خبرگزاری مهر، گروه سیاست: پنجم مرداد ماه سال ۱۳۵۸ اولین نماز جمعه تهران به امامت آیتالله طالقانی اقامه شد، اما عمر آن مجاهد نستوه در فاصلهای کوتاه و در ۱۹ شهریور همان سال به پایان رسید. دومین امام جمعه تهران نیز «حسینعلی منتظری» بود که در فاصله کوتاهی بعد از انتصاب به قم رفت و از امامت جمعه تهران استعفا کرد. امام خمینی (ره) در روز ۲۴ دی ماه ۱۳۵۸ طی حکمی خطاب به حضرت آیتالله خامنهای، ایشان را به سمت امامت جمعه تهران منصوب کردند و ایشان در ۴۰ سالگی، به عنوان سومین امام جمعه تهران منصوب شدند. در حکم حضرت امام خمینی (ره) چنین آمد:
«بسم الله الرحمن الرحیم
خدمت جناب مستطاب سید الاعلام و حجتالاسلام آقای حاج سید علی خامنه ای- دامت افاضاته
چون حضور جناب مستطاب حجت الاسلام و المسلمین آقای منتظری -دامت افاضاته- در حوزه مقدسه قم لازم بود و ایشان انصراف خودشان را از امامت جمعه تهران اعلام نمودند، جنابعالی که به حمد الله به حُسن سابقه موصوف و در علم و عمل شایسته هستید به امامت جمعه تهران منصوب میباشید. از خداوند متعال، توفیق جنابعالی را در ارشاد و هدایت مردم خواستارم.
و السلام علیکم و رحمة الله.
۲۵ صفر ۱۴۰۰ / ۲۴ دی ماه ۵۸
روح الله الموسوی الخمینی».
مقام معظم رهبری در آن زمان عضو شورای انقلاب اسلامی بودند و هیچ مسؤولیت اجرایی بر عهده نداشتند. «جواد مقصودی» رئیس سابق ستاد نماز جمعه میگوید: «البته آقای منتظری هم بعد از مدتی گفت که من دیگر نمیخواهم بیایم. گفتیم چرا؟ سخن از حضور در حوزه علمیه قم به میان آورد و بعد از آن، امام، آقا را منصوب کردند. از حضور ایشان در این مسند خیلی خوشحال شدیم. ایشان خطیب خیلی خوبی بودند که بین انقلابیون به شدت محبوب بودند. حکم امام جمعهای حضرت آقا را امام به ایشان داده بودند و من یادم هست که آقا همیشه میفرمودند که من این حکم را با هیچ چیز عوض نمیکنم.»
اولین خطبه
چهار روز پس صدور حکم امام (ره)، مقام معظم رهبری نخستین خطبه را در تاریخ ۲۸ دی ۵۸ در دانشگاه تهران ایراد کردند. ایشان اولین سخنانشان را چنین آغاز کردند: «… و سپاس از امام امت، از اینکه سخنگوی این جمعیت عظیم را و امام جماعت این جمع را آن کسی قرار داده است که به ضعف و عجز خود معترف است. اللّهم إنّ هذا مقام اولیائک و احبّائک، این مسند اولیای بزرگ خداست، این مسند صالحان و شایستگان است. در جمع خودِ ما این مسند عالم بزرگ و راحل عظیمی است که ملت ایران هنوز داغ فقدان او را در دل میپروراند، این مسند مرحوم آیتاللَّه طالقانی است، آن انسان زجرکشیده و کوششکرده و پایمردی کردهای که در آخرین لحظات زندگیاش، در آخرین نفسهایش هم راه دیرین خود را گم نکرد، از مجاهدت دست نکشید، و آن گاه این مسند فقیهی همچون حضرت آیتالله منتظری است، استاد بزرگوار ما و استاد بزرگوار حوزه علمیه، لکن اکنون چنین شده است…».
ایشان در آن خطبه جایگاه نماز جمعه را چنین تشریح کردند: «نماز جمعه یک سمبل است، رمز است، نشاندهنده ابعاد گوناگون است. اولاً نماز است؛ یعنی ذکر خداست… در نماز جمعه آنچه از همه چیز مهمتر است اجتماع مردم در جهت تقواست، یعنی تقوا هم، زهد هم، عبادت هم، ارتباط به خدا هم، در خلوت و تنهایی اثر مطلوب خود را نمیبخشد، این جامعه است که باید در این جهت حرکت کند… ثانیاً سلاح است، حالت جنگیدن با دشمن خدا و با شیطانهاست. امام جمعه که رمز نماز جمعه است باید به سلاحی تکیه کند، باید عصای خود را سلاحی قرار بدهد و در مقابل مردم بایستد و اساسیترین و لازمترین و اصلیترین مسائل را در اجتماعی بزرگ از زبانی ایمن و مورد اطمینان با مردم در میان بگذارد و باید بر سلاح تکیه کند… و نماز جمعه ما مردمی که در این شهر، در تهران گرد آمدهایم، دارای بُعد افزونتری از همه نماز جمعههای دیگر است، همه نماز جمعهها به طور طبیعی در مسجد تشکیل میشود و نماز جمعه ما در دانشگاه تشکیل میشود… تا نگویند- دشمنانی که انقلاب ما را با هر تدبیری و با هر شیوهای خواستند لکهدار بکنند- که این یک انقلاب کور است، یک انقلاب بیجهت است؛ نه، قشرهای گوناگون مردم ما، زن و مرد ما، درسخوانده و درسناخوانده ما، از همه گروهها و قشرهای اجتماعی نمازی را که سمبل معنویت و نیز سمبل اقتدار ملی است، در خانه دانش برگزار میکند. این نماز جمعه ماست.»
مقام معظم رهبری در پایان اولین خطبه پس از پاسخ به برخی شبهات موجود در جامعه، به وظیفه وحدت بخشی نماز جمعه توجه کرده و توصیه فرمودند: «سعی کنید از تفرقههای تازه جلوگیری کنید، سعی کنید بر مشترکات اصولی، همه گِرد بیایید، سعی کنید دلها به هم نزدیک شود، سعی کنید دلها بیش از این از هم جدا نشود… امروز روزی نیست که مردم ما، هرچه بیشتر در میانه خود، در داخله خود بر اساس مسائل گوناگون، بر اساس مسائل غیر اصولی باز با یکدیگر اختلاف کنند».
امامت جمعه مقام معظم رهبری را باید به سه دوره تقسیم کرد؛ ایشان در طول این سه دوره بیش از ۲۴۰ بار به اقامه نماز پرداختند که دوره نخست، سالهای ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۰ بود که فضای عمومی کشور در بحران ناشی از فعالیت ضد انقلاب ملتهب شده بود و نماز جمعه به امامت ایشان به عنوان سنگر دفاعی، سیاسی و فرهنگی جدی شکل گرفته بود. در نهایت در تاریخ ششم تیر ماه سال ۱۳۶۰ (یک روز قبل از فاجعه انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی) ایشان مورد سو قصد قرار گرفته و حدود سه ماه در بیمارستان بستری بودند تا بهبود یافتند.
دوره دوم امامت جمعه ایشان با بهبودی نسبی و امکان حضور در جایگاه خطیب جمعه، از آخرین نماز جمعه سال ۱۳۶۰ آغاز شد و تا ارتحال امام امت در سال ۱۳۶۸ ادامه داشت. دوران پُر ماجرای دفاع مقدس، حوادث مختلف سیاسی این دوران و مواردی از این دست سبب شد که ایشان استفاده از جایگاه نماز جمعه برای مدیریت بحرانها را نیز مدنظر قرار دهند.
«ترور نافرجام» و وقفه در ادای مسؤولیت امامت جمعه تهران
ترور نافرجام حضرت آیتالله خامنهای در تابستان ۱۳۶۰، موجب زخمیشدن شدید ایشان و بستریشدن سه ماهه در بیمارستان و منزل شد؛ به همین دلیل امام امت برای خالینماندن جایگاه امامت جمعه و بستن راه سوءاستفاده گروهکهای تروریستی و دشمنان جمهوری اسلامی ایران، سایر کارگزاران نظام را به امامت جمعه تهران منصوب کردند.
«منصوره خجسته باقرزاده» همسر مکرمه مقام معظم رهبری در مصاحبهای در سال ۱۳۶۲ درباره ترور حضرت آیتالله خامنهای و ضرورت تداوم اقامه نماز جمعه تهران در آن سال، گفت: «پس از فاجعه هفتم تیر، حاجاحمد آقا آمدند بالای سر آقای خامنهای و گفتند: نظر شما درباره کسی که به جای شما برود نماز جمعه چیست؟ آقای خامنهای گفتند: آقای بهشتی؛ ایشان آن روزها هنوز از جریان شهادت آیتالله بهشتی قرار نداشتند. حاجاحمد آقا گفتند که آقای بهشتی گفتهاند که من وقت ندارم. آقای خامنهای گفتند پس آقای هاشمی».
«هاشمی رفسنجانی» چند نماز جمعه را اقامه کرد اما به دلیل مشغلهها و مسوولیتهای مختلف، نتوانست به صورت منظم نماز جمعه را برگزار کند. بعد از هاشمی رفسنجانی، ایده انتخاب امام جمعه موقت و انتصاب روحانیون مبارز و عالِم مطرح شد و به این ترتیب روحانیان سرشناسی چون عبدالکریم موسوی اردبیلی، محمد امامی کاشانی، محمدمهدی ربانی املشی، محمد یزدی و محمدرضا مهدویکنی عهدهدار امامت جمعه موقت تهران شدند.
خطبه نماز جمعه هفت-هشت ساعت مطالعه میخواهد
دوره سوم امامت جمعه حضرت آیتالله خامنهای بعد از رحلت امام خمینی (ره) و در جایگاه رهبری انقلاب اسلامی، با چنین مطلعی آغاز شد: «…چهل روز از فقدان عظیم و مصیبتبار امام بزرگوارمان میگذرد و این اولین جمعهای است که من در فقدان آن عزیز به نماز جمعه میآیم…». در آن خطبه تحلیلی جامع از رهبری امام خمینی (ره) در ده فراز ارائه و در خطبه دوم، نگاهی به آینده را ایراد فرمودند: «…ما در اداره داخلی کشور و در ارتباطات خارجی، از اصول انقلابی و اسلامی پیروی خواهیم کرد و دقیقاً همان راهی را که امام (ره) میپیمود، طی خواهیم کرد…».
رهبر معظم انقلاب اسلامی در تاریخ ۱۲ تیر ۱۳۶۸ و یک ماه بعد از رحلت جانگذار امام خمینی (ره)، در مراسم بیعت ائمه جمعه سراسر کشور با ایشان در خاطرهای به تشریح شیوه برگزاری نمازهای جمعهشان پرداختند و گفتند: «من برای رفتن به نماز جمعه، شاید به طور متوسط سه ساعت مطالعه میکنم و همیشه هم ناراضیام؛ به خاطر اینکه واقعاً سه ساعت، وقت کمی است. به دلیل اشتغالات زیادی که همیشه داشتم، قبل از روز جمعهای که میخواهم به نماز بروم، فرصت نمیکنم مطالعه کنم. روز جمعه از ساعت هشت صبح تا وقتی که به نماز میروم، مینشینم مطالعه میکنم؛ در عینحال احساس میکنم وقتِ بسیار کمی است. واقعاً جا دارد که یک خطبه روز جمعه، هفت، هشت ساعت مطالعه پشت سر خودش داشته باشد».
ایشان افزودند: «اگر ما بتوانیم این مهم را تأمین کنیم، احساس میشود که یک کلاس عمومی سراسری برای عامهی مردم خواهیم داشت، و این چیزی است که قطعاً انقلاب را پیش خواهد برد. بنابراین، بایستی هم ارتباط و اتصال آقایان روزبهروز مستحکمتر بشود، و هم آنچه که به مردم داده میشود، روز به روز سطحش بالاتر رود. مردم به نماز جمعه و امام جمعه و چیز فهمیدن و یادگیری مسائل سیاسی عالم علاقهمندند. هر کسی قدری از اخبار و تحلیلها و حرفهای تازه دنیا و کشور را برای مردم بزند، آنها با شوق و علاقه دور او جمع میشوند و به حرف او گوش میدهند؛ اگر این برنامه در نماز جمعه باشد، بلاشک جاذبه پیدا خواهد کرد. باید با جاذبههای گوناگون، نماز جمعه را مورد توجه مردم قرار داد، تا آنها بیایند و اهمیت آن را درک کنند».