انتخاب قطعه «ای ایران» با هنرمندی مثلث طلایی حسین گل گلاب، روح‌الله خالقی و غلام‌حسین بنان برای موسیقی تیتراژ پایانی مستند «ایرانگرد» اختتامیه‌ای شورانگیز و دلنشین را به مخاطبان هدیه می‌دهد.

خبرگزاری مهر -گروه هنر-علیرضا سعیدی؛ کارکرد تیتراژ چیزی شبیه به جلد کتاب است که طراحش تلاش می‌کند با انتخاب عناصر، فرم‌ها و چینش‌ها با کمک گرافیک و موسیقی مخاطب یک اثر را در جریان موضوع قرار دهد. شرایطی که گاهی بسیار نکته‌سنج، اندیشمندانه و حساب‌شده پیش روی مخاطبان قرار می‌گیرد و گاهی هم به قدری سردستانه و از روی ادای یک تکلیف اجباری ساخته می‌شود که بیننده را از اساس از یک اثر تصویری دور می‌کند.

آنچه بهانه‌ای شد تا بار دیگر رجعتی به کلیدواژه «تیتراژ» داشته باشیم، مروری بر ماندگارترین و خاطره‌سازترین موسیقی‌های مربوط به برخی برنامه‌ها و آثار سینمایی و تلویزیونی است که برای بسیاری از مخاطبان دربرگیرنده خاطرات تلخ و شیرینی است و رجوع دوباره به آن‌ها برای ما در هر شرایطی می‌تواند یک دنیا خاطره به همراه داشته باشد. خاطره‌بازی پس از آغاز و انتشار در نوروز ۱۴۰۰ و استقبال مخاطبان از آن، ما را بر آن داشت در قالب یک خاطره‌بازی هفتگی در روزهای جمعه هر هفته، روح و ذهن‌مان را به آن بسپاریم و از معبر آن به سال‌هایی که حال‌مان بهتر از این روزهای پردردسر بود، برویم.

«خاطره تیتراژهای ماندگار» عنوان سلسله گزارشی آرشیوی با همین رویکرد است که به‌صورت هفتگی می‌توانید در گروه هنر خبرگزاری مهر آن را دنبال کنید.

در صدونهمین شماره از این روایت رسانه‌ای به سراغ موسیقی پایانی مجموعه‌ای رفتیم که داستان تولد موسیقی تیتراژش بسیار متفاوت‌تر از آنچه تاکنون در حوزه موسیقی تیتراژهای ماندگار روایت شده است، منعکس و منتشر می‌شود. یک الهام و استفاده هوشمندانه از یک موسیقی ارزشمند و ماندگار به عنوان موسیقی تیتراژ پایانی مستند موفقی به نام «ایرانگرد» که اکنون در فصل ششم برای پخش از تلویزیون آماده می‌شود.

مستندی که موسیقی تیتراژ پایانی اش بهانه‌ای شد تا با یک نگاه تاریخی، بار دیگر به یکی از مهم‌ترین و ارزشمندترین ملودی‌های مرتبط با مضامین ملی - میهنی بپردازیم که در تاریخ فرهنگ و هنر این سرزمین جاودانه مانده اند و به قدری دربرگیرنده ارزش‌های فراوان است که جواد قارایی و همراهانش در مستند «ایرانگرد» را مجاب کرد تا در کنار استفاده از دیگر ملودی‌های مرتبط با موسیقی نواحی ایران در قسمت‌های مختلف برنامه، اغلب این ملودی را برای موسیقی تیتراژ پایانی مجموعه انتخاب کنند تا این مستند جذاب و تماشایی برای مخاطب تماشایی تر شود.

قطعه ماندگار «ای ایران» با شهر حسین گل گلاب، آهنگسازی روح الله خالقی و صدای غلامحسین بنان بی تردید یکی از معدود سرودهای ملی - میهنی است که در ذهن شنیداری مخاطبان جاخوش کرده و خیلی‌ها حتی آن را سرود غیررسمی مردم ایران می‌شناسند و به قدری دربرگیرنده ارزش‌های زیادی است که اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۶ نیز با شماره ۱۳۹۵ نیز در فهرست آثار ملی کشورمان ثبت شد.

شرایطی که اگرچه دربرگیرنده قصه‌های مختلفی است اما موجب این شد که این قطعه همچنان به عنوان یکی از محبوب ترین سرودهای میهن پرستانه در برنامه‌های مختلف رادیویی و تلویزیونی پخش شود که از میان آنها می‌توان به موسیقی تیتراژ مجموعه مستند «ایرانگرد» به تهیه کنندگی و روایت جواد قارایی اشاره کرد.

درباره پروژه «ایرانگرد» هم توضیح اینکه، یک مستند تلویزیونی است که در آن طبیعت و شیوه زندگی در مناطق عشایری، روستاها و مناطق مختلف جغرافیای کشورمان به شیوه‌ای متفاوت معرفی می‌شود؛ شیوه‌ای که در آن کارگردان با استفاده از قاب بندی‌های متفاوت، حضور در مناطق بکر، ملودی‌های شنیدنی و مولفه‌های متفاوت دیگر تلاش کرده تا جلوه‌ای ناب و کمتر دیده شده پیش روی بینندگان قرار دهد.

بینندگانی که پیش تر مستندهای جذاب و متفاوتی را به واسطه برنامه‌های مختلف مرحوم محمدعلی اینانلو و مرحوم اسماعیل میرفخرایی از طبیعت مشاهده کرده بودند و حالا منتظر بودند که جواد قارایی جوان از پس تجربه و زیستی که در حوزه گردشگری داشت بتواند برنامه جذابی از طبیعت و اقلیم بکر ایران زمین را پیش روی آنها قرار دهد.

انتظاری که واقعاً محقق شد و آن قدر موفق بود که هم چنان مدیران ارشد سازمان صداوسیما اصرار دارند که فصل‌های مختلفی از این برنامه تهیه و تولید شود.

فصل نخست مستند ایرانگرد در سال‌های ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۱، فصل دوم بین سال‌های ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۴، فصل سوم بین سال‌های ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۷، فصل چهارم بین سال‌های ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۰، فصل پنجم در سال ۱۴۰۱ پخش و فصل‌های آتی این مجموعه نیز همچنان در حال تولید و فیلمبرداری است. ضمن اینکه عناوینی چون پرمخاطب ترین مجموعه مستند ایرانی و دریافت جایزه بهترین مستند از نخستین جشنواره برنامه‌های نوروزی صداوسیما نیز از جمله موفقیت‌هایی است که پس از بخش‌های مختلف برنامه حاصل شده است.

اما یکی از مولفه‌های مهم و دارای اهمیتی که جواد قارایی به عنوان نفر اول مستند «ایرانگرد» روی آن تمرکز داشت استفاده از ملودی‌ها و موسیقی‌هایی است که در هر برنامه به تناسب اقلیمی که به آنجا سفر می‌کند، مورد توجه قرار می‌دهد.

موسیقی‌هایی که هرچند وقت یک بار با استفاده از نغمات آیینی و بومی مناطق مختلف ایران در موسیقی تیتراژ برنامه استفاده می‌شود و از آن می‌توان به عنوان یک ادای دین ارزشمند از سوی یک تیم برنامه ساز برای معرفی هنرمندان شریف و بی ادعای موسیقی نواحی ایران یاد کرد.

اما مولفه ای که غیر از این احوالات، در موسیقی تیتراژ پایانی اصلی مجموعه فضای جذاب‌تری به مجموعه داده رنگ و بویی متفاوت از یک موسیقی تیتراژ با استفاده از قطعه ماندگار «ای ایران» بود که قطعاً خالقانش حتی روزی هم فکر نمی‌کردند این موسیقی علاوه بر دیگر فواید و ویژگی‌های ماندگاری که داشت به واسطه خلاقیت یک مستندساز تبدیل به موسیقی تیتراژ پایانی یک مجموعه مستند شود.

اگرچه درباره پیشینه سرود ای ایران روایت‌های متفاوتی وجود دارد، اما مرحوم روح الله خالقی آهنگساز این اثر و یکی از پیشگامان موسیقی ملی ایران که خدمات بسیار ارزنده‌ای را در این چارچوب انجام داده در جواد قارایی تلاش می‌کند با نگاهی هوشمندانه و ریز بین به آنچه در قاب‌های مستند ایرانگرد پیش روی مخاطبان قرار داده، از قطعه «ای ایران» برای قاب پایانی مستندش استفاده کند. قابی که از پس نمایش زیبایی‌های ایرانِ عزیز، اختتامیه دلنشین و شورانگیزی در نگاه بینندگان تلویزیون است کتاب معروف «سرگذشت موسیقی ایران» درباره پیشینه این سرود نوشته است: «در آن‌وقت کشور ما را قوای انگلیس و روس و آمریکا اشغال کرده بودند و جنگ بین‌الملل دوم هنوز دوام داشت. تظاهرات ملی نمی‌شد زیرا وضع آماده نبود ولی آهنگ و شعر این سرود احساسات ملی را سخت برانگیخت و مخصوصاً در مقابل خارجیان که در آن مجلس (نخستین اجرای سرود) هم بودند از طرف ایرانیان تظاهرات بیشتری شد و اولین ضربه‌ای بود که به‌طور غیرمستقیم بر پیکر ارتش خارجی که ناخوانده مهمان ما بودند زده شد.

در روایتی دیگر هم چنین نقل شده است که روزی حسین گل‌گلاب در راه ملاقات با روح‌الله خالقی در خیابان، شاهد درگیری دو سرباز ایرانی و انگلیسی بوده است که در آن وضع، سرباز انگلیسی به سرباز ایرانی که درجه بالاتری نیز نسبت به آن داشته سیلی می‌زند و سرباز ایرانی به خاطر شرایط وقت که ایران در اشغال بود هیچ واکنشی نشان نمی‌دهد. گل‌گلاب با دیدن این صحنه با چشمانی اشک بار به دیدار خالقی می‌رود و جریان را بازگو می‌کند.

وی می‌گوید: «شعری خواهم گفت تا ایران و روح ایرانی در آن زنده ماند». روح الله خالقی هم می‌گوید من آهنگ آن را تنظیم می‌کنم و غلامحسین بنان نیز که آنجا بوده می‌گوید من هم خوانندگی این شعر و آهنگ را برعهده می‌گیرم.

مرحوم حسین گل گلاب نیز درباره پیشینه ساخت این اثر موسیقایی روایت کرده است: «در سال ۱۹۴۴، در شرایطی که چکمه‌های نیروهای اشغال‌گر هر وطن‌پرستی را می‌لرزاند، من ایدهه این شعر به ذهنم رسید. سپس پروفسور خالقی موسیقی آن را نوشت و در برابر همه مقاومت‌های سیاسی، این ترانه راه خود را به دل و روح مردم پیدا کرد.»

در تاریخچه دیگری هم پیرامون قطعه «ای ایران» آمده است: «نخستین اجرای این اثر در ۲۷ مهر ماه ۱۳۲۳ در تالار دبستان نظامی دانشکده افسری با صدای غلامحسین بنان و به سرپرستی روح الله خالقی در خیابان استانبول تهران ۲ شب متوالی برگزار شد.

سرود «ای ایران» آن قدر اثر کرد که شنوندگان تکرار آن را خواستار شدند. استقبال و تأثیر این سرود باعث شد که وزیر فرهنگ وقت، هیات نوازندگان را به مرکز پخش صدا دعوت کرد تا صفحه‌ای از آن ضبط و همه روزه از رادیو تهران پخش شود. اجرای دیگر نیز، مربوط به سال‌های ۱۳۳۷ تا ۱۳۴۲ در برنامه معروف «گل ها» است که غلامحسین بنان این سرود را خواند.

در سال ۱۳۵۰ نیز اُپرای رادیویی این سرود با همکاری ارکستر بزرگ رادیو تلویزیون ملی ایران با رهبری فرهاد فخرالدینی و خوانندگی مرحوم اسفندیار قره باغ انجام گرفت. این در حالی بود که بعدها و پس از تولید مجدد این اثر با صدای مرحوم حسین سرشار و رشید وطن دوست، بسیاری از خوانندگان مطرح موسیقی کشورمان نیز در کنسرت‌ها و برنامه‌های موسیقایی خود از این قطعه به عنوان تک آهنگ آخر و پرطرفدار خود استفاده می‌کردند.

البته ذکر این نکته نیز خالی از لطف نیست که در سال ۱۳۶۹ گلنوش خالقی فرزند مرحوم روح الله خالقی که برای بیست و پنجمین سال‌روز درگذشت پدرش به تهران آمده بود این سرود را دوباره برای ارکستر، خواننده و آواز گروهی تنظیم کرد که بخش‌هایی از آن به خوانندگی رشید وطن دوست در آلبوم «می ناب» توسط انتشارات سروش پیش روی مخاطبان قرار گرفت. سرودی که هرگز نمی‌توان از جایگاه ارزشمند و استوارش به عنوان یکی از ماندگارترین و زیباترین آثار ملی - میهنی تولید شده در کشورمان به راحتی عبور کرد.

فرهاد فخرالدینی آهنگساز، موسیقی‌دان و اولین رهبر ارکستر ملی ایران چندی پیش بود که در مصاحبه‌ای درباره دلایل موسیقایی ماندگاری سرود «ای ایران» برخلاف بسیاری از سرودها که با انگیزه‌های مشابهی خلق شده‌اند، تاکید کرد: یکی از مقاماتی که در موسیقی ایران باب طبع مخاطب ایرانی است، مقام شور است. آواز دشتی در این دستگاه هم بسیار مورد علاقه گوش ایرانیان است. بسیاری از آهنگ‌های موجود در موسیقی ایران که جنبه فولکور و محلی دارند نیز در مقام شور و دشتی ساخته شده‌اند. در آن دوران برخی معتقد بودند روی مقامات موسیقی اصیل ایرانی نمی‌توان یک اثر حماسی ساخت. برای اولین بار کلنل وزیری سرود «ای وطن» را در دشتی ساخت. آقای خالقی هم شاگرد خلف کلنل وزیری بود … در آموزش موسیقی هم اول مقام شور را به هنرجو می‌آموزند چرا که می‌دانند این مقام بدون آنکه خود هنرجو بداند در تار و پود وجودش رخنه کرده است. انسان ایرانی بدون آنکه خودش بداند با این نواها آشناست.

وی معقتد است: روح‌الله خالقی دریافته بود که وقتی می‌خواهد درباره هویت ایرانی صحبت کند، باید از موسیقی متعلق به این سرزمین استفاده کند. در نظر بگیرید که این کار قرار باشد در مقام ماهور ساخته شود. ماهور که در موسیقی غربی همان ماژور است، در دیگر کشورها نیز وجود دارد. آن مقام هم البته خوب است اما شور و دشتی در میان مردمان ایران تاثیرگذاری بیشتری دارد، چون موسیقی بومی ملت ماست. همین توجه هم باعث شد تا مردم بتوانند ملودی این اثر را با خودشان زمزمه کنند و خیلی زود توانستند این سرود را یاد بگیرند و در حافظه جا دهند.

فخرالدینی که هریک از دیدگاه‌ها و صحبت‌هایش در عرصه موسیقی می‌تواند مدرک و ادله مهمی برای تایید و تکذیب یک اثر موسیقایی باشد در همین گفت‌وگو بود که درباره تجربه اجرای چندباره این قطعه موسیقایی ماندگار در ارکسترها به ویژه ارکستر ملی ایران توضیح داد: از وقتی این سرود تنظیم و در ارکستر اجرا شد، مردم دیگر دست بردار نبودند. در هر کنسرتی که قرار بود اجرا داشته باشیم، آنها دلشان می‌خواست این قطعه فرهاد فخرالدینی: از وقتی این سرود تنظیم و در ارکستر اجرا شد، مردم دیگر دست بردار نبودند. در هر کنسرتی که قرار بود اجرا داشته باشیم، آنها دلشان می‌خواست این قطعه را بشنوند و همراه با خواننده بخوانند. در نهایت هم به وجود می‌آمدند و با ارکستر و خواننده همراه می‌شدند و اشک شوق می‌ریختند را بشنوند و همراه با خواننده بخوانند. در نهایت هم به وجد می‌آمدند و با ارکستر و خواننده همراه می‌شدند و اشک شوق می‌ریختند.

وی افزود: نکته جالب این سرود آن است که همه به احترامش از جا برمی‌خیزند و کسی نشسته آن را نمی‌خواند. ما در طول کنسرت‌ها قطعات مختلفی را اجرا می‌کنیم اما هرگز برای هیچ قطعه‌ای به جز ای ایران، چنین اتفاقی از سوی مخاطبان نمی‌افتد. بنابراین وقتی چنین قطعه‌ای تا این حد مورد توجه مردم است، دست بردن در آن کار اشتباهی است. چنین اثری با این گسترده تاثیرگذاری در طول سالیان به عنوان یک میراث در حافظه مردمان ایران به ثبت رسیده است.

شهرام ناظری شوالیه آواز ایران هم درباره «ای ایران» گفته است: دشتی به لحاظ مدگردی در پنجمین درجه شور واقع شده است و نگاه خالقی به ساخت تصنیف «ای ایران» با بهره گیری از دستگاه شور و گوشه دشتی حکایت از آن دارد که آهنگساز درصدد ارایه اثری موسیقایی با موضوع ملی با بیان حماسه، ایجاد حس غرور و در عین حال حزن و و اندوه غم‌های رفته بر وطن است. حضور استاد بنان در مثلث هنرمندان ارایه دهنده «ای ایران» نیز حضور مغتنمی است.

وی در بخش دیگری از صحبت‌هایش ضمن اشاره به ویژگی‌های ممتاز صدای مرحوم بنان در حوزه خوانندگی توضیح داد: این خواننده نامدار که ظرایف موسیقی ایرانی را به خوبی می‌دانست در تمام دوران فعالیت بر موسیقی ایران چنان اثر گذاشت که بسیاری از مدعیان در حسرت آن اثرگذاری مانده‌اند. شاید بتوان خواندن «ای ایران» را یکی از نقاط عطف کارنامه استاد بنان بدانیم، با صدای گرم و دلنشین، کلام زیبای گل گلاب را به زیبایی به تصویر کشید.

به هر ترتیب پخش مجموعه مستندهای «ایرانگرد» در این چند ساله و استفاده جواد قارایی از قطعه ماندگار «ای ایران» برای موسیقی تیتراژ پایانی این مجموعه مستند، دربرگیرنده حس و حال شورانگیز و وطن پرستانه ای است که به واسطه مثلث طلایی گل گلاب، خالقی و بنان خلق شد و این چنین زیبا و مستحکم در آرشیو آثار ماندگار موسیقی ملی ایران جای گرفت.

موسیقی که به قدری دربرگیرنده ویژگی‌های ایران دوستانه‌ای است که ده‌ها سال بعد مستندسازی به نام جواد قارایی تلاش کرده است با نگاهی هوشمندانه و ریزبین علاوه بر آنچه در قاب‌های مستند «ایرانگرد» پیش روی مخاطبان قرار داده است، از قطعه «ای ایران» نیز برای قاب پایانی مستندش استفاده کند. قابی که از پس نمایش زیبایی‌های ایرانِ عزیز، اختتامیه دلنشین و شورانگیزی در نگاه مخاطبان و بینندگان تلویزیونی است.

برچسب‌ها