یمن با ورود به جنگ غزه نشان داد صحنه سیاسی- نظامی منطقه غرب آسیا در حال تغییر است. این کشور، انسجام و یکپارچگی محور مقاومت را به تصویر کشاند. 

خبرگزاری مهر، گروه بین الملل: ۴۰ روز پس از آغاز نسل‌کشی رژیم صهیونیستی علیه باریکه غزه، یمن با حمله به کشتی‌های صهیونیستی یا کشتی‌های عازم اراضی اشغالی وارد جنگ غزه شد. اقدام یمن تنها اقدام عملی برای حمایت از مردم غزه در مقابل جنایت‌های رژیم صهیونیستی بود. در این نوشتار به اختصار، ابعاد و پیامدهای این اقدام یمنی‌ها بررسی می‌شود.

جنگ رژیم صهیونیستی علیه غزه از ۷ اکتبر آغاز شد. پس از تداوم حمله‌های رژیم صهیونیستی و ناتوانی جامعه جهانی برای متوقف کردن این حمله‌ها، دولت نجات ملی یمن مستقر در صنعا بارها هشدار داد در صورت تداوم جنگ، علیه رژیم صهیونیستی اقدام خواهد کرد.

سرانجام نیز این هشدار در تاریخ ۱۹ نوامبر (۲۸ آذر) با حمله به کشتی‌های مرتبط با رژیم صهیونیستی، جنبه عملیاتی پیدا کرد. یمنی‌ها از ۱۹ نوامبر تا اواخر فوریه ۲۰۲۴ حداقل ۵۷ حمله به کشتی‌های تجاری و نظامی در دریای سرخ و خلیج عدن انجام داده‌اند.

تداوم نسل‌کشی رژیم صهیونیستی در غزه و همچنین حمایت همه‌جانبه آمریکا و سه کشور فرانسه، آلمان و بریتانیا به همراه سکوت مرگبار کشورهای عربی، سه عامل اصلی بود که سبب شد یمنی‌ها علیه رژیم صهیونیستی وارد جنگ شوند. اقدام یمنی‌ها از این جهت ارزش بیشتری داشت که این کشور از سال ۲۰۱۵ به مدت ۸ سال درگیر جنگی نامتقارن با عربستان سعودی بود، جنگی که سبب شد یمن تا پیش از جنگ غزه، در صدر فاجعه انسانی جهانی قرار داشته باشد.

پیامدهای اقدام یمنی‌ها

اقدام یمنی‌ها چند پیامد مهم داشت. پیامد نخست این بود که یمنی‌ها به حملات موشکی و پهپادی علیه کشتی‌های عازم اراضی اشغالی، توانمندی نظامی خود را نشان دادند. این حملات نشان داد بازیگر جدیدی در صحنه نظامی و امنیتی غرب آسیا ظهور کرده است.

پیام دوم این بود که با این حمله‌ها، رژیم صهیونیستی تحت فشار قرار گرفت. این رژیم پس از جنگ در جبهه غزه در جنوب و حزب‌الله لبنان در شمال، باید با یمنی‌ها نیز وارد جنگ می‌شد. درگیر شدن در چند جبهه جنگ، فشار بیشتر افکار عمومی در داخل اراضی اشغالی را در پی داشته است.

پیامد مهم دیگر این بود که رژیم صهیونیستی اقدامی علیه یمن انجام نداد زیرا توان درگیری در جبهه سوم را نداشت. از این رو، آمریکا به همراه چند کشور دیگر اقدام نظامی علیه یمن انجام دادند. اقدام آمریکا ثابت کرد که عملاً حقوق بشر معنایی پیدا نمی‌کند.

پیامد چهارم اقدام یمنی‌ها، شدت گرفتن فشارهای اقتصادی رژیم صهیونیستی بود. رژیم صهیونیستی در اثر جنگ غزه با افزایش مشکلات اقتصادی از جمله بیکاری و تورم مواجه شد. حمله به کشتی‌های مرتبط با رژیم صهیونیستی حمله به شریان اقتصادی این رژیم بود. بر اساس برآورد بانک جهانی، ۳۴ درصد از تولید ناخالص داخلی رژیم صهیونیستی به تجارت کالا بستگی دارد. این رژیم نزدیک به ۹۹ درصد کالاهای مبادلاتی خود را از طریق آبراه‌ها و کشتیرانی وارد و صادر می‌کند.

بخش عمده‌ای از این واردات، شامل مواد غذایی‌ای است که در اراضی اشغالی قابل تولید نیست و همین سه مؤلفه به‌وضوح به یمن نشان داد کجا را هدف قرار دهد. تأثیر فوری حمله یمن بر تجارت دریایی رژیم صهیونیستی، خود را در تغییر مسیر کشتی‌ها و انتخاب راه‌های طولانی‌تر نشان داد.

تل‌آویو همچنین ناچار شد به حمل‌ونقل پرهزینه هوایی متوسل شود و در این میان نرخ بیمه‌نامه کشتی‌هایی که کالای موردنیاز رژیم صهیونیستی را حمل می‌کنند، هر روز بالاتر رفت. تخمین زده می‌شود که از زمان شروع حملات یمنی‌ها، بندر اصلی فلسطین اشغالی در ایلات ۸۵ درصد کاهش فعالیت داشته است.

پیامد مهم دیگر، شکست آمریکا در اجماع‌سازی علیه یمن بود. آمریکایی‌ها به یمن درباره تداوم حمله‌ها علیه کشتی‌های عازم اراضی اشغالی هشدار دادند، اما یمنی‌ها به این هشدارها توجهی نکردند.

سرانجام آمریکا با تشکیل ائتلافی متشکل از ۱۰ کشور حمله‌هایی را علیه یمنی‌ها انجام داد. ائتلاف آمریکا در شرایطی تشکیل شد که از میان کشورهای عربی تنها بحرین بود که در این ائتلاف عضویت پیدا کرد. سفرهای مکرر مقامات آمریکایی به منطقه غرب آسیا و دیدار آنها با مقامات عربی منجر به عضویت دیگر کشورهای عربی به خصوص عربستان سعودی در ائتلاف ضد یمن نشد. آمریکا حتی بار دیگر انصارالله را به فهرست تروریستی خود افزود، اما این اقدام هم سبب توقف حمله‌های یمنی‌ها به کشتی‌های عازم اراضی اشغالی نشد.

این شکست در کنار هزینه‌هایی که آمریکا بابت همراهی و حمایت از رژیم صهیونیستی در نسل‌کشی مردم غزه پرداخت کرد و در شهرهای مختلف جهان، مردم با برگزاری تظاهرات ضد آمریکایی، حمایت از این جنایت را محکوم کردند، سبب شد آمریکا از بازندگان اصلی جنگ غزه باشد. این موضوع نیز یکی از دلایل افزایش شکاف میان دولت جو بایدن در آمریکا و کابینه بنیامین نتانیاهو است.

نکته مهم دیگر درباره اقدام یمن این است که اهمیت ژئوپلیتیک یمن برجسته شد و در عین حال، این اقدام سبب توجه بیشتر افکار عمومی جهان به نسل‌کشی رژیم صهیونیستی در غزه شد.

سالانه حدود ۱۷ هزار کشتی تجاری و نفتی برای حمل کالا و نفت بین آسیا و اروپا از تنگه باب‌المندب عبور می‌کنند. در واقع به طور تقریبی هر روز ۵۰ کشتی در این محدوده در حال رفت‌وآمد بوده و عمده عملیات نیروهای یمنی نیز در این محدوده در جنوب دریای سرخ صورت می‌گیرد.

پیامد مهم دیگر نیز این بود که حمله به کشتی‌های مرتبط با رژیم صهیونیستی بار دیگر پشتوانه مردمی دولت نجات ملی یمن را به تصویر کشید. با وجود اینکه، مردم یمن ۸ سال جنگ را پشت سر گذاشته و متحمل خسارت‌های انسانی و مادی سنگینی شدند، اما از اقدام دولت نجات ملی در حمله به کشتی‌های عازم اراضی اشغالی حمایت کرده و حمله‌های آمریکا و متحدانش علیه یمن را نیز محکوم کردند. حضور میلیونی مردم یمن در تظاهرات هفتگی به خصوص در صعده و صنعا، به نوعی قدرت‌نمایی دولت نجات ملی این کشور هم در مقابل رقبای داخلی و هم در مقابل دشمن بیرونی بود.

نتیجه

یمن با ورود به جنگ غزه نشان داد صحنه سیاسی- نظامی منطقه غرب آسیا در حال تغییر است. این کشور انسجام و یکپارچگی محور مقاومت را به تصویر کشاند. حکام عربی مدعی در منطقه غرب آسیا به خاطر سکوت و انفعال در قبال نسل‌کشی رژیم صهیونیستی زیر سوال رفته‌اند. اقدام آمریکا علیه یمنی‌ها بار دیگر چهره این کشور و وجهه آنرا نزد افکار عمومی جهانی بیش از گذشته تخریب کرد زیرا در حمایت از رژیم صهیونیستی حتی مبادرت به اقدام نظامی کرد، اما نسل‌کشی رژیم صهیونیستی علیه مردم غزه را مصداق دفاع مشروع تعریف کرد. اقدام یمن بر مشکلات داخلی رژیم صهیونیستی از جمله مشکلات اقتصادی آن افزوده است.