خبرگزاری مهر - گروه هنر- عطیه مؤذن؛ برنامههای دغدغه مند و مطالبه گرانه تلویزیون این روزها به تعداد انگشتهای یک دست هم نمیرسد. این میان حتماً برنامههایی که فارغ از هیاهو و سخنان شاذ رسانهای به دنبال ارائه محتوایی به مخاطب هستند که هم سرگرم کننده باشد و هم مساله محور، مغتنم و قابل دفاع هستند. «بی واسطه» با اجرای محمد دلاوری و تهیه کنندگی علی صدری نیا از جمله این برنامه هاست که فصل اول آن در چند ماه اخیر به پخش رسید و این روزها عوامل در حال ساخت فصل دوم هستند.
این مجموعه محصولی از سازمان اوج است که از شبکه یک سیما پخش شد. دلاوری در هر قسمت از برنامه سراغ یکی از موضوعات کلان کشور میرفت و در گفتوگو با مدیران نهادها و ارگانها به مسائل مهم کشور میپرداخت و سعی میکرد در یک یا دو قسمت برنامه پروندهای از هر اتفاق، مساله و سوژه را پیش روی مخاطب بگذارد، با مدیر مربوطه وارد بحث شود و حتی وعدههایی برای برطرف شدن بخشی از این مسائل برای آینده کشور بگیرد.
محمد دلاوری و علی صدری نیا مجری و تهیه کننده برنامه چندی پیش در خبرگزاری مهر حضور یافتند و از چالشها و سختیهای ساخت «بی واسطه» گفتند.
در ادامه بخش اول از این گفتگو را میخوانید:
*آقای دلاوری شما پیش از این، برنامهای به نام «مدیر مسئول» داشتید، «بی واسطه» نسخه دیگر آن محسوب میشود؟
محمد دلاوری: سال ۹۷ یعنی حدود پنج سال پیش آقای صدری نیا به من زنگ زد که قرار است برنامهای داشته باشیم که در آن هر روز سراغ یک مسئول برویم و در حوزه آن فرد مسائلی مطرح شود. من آن زمان گفتم این طرح خیلی سخت است و اگر سراغ مهمانان و موضوعات مهم نرویم، ممکن است با این افرادی که هر روز در تلویزیون هستند، مقایسه شویم که انگار در حوزههای بی ربطی میچرخیم و گپ می زنیم. با این حال گفتم چون خودت مستند کار کردی و فرد حرفهای هستی میدانی قرار است چه انجام دهی و اگر استانداردهای برنامه را حفظ کنیم من هستم.
*یعنی فکر کردید برنامهای تبلیغاتی است؟
دلاوری: معمولاً طرح اولیه برنامهها خیلی خوب است. شما قرار است کاری اساسی انجام دهید. بعد گروه سازنده به تدریج میفهمند کار خوب سختیهای بسیار دارد و از استانداردها کم میکنند و برنامه در انتها به این مرحله میرسد که با یک فرد معمولی به یک جای خیلی معمولی میروند که اتفاقی هم رخ نمیدهد.
صدری نیا: آقای دلاوری نگران بود آن سطحی که قرار بوده است به آن برسیم پایین بیاید. مثلاً در عمل وزیر نیاید و بگوییم فلانی هم آمد مشکلی نیست.
دلاوری: حتی برنامههایی که مدل این چنینی دارد یک روش غلط هم دارد که یک نفر را سوار ماشین میکنند و بعد در همان خودرو با او مصاحبه میکنند و مصاحبه که تمام میشود فرد هم پیاده میشود و میرود و معلوم نیست خودرو آن میان چه نقشی دارد و بارها هم این شیوه تکرار شده است. من هم اصلاً مایل نبودم در چنین برنامهای باشم.
*در این برنامه هم از همان ابتدای طرح، حضور و گفتوگو در خودرو وجود داشت؟
دلاوری: وجود داشت و بامعنا بود یعنی خودرو وسیلهای برای رسیدن از جایی به جای دیگر و هدفی بود. در خیلی از برنامهها دیدهاید که مسئول مورد نظر سوار ماشین میشود، مجری هم حضور دارد و با هم گفتوگو میکنند و بعد از مدتی هم هر ۲ پیاده میشوند. این چه معنایی دارد همین گفتوگو را میتوان در استودیو برگزار کرد. اما من دیدم اینجا هم ماشین سواری معنا دارد و هم طرح، اجزای درستی دارد و بنابراین با این طرح فصل اول «مدیر مسئول» به تهیه کنندگی علی صدری نیا طراحی شد. برای فصل جدید که اسم برنامه «بی واسطه» شد سخت گیری من و آقای صدری نیا بیشتر شد و فکر کردیم این کار در فصل جدید خیلی باید بهتر شود. تصمیم گرفتیم حجم گفتوگو را کم کنیم و حجم فعالیت را بیشتر کنیم. اگر به طور مثال وارد محیط شدیم باید آن محیط معنا داشته باشد. این اتفاق هم افتاد حتی در برنامههای ابتدایی حجم کاری که انجام میشد بیش از یک قسمت بود مثلاً از ۷ صبح تا ۱۲ شب میدویدیم و حجم راش ما خیلی بیشتر از یک قسمت بود و به تدریج «بی واسطه» شکل گرفت.
*نهاد یا مسئولی بود که میخواستید سراغش بروید و از طرف سازمان منع شدید؟
صدری نیا: برنامه به دلیل ویژگیهایی که آقای دلاوری گفت کار سختی به لحاظ تولیدی است و کسی که سرش درد نکند نباید سراغ چنین برنامهای برود. شما یک استودیو داشته باشید و یک مهمان را برای گفتوگو دعوت کنید خیلی کار راحت تری است.
دلاوری: تا حالا چندین بار هم به من گفته است عجب کاری کردیم که وارد ساخت چنین برنامهای شدیم.
صدری نیا: باید یک قرار بگذاریم «بی واسطه» نسازیم! دلیلش هم همین است چون از مقدار زمانی که باید برای هماهنگیهای پیش تولیدی برای برنامه بگذارید تا سختیهای روز تولید تا مراحل پس از تولید و تدوین کار همه زمانبر و طاقت فرساست و باید ابتدا با مهمانی که میخواهید گفتوگو کنید به یک ایده جذاب برسید و درباره سوژهای که قرار است جذاب و جنجالی باشد به توافق برسید و مهمان هم بخشی از یک روزش را خالی کند. لوکیشنهای مختلفی را هم باید انتخاب کنید. ما در این فصل به مکانهایی رفتیم که تاکنون دوربین وارد آنها نشده بود مثلاً مخزن کتابخانه ملی ایران از این نمونه بود یا دوربین تا به حال به مخزن محیط زیست ایران هم ورود نکرده بود.
در فصل دوم هم چنین فضاهایی داریم که دوربین ما برای اولین بار وارد منطقه حفاظت شده «پارچین» شده است و سراغ یک کارخانه اسلحه سازی رفتهایم
*اینها به دلیل محرمانه بودن آن فضاها بوده است؟
صدری نیا: بخشی به دلیل محرمانه بودن است بخشی هم دلایل دیگر. در فصل دوم هم چنین فضاهایی داریم که دوربین ما برای اولین بار وارد منطقه حفاظت شده «پارچین» شده است و سراغ یک کارخانه اسلحه سازی رفتهایم. وجه دیگری از سختی برنامه حضور آقای دلاوری است که برخی از مهمانان همین قدر که میشنوند اقای دلاوری مجری برنامه است، میترسند. ما مهمانی داشتهایم که گفتوگو با او هماهنگ شده بود و یک باره قبل ضبط کنسل کرد چون مثلاً گفتوگوی آقای دلاوری را با مهمان هفته قبل تماشا کرده و به دلیل چالشها نظرش عوض شده بود. اینها به هر حال چالشهای مختلف برنامه است و همراه کردن افراد این سختیها را دارد.
*این میان دغدغه اصلی برای این همه چالش چه بود؟
صدری نیا: میخواستیم سراغ مسالههای مردم برویم. میگفتیم قرار است هر بار یک ماجراجویی نسبت به این مسالهها داشته باشیم و بیان واقعی ماجرا برای ما خیلی مهم بود. اینکه به فلان سوژه واقعی بپردازیم و ضعفها و قوتها را بگوییم. یک چیز هم برای ما خیلی مهم بود. اینکه با وجود همه صراحتها و نقدها، برنامه محترمی بسازیم! برنامهای بسازیم که هر کسی ایران را دوست دارد، بتواند مخاطبش باشد.
*برمی گردم به سوال قبلی، نهاد یا چهرهای بود که مانعی برایش وجود داشته باشد و مثلاً از طرف اوج یا خود آن شخص با چالش روبرو باشید؟
صدری نیا: طبیعی است که ما لیست مهمانانی برای برنامه داریم و ممکن است سازمان اوج ملاحظاتی روی این فهرست داشته باشد یا پیشنهادی بدهد. از آن طرف طبیعی است که شبکه یک هم در پخش ملاحظاتی ارائه کند. مطرح هم کردهاند که مثلاً فلان بخش ترجیح ما نیست.
*جمع این ملاحظات چقدر شما را از سطح مطلوب و ایده آل پایین میآورد؟
صدری نیا: در فصل یک تغییر چندانی از این نظر نداشتیم و در پخش بحثهای مهم هم چالش چندانی به ویژه در هماهنگی با شبکه پخش کننده نداشتیم. اختلاف نظرهایی بود اما آنچه جمع بندی شد چندان چالشی نداشت.
*مواجهه شما با مسئولان و مدیران در مدیومهای مختلف فرقی هم دارد؟
دلاوری: وقتی برنامه زنده اجرا میکردم کسی واسطه نبود. من بودم و برنامه زنده. اما در برنامه ضبطی بعد از من چند نفر حضور دارند. شانس من این است که نفر بعد از من علی صدری نیاست که مستندساز و حرفهای است و برایش مهم است در ذهن من چه میگذرد. برای من هم اهمیت دارد که در ذهن او چه میگذرد و فکر میکنم این هر ۶۷ سال یک بار برای من رخ میدهد که با یک نفر این میزان از نزدیکی را داشته باشم.
*یعنی در این حوزه کاری این درک مشترک سخت است؟
دلاوری: بله من اصولاً آدم سختگیری هستم و کمتر ممکن است با فردی این انطباق را داشته باشم. البته آقای صدری نیا را هم ممکن است اذیت کرده باشم و به راحتی نمیتوانم به لحاظ ذهنی به کسی نزدیک شوم. من اصولاً در برنامه خودم را سر صحنه سانسور نمیکنم. علاوه بر آن خودم را به رعایت هیچ مصلحت عجیب و غریبی هم که معمولاً ساخته و پرداخته ذهن افراد است ملزم نخواهم کرد. با این حال وقتی برنامه ضبطی است دیگرانی هم ناچارند مسئولیت بپذیرند. برخلاف برنامه زنده که مسئولیت با مجری است و اگر خراب شود یا هر اتفاقی بیفتد او باید جواب دهد در برنامه ضبطی مسئول پخش، مدیر گروه و … به راحتی میتوانند مسئولیت محتوا را نپذیرند و ممیزی کنند. طبعاً دلاوری صد در صدی در «بی واسطه» دیده نمیشود اما اندازهای که دیده میشود مطلوب است و خودم راضی ام.
*برنامه دچار جرح و تعدیل هم شده است؟
دلاوری: برخی نکات کوتاه برنامه دچار این اتفاق شده است چون ما زمان بیشتری را از آنچه که نیاز به تدوین و پخش است ضبط میکنیم اما آنچه که حساس است و برایم مهم است بیننده ببیند شاید ۱۰ یا ۲۰ درصدش حذف شود.
صدری نیا: یک ویژگی خوب آقای دلاوری این است که راضی به وضع موجود نیست. به هر نقطهای که می رسیم یک هدف بزرگتر دارد، از یک گفت وگو و بازخوردهایش به نکات بالاتر فکر میکند.
دلاوری: من می بی نم فشاری به گروه وارد میشود که شاید یک پنجم آن را هر گروهی تحمل میکرد تا الان برنامه را ترک کرده بود.
صدری نیا: آنچه که برای تیم ما مهم بوده است این است که منصف باشیم. همه ما در این سالها تجربهای هم داشتهایم. آقای دلاوری این سالها هم گفتگوهای مختلفی را داشته است و هم به دلیل سابقه ژورنالیستی سوژههایی را سالها دنبال کرده است. با نگاه منصفانهای که داریم نهادها و اشخاص هم این رویکرد را میپذیرند. خاطرم است در یکی از برنامهها آقای دلاوری نسبت به موضوعی از نهاد مورد نظر تعریف کرد و در صحنه بعدی نسبت به موضوع دیگری انتقاد شدیدی کرد. شخصی که مهمان برنامه بود گفت در فلان کشور ضرب المثلی دارند که دوستیمان سر جای خودش، دشمنیمان هم سر جای خودش. با خنده میگفت شما مصداق این ضرب المثلید. البته در بی واسطه با کسی دشمنی نداریم. اگر فردی یا دستگاهی کار خوبی کرده باشد، به آن میپردازیم و اگر خطا کرده باشید محکم نقدش میکنیم. نهاد یا دستگاهی که با چنین نگاه منصفانهای مشکلی ندارد پای گفتگو میآید. نهادی هم بوده است که وقتی از او درخواست کردهایم پای کار بیاید، گفته است اگر بخواهیم صادق باشیم بهتر است در برنامه ورود نکنیم چون مجبوریم دروغ بگوییم. این اتفاق خوبی برای برنامه است که دیگران بدانند ما قرار نیست دروغ بگوییم. هرچند سختیهای کار را هم در هماهنگی و تولید و پس از تولید بالا میبرد. شاید نقدهایی هم در برنامه نسبت به دستگاهی بشود که بعداً برخی بگویند به مصلحت نیست که پخش شود.
*پیگیریهای شما در برنامه بی واسطه تغییری هم در عملکرد دستگاهها ایجاد کرده است؟
صدری نیا: دوست داریم این طور باشد مثلاً الان برای فصل دوم برنامه که قرار است به تولید برسد مطالبهای کنیم و ببینیم که به نتیجه میرسد یا خیر. از طرفی سعی میکنیم در فصل دوم ببینیم وعدههایی که پیش از این داده شده عملی شده است یا خیر. به طور مثال ما با آقای علی سلاجقه رئیس سازمان حفاظت محیط زیست گفت وگو کردیم و آقای دلاوری سوالات صریحی از او پرسید و سه قول خواست که تا پایان این دولت انجام شود. یکی از اینها ساماندهی آرادکوه، کوه زباله تهران بود و آقای سلاجقه بیان کرد این کوهی را که الان وجود دارد تا پایان دولت دیگر نخواهیم دید. ما در قسمتی دیگر سراغ مدیر آرادکوه رفتیم و اتفاقاً او گفت تا پایان دولت همه توانشان را هم بگذارند نهایت این ۶۰ متر از کوه زباله به ۶۱ متر نرسد و بیشتر نشود. آقای دلاوری همان زمان به آقای سلاجقه نقد کرد و گفت دوباره سراغ شما خواهیم آمد و این پخش شد.
معمولاً در نقطهای که قرار است بعد از طرح مساله وارد جزئیات بیشتر و بازگشایی پروندهها شویم و برنامه شکل میگیرد و حتی مردم آن را میبینند، دیگر برنامه تعطیل میشود * زمان پخش «تهران بیست»، مصاحبهای با مدیر گروه شبکه پنج داشتم که گفت این برنامه بیشتر از یک مسئول کار کرد، فکر میکنید در برنامه «بی واسطه» چقدر چنین اتفاقی رخ داده است؟
دلاوری: کاری که ما در رسانه انجام میدهیم مثل کاسبی است که در یک خیابان مغازه میزند و بعد که مشتریهای ثابت پیدا کرد و کارش گرفت، جمع میکند و در نقطهای دیگر مغازه میزند. کار رسانه در ایران اینگونه است و زمانی که به بار مینشیند سراغ یک مغازه دیگر میرود. «بی واسطه» بعد از ۱۰۰ برنامه هم شکل واقعی خود را پیدا میکند و هم زنجیرههای آن به یکدیگر وصل میشوند. معمولاً در نقطهای که قرار است بعد از طرح مساله وارد جزئیات بیشتر و بازگشایی پروندهها شویم و برنامه شکل میگیرد و حتی مردم آن را میبینند، دیگر برنامه تعطیل میشود.
من همیشه منتظرم و می گویم خب برنامه به بار نشست دیگر وقتش است سرش را ببرند. هر چند سال یک بار می گویم این برنامه شکل و شمایل خود را پیدا کرد و الان یک بلایی سرش میآید. کسی را هم متهم نمیکنم و نمی گویم فلان مدیر یا شخص. می گویم اشکال از من است و بالاخره به یک بن بستی می رسیم که چنین اتفاقی رخ میدهد اما امیدوارم برای «بی واسطه» این چنین نباشد چون در امتداد برنامه هاست که اتفاق لازم شکل میگیرد. من اثرگذاری «تهران بیست» را هم مدتها بعد از پخش برنامه فهمیدم. مثلاً ۲ سال بعد یک نفر میگفت آن برنامهای که داشتی این اتفاقات از طریق آن رخ داد.
*مردم یا مسئولان؟
دلاوری: هم مردم بازخورد میدادند و هم مسئولان، به ویژه مسئولان. به طور مثال وارد دستگاهی میشدم و ابتدا بازخورد آن ماجراها را میدادند. اما مساله این است که از صد تیری که من میاندازم ۵ تا به هدف میخورد. اگر من در یک تشکل متمرکز سازمان دهی شده کار میکردم و اگر عمر کار رسانهای ما در یک حوزه طولانی بود و اگر هم تیمی مثل آقای صدری نیا کنار من باشد و دائم تغییر نکند، تعداد تیرهایی که می زنیم از ۱۰۰ تا تیر حداقل ۲۰ یا بالاتر از آن به هدف میخورد. بعد از آن برنامه به جایی میرسد که مرجعیت پیدا میکند و اگر کسی بداند که رسانه روی آنها متمرکز است اصلاً جرات نمیکند که کار را جمع نکند و به نتیجه نرساند. اما دستگاهها دست ما را خواندهاند و میگویند اینها مدتی هستند و بعد از مدتی میروند و کافی است که یک دورهای با آنها مدارا کنیم و بعد هم تمام میشوند.
ما سر برنامههای مختلف که میرویم در بخشهایی که ضبط خاموش است مسئولان نکاتی را میگویند و بحثهایی دارند که اساساً باید پرونده برنامه ما باشد
صدری نیا: ما سر برنامههای مختلف که میرویم در بخشهایی که ضبط خاموش است مسئولان نکاتی را میگویند و بحثهایی دارند که اساساً باید پرونده برنامه ما باشد. مثلاً میگویند اینقدر جاده در کشور داریم که به خاطر فلان نماینده مجلس، مسئول، امام جمعه و … به نقطه هدف نرفته و خلاصه به نوعی متوقف مانده است.
*یعنی جواب مطالبهها و مسالهها را دارند اما جلوی دوربین نمیگویند؟
صدری نیا: بله و این را چه کسی جز رسانه میتواند به آن بپردازد. رسانههایی که مرجعیت پیدا کنند باید سراغ فلان سد و جاده بروند که با فشار یک مسئول موقعیت نادرستی پیدا کرده است.
*حتی برخی تهیه کنندگان از اینکه برنامه شان پربیننده شده است، نگرانند چون فکر میکنند حساسیتها روی آن برنامه بالا میرود.
صدری نیا: و فشارها را بیشتر میکند.
دلاوری: البته اینکه ما باید حساس باشیم و برنامهای که دیده میشود، بیشتر برایش زحمت بکشیم وظیفه ماست. تهیه کنندهای به من میگفت ۵۰۰ تا ۶۰۰ برنامه می سازم نه کسی خبردار میشود، ساخته شده است نه اتفاقی رخ میدهد و به راحتی کارها پیش میرود اما تو ۱۰ برنامه میسازی یک مساله درست میکنی، خودت را در چاه میاندازی، تهیه کننده را به دردسر میاندازی! چرا چنین کاری انجام میدهی؟
این فرهنگ خطرناکی است که همه ما به نتیجه می رسیم برای اینکه دردسر نداشته باشیم، تلاشی نکنیم. انگار که قرار است در ییلاقهای شمال زندگی راحتی داشته باشیم. اصلاً کار رسانه همین است که باید دیده شود و من حتی از اینکه مدیران با من دچار مساله شوند، مشکلی ندارم و فکر میکنم این بخشی از کار است. مدیر هم باید در میدان باشد و اگر ما اشتباه میکنیم ما را اصلاح کند. اما در نهایت کار باید به نفع مردم و رسانه پیش برود.
ادامه دارد...