نمایش «پستچیِ پابلو نرودا» به کارگردانی علیرضا کوشک جلالی از جمله نمایش‌های خاطره‌انگیز اواخر دهه ۷۰ است که در سالن چهارسوی مجموعه تئاترشهر به صحنه رفت و با استقبال روبرو شد.

خبرگزاری مهر -گروه هنر-آروین موذن‌زاده؛ ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با سپری کردن بیش از ۴ دهه پا به قرنی تازه گذاشت؛ در این عمر سپری شده ۴۴ ساله، آثار مختلفی با موضوعاتی متنوع از دفاع مقدسی، دینی، کمدی، اجتماعی و … تولید و در سالن‌های تئاتر به صحنه رفتند. برخی از این آثار بسیار جریان ساز بودند و برخی آثار خاطره‌انگیز و پرمخاطب.

شاید خالی از لطف نباشد مروری داشته باشیم بر آثاری که طی دهه‌های ۶۰، ۷۰، ۸۰ و ۹۰ تولید و اجرا شدند، روندی که این آثار برای تمرین و تولید طی کردند، گروهی که در تولید و اجرای اثر حضور داشتند و دیدن تصاویر این اجراها اعم از عکس یا فیلم.

از این رو در گروه هنر تصمیم بر این شد که از آغاز سال ۱۴۰۰ با جمع‌آوری اطلاعات مختلف اجراهای ۴ دهه گذشته، مروری‌بر تولیدات تئاتر ایران در این بازه زمانی داشته باشیم که این گزارش‌ها تا نیمه سال ۱۴۰۱ ادامه یافت و بعد از وقفه‌ای چند ماهه قرار بر این است که از ابتدای سال ۱۴۰۲ این روند مجدداً ادامه پیدا کند.

از این رو در پنجاهمین گام از مرور «چهار دهه خاطرات صحنه» سراغ نمایش «پستچی پابلو نرودا» به کارگردانی علیرضا کوشک جلالی رفته‌ایم.

نمایش «پستچی پابلو نرودا» نوشته آنتونیا اسکارمتا نویسنده شناخته شده شیلیایی با ترجمه و کارگردانی علیرضا کوشک جلالی بهمن و اسفند ۱۳۷۸ در سالن چهارسوی مجموعه تئاتر شهر به صحنه رفت و جزو نمایش‌های برگزیده آن سال چه در اجرای عمومی و چه در جشنواره تئاتر فجر بود و مورد استقبال منتقدان و مخاطبان تئاتر قرار گرفت. این اثر نمایشی با بازی کیکاووس یاکیده، کاظم هژیر آزاد، نرگس هاشم پور، رویا تیموریان جزو اولین نمایش‌هایی است که کوشک جلالی بعد از بازگشت به ایران به صحنه برد. از نکات جالب توجه در اجرای این اثر نمایشی طراحی صحنه متفاوت این نمایش است که توسط دکتر علی رفیعی کارگردان برجسته تئاتر ایران انجام شد و مورد توجه زیادی قرار گرفت.

علیرضا کوشک‌جلالی نویسنده، مترجم، مدرس و کارگردان تئاتر از سال ۱۳۶۳ در تئاتر آلمان به عنوان نویسنده و کارگردان تئاتر مشغول فعالیت است. این نویسنده باتجربه تئاتر، برای نمایشنامه «پا برهنه، لخت، قلبی در مشت» جایزه نمایشنامه نویسی آلمان را دریافت کرده و همچنین ۵ نمایشنامه از او به زبان آلمانی در انتشارات تئاتر مونیخ آلمان به چاپ رسیده است. از طرف دیگر بیش از ۲۵ نمایشنامه، ترجمه، دفتر شعر، قصه، تحقیق و … از او در ایران توسط انتشارات قطره، نمایش، افراز، مهر نوروز و آماره منتشر شده است. او تاکنون بیش از ۴۵ نمایش در آلمان و ۳۵ نمایش در ایران به صحنه برده که ۵ اثر از او در سال‌های اخیر نامزد بهترین اجراهای کشور آلمان بوده‌اند.

علیرضا کوشک جلالی برنده جایزه افتخاری تئاتر شهر کلنِ آلمان و عضو دائمی هیأت ژوری انتخاب بهترین شخصیت تئاتری کلن نیز است. از آثار به اجرا درآمده این کارگردان در ایران می‌توان به «مسخ»، «پستچی پابلو نرودا» (اجراهای تحسین‌شده در جشنواره سال ۱۳۷۸)، «بازرس»، «موسیو ابراهیم و گل‌های قرآن» (بهترین اجرا در سال ۱۳۸۶، از طرف انجمن منتقدان خانه تئاتر، دعوت‌شده به شهر کلنِ آلمان ۲۰۱۷)، «راهزنان» (دعوت به یکی از معتبرترین فستیوال‌های بین‌المللی آلمان - فستیوال شیلر در سال ۱۳۹۲)، «خدای کشتار»، «روبینسون و کروزو» (بهترین اجرا در چهارچوب جشنواره فجر، استان خراسان رضوی، اجرا در فسیوال‌های بین‌المللی آلمان (کلن و مانهایم)، ترکیه، بوسنی هرزگوین و قزاقستان، «در انتظار آدولف»، «هنر»، «جنون محض» و … اشاره کرد.

این کارگردان در چند سال اخیر توجه خاصی به امر آموزش و تئاتر شهرستان‌ها داشته که حاصل کارهای اخیرش در این زمینه چندین کارگاه آموزشی بازیگری و کارگردانی و اجرای ۱۵ نمایش بوده است. در همین راستا کوشک جلالی سال ۹۳ «پستچیِ پابلو نرودا» را با گروهی از هنرجویان جوان در شهر کاشان به صحنه برد. وی همچنین در سال ۹۸ نیز مجدداً این اثر نمایشی را با بازی رویا تیموریان، امیر کاوه آهنین جان، اشکان خطیبی، دنیا مدنی در سالن ناظرزاده تماشاخانه ایرانشهر و پس از آن در شهر کلن آلمان نیز اجرا کرد.

نمایش «پستچی پابلو نرودا» بیانگر زندگی مردم شیلی و نحوه ارتباط تنگاتنگ آنها با پابلو نرودا دیپلمات، سناتور و شاعر نوگرای شیلیایی و برنده جایزه ادبیات نوبل و اشعار اوست. در این نمایش شاهد تاثیر عمیق او بر زندگی مردم هستیم. او آموزگار عشق است؛ ماریوی پستچی در ارتباط با این شاعر بزرگ به رمز و راز عشق پی می‌برد، عشقی که نه تنها ماریو بلکه مردمان سراسر جهان را به مرز جنون می‌کشد. «پستچی پابلو نرودا» نمایشنامه‌ای درباره دوستی و عشق، شعر و لذت و آزادی و سیاست است.

در همین راستا با کاظم هژیرآزاد بازیگر باسابقه تئاتر که در این نمایش در نقش پابلو نرودا به ایفای نقش پرداخته است، گفتگویی انجام دادیم.

کاظم هژیرآزاد در گفتگو با خبرنگار مهر درباره همکاری با علیرضا کوشک جلالی بیان کرد: سال ۱۳۷۸ علیرضا کوشک جلالی تازه از آلمان به ایران آمده بود و قصد داشت در ایران نیز فعالیت تئاتری داشته باشد از این رو ۲ نمایش را ابتدا برای حضور در جشنواره تئاتر فجر آماده کرد که یکی از نمایش‌ها «مسخ» آلبر کامو بود و دیگری هم «پستچی پابلو نرودا». نمایش «مسخ» تنها بر پایه حرکت استوار بود و با بازی و طراحی حرکت محسن حسینی اجرا شد. این نمایش اثری مدرن بود که بهروز غریب پور نیز طراحی صحنه آن را برعهده داشت. آن زمان علیرضا کوشک جلالی چون تازه به ایران آمده بود آشنایی زیادی با بازیگران و گروه‌های تئاتری نداشت از این رو مرکز هنرهای نمایشی بازیگرانی را برای نمایش «پستچی پابلو نرودا» به او معرفی کرده بود. البته او علاقه مند بود که با عزت الله انتظامی کار کند اما گویا آقای انتظامی اعتماد نکرده و نپذیرفته بود که در این نمایش نقش پابلو نرودا را ایفا کند. در نهایت قرعه به نام من افتاد تا نقش پابلو نرودا را در کنار رویا تیموریان، نرگس هاشم پور و کیکاووس یاکیده که نقش جوان پستچی را برعهده داشت، ایفا کنم.

وی درباره استقبالی که در آن دوران از نمایش شده بود، گفت: خوشبختانه این نمایش اثر جذابی از کار درآمد و بسیار مورد توجه واقع شد. نمایش هم اثری عاشقانه و اجتماعی بود و هم سیاسی انتقادی چون نرودا یک شخصیت سیاسی اجتماعی مهم است و در جریان کودتای پینوشه در شیلی آسیب دید و این مسائل در نمایش نیز مورد توجه قرار داشت. نمایش زندگی جوان پستچی عاشق پیشه‌ای را به تصویر می‌کشد که بسیار علاقه‌مند به نرودا است و به خاطر عشق به دختر مورد نظرش، شاعر می‌شود و در هواداری از نرودا به گروه‌ها و دسته‌های سیاسی و تظاهرات می‌پیوندد. نمایش در آن زمان با تماشاگر قابل توجهی به صحنه رفت و منتقدان صاحب نام، نقدهای مثبتی بر کار نوشتند. موسیقی زنده نمایش که توسط فرزاد دانشمند و گروهش در صحنه اجرا می‌شد و طراحی صحنه دکتر علی رفیعی به جذاب‌تر شدن نمایش کمک شایانی کرده بود. طراحی صحنه دکتر رفیعی بسیار نو و بدیع بود به این ترتیب که سازه‌ای شیب دار وسط صحنه چهارسو طراحی شده بود که پستچی از آن با دوچرخه پایین می‌آمد. کلاً طراحی‌های آقای رفیعی همیشه جذاب و متفاوت است و در این نمایش نیز با خلاقیتی که داشت طراحی صحنه نمایش را به زیبایی انجام داده بود.

این بازیگر پیشکسوت تئاتر یادآور شد: کوشک جلالی چند سال بعد از این اجرا با گروهی از هنرمندان آلمانی مجدداً این نمایش را به صحنه برد که در جشنواره تئاتر فجر هم اجرا شد و من آن نمایش را هم دیدم. نمایش با بازیگران آلمانی و به شیوه‌ای متفاوت از بازی‌های حسی ما ایرانی‌ها اجرا می‌شد که البته دیدن آن هم خالی از لطف نبود.

هژیرآزاد درباره سلیقه کوشک جلالی در انتخاب آثار بیان کرد: آقای کوشک جلالی سلیقه خاصی برای انتخاب نمایشنامه‌هایی که به صحنه می‌برد، دارد او معتقد است که باید متنی را برای اجرا انتخاب کرد که مردم با آن ارتباط برقرار کنند، لذت ببرند و احساس نکنند با دیدن نمایش وقتشان تلف شده است و خودش هم اسم چنین نمایش‌هایی را گذاشته «تئاترهای مردمی». کوشک جلالی کلاً مخالف نمایش‌های روشنفکرمآبانه و پست مدرنی است که آنقدر پیچیده گویی می‌کنند که مخاطب گیج می‌شود و با گوش‌های دراز از سالن بیرون می‌آید!

بازیگر نمایش «یادگار زریران» درباره علاقه کوشک جلالی به نمایش‌های طنز در سال‌های اخیر گفت: کوشک جلالی عاشق چارلی چاپلین است و بارها اذعان کرده که معلم اصلی من چاپلین بوده است از این رو خیلی علاقه مند به اجرای آثاری است که هم طنز و کمدی هستند و هم انتقاداتی را به مسائل سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و … مطرح می‌کنند. به عنوان نمونه نمایش‌های اخیرش از جمله «سیستم گرون هولم»، «در انتظار آدولف» یا «خدای کشتار» نقدهای اجتماعی مهمی را مطرح می‌کنند و در عین حال فضای مفرح و طنز نیز دارند.

هژیرآزاد در پایان صحبت‌هایش با اشاره به علاقه کوشک جلالی به آموزش جوانان گفت: کوشک جلالی به تازگی به ایران بازگشته و با وجود بیماری همچنان به فعالیت‌هایش از جمله آموزش نسل جوان ادامه می‌دهد. او به صورت آنلاین به آموزش بازیگری نسل جوان در شهرهای مختلف می‌پردازد و بعد از چند جلسه برگزاری تمرین‌های حضوری، نمایش‌های مختلفی را با این هنرجویان به صحنه می‌برد که در نوع خودش برای فردی با این وضعیت جسمی کار بسیار سخت و البته نویی است. او این روزها به یزد سفر کرده تا هنرجویانش را برای اجرایی جدید آماده کند و بعد قرار است ورک شاپ هایی هم در شیراز و اصفهان داشته باشد. کوشک جلالی معتقد است که تنها با کار کردن می‌تواند به زندگی اش ادامه دهد و این اعتقاد را در عمل هم ثابت کرده است و کار او را زنده نگه داشته است.

عکس‌ها از آرشیو تئاترشهر است.

برچسب‌ها