مدیران مسئول روزنامه همشهری و مجله آگاهی نو بر ضرورت به رسمیت شناختن مشارکت رسانه‌ها در مدیریت بحران و تعامل حرفه‌ای بیشتر میان دستگاه‌های امنیتی و رسانه‌ها تاکید کردند.

به گزارش خبرنگار مهر، سلسله نشست‌های رسانه‌ای «راه گفت‌وگو: واکاوی عملکرد رسانه‌های داخلی در تنش‌های اجتماعی اخیر» به میزبانی مؤسسه اطلاعات با حضور محمد قوچانی مدیرمسئول نشریه آگاهی نو و عبدالله گنجی مدیرمسئول روزنامه همشهری، با اجرای محمد خدادی مدیر سابق معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد و با حضور سید عباس صالحی، مدیر اطلاعات امروز یکشنبه ۲۴ مهر در محل مؤسسه برگزار شد.

در ابتدای نشست، خدادی این سوال را مطرح کرد که رسانه‌ها تا چه اندازه می‌توانند بستر اعتراض سالم را فراهم کرده و از بروز فرصت اغتشاش جلوگیری کنند. گنجی در پاسخ به این سوال گفت: اگر همین دوگانه را بتوانیم بپذیریم و جا بیندازیم که اعتراض و اغتشاش دو مفهوم است که هم‌ترازی و هم‌زمانی در کشور ما پیدا کرده، بخشی زیادی از واقعیت را پوشش داده‌ایم. اعتراض در همه جای دنیا هست ما به علل چون مشکلات اقتصادی، مدیران ناشایست و حضور دشمنان بیشتر هم با اعتراض‌ها مواجه‌ایم.

او افزود: نظام‌های پساانقلابی دشمن دارند چون روش سرنگونی نظام پیشین، همواره قاطع و انقلابی است بنابراین برخورد با آن‌ها مهم می‌شود. خصوصاً وقتی جریان رسانه‌ای امپریالیسم هم پشت سر آن می‌ایستد. اما به نظر من رسانه‌های رسمی داخلی در این موضوع بسیار خوب عمل کردند هم مراقب بودند که مردم را تهییج نکنند که فضا پیچیده‌تر شود. در برخورد با گسل قومی رسانه‌های ما بسیار عاقلانه عمل کردند یا موضع‌شان آرامش بود یا سکوت. رسان‌های رسمی آن چه را که فهمیدند دروغ است منتشر نکردند و سعی کردند بنزین روی آتش نریزند و این بدان معناست که عملکرد خوبی داشتند.

قوچانی در بخش بعدی درباره این ادعا که رسانه‌های رسمی در پوشش بحران اخیر خوب عمل کردند گفت: درگیری اصلی که الان وجود دارد این است که مرجعیت رسانه‌های رسمی را دیگر کسی قبول ندارد. من در این فاصله خدا را شکر کردم که صاحب یک فصلنامه هستم چون روزنامه منتشر کردن در این فضا بسیار سخت و حساس است.

قوچانی: در ماجرای فوت خانم امینی به جای این که این خبر را صداوسیما منتشر کند، رسانه‌های دیگر پیشی گرفته‌اند و اتفاقاً مطبوعات مکتوب‌مان هم عقب ماندند. این اتفاق رفت به فضای مجازی و بعد هم به رسانه‌های خارج کشور و طبیعتاً مدیریت این ماجرا به طور کلی از دست ما خارج شد.او ادامه داد: در این ماجرا یک تفسیری از حجاب و قانون حجاب وجود دارد و این وضعیت ملتهب، به یک معنا چیز عجیب و غریبی نبود چون از ابتدای سال داشتیم این تنش‌ها را می‌دیدیم. روزی هم که برای خانم مهسا امینی این اتفاق افتاد همه منتظر یک اتفاقی بودند. مشکل بعدی هم این بود که ما نمی‌دانستیم برای این خانم در فرایند دستگیری چه اتفاقی افتاد و چیزی که واضح بود این بود که این خانم زنده به آن جا رفته و پیکرش بیرون آمده است. مشکل بعدی هم به ما برمی‌گردد. ما در رسانه‌های اصلی دچار یک عقب‌ماندگی خبری هستیم. یعنی به جای این که این خبر را صداوسیما منتشر کند، رسانه‌های دیگر پیشی گرفته‌اند و اتفاقاً مطبوعات مکتوب‌مان هم عقب ماندند. این اتفاق رفت به فضای مجازی و بعد هم به رسانه‌های خارج کشور و طبیعتاً مدیریت این ماجرا به طور کلی از دست ما خارج شد. درست است که الان مرجعیت از دست رسانه‌های رسمی خارج شده اما هنوز هم چیزی که روزنامه‌های ما منتشر می‌کنند و صداوسیما می‌گوید، مهم و مورد توجه است. بسیاری از مردم ۲۰:۳۰ را می‌بینند حتی اگر آن را قبول هم نداشته باشند.

او افزود: کل واکنش‌های رسانه‌های ما و صداوسیما به ماجرای خانم امینی از آن روز تاکنون تدافعی بوده و هیچ کار ایجابی انجام نداده‌ایم. من در بسیاری از جلسات با مدیران هشدار داده بودم که ایران اینترنشنال یک پروژه امنیتی است اما هیچ اهمیتی قائل نبودند و معتقد بودند ما صداوسیما را داریم و آقای جلیلی هم آمده است و بخش‌های خبری بهتر شده و فکر می‌کردند که اوضاع خوب است درحالی که داستان اصلاً این طوری نیست.

قوچانی تصریح کرد: ما مرجعیت رسانه‌ای را به طور کامل از دست داده‌ایم. می‌توانیم خودمان را اداره کنیم و با حاکمیت هم به یک تفاهم نسبی رسیده‌ایم اما هم در صداوسیما و هم مطبوعات داخلی دچار زوال شده‌اند. باید آسیب‌شناسی جدی داشته باشیم. ما یک رسانه ملی بزرگ، حجیم و کلیشه‌ای داریم. هر قدر هم که جوان‌ترها تلاش می‌کنند نتیجه نمی‌دهد من نمی‌خواهم زحمات قبلی‌ها را زیر سوال ببرم بسیاری از کارهای خوب هم مثل برنامه «شیوه» دارد انجام می‌شود اما یا دیده نمی‌شوند یا به نتیجه نمی‌رسند. یعنی یک شبکه تلویزیونی مثل ایران‌اینترنشنال به راحتی می‌تواند جایگزین صداوسیما شود. برای مطبوعات هم همین اتفاق افتاده است. اتفاقی که برای مطبوعات در هواپیمای اکراینی هم افتاد و اعتبار ما از دست رفت.

قوچانی اضافه کرد: پیشتازی فضای مجازی مشکل دیگر رسانه ماست که هم مشکل نرم‌افزاری است و هم سخت‌افزاری. ما چقدر توانسته‌ایم مشکل سواد رسانه‌ای را حل کنیم؟ آیا مردم ما واقعاً می‌توانند رسانه حرفه‌ای را از رسانه غیرحرفه‌ای تشخیص دهند؟ آیا می‌دانند رسانه می‌تواند آموزش ساخت کوکتل مولوتوف بدهد؟ نکته واقعیت این است که ما رسانه‌های خارجی را دست‌کم گرفته‌ایم. سه رسانه اصلی دارند؛ منوتو که می‌گوید اصلاً سیاسی نیستم و فقط روی سبک زندگی کار می‌کند و برخلاف آقای گنجی که اصلاح‌طلبان را عامل رواج سبک زندگی سکولار می‌داند، این شبکه‌ها هستند که این سبک را تبلیغ می‌کنند. دوم اینترنشنال که مدیران و مسئولان را مورد خطاب قرار می‌دهد و من نمی‌توانم بگویم حرفه‌ای است چون لااقل باید بی‌طرف باشد اما دست‌کم کارش را درست و تمیز انجام می‌دهد و اثرگذار است. این شبکه‌ای است که رادیواش همه جا ۲۴ ساعته کار می‌کند درحالی که همین رادیو آوای ما را از تهران خارج شوید نمی‌توانید بگیرید! این درد است که تلویزیونی به این عریض و طویلی از انجام همین مقدار عاجز باشد و بعد فکر کنیم همین که خبر اعتراض‌ها را خبر سوم بگوییم خیلی هنر کرده‌ایم! سوم هم بی‌بی‌سی است که دارد تحلیل ارائه می‌دهد. هدف او چیست؟ جذب همین لایه نخبگان و فعال کشور؛ بی‌بی‌سی بسیاری از همکاران و دوستان ما را جذب کرده است. چه شرایطی به وجود آمد که این اتفاق افتاد و آن‌ها رفتند؟ می‌شد ما به داخلی‌ها اعتماد بیشتری کنیم و آن‌ها را حفظ کنیم. به عنوان یک رسانه‌ای عرض می‌کنم اتفاقی که افتاده بسیار دردناک است.

او افزود: چرا ما به عنوان نیرویی که همیشه تلاش کرده‌ایم داخل نظام خودمان را تعریف کنیم، نمی‌توانیم عملکرد نظام را در این ماجرا توجیه کنیم؟ ما کل نظام را تبدیل کرده‌ایم به نیروی انتظامی و نیروی انتظامی را هم تقلیل داده‌ایم به بخشی از نیروی انتظامی که احتمالاً خطایی مرتکب شده و این شده است که نمی‌توانیم درباره این اجرا حرف بزنیم. چرا ما از ابتدا نرفتیم با خانواده مهسا امینی حرف بزنیم؟ قومیتی کردن مسئله از کجا می‌آید؟ من که مطمئنم نظام این را نمی‌خواسته است. بنابراین ما حتماً سوءمدیریتی داشته‌ایم که چنین سوءتفاهمی ایجاد شده. من نمی‌خواهم داستان را دولتی-خصوصی کنم. به نظرم همه ما مقصر هستیم. کسی به من گفت اصلاحات و خاتمی را رها کن دیگر این‌ها هم جواب نمی‌دهد. این نشان می‌دهد که اگر چهره‌ای مثل خاتمی هم امروز در شبکه یک صداوسیما بیاید و موضوعی را توضیح دهد بخشی از مردم از او نخواهند پذیرفت. ما این فرصت‌ها را از دست داده‌ایم درحالی که می‌شد از آن‌ها استفاده کرد.

گنجی در ادامه صحبت‌ها توضیح داد: من کاملاً اعتقاد دارم که ما در اطلاع‌رسانی عقب هستیم. من نسبت به آقای قوچانی به سیستم نظامی و انتظامی کشور نزدیک‌تر هستم و اذعان می‌کنم که مشکل فهم رسانه‌ای در سیستم امنیتی ما جدی است. این انتقاد آقای قوچانی درست است که ما در اطلاع رسانی عقب افتاده‌ایم. فیلم حضور خانم امینی در محل، چه زمانی پخش شد؟ وقتی که سه روز از شروع ماجرا گذشته بود و حالا هم در مورد این خانمی که گفته می‌شود در تظاهرات مورد تعرض قرار گرفته همین واکنش دیرهنگام تکرار شده است. ما در رساندن موضوع از دستگاه امنیتی و انتظامی به رسانه بسیار مشکل داریم.

گنجی: من نسبت به آقای قوچانی به سیستم نظامی و انتظامی کشور نزدیک‌تر هستم و اذعان می‌کنم که مشکل فهم رسانه‌ای در سیستم امنیتی ما جدی است. این انتقاد آقای قوچانی درست است که ما در اطلاع رسانی عقب افتاده‌ایم.

او افزود: گاهی یک اتفاقی ذاتاً امنیتی است و موانع انتشار خبر آن به لحاظ امنیتی قابل درک است اما در چنینی اتفاقی درست نیست. من معتقدم در این ماجرا می‌توانستیم سریع‌تر برخورد کنیم. حتی در صورتی که معتقد بودیم عارضه قلبی بر اثر استرس رخ داده برخورد با چند مأمور و نشان داده این که واقعاً قصد برخورد با ظلم را داریم، می‌توانست ما را واکسینه کند. از آن به بعد هم هیچ کسی نگفت رسیدگی نمی‌شود. همه مردم همراه با حاکمیت خواهان رسیدگی به پرونده خانم امینی هستند. برخلاف صحبت آقای قوچانی در همان ساعات ابتدایی، خبرگزاری فارس و تسنیم هم روایت را آغاز کردند.

گنجی ادامه داد: اعتراض در همه جای دنیا هست ولی اعتراض در کشور ما تبدیل به خبر اول جهان می‌شود و ما باید این تفاوت را بپذیریم. الان به ماجرای خانم امینی هم سه جور نگاه می‌شود: اول جرم و تخلفی رخ داده که باید رسیدگی شود که مطالبه ماست؛ دوم اجرای شریعت باید تعطیل شود که بیشتر از رسانه‌های اصلاح‌طلب شنیده می‌شود و سوم این که جمهوری اسلامی باید برود که رسانه‌های معاند آن را تبلیغ می‌کنند. اما کلیدواژه ما «رسیدگی» است درحالی که ببینید شعارهای کف خیابان کدامش مسئله رسیدگی به پرونده خانم امینی را مطالبه می‌کند؟! درست مانند تظاهرات در مقابل گرانی‌ها که هیچ کدام مطالبه معیشت مردم را نداشت و شعارهای سیاسی علیه نظام می‌دادند.

در بخش دوم نشست خدادی ضمن اشاره به این که در کشور با بحران اطلاع‌رسانی روبه‌رو هستیم گفت: رسانه درحالی یکی از متولیان امنیت ملی شمرده می‌شود که اجازه ورود به هیچ ساختمانی را ندارد. در دوره کرونا در روزهای اول با بلبشوی بزرگی در بحث مرگ‌ومیرهای کرونایی درگیر بودیم و تا مدت‌ها ایران‌اینترنشنال کپشن ثابتی را گوشه تصویر گذاشته بود که آمار واقعی و آمار اعلامی را جداگانه اعلام می‌کرد. ما به سراغ دستگاه مسئول رفتیم و توضیح خواستیم که مبنای مرگ و میر اعلامی را روشن کند و موفق شدیم با همین استانداردسازی عدد تلفات کرونا را به یک ساختار منطقی برسانیم تا جریان رسانه‌ای به حالت طبیعی بازگردد. الان هم باید پرسید که چه بخشی از تبدیل اعتراض به اغتشاش، ریشه در نحوه اطلاع‌رسانی ما دارد و چه بخشی از جریان اطلاع‌رسانی در کشور باید اصلاح شود؟

گنجی در پاسخ به این سوال گفت: من قاطعانه می‌گویم که مسئله ما امروز، سرعت است و نه سانسور. در تمام مدتی که ما در بحران اخیر فعالیت کرده‌ایم یک نفر از وزارت ارشاد، دستگاه امنیتی یا انتظامی با ما تماس نگرفت که تذکری بدهد. اما جامعه در این باره چطور فکر می‌کند؟ جامعه فکر می‌ند ما تحت سانسور شدید هستیم درحالی که من شهادت می‌دهم فشاری روی ما نبوده است. در ماجرای آبان ۹۸ بارها به مسئولین گفتیم که آمار کشته‌ها را رسماً اعلام کنید اما تعلل کردند.

گنجی: حاکمیت علاقمند است که مردم شعار بدهند و پلیس هم همرهی کند که بخشی از آن را در ویدئوهای نازی‌آباد هم دیدیم که شعارها تند بود و پلیس هم همراهی کرد. اما چه می‌شود که ۹۰ درصد تلفات انسانی ما دم در مراکز نظامی در اغتشاش‌ها اخیر اتفاق می‌افتد؟ تاکنون این آمار اعلام نشده و ما هم نمی‌توانیم در رسانه برجسته‌اش کنیم اما با اطلاع به شما می‌گویم که در سال ۸۸، به ۱۰۵ مرکز نظامی ما حمله شد. بنابراین میان امنیت و رسانه، باگ زیادی هست که باید پرشان کنیم.

او افزود: سرعت انتقال مطلب از حوزه امنیتی به حوزه رسانه مسئله امروز ماست. می‌توانیم تجربه رسانه‌ها در ماجرای قتل‌های زنجیره‌ای را مرور کنیم. من آقای خاتمی جمله‌ای گفت که به عنوان معلم سیاست، قبولش دارم. ایشان گفت: ما هرجا در ایران به آزادی دست پیدا کردیم خودمان خرابش کردیم و کدهایش را هم می‌داد؛ در مشروطه، بعد از شهریور ۲۰ بعد از انقلاب اسلامی. یعنی ما متاع آزادی را قدر نمی‌دانیم و همین قدرناشناسی باعث بسته شدن فضا می‌شود. من معتقدم رفتارهای حاکمیت تماماً واکنش است و کنشی نیست. مثلاً مجلس ششم با همین نظارت استصوابی و همین آقای جنتی تشکیل شده است چرا الان نشود؟ من به شما قول می‌دهم برای حاکمیت ما ارزش و پرستیژ است که گروهی بیایند در خیابان شعار ولو تند بدهند و اعتراض کنند و بدون این که خونی از دماغ کسی بیاید، اعتراض‌ها جمع شود. اما چرا این اتفاق نمی‌افتد. از خودتان بپرسید کدام یک برای حاکمیت نفع دارد؟ اعتراض یا اغتشاش؟ حاکمیت علاقمند است که مردم شعار بدهند و پلیس هم همرهی کند که بخشی از آن را در ویدئوهای نازی‌آباد هم دیدیم که شعارها تند بود و پلیس هم همراهی کرد و همه هم استقبال کردند. اگر از این صحنه‌ها داشته باشیم مشکلی ایجاد نمی‌شود. اما چه می‌شود که ۹۰ درصد تلفات انسانی ما دم در مراکز نظامی در اغتشاش‌ها اخیر اتفاق افتاده است؟ تاکنون این آمار اعلام نشده و ما هم نمی‌توانیم در رسانه برجسته‌اش کنیم اما با اطلاع به شما می‌گویم که در سال ۸۸، به ۱۰۵ مرکز نظامی ما حمله شد. بنابراین میان امنیت و رسانه، باگ زیادی هست که باید پرشان کنیم.

قوچانی در ادامه گفت‌وگو توضیح داد: مسئله ما غلبه نگاه امنیتی و پلیسی بر رسانه کشور است. این را به معنای تحقیر به کار نمی‌برم. نیروی انتظامی و امنیتی رکن مهم کشور است اما اگر از کار خودش وارد کار دیگری شود این بحران‌ها به وجود می‌آید. این که می‌گویند این ماجرا امنیتی شده درست است اما از اول امنیتی نبود اگر لااقل با شما مشورت می‌کردند و به عنوان رسانه‌ای نظر شما را می‌خواستند. دستگاه امنیتی باید از همان روز اول با اهالی رسانه مشورت می‌کرد. در ماجرای بنزین این مشورت صورت گرفت و تأثیر مثبتی داشت. اگر رسیدیم به این که رسانه‌های ما امنیت ملی را می‌فهمند و می‌توانند کمک کنند مشکل حل می‌شود. سوال این است که چه کسی به رهبری مشورت داد که این اتفاق، اتفاق مهمی نیست و شما در سخنرانی به آن اشاره نکنید؟ حالا اشاره کردند چه اثر مثبتی داشت. در مورد سلامت رهبری این سیاست چه نتایجی داشت؟ یک بار ایشان یک عملی انجام داد و خود دفتر به این نتیجه رسید که خبر منتظر شود و منتشر شد و خیلی هم عادی عبور کردیم. این بار چه شد که این اتفاقات عجیب پیش آمد. شاید بخشی از یک سناریو بود که همه چیز را پیچیده کرد. اگر اسم خانم مهسا امینی هم نبود در این سناریو اسم دیگری مطرح می‌شد.

او افزود: من به عنوان یک اصلاح‌طلب معتقدم اگر ما انتخابات مجلس اخیر را تحریم نکرده بودیم و چند نماینده در مجلس داشتیم می‌توانستیم اصلاح قانون گشت ارشاد را به مجلس ببریم و امروز شاهد این وقایع نباشیم. متأسفانه مجلس فعلی ما چنین دیدی ندارد. مسئله فقهی هم نیست که کسی بخواهد در آن ان‌قلت بیاورد. داستان همین قانونی است که مجلس می‌تواند روی آن نظر داشته باشد. بحث درباره مدیریت کردن این فضاست. زمانی آقای حاتمی‌کیا وقتی فیلمی به سفارش سپاه ساخت و سانسور شد گفت من هم سردارم فقط قبه ندارم. من هم در کار خودم متخصصم. ما هم به عنوان رسانه می‌توانیم در کار خودمان متخصص باشیم چرا پیشنهاد نداریم؟

قوچانی تاکید کرد: من سال‌هاست می‌گویم این رادیو تلویزیون دولتی هیچ فایده‌ای ندارد. کجای دنیا ۴۰ هزار کارمند برای رسانه‌اش دارد؟ این‌ها هر روز می‌روند کارت می‌زنند آدم‌های خوبی هم هستند اما کارآمد نیست. دربرابر رسانه‌ای که کلاً یک ساختمان دارد داریم بازی را می‌بازیم. او از نیروی شما هم یارگیری می‌کند! واقعاً موضوع عادل فردوسی‌پور باید در کشور امنیتی شود؟ دستگاه امنیتی باید به این موضوع وارد شود؟! بی‌تعارف بگویم از بس صداوسیما به شکل اعتراف‌گیری سراغ آدم‌ها رفته است دیگر کسی مصاحبه را از او نمی‌پذیرد. چه اشکالی داشت که یک آدم مطبوعاتی با خانواده خانم امینی صحبت کند؟

قوچانی: بی‌تعارف بگویم از بس صداوسیما به شکل اعتراف‌گیری سراغ آدم‌ها رفته است دیگر کسی مصاحبه را از او نمی‌پذیرد. چه اشکالی داشت که یک آدم مطبوعاتی با خانواده خانم امینی صحبت کند؟

او گفت: ما هر وقت یک انتخابات باشکوه داشتیم دست دشمن تا مدتی بعد از آن خالی بوده است. هنوز داغ انتخابات ۱۴۰۰ به دل ما مانده؛ همین آقای گنجی عکس لاریجانی و جهانگیری و رئیسی را روی جلد زد که ببینید هر سه جریان حضور دارند اما بعد دو نفر را رد صلاحیت کردند! این که آقای مهدیان سرمقاله می‌نویسد و می‌گوید چرا امروز همه شعارها علیه رهبری است، ما باید این را بررسی کنیم. این به خاطر آن است که همه واسطه‌ها حذف شده‌اند اگر روزی به آقای روحانی و خاتمی فحش می‌دادند چون یک رئیس‌جمهور بود چرا امروز علیه آقای رئیسی شعار نمی‌دهند؟ واقعیت این است که ما اصلاح‌طلبان هم که قانون اساسی را قبول داریم از این قضیه ناراحتیم و این را نمی‌خواهیم. اصلاً خیلی از اصلاح‌طلبان امروز دارند چوب همین ماجرای حجاب را می‌خورند که روحانی ابتدای انقلاب این قانون را آورده و خاتمی آن را اجرایی کرده است. بحث ما سر حجاب فقهی نیست. این نظامی که ساخته شده، محصول همکاری مشترک هر دو جناح است. مسئله ما این است که چرا نیروهای امنیتی و نظامی رسانه را به رسمیت نمی‌شناسند. در آمریکا مدیرمسئول واشنگتن‌پست در حد یک وزیر است یعنی رئیس‌جمهور با او صبحانه کاری می‌خورد. بقیه روزنامه‌ها هم همین هستند. آیا در کشور ما این چنین است؟ جلساتی هست اما کاری نیست.

او ادامه داد: مسئله حوزه رسانه، اصولگرا و اصلاح‌طلب هم نیست. با هردو این برخورد شده است. برای همین هم هست که مردم فکر می‌کنند همین اختلافی هم که بین من و آقای گنجی الان هست، بازی نظام است. تلویزیون تماس گرفتند درباره این بحران صحبت کنند به آن‌ها گفتم چرا کارشناس زن نمی‌آورید؟ مگر این مسئله زنان نیست؟ هر کسی را که می‌گفتیم می‌گفتند نه؛ مشکل این است که ما همه داریم شبیه هم می‌شویم و مردم حرف هیچ طرفی را دیگر نمی‌خوانند.

او افزود: در مورد سلبریتی‌ها واکنش ما چه بوده است؟ آقای مدیری ۴ سال علیه رئیس‌جمهور قبلی حرف زد و در هر بحرانی او را مسخره کرد. همه هم می‌خندیدند و مشکلی نبود. اما این آقای مدیری به نقطه‌ای رسید که حالا دارد علیه نظام حرف می‌زند و از آن بدتر خبری است که فارس کار می‌کند و به اصطلاح افشا می‌کند که ایشان به بیماری هوکر مبتلاست و صداوسیما چک‌های ایشان را پاس کرده است. فارس نمی‌داند که دارد علیه نظام کار می‌کند. معنی این افشاگری‌اش این است که تا جایی که علیه روحانی کار می‌کرده، نظام هزینه قمارش را می‌داده و حالا دیگر نمی‌دهد. این سلبریتی‌زدگی محصول چیست؟ چون صداوسیما نخبگان را حذف کرده است. من الان پول هم بدهم حاضر نیستند مجله مرا تبلیغ کنند! آقای داریوش شایگان می‌میرد و خبر او در حد یک بازیگر یا فوتبالیست پخش نمی‌شود! من در صداوسیما پیام رهبری درباره مرحوم بازرگان را خواندم، تلویزیون آن را پخش نکرد! گفتند ما در این مورد به آقا ایراد داریم چرا چنین پیامی داده‌اند؟! خب وقتی نخبگان جامعه را حذف می‌کنید جایشان را آدم‌ها بادکنکی می‌گیرد که امروز چک‌شان را پاس می‌کنید، طبق نظر شما حرف می‌زنند و فردا مملکت شلوغ می‌شود، فکر می‌کنند انقلاب شده و برای رژیم بعدی کار می‌کنند! همین نیروهای امنیتی که می‌روند میانجی این‌ها می‌شوند به رهبری هم مشورت می‌دهند که خبری نیستند و شما درباره این اغتشاش‌ها صحبت نکنید.

قوچانی گفت: این جزو افتخارات نظام است که در ماجرای قتل‌های زنجیره‌ای ما مطبوعات متعدد داشتیم و دولت رسماً بیانیه داد و اعلام کرد که این کار را وزارت اطلاعات برعهده بگیرد و کار انجام شد. هر وقت به مطبوعات داخلی و روشنفکران داخلی اعتماد کنید، نتیجه می‌گیرید. پیشنهاد مشخص من این است که بیاییم روزنامه‌ها را تقویت کنیم. روزنامه هنوز هم اثر دارد چون اعتبار دارد. سیستم توزیع را اصلاح کنیم و در صداوسیما برایشان تبلیغ کنیم. معتقدم این تیراژ اسفناک روزنامه‌های ما، ناشی از ایرادات فنی است ما می‌توانیم مخاطبان بیشتری جذب کنیم. دوم این که شبکه تلویزیونی خصوصی تأسیس کنیم و اجازه همین فیلیمو و نماوا هم خبر پخش کنند. سرگرمی تولید کنند. تلویزیون می‌توانست برنامه‌های جذاب موسیقی داشته باشد که همزمان با شبکه‌های خارجی، آن‌ها را پخش کند و مخاطب را جلب کند اما ما هیچ چیز نداریم. این اتفاق فقط در بخش خصوصی ممکن است مشکل قانون اساسی آن هم حل خواهد شد چنان که برای اصل ۴۴ شد. سوم هم پلتفرم‌های مجازی است که باید درست شود. دقت کنیم که مردم با این اغتشاش‌ها همراهی نکردند اما با این مسائل اینترنت ممکن است اعتراض‌ها دامنه‌دار شود. من مجله‌ام را در فضای مجازی می‌فروشم و آن خانم روستایی هم برنجش را آن‌جا می‌فروشد. این اتفاق خیلی خطرناکی است که بستر این‌ها را محدود کنیم.

برچسب‌ها