روزگاری بهترین عباهای زمستانه در محمدیه نایین بافته می‌شد اما امروز، تنها چهار کارگاه باقی مانده و فقط سه پیرمرد با قامت‌های خمیده خود چله می‌کشند و به سختی روزگار می‌گذرانند.

خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ: اینجا نایین است. شهری کویری در استان اصفهان. شهری به رنگ خاک با آسمانی آبی و آفتابی درخشان که گهگاه با لکه‌های ابر پوشیده می‌شود و زمینی که آشکار است و سخاوتمند؛ تو به نایین آمده‌ای تا مسجد جامع را ببینی؛ دو رکعت نماز بخوانی و پس از آن به «محمدیه» بروی. همان جا که گلیم و عبا می‌بافند تا تنت را گرم و زمینت را هموارتر و زیباتر کنند.

اینجا محمدیه است؛ سوت و کور و بی‌رفت و آمد. عبا و گلیم بافان نایینی در این منطقه زندگی می‌کنند. اما گلیم نایین کدام است و عبابافان کجا هستند!؟ به دور و بر نگاه می‌کنی؛ نه از تاک نشانی مانده و نه از تاک‌نشان؛ تنها سه سرداب باقی مانده با چهار یاپنج پیرمرد که در این سرداب‌ها مشغول گلیم بافی هستند و کمتر عبا می‌بافند. چرا که عبا گران است و خریداری برای آن نیست.

محمد سلطانی، یکی از مردان هنرمند نایینی است که گرچه گرد پیری بر چهره‌اش نشسته و نامهربانی‌های روزگار، صورتش را چروکیده کرده، اما هنوز دست از گلیم بافی برنداشته و سختی ها و مرارت های این کار را به جان خریده است.

او از روزگاری می‌گوید که چراغ  ۱۰۰ کارگاه عبابافی روشن بوده و زندگی عبابافان، رونق و اعتباری داشته اما امروز تنها چهار نفر در محمدیه نایین عبا و گلیم می‌بافند. آنها هم پیر و ناتوان شده‌اند و باید آرام آرام غزل خداحافظی از این حرفه را بخوانند.

مگر با عبابافی می‌توان زندگی کرد؟

سلطانی، گلیم بافی خود را متوقف می‌کند؛ آهی می‌کشد و به خبرنگار مهر می‌گوید: مدت‌هاست که عبایی نبافته‌ام؛ می دانی چرا؟؛ آخر عبابافی کار آسانی نیست. ما از پشم شتر و گوسفند برای بافت عبا استفاده می‌کنیم که خیلی گران است. بماند که دیگر کسی حوصله تمیز کردن و ریسیدن این پشم را ندارد. قدیمی‌ها ضعیف و ناتوان شده‌اند جوان‌ها هم که سراغی از عبابافی نمی‌گیرند. حق هم دارند. مگر با عبابافی می‌توان زندگی کرد و خرج خانه و خورد و خوراک را پرداخت!؟

بافت یک عبا ۱۰ روز تا یک ماه طول می‌کشد. قیمت عباها هم از ۳۰۰ هزار تا یک میلیون تومان متغیر است اما مساله اینجاست که دیگر عبایی بافته نمی‌شود تا بهایش ارزان یا گران باشد زیرا خریداری نیست و وقتی تقاضایی نباشد، عرضه معنا و مفهومی ندارد.

آن گونه که سلطانی می‌گوید: یک زمان عرب‌ها، بهترین مشتریان عباهای نایین بودند و تعداد زیادی از عباها به کشورهای عربی فرستاده می‌شد اما امروز، شرایط تعییر کرده و اعراب، درگیر جنگ شده‌اند و دیگر کسی طالب عبا نیست. از طرف دیگر یک زمان، راننده‌های کامیون و ماشین‌های سنگین از ما عبا می‌خرند تا در سرمای زمستان، آن را دور خود بپیچند و از عبا به عنوان پتو استفاده کنند اما امروز همه راننده‌ها یک پتوی مسافرتی دارند که به لعنت خدا هم نمی‌ارزد اما آن را به عبا ترجیح می‌دهند.

وضعیت گلیم بهتر از عبا است

اما وضعیت بافت گلیم در شهر نایین، بهتر از عبابافی است. بیشتر گلیم‌ها در اندازه ۱۳۰ در ۷۰ سانتی متر بافته می‌شوند و ساده هستند و طرح و نقش خاصی ندارند. اما همین سادگی، رمز زیبایی‌شان است. گلیم‌ها یک روزه بافته می‌شوند و قیمت‌شان بین ۶۰ تا ۲۰۰ هزار تومان است. مشتری بیشتری هم دارند به همین خاطر است که معدود هنرمندانی که در محمدیه زندگی می‌کنند عبابافی را رها کرده و بیشتر گلیم می‌بافند.

سلطانی ۷۴ ساله است اما پیرتر به نظر می‌رسد. نگاهش خسته و کم فروغ است. انگار در جان و نگاه او، امیدی به رونق دوباره عبابافی باقی نمانده است. اویی که نه بیمه دارد و نه حقوق ثابت. از صبح تا شب کار می‌کند و چله می‌کشد اما درآمد روزانه‌اش، تنها و تنها ۱۰ هزار تومان است. با این پول چه می‌توان کرد؟ می‌توان خانه‌ای اجاره کرد؟ می‌توان هزینه‌های دوا و درمان را پرداخت؟ چرا باید پسران و دختران او عبا و گلیم بافی بیاموزند!؟

اینجا محمدیه است. روزگاری بهترین عباهای زمستانه در محمدیه نایین بافته می‌شده اما امروز از ۱۰۰ سردابه، تنها چهار کارگاه باقی مانده و فقط سه پیرمرد با قامت‌های خمیده خود چله می‌کشند و گلیم می‌بافند و به سختی روزگار می‌گذرانند.