از تبعیّت دشمن سر باز زد.

۵- تقوای دینی و سیاسی.